عشق فقط خدا

عاقبت عشق زمینی را به عشق آسمانی باختیم

عشق فقط خدا

عاقبت ما کشتی دل را به دریای جنون انداختیم
عاقبت عشق زمینی را به عشق آسمانی باختیم

تا رها گردیم از دلواپسی در آنسوی خط زمان
ما در عرش کبریایی خانه ای از جنس ایمان ساختیم

با تو ام با نی عالم با تو ام ای مهربانم
ای تو خورشید فروزان من شبم شب را بسوزان

کوچکم با قطره بودن راهی ام کن سوی دریا
عاقبت باید رها شد روزی از زندان دنیا

سیر در دنیای معنا بی زمان و بی مکان
وصل در عین جدایی زندگی با جان جان
..زندگی با جان جان

عاشقان در شوق پروازند از این خاکدان
چون که باشد پای یک عشق خدایی در میان...

کانال تلگرام ما
contact
جهت ورود کلیک کنید :)
جست و جو
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
  • ۰
  • ۰


داستانک معنوی


زاهد بنی اسرائیل و کفشگر

زاهدی در بنی اسرائیل شصت سال عبادت کرده بود.


در خواب دید که فلان کفشگر از وی بهتر است.


از صومعه به در آمد به خانه اسکاف.


کفشگر برخاست و دست و پای وی بوسید و می گفت


از بهر چه به زیر آمدی و تو را از صومعه چه چیز فرود آورد؟


گفت تو مرا فرود آوردی، مرا از عمل خود آگاه کن.

نمی خواست که بگوید.

گفت مردی پیشه کارم.


آنچه کسب کنم نیمی به قوت کنم از بهر عیال و نیمی به صدقه بدهم.


زاهد از پیش وی بیامد.


در خواب شنید که برو از وی بپرس که این زردی رویت از چیست؟


برفت و پرسید.


گفت از آن است که چشم من بر هیچ آفریده نیاید،


جز این که گویم او از من بهتر است و من نیستم.


پس بدانست که فضل و برتری کفشگر بر زاهد از بهر آن بود که


وی نفس را نکوهیده داشتی و خودبین نبودی.



***************************************


نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی