عشق فقط خدا

عاقبت عشق زمینی را به عشق آسمانی باختیم

عشق فقط خدا

عاقبت ما کشتی دل را به دریای جنون انداختیم
عاقبت عشق زمینی را به عشق آسمانی باختیم

تا رها گردیم از دلواپسی در آنسوی خط زمان
ما در عرش کبریایی خانه ای از جنس ایمان ساختیم

با تو ام با نی عالم با تو ام ای مهربانم
ای تو خورشید فروزان من شبم شب را بسوزان

کوچکم با قطره بودن راهی ام کن سوی دریا
عاقبت باید رها شد روزی از زندان دنیا

سیر در دنیای معنا بی زمان و بی مکان
وصل در عین جدایی زندگی با جان جان
..زندگی با جان جان

عاشقان در شوق پروازند از این خاکدان
چون که باشد پای یک عشق خدایی در میان...

کانال تلگرام ما
contact
جهت ورود کلیک کنید :)
جست و جو
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
  • ۰
  • ۰




فضیل بن عیاض، پیش از آن که با شنیدن آیه اى از آیات قرآن توبه کند راهزن بود.

وى در بیابان مرو خیمه زده بود و پلاسى پوشیده و

کلاه پشمین بر سر و تسبیح در گردن افکنده و یاران بسیار داشت، همه دزد و راهزن.

هر مال و جنس دزدیده شده اى که نزد او مى بردند،

میان دوستان راهزن تقسیم مى کرد و بخشى هم خود برمى داشت.

روزى کاروانى بزرگ مى آمد، در مسیر حرکتش آواز دزد شنید.

ثروتمندى در میان کاروان، پولى قابل توجه داشت.

برگرفت و گفت در جایى پنهان کنم تا اگر کاروان را بزنند، این پول برایم بماند.

به بیابان رفت، خیمه اى دید در آن پلاس پوشى نشسته، پول به او سپرد.

فضیل گفت در خیمه رو و در گوشه اى بگذار،

خواجه پول در آنجا نهاد و بازگشت.

چون به کاروان رسید، دزدان راه را بر کاروان بسته و

همه اموال کاروان را به دزدى تصرف کرده بودند.

آن مرد قصد خیمه پلاس پوش کرد.
چون آنجا رسید، دزدان را دید که مال تقسیم مى کردند.
گفت آه، من مال خود را به دزدان سپرده بودم.

خواست باز گردد، فضیل او را بدید و آواز داد که بیا.
چون نزد فضیل آمد، فضیل گفت چه کار دارى؟
گفت جهت امانت آمده ام.
گفت همان جا که نهاده اى بردار.
برفت و برداشت.

یاران فضیل را گفتند ما در این کاروان هیچ زر نیافتیم و تو چندین زر باز مى دهى.


فضیل گفت او به من گمان نیکو برد و

من نیز به خداى تعالى گمان نیکو مى برم.


من گمان او را به راستى تحقق دادم تا باشد که

خداى تعالى گمان من نیز به راستى تحقق دهد.

منابع:

1. تذکرة الاولیا، فریدالدین عطار نیشابوری
2. زیبایی های اخلاق، حسین انصاریان، صفحه 266

***************************************


نظرات (۱)

  • محمدعلی میری
  • فوق العاده....

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی