عشق فقط خدا

عاقبت عشق زمینی را به عشق آسمانی باختیم

عشق فقط خدا

عاقبت ما کشتی دل را به دریای جنون انداختیم
عاقبت عشق زمینی را به عشق آسمانی باختیم

تا رها گردیم از دلواپسی در آنسوی خط زمان
ما در عرش کبریایی خانه ای از جنس ایمان ساختیم

با تو ام با نی عالم با تو ام ای مهربانم
ای تو خورشید فروزان من شبم شب را بسوزان

کوچکم با قطره بودن راهی ام کن سوی دریا
عاقبت باید رها شد روزی از زندان دنیا

سیر در دنیای معنا بی زمان و بی مکان
وصل در عین جدایی زندگی با جان جان
..زندگی با جان جان

عاشقان در شوق پروازند از این خاکدان
چون که باشد پای یک عشق خدایی در میان...

کانال تلگرام ما
contact
جهت ورود کلیک کنید :)
جست و جو
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۸۰ مطلب با موضوع «عشق فقط خدا :: آیات تاثیر گذار قرآن» ثبت شده است

  • ۲
  • ۰




نگاه علمی به قرآن؟؟؟


آیا هنوز هم شک دارید؟؟


674


اعجاز علمی قرآن


سوره اعراف آیه ۵۲ :


ولَقَدْ جِئْنَاهُم بِکِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَىٰ عِلْمٍ


هُدًى وَرَحْمَهً لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ


و محققا ما برای ایشان کتابی آوردیم که


آن را بر اساس علم ودانش تفصیل دادیم


برای هدایت و رحمت آن گروه که ایمان می آورند.

↓↓↓↓↓↓↓

  • براستی؛ آیا نمی توان به قرآن نگاه علمی داشت؟

  • براستی؛ چرا با وجود اینهمه اشارات شگفت آور و

  •  حیرت انگیز علمی در قرآن، بعضی ها این نگاه را قبول ندارند؟

  • براستی؛ اگه قرآن کتاب علمی و از طرف خدا نیست،

  •  چرا خیل زیادی از دانشمندان با مطالعه در آن، مسلمان شدند؟

  • شما چگونه قضاوت می کنید؟


خلقت پشه در قرآن


611

اعجاز علمی قرآن


سوره بقره‏ آیه ۲۶ :


إِنَّ اللَّهَ لَا یَسْتَحْیِی أَنْ یَضْرِبَ مَثَلًا مَا‎ ‎بَعُوضَهً فَمَا فَوْقَهَا‎…


خدا از اینکه به پشه‏ یا آنچه که بربالای اوست مثل زند شرمی ندارد؛…


↓↓↓↓↓↓↓


امروزه با عکسبرداری از پشه مشخص گردیده که

برپشت این حشره کوچک، حشراتی قرمزرنگ و

بسیار کوچکی به نام mite زندگی می کنند که

‏از خون بدن پشه تغذیه می کنند و مشاهده ی آنها

با چشم غیرمسلح به دلیل حجم کوچکشان بسیار ‏مشکل است.

شاید اکنون ‏بتوانیم دقت کلام خداوند بلند مرتبه

درقرآن کریم را به درستی درک کنیم که می فرماید:


(بَعُوضَهً فَمَا ‏فَوْقَهَا)…


یعنی :(پشه وآنچه بربالای اوست)…


فسبحان الله خالق کل شیء…


 والحمدلله رب العالمین‏‏… ‏سبحان الله…‏



609


اعجاز علمی قرآن


سوره رعد آیه ۱۵ :


وَلِلَّهِ یَسْجُدُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ


طَوْعًا وَکَرْهًا وَظِلَالُهُم بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ


هرچه در آسمان ها و زمین هست به رغبت یا کراهت و


همچنین سایه‌هایشان، بامداد و شبانگاهان سجده خدا می‌کنند.

↓↓↓↓↓↓↓


معمولا عامه مردم تصور می کنند که سایه ها تنها در


روی زمین یا ماه بر اثر تابش خورشید پدید می آیند،


ولی امروزه اثبات گردیده، هر جسمی در جهان هستی دارای سایه می باشد.


مثلا دانشمندان یک ابر گرد و غبار در


فاصله ۱۶۰ هزار سال نوری از زمین را شناسایی کرده اند


که دارای بزرگترین سایه جهان است.


کهکشان راه شیری، خورشید، دیگر ستارگان و سیاره ها،


و حتی اتم ها نیز دارای سایه می باشند. دانشمندان از


ماده تاریک نیز به عنوان سایه کل کائنات یاد می کنند.


براستی؛ با بیان این مطلب، سزاوار نیست،


ما انسانها نیز مانند سایه ها، تسبیح گوی خدا باشیم؟!




اشاره خدا در قرآن به وجود مرز بین دریاهای آب شور و شیرین


608


اعجاز علمی قرآن


سوره الرحمن آیات ۱۹ -۲۰ :


مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ (۹) بَیْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا یَبْغِیَانِ (۱۰) 


دو دریا را [به گونه‏اى] روان کرد [که] با هم برخورد کنند ،


میان آن دو حد فاصلى است که به هم تجاوز نمی کنند …

↓↓↓↓↓↓↓

علم امروز، از وجود مرزی بین دریاها به علت


اختلاف در میزان شوری،شیرینی و یا دمای آب آنها صحبت می کند


که مانع از ترکیب آب دریاها می شود که نمونه بارز آن،


در دماغه آگولاس(Cape Agulhas) در آفریقای جنوبیست


که محل تلاقی دو اقیانوس هند و اطلس می باشد.


براستی؛ بیان چنین پدیده علمی در قرآن، نشان از آسمانی بودن آن نیست!؟




ادعای قرآن درباره جوشیدن آب دریاها


587


اعجاز علمی قرآن


سوره مبارکه تکویر آیه ۶ :

وَ إِذَا الْبِحارُ سُجِّرَتْ …


دریاها آن گه که جوشان گردند…


↓↓↓↓↓↓↓


این آیه در زمانی نازل شد که اعراب برای جوشاندن آب


تنها از آتش استفاده می کردند و وجود هیچ منبع گرمایشی


برای تبخیر تمام آب های سطح زمین، متصور نبود ، 


در حالی که امروزه بنابر تحقیقات سازمان فضایی ناسا با


ایجاد کوچک ترین تغییری در فاصله زمین تا خورشید


چنین مساله ای کاملا امکان پذیر خواهد شد


اشاره قرآن به ویژگی های سیاهچاله ها


593


اعجاز علمی قرآن


سوره مبارکه مرسلات آیات ۸ – ۹ :


فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَت(۸) وَإِذَا السَّمَاء فُرِجَتْ (۹)

پس وقتى که ستارگان محو شوند  و آنگاه که آسمان بشکافد …

↓↓↓↓↓↓↓

طبق تحقیقات دانشمندان، “سیاهچاله ها”،


مانند شکاف هایی در فضا هستند


که به دلیل دارا بودن جاذبه ای شدید، اجسام، نور و ستارگان را


به درون خود کشیده و موجب محو شدن آنها می شوند.


آیا اشاره خدا در قرآن به سیاهچاله ها، با توجه به کلمات


«شکافتن آسمان» و «محوشدن ستارگان»،


در زمان فقر علم نجوم و دوران جاهلیت اعراب،


نمی تواند نشان دهنده اعجاز و عظمت قرآن، باشد!؟



سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر





  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰


بسم الله الرحمن الرحیم


موضوع مقاله: انقباض بزرگ


تهیه کننده: بخش اعجاز علمی قرآن، آقای علینژاد، آقای صادقیان


انقباض بزرگ یا مهرمب ( Big Crunch ):


احتمالا تا کنون اسم انفجار بزرگ یا مه­بانگ (Big Bang)  را شنیده ­اید


یا مطلبی در موردش خوانده ­اید


در تعریفی ساده و مختصر می­توان گفت:


با وقوع انفجار بزرگ، جهان هستی از یک نقطه آغاز


به گسترش کرد و با سرعت بسیاری سیارات و کهکشان­ ها


از هم فاصله گرفتند،  و این مسئله هم اکنون نیز ادامه دارد،


که این مورد علمی به گسترش کائنات معروف است.


در سال ۱۹۲۹ ادوین پاول هابل دانشمند اختر­شناس آمریکایی


با بررسی پدیده انتقال به سرخ در کهکشان­ ها به این نتیجه دست یافت


که کهکشان ها در حال دور شدن از یکدیگر هستند،


این کشف مهمی بود که با فرضیه­ جهان در حال انبساط سازگار بود.


انقباض بزرگ

( مدل مهبانگ که گسترش و انبساط جهان را نشان می­ دهد )


در مقابل انفجار بزرگ،


از انقباض بزرگ (Big Crunch)  هم صحبت می­ شود:


دانشمندان معتقد هستند، که جهان تا اندازه­ ای گسترش خواهد یافت،


ولی زمان این روند گسترش سیر معکوس به خود خواهد گرفت،


و دوباره فاصله­ کهکشان ­ها و اجسام فضایی کمتر و کمتر خواهد شد


و به هم نزدیک­تر و نزدیک­تر خواهند شد،


تا اینکه کل اجسام فضای به قدری فشرده بشوند


تا تبدیل به سیاهچاله بشوند، و یا تبدیل به یک اتم بنیادین


که بعضی از دانشمندان معتقد هستند که همه فضا در


انفجار بزرگ از دل آن بیرون زده است مبدل بشوند


و بعد از این اتفاق، یک انفجار بزرگ دیگر رخ خواهد داد


و یک گیتی جدید از دل جهان مرده ما زاده خواهد شد.


انقباض بزرگ


(انبساط  و انقباض جهان)


در تعریفی دیگر می ­توان گفت:

وقتی عمر یک جهان به اتمام می رسد


کل جهان دچار پدیده ­ای به نام بیگ کرانچ و انقباض بزرگ می­ شود


و فرآیند انبساط جهان برعکس می ­شود و


جهان به عقب برمی ­گردد و دوباره منقبض می ­شود.


و دوباره در اثر یک انفجار بزرگ دیگر،


جهان جدیدی با استفاده از تکینگ ­های جهان ما به وجود می ­آید.

برخی از فیزیکدانان معتقد هستند انفجار­های بزرگ


بی­نهایت بار در گیتی رخ داده و این چرخه­ انقباض و انبساط


همیشه در جهان رخ می­ دهد.

سرنوشت عالم در حقیقت بستگی به عددی دارد که


در علم کیهان‌شناسی به آن چگالی بحرانی گفته می‌شود.


چگالی بحرانی در واقع نشان دهنده مقدار جرمی است


که می‌بایست در جهان موجود باشد تا انبساط متوقف و


به انقباض تبدیل شود.


به این فرایند فروریزش بزرگ یا انقباض بزرگ


( Big Crunch ) می‌گویند.


انقباض بزرگ


(مهبانگ و مهرمب)


بنابراین برای دانستن سرنوشت جهان باید بدانیم


چگالی جهان چه قدر است.

«پلانک»، فیزیکدان و ستاره‌شناس مشهور، عددی را


مشخص نمود به نام ثابت پلانک که طبق آن اگر برای


مقدار حقیقی این عدد مرزی تعیین شود آن وقت اگر  مقدار


آن عدد از عدد پیشنهادی پلانک بیشتر باشد جهان تا ابد


در حال انبساط است و اگر ثابت باشد جهان مقداری


منبسط و پس از آن به همان شکل باقی می‌ماند و در


صورتی که از ثابت پلانک کمتر باشد جهان ما پس از


انبساط دوباره منقبض شده و در همان نقطه اولیه جمع می‌شود.



اما به روایت دیگر، اگر چگالی جهان از چگالی بحرانی کمتر


باشد انبساط عالم تا بی‌نهایت ادامه می‌یابد و


سرعتش هم مدام افزایش می‌یابد.


 در حالت دوم اگر مقدار چگالی جهان با چگالی بحرانی برابر باشد


انبساط بالاخره روزی متوقف خواهد شد و


در حالت سوم


اگر چگالی جهان از چگالی بحرانی بیشتر باشد


انبساط جهان روزی متوقف و به انقباض تبدیل می‌شود و


بدین‌ترتیب این انقباض باعث شده تا دوباره تمام این جرم


به نقطه­ آغازین باز گردد که


این همان فروریزش بزرگ یا انقباض بزرگ  است.


انقباض بزرگ


(انبساط و انقباض جهان)


خدا در سوره انبیا آیه 104 فرموده است

(در آن روز که آسمان را چون طوماری در هم می‌پیچیم،


(سپس) همان گونه که آفرینش را


آغاز کردیم، آن را باز می‌گردانیم.) [۱]


انقباض بزرگ


خدا در سوره شوری ایه 29 فرموده است

(و از نشانه‏ هاى اوست آفرینش آسمان ها و زمین و


آنچه از جنبنده در میان آن دو پراکنده است و


او هرگاه بخواهد بر گردآوردن آنان تواناست.) [۲]


انقباض بزرگ


در دو آیه­ ذکر شده­­ فوق، شاید یا احتمالا مقصود آیه چنین باشد


که به انبساط و گسترش جهان و انقباض و جمع شدن آن اشاره شده است.


*****************************


آیات دیگر و نمامتن های تهیه شده:


(و خورشید و ماه یکجا جمع شوند.) [۳]


انقباض بزرگ


(در آن هنگام که خورشید در هم پیچیده شود.) [۴]


انقباض بزرگ


(و آن زمان که ستارگان پراکنده شوند و فرو ریزند) [۵]


انقباض بزرگ


(وقتی که ستارگان بی نور و محو شوند و آسمان شکافته شود) [۶]


انقباض بزرگ


(و ماه بی‌نور گردد،) [۷]


انقباض بزرگ



 

منابع:

[۱] سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۴: «یَوْمَ نَطْوِی السَّمَاءَ کَطَیِّ السِّجِلِّ لِلْکُتُبِ کَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِیدُهُ…»
[۲] سوره مبارکه  شوری آیه ۲۹: «وَ مِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَثَّ فیهِما مِنْ دابَّهٍ وَ هُوَ عَلی‏ جَمْعِهِمْ إِذا یَشاءُ قَدیرٌ»
[۳] سوره مبارکه قیامت آیه ۹: «جُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ»
[۴] سوره مبارکه تکویرآیه ۱: «إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ»
[۵] سوره مبارکه انفطار آیه ۲: «وَإِذَا الْکَوَاکِبُ انتَثَرَتْ»
[۶] سوره مبارکه مرسیلات آیات ۸ و ۹: «فَإذا النُجُّومُ طُمِسَت* وَإذا السَّماء فُرِجَت»
[۷]سوره مبارکه قیامت آیه ۸: «وَخَسَفَ الْقَمَرُ»
[۸] دانشنامه ستاره شناسی- مهرمبش
[۹] معجزات علمی قرآن-بیگ کرانج(مه رمب-انقباض بزرگ)در قرآن کریم
[۱۰] ویکی پدیا- مهبانگ
[۱۱] آپارات- اعجاز علمی روز قیامت در قرآن-پیج رد شبهات ملحدین


سبحان الله والحمدلله و لا اله الا الله والله اکبر


راست گفت خداوند بزرگ و بالا مرتبه





  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰



اعجاز علمی قرآن عدد 19



” بسم الله الرحمن الرحیم “


  574



اعجاز عددی(ریاضی) قرآن


بسم الله الرحمن الرحیم


روزگاری مشرکین مکه، در مقابل ذوق ادبی قرآن مبهوت شده بودند،


ولی از آنجایی که قرآن آخرین کتاب خدا برای جامعه بشریت است،


صد در صد باید دلیل محکمی برای آسمانی بودن خود


در قرن کامپیوتر و الکترونیک داشته باشد.


امروزه روابط شگفت انگیز عددی قرآن،


بویژه نقش عدد ١٩ در قرآن پیرو تاکید خداوند متعال بر


اهمیت آن در آیه(٣١ مدثر)، کشف گردیده که


بخش شگفت انگیزی از آن در آیه


” بسم الله الرحمن الرحیم “


 در قالب ١٩ رابطه، خود را نشان می دهد.


براستی چه کسی جز خدا  قادر است، ۴ کلمه دیگر با چنین روابطی ارائه نماید؟



http://bavarbaran.ir/wp-content/uploads/2015/12/544-768x576.jpg


اعجاز علمی قرآن درمورد عدد 19


خدا در قرآن در آیات سوره مبارکه مدثر آیات ۳۰ – ۳۱:


نوزده نفر (از فرشتگان عذاب) بر آن گمارده شدند.


…و تعداد آنها را جز برای آزمایش کافران معین نکردیم …


و بر ایمان مؤمنان بیفزاید و …


● براستی نقش عدد ۱۹ در قرآن چیست؟

چه روابط شگفت انگیزی از این عدد در قرآن وجود دارد؟

چگونه این عدد میتواند باعث افزایش ایمان مومنان شود؟


❂ طبق مطالعاتی که در قرن های اخیر در قرآن صورت پذیرفته :


نقش اعجاب آور علم ریاضی و کامپیوتر در قرآن نیز اثبات گردیده

که همگی حاکی از نظم دقیق سوره ها، آیات ، کلمات و حتی حروف قرآن است .

نمونه ای از این روابط در اولین سوره قرآن «سوره حمد» (?) بسیار فراوان است.


☜ به روابط سمت چپ عکس دقت کنید، شگفت انگیز است .



اعجاز علمی قرآن عدد 19


583


اعجاز علمی قرآن


سوره مبارکه مدثر آیات ۳۰ و ۳۱ :


نوزده نفر ( از فرشتگان عذاب ) بر آن گمارده شده اند!


مأموران دوزخ را فقط فرشتگان ( عذاب ) قرار دادیم ،

و تعداد آنها را جز برای آزمایش کافران معیّن نکردیم

تا اهل کتاب [ یهود و نصاری ] یقین پیدا کنند و

بر ایمان مؤمنان بیفزاید ، و اهل کتاب و مؤمنان

( در حقّانیّت این کتاب آسمانی ) تردید به خود راه ندهند ،

و بیماردلان و کافران بگویند:

«خدا از این توصیف چه منظوری دارد؟!»

( آری ) این گونه خداوند هر کس را بخواهد گمراه می سازد و

هر کس را بخواهد هدایت می کند! و لشکریان پروردگارت را

جز او کسی نمی داند ،

و این جز هشدار و تذکّری برای انسانها نیست!

↓↓↓↓↓↓↓

خداوند در آیه ۳۰ و ۳۱ سوره مدثر، اهمیت عدد ۱۹

را بیان کرده که روابط  شگفت انگیز این عدد، خود بیانگر

اعجاز این کلام آسمانی در عصر کامپیوتر می باشد.

امروزه کشف گردیده که روابط  این عدد در

رکعات نماز نیز بسیار شگفت آور و نیازمند تفکر می باشد،

براستی حکمت استفاده از این عدد در قرآن که

به افزایش ایمان مومنان منجر میشود چیست ؟!




563



اعجاز علمی قرآن


سوره مبارکه قاف آیه ۱۳:

و عادٌ وَ فِرْعَوْنُ وَ إِخوانُ لُوطٍ  …


و عاد و فرعون و برادران لوط) 

↓↓↓↓↓↓

 امروزه علم ریاضی و کامپیوتر اثبات می کند که سوره ها آیات، کلمات،

و حتی تک تک حروف قرآن، چیدمان بسیار دقیق و حساب شده دارند،

که نقش عدد ۱۹ در سیستم ریاضی آن فراوان است.

بکار بردن عبارت اخوان لوط به جای قوم لوط

 تنها و تنها در آیه ی ۱۳ سوره قاف

موید این نظم دقیق و هدفمند بودن تعداد حروف “ق” در این سوره می باشد.



628


اعجاز عددی قرآن


کلمه حدید، ۶ مرتبه در ۶ سوره‌ آمده است:


  1. اسراء : ۱۷(سوره ۱۷ قرآن)

  2. کهف : ۱۸

  3. حج : ۲۲

  4. سبا : ۳۴

  5. ق : ۵۰

  6. حدید : ۵۷

اگر شماره‌ی ترتیب این ۶ سوره را به ترتیب پشت سر هم قرار دهیم، عدد ۱۲ رقمی ذیل به دست می‌آید که مضرب ۱۹ می باشد:

۵۷ ۵۰ ۳۴ ۲۲ ۱۸ ۱۷ = ۳۰۲۶۴۹۵۹۰۴۳  × ۱۹

حدید، پنجاه و هفتمین سوره و ۲۹ آیه دارد ، حاصل ضرب این دو عد برابر ۱۶۵۳که برابر با مجموع اعداد۱ تا ۵۷ است :

۱ + ۲ + … + ۵۵ + ۵۶ + ۵۷ = ۱۶۵۳

با کمال شگفتی، آیه‌ی ۱۶۵۳ در قرآن کریم (جمع تجمعی آیات در قرآن مبین) در آیه‌ی ۵۷ سوره‌ی یوسف قرار گرفته است، که آن هم مضرب ۱۹ می باشد.

۷ + ۲۸۶ + ۲۰۰ + ۱۷۶+ ۱۲۰+ ۱۶۵+ ۲۰۶+ ۱۲۹+ ۱۰۹+ ۱۲۳+ ۵۷ = ۱۶۵۳

مهم :
رابطه فوق زمانی صادق است که سوره توبه، ۱۲۹ آیه داشته باشد، و نه ۱۲۷ آیه، مشابه قرآن های آمریکایی به سبک رشاد خلیفه، که در این صورت، رابطه بالا صدق نمی کرد.

نتیجه :
پس ما با همان اعجاز ۱۹، ثابت کردیم، این نظر رشاد خلیفه(۱۲۷ آیه بودن سوره توبه) اشتباهه، نه کل نظریه ۱۹ ایشان.



582


اعجاز علمی قرآن


سوره مبارکه الحدید آیه ۲۶ :


… و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است …

↓↓↓↓↓↓↓

سوره “الحدید” به معنای آهن، ۵۷ امین سوره قرآن و


به عنوان کمربند آهنین آن شناخته شده است. از میان


ایزوتوپ‌های پایدار این عنصر، تنها Fe۵۷ یک اسپین هسته‌ای (-۱/۲) دارد.


قابل توجه اینکه مقدار ابجدی کلمه “الحدید” برابر ۵۷(شماره سوره)


و مقدار ابجدی کلمه “حدید” نیز برابر عدد اتمی آن یعنی ۲۶ می باشد.


براستی، با در نظر گرفتن زمان ارائه جدول مندلیف در سال ۱۸۶۹،


این تناسبهای عددی در قرآن، اتفاقی می باشد؟!



637

اعجاز عددی قرآن


١٩در قرآن (۴)


حرف “ق”، نوزدهمین حرف از حروف ابجد می باشد و


در دو سوره “شوری”(حم عسق) و “ق” ، جز حروف مقطعه می باشد.


نکته جالب توجه اینکه :


تعداد حروف “ق” در این دو سوره دقیقا برابر با ۵٧ و


مضرب ١٩ و جمع آنها، ١١۴ برابر با تعداد سوره های قرآن می باشد.

↓↓↓↓↓↓↓

با در نظر گرفتن نکته فوق، در سوره ی “ق” داریم :


ق وَالْقُرْآنِ الْمَجِیدِ


ق، سوگند به قرآن مجید (که قیامت و رستاخیز حقّ است)!


• در ضمن شماره سوره قاف (۵۰) با تعداد آیات آن (۴۵) برابر ۹۵ می شود : (۱۹×۵)


• شماره سوره شوری (۴۲) با تعداد آیات آن (۵۳)برابر ۹۵ می شود : (۱۹×۵)



632

اعجاز عددی قرآن

سوره مدثر آیه ۳۱ :

وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِکَهً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ


إِلَّا فِتْنَهً لِّلَّذِینَ کَفَرُوا لِیَسْتَیْقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَیَزْدَادَ


الَّذِینَ آمَنُوا إِیمَانًا وَلَا یَرْتَابَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ…


مأموران دوزخ را فقط فرشتگان (عذاب) قرار دادیم،


و تعداد آنها را جز برای آزمایش کافران معیّن نکردیم


تا اهل کتاب [= یهود و نصاری‌] یقین پیدا کنند و بر ایمان مؤمنان بیفزاید،


و اهل کتاب و مؤمنان (در حقّانیّت این کتاب آسمانی) تردید به خود راه ندهند…


↓↓↓↓↓↓↓


عدد ۱۹ در قرآن(۵)


در راستای تاکید خدا در آیه فوق در نقش و


اهمیت عدد ۱۹ در قرآن، آیا می دانستید:


مقدار عددی کلمه “واحد” نیز ۱۹ می باشد؟


واحد= ۴+۸+۱+۶ = ۱۹



645


اعجاز عددی قرآن


سوره علق

  • ۱۹مین سوره از آخر قرآن، سوره ی ۹۶ (العلق) است.


  • از آخر قرآن، اولین سوره ی ۱۹ آیه‌ای، سوره ی علق بوده

  • و اولین آیه ی شماره ی ۱۹ در این سوره است که

  •  جز آیات دارای سجده واجب نیز می باشد.


  • این سوره اولین سوره ی نازل شده می باشد و دارای ۱۹ آیه‌ می باشد.

  • ۱۱۴مین(۱۹ × ۶) آیه از آخر قرآن نیز در همین سوره است.


راست گفت خداوند بزرگ و بالامرتبه



کانال تلگرام در مورد خدا


❤️کانال تلگرامی عشق فقط خدا❤️



https://telegram.me/eshgekhodayi



Image result for ‫بنر تلگرام‬‎



  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰


بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع مقاله :

اعجاز عددی قرآن

تهیه کننده : ( آقای علی نژاد )

مقدمه :

اعجاز عددی قرآن، یکی از شگفتی های نوظهور قرآن در عصر ریاضی و کامپیوتر می باشد ولیکن این بخش از اعجاز حیرت آور قرآن  به دلیل انحرافاتی که در دکتر رشاد خلیفه مصری( مطرح کننده نقش عدد ۱۹ در قرآن) ایجاد شده بود، نه تنها از طرف آتئیستها مورد نقد قرار میگیرد و بطور کامل رد می شود بلکه بعضا از نظر مسلمانان هم مورد نقد قرار میگیرد. در مقاله پیش رو مقدمه ای از این مبحث فوق العاده قرآن را بیان می کنیم و امید داریم متفکران با مطالعه مقاله مختصر فعلی و تحقیق و تفکر در بخش حیرت آور این بخش از اعجاز قرآن، به بینش و اطلاعات کافی دست یابند و در اطلاع رسانی به موافقین و مخالفین همکاری نمایند. در سایت باورباران نمونه ای از مقاله های اعجاز عددی قرآن، همراه با محاسبات دقیق و حتی بصورت دستی و با ارائه اسناد قوی انجام گرفته است که نمونه فوق بشری آن در آیه “بسم الله الرحمن الرحیم” (۱) می باشد،

چرا زبان ریاضی و نقش اعداد در قرآن، دارای اهمیت می باشد؟

۱. زبان ریاضی، زبان جهانی است، انسان­ها اهل هر کجای زمین باشند و پیرو هر آیینی باشند و به هر زبانی تکلم کنند و از هر نژادی باشند، در معادلات ریاضی و نتایج چهار عمل اصلی متفق القولند.

۲. زبان ریاضی برخلاف زبان کلمات قابل تفسیر و تاویل و ترجمه نیست، اما و اگر بر نمی­دارد، شرط نمی­ پذیرد، نه نسبی هستند و نه مبهم، نمی­ توان گفت ۴ بودن حاصل­ ضرب ۲ در ۲ را مشروط به قضیه ی دیگری کرد و برای آن کلماتی چون اما و اگر و چنانچه به کار برد.

۳. دلیل سوم اینکه زبان ریاضی از دقت بیشتری برخوردار است و اندازه­ گیری زمانی یا مکانی دقیقی را میسر می­ کند.

 

روزگاری، ناقه صالح، اعجاز بوده اما ناقه دوران ما معجزه ریاضی قرآن است. همانطور که مشرکین مکه، در مقابل ذوق ادبی قرآن مبهوت شده بودند، پس باید معجزه جاوید همه زمانها در قرن کامپیوتر و الکترونیک به طریقی دیگر خود بنمایاند، زیرا که قرآن آخرین کتاب خدا برای جامعه بشریت است و صد درصد باید دلیل محکمی برای آسمانی بودن خود در قرن کامپیوتر داشته باشد.

نقش اعداد، به ویژه عدد ۱۹،  با استناد به تاکید خداوند در قرآن:

34

تاکید قرآن بر اهمیت عدد ۱۹ در آیه های ۳۰ و ۳۱ مدثر

آیه ۳۰: «عَلَیْهَا تِسْعَهَ عَشَرَ»

(نوزده نفر (از فرشتگان عذاب) بر آن گمارده شده‌اند!)

سوره مبارکه مدثر آیه ۳۱: 

« وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِکَهً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَهً لِّلَّذِینَ کَفَرُوا لِیَسْتَیْقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَیَزْدَادَ الَّذِینَ آمَنُوا إِیمَانًا وَلَا یَرْتَابَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِیَقُولَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْکَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا کَذَلِکَ یُضِلُّ اللَّهُ مَن یَشَاءُ وَیَهْدِی مَن یَشَاءُ وَمَا یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إِلَّا هُوَ وَمَا هِیَ إِلَّا ذِکْرَى لِلْبَشَرِ»

(ماموران دوزخ را فقط فرشتگان (عذاب) قرار دادیم، و تعداد آنها را جز برای آزمایش کافران معیّن نکردیم تا اهل کتاب [= یهود و نصاری‌] یقین پیدا کنند و بر ایمان مؤمنان بیفزاید، و اهل کتاب و مؤمنان (در حقّانیّت این کتاب آسمانی) تردید به خود راه ندهند، و بیماردلان و کافران بگویند: «خدا از این توصیف چه منظوری دارد؟!» (آری) این گونه خداوند هر کس را بخواهد گمراه می‌سازد و هر کس را بخواهد هدایت می‌کند! و لشکریان پروردگارت را جز او کسی نمی‌داند، و این جز هشدار و تذکّری برای انسانها نیست!)

 

آفریننده ذوالجلال و عظیم الشأن با آیه ۳۱ سوره مدثر به ما یاد می ‏دهد که چرا عدد ۱۹ را انتخاب کرده است و پنج دلیل زیر را بیان می‏ فرماید :

۱)  بی ایمانان را آشفته سازد.

۲)  به خوبان یهود و نصارا اطمینان دهد که قرآن آسمانی است.

۳)  ایمان مؤمنان را تقویت نماید.

۴)  تا هر گونه اثر شک و تردید را از دل مسلمانان و خوبان یهودیت و مسیحیت بزداید.

۵)  تا منافقین و کفار را که سیستم اعدادی قرآن را قبول ندارند رسوا سازد.

خداوند متعال در آیه ۲۸ سوره مبارکه جن می‌فرماید:

«لِیَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَیْهِمْ وَأَحْصَى کُلَّ شَیْءٍ عَدَدًا »

( و [خداوند] هر چیزی را به عدد شماره کرده است.)

که این شمارش شامل سوره ها،آیات، حروف و حتی حرکات قرآن نیز می باشد.

اولین بیان کنندگان اعجاز عددی قرآن :

عبد الرزاق نوفل و رشاد خلیفه (بیوشیمیست مصری تبار آمریکایی)،جز اولین کسانی بودند که بحث اعجاز عددی قرآن را مطرح کردند که در این بین تحقیقات نوفل در مورد تساوی تعدادی از کلمات در قرآن بوده و نظریه رشاد خلیفه بیان کننده نقش عجیب عدد ۱۹ در قرآن

رشاد خلیفه با انتقال کلیه آیات قرآن در کامپیوتر و بررسی ها متعدد و با الهام از آیات ۳۰ و ۳۱ مدثر متوجه روابط شگفت عددی ۱۹ در قرآن گردید که با نظم خاصی چیدمان شده اند.این کشفیات در حدود سال ۱۹۷۴ میلادی صورت پذیرفت که خود این عدد شامل نکته جالب توجه ای می باشد.

۱۹۷۴ شامل دو عدد ۱۹ و ۷۴ می باشد که عدد ۷۴ را می توان به نوعی ۷۴ امین سوره قرآن یعنی مدثر در نظر گرفت که رمز ۱۹ قرآن در آن کشف گردیده است.

نکته قابل ذکر اینکه، رشاد خلیفه در ادامه اکتشافات خود، دچار اشتباهاتی گردید که از جمله بزرگترین آنها حذف دو آیه آخر سوره توبه به دلیل اینکه با روابط اکتشافی ایشان سازگار نبود  و این یعنی زیر سوال رفتن عدم تحریف قرآن. رشاد خلیفه معتقد بود این دو آیه توسط اصحاب پیامبر و در وصف پیامبر به آن اضافه شده است که امروزه این دو آیه در قرآن های آمریکایی حذف می باشد.

 

تفاوت قرآن مسلمانان با قرآن آمریکایی

(که بر اساس نظریه رشاد خلیفه می باشد)

در تعداد آیات سوره توبه می باشد.

35

36

حال سوال اینجاست: این مورد اختلافی چگونه باید رفع شود و تفاهم ایجاد شود؟ اینکه کلا سیستم ریاضی کشف شده ایشان را که در موارد بسیار زیادی درست می باشد نادیده فرض کنیم، درست است؟

یا اینکه باید تلاش کنیم جوابی مناسب بر اساس همان سیستم ریاضی کشف شده و بی ­نهایت کشف نشده، قرآن ارائه کنیم؟

آیا انحرافات ایجاد شده توسط رشاد خلیفه، دلیلی بر انکار اصل موضوع اعجاز عددی قرآن می تواند باشد؟

جواب این سوال، توسط یکی از اساتید اهل فن و توانمند در باب اعجاز عددی داده شده است که با کشف هزاران فرمول و قاعده منظم از عدد ۱۹،  اثبات می کند که اتفاقا با وجود این دو آیه نظم عددی قرآن برقرار می گردد.

37

استاد محمد تقی واحدیان ، ایشان در کتابی با عنوان «تحدی ریاضیاتی قرآن کریم با سایر کتب» با دلایل متقن ثابت می کند که اتفاقا اگر دو آیه‌ای که رشاد خلیفه عنوان کرده است، حذف شود نظم عدد ۱۹ بر هم خواهد خورد.

40

 

ایشان می فرمایند:

 اکنون که تمامی سایت‌های اینترنتی و شبکه‌های ماهواره‌ای منسوب به وهابیّت، شیعیانِ علی(ع) را متهم به تحریف قرآن می‌کنند و ما می‌خواهیم نظر اجماع شیعی را در باب دامنه تحریف‌ ناپذیری قرآن ـ تا حد شماره سوره و آیه ـ و نیز زمان و نحوه جمع‌آوری و ترتیب سوره‌های آن و بیان اصل تحدی ریاضیاتی قرآن، با کمک از اعجاز عدد ۱۹ را ارائه کنیم و این کتاب اقدامی در همین راستا محسوب می‌شود.

بررسی اعجاز عددی قرآن و کشف بالای هزار فرمول و رابطه منظم عدد ۱۹ در قرآن با استفاده از جدول M& N & D توسط استاد واحدیان صورت پذیرفته است.

41

42

مراجع تقلید از جمله آیت الله مکارم شیرازی و

علمای تفسیر نمونه در مورد کشفیات رمز ۱۹ توسط رشاد خلیفه

(آیه ۱ سوره آل عمران) و بحث اعجاز عددی قرآن،

نظریات در خور توجهی بیان داشتند:

۱)  رسم الخط اصلی قرآن را حفظ کنید.

۲)  نتیجه این تحقیقات می تواند دلیل دیگری بر عدم تحریف قرآن باشد.

۳)  اشارات پر معنی در بسیاری از سوره های قرآن که با حروف مقطعه آغاز می شود.

حروف قرآن مجید که در طى ۲۳ سال بر پیامبر (ص) نازل شده حساب بسیار دقیق و منظمى دارد و هر­یک از حروف الفبا با مجموع حروف هر سوره داراى یک نسبت ریاضى کاملا دقیق است.

شکی نیست که بررسی­ هاى دانشمند مزبور چون در آغاز راه است خالى از نقایصى نیست که باید با حوصله تمام به وسیله دانشمندان دیگر تکمیل گردد.

قابل ذکر است که گالیله نیز از جمله دانشمندانی بود که نظریات وی در ابتدا دارای مخالفان بسیاری بود، در حدی که قصد اعدام ایشان را داشتند ولیکن مدت زمانی بعد علم تایید کننده نظریات گالیله بوده است.

43

حال برگردیم به حدود صد سال پیش، شبیه این اتفاق میشه گفت در مورد رشاد خلیفه به طرز بسیار بدتری اتفاق افتاد که توسط مخالفانش به قتل رسید.

نکته ای مهم:

چه بسا شاید اگر رشاد خلیفه زنده می ماند و تحقیقات خود را تکمیل می کرد، امروزه به بینش استاد واحدیان می رسید و با همان اعجاز عدد ۱۹، عدم حذف دو آیه آخر سوره توبه و در نهایت عدم تحریف پذیری قرآن را اثبات می کرد.


ادامه دارد...




کانال تلگرام در مورد خدا


❤️کانال تلگرامی عشق فقط خدا❤️



https://telegram.me/eshgekhodayi



Image result for ‫بنر تلگرام‬‎

  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰
5معجزه قرآنی دیگر از این کتاب اسمانی

بیان اسرار تحول گیاهان طی میلیون ها سال در قرآن


665

اعجاز علمی قرآن

سوره اعلی آیات ۴ و ۵ :

والَّذِی أَخْرَجَ الْمَرْعَى﴿۴﴾ فَجَعَلَهُ غُثَاء أَحْوَى﴿۵﴾ .
و آنکس که چراگاه را به وجود آورد سپس آن را (همچون) کف روی مایعی که بالا می آید و سیاه رنگ است، قرار داد.

↓↓↓↓↓↓↓

دانشمندان عقیده دارند طی میلیون ها سال، اجساد مرده ی گیاهان در اعماق زمین روی هم انباشته و زیر میلیون ها تن ماسه و رسوبات مدفون شده‌اند و تحت فشار و دمای بالا و نبود اکسیژن برای مدت زمان طولانی در داخل زمین مانده و تجزیه شده اند و در نهایت به صورت مخلوطی از گاز و مایع سیاه رنگِ نفت مبدل شدند.
با حرکت قسمت هایی از پوسته زمین به طرف بالا، مقداری از آن مایعات سیاه رنگ(نفت) به طور طبیعی به سطح زمین تراوش میکند.

و چه زیبا این آیات، در عصر فقر علم، اسرار تحول گیاهان طی میلیون ها سال را بیان میکنند…

ترجمه لغات از منابع لغت معتبری چون مفردات راغب اصفهانی و سایت المعانی و …




اشاره قرآن به وجود جهان های موازی


667


اعجاز علمی قرآن


سوره انعام آیه ۱ :

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ…
ستایش برای خداوندی است که آسمانها و زمین را آفرید…

↓↓↓↓↓↓↓

جهان های موازی


به گزارش سایت علمی بیگ بنگ، در یک مطالعه که در مجله ی اخترفیزیک(Astrophysical) منتشر شد، محققی بنام رنگا-رام چاری(Ranga-Ram Chary) معتقد است که اثباتی پیدا کرده که جهان های موازی دیگر، در واقع وجود دارند.

او شواهدی از برهمکنش کیهانی با جهان دیگر را نشان داده که می تواند برای شناسایی ناهنجاری هایی که خود او در نقشه ی تابش پس زمینه ی کیهانی کشف کرده، بکار رود….

براستی چه قدرتی در جامعه جاهلیت اعراب، پیامبر را از وجود آسمان ها با خبر کرده است؟!؟




نظریه نسبیت خاص و سرعت نور در قرآن

664


اعجاز علمی قرآن


سوره معارج آیه ۴ :

تَعْرُجُ الْمَلَائِکَهُ وَالرُّوحُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَهٍ.

فرشتگان و روح (فرشته مخصوص) به سوی او عروج می‏کنند


در آن روزی که مقدارش پنجاه هزار سال است .

↓↓↓↓↓↓↓

بر اساس نظریه نسبیت خاص که انیشتین در سال ۱۹۰۵ ارائه نمود، زمان نسبی است و در سرعت های نزدیک به سرعت نور، زمان به شدت کند میگذرد. 

در این آیه خداوند حقیقتِ نسبی بودن زمان برای فرشتگان را بیان فرموده است. شگفت انگیز آنکه با جای گذاری ارقام موجود در آیه، در فرمول انبساط زمان، سرعت فرشتگان بسیار نزدیک به سرعت نور بدست می آید!

و اینجا اعجاز کلام اهل بیت(ع) نیز روشن می گردد آنگاه که امام صادق(ع) می فرمایند: 
خداوند عزوجل ملائکه را از نور خلق کرد (بحارالانوار، جلد ۵۶، ص ۱۹۱)

و این همان حقیقتی ست که دانشمندان بزرگ قرن اخیر با دستگاه های پیشرفته به آن دست یافته اند، درحالیکه قرن ها پیش در قرآن و کلام اهل بیت به آن اشاره شده!!!

خبر قرآن از گسترش انرژی تاریک


669ا


اعجاز علمی قرآن


سوره فلق آیات ۱ تا ۳ :

قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ﴿۱﴾ مِن شَرِّ مَا خَلَقَ﴿۲﴾ وَمِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ﴿۳﴾

بگو پناه می برم به پروردگار سپیده دم

از شر آنچه آفریده و از شر تاریکى چون فرا گیرد

↓↓↓↓↓↓↓

به گزارش انجمن فیزیک آمریکا، در نشریه ی فیزیکال ریویولترز، پژوهشگران در پورتسموث و رم به شواهدی دست یافته اند که نشان می دهد انرژی تاریک در حال بلعیدن ماده تاریک(یا همان ساختار کیهانی که عالم بر آن بنا شده) میباشد.

این تحقیق نشان می دهد انرژی تاریک در اثر برهم کنش با ماده تاریک در حال رشد و گسترش است. اگر این روند به پیش برود، در آینده با جهانی تاریک و تهی رو به رو خواهیم بود.

همچنین یافته های دیگری نیز قبلا توسط دانشمندان وجود داشت که انرژی تاریک در حال از هم گسیختن جهان ماست. بدین ترتیب با پیشرفت علم و کاوشگر های فضایی در قرن ۲۱ حقیقت این آیات، روشن میگردد!!!



اشاره قرآن به نظریهٔ جا به جایی قاره ها


605


اعجاز علمی قرآن


سوره مبارکه نمل آیه ۸۸ :


وتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَهً وَهِیَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَاب…


کوه‌ها را می‌بینی، و آنها را ساکن و جامد می‌پنداری، در حالی که مانند ابر در حرکتند…

↓↓↓↓↓↓↓

حرکت کوه ها (۱)


آلفرد وگنر، دانشمند، زمین‌شناس و هواشناس آلمانیست، متولد ۱۸۸۰ و ارائه دهنده نظریهٔ جا به جایی قاره ها و رانش زمین که به زیبایی در آیه فوق به آن اشاره شده است. مطمئنا، قبل از ارائه و اثبات این نظریه، این آیه از نظر خیلی ها، جز اشکالات قرآن به شمار می رفته و غافل از اینکه اشکال از قرآن نبوده و از علم ضعیف آنها بوده است.                                                   





کانال تلگرام در مورد خدا


❤️کانال تلگرامی عشق فقط خدا❤️



https://telegram.me/eshgekhodayi



Image result for ‫بنر تلگرام‬‎

  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰


معجزات علمی قرآن کریم .


اشاره خدا در قرآن به عجایب و علوم خانه عنکبوت درسوره عنکبوت .


616


اعجاز علمی قرآن کریم


سوره عنکبوت آیه ۴١ :


«مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِیَاء کَمَثَلِ الْعَنکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتًا

وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنکَبُوتِ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ»


«مثل آنان که سوای خدا را دوستان می‌گیرند،


مثل عنکبوت است که خانه‌ای بساخت و کاش می‌دانستند


هر آینه سست‌ترین خانه‌ها، خانه عنکبوت است»

↓↓↓↓↓↓↓

عجایب سوره عنکبوت (۱)


نظر غالب آن است که واژه عنکبوت مفرد بوده و جمع آن “عَناکِب” است.


نام‏گذاری این سوره به نام “عنکبوت” که واژه‏ ای مفرد است،


به این دلیل است که عنکبوت به صورت فردی زندگی می‏کند


به جز مواقع جفت‏گیری یا زمانی که تخم‏ها باز می‏شوند.


اما در دو سوره نمل و نحل، اسم سوره به صورت جمع آمده است


تا بر جمعی بودن زندگی این دو حشره اشاره شود که


این خود از اعجازهای واژگانی قرآن‌کریم به‌شمار می‌رود.



617


اعجاز علمی قرآن


سوره عنکبوت آیه ۴۱ :


«مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِیَاء کَمَثَلِ الْعَنکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتًا


وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنکَبُوتِ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ»


«مثل آنان که سوای خدا را دوستان می‌گیرند،


مثل عنکبوت است که خانه‌ای بساخت و کاش می‌دانستند


هر آینه سست‌ترین خانه‌ها، خانه عنکبوت است»

↓↓↓↓↓↓↓

عجایب سوره عنکبوت (۲)


در آیه فوق به صراحت بیان شده که عنکبوت ماده به ساخت خانه اقدام می‌‏کند،


چرا که از فعل مونث(… اتَّخَذَتْ بَیْتًا) برای عنکبوت استفاده نموده است.


علم امروزی نیز دقیقا ثابت نموده است که وظیفه ساخت خانه بر عهده عنکبوت ماده است


که با غدد ترشح کننده ماده ابریشمی، اقدام به ساخت لانه می‏کند.


هرچند در برخی مواقع عنکبوت نر هم در کار ساخت،


ترمیم یا توسعه او را یاری می‏کند،


با این حال وظیفه مذکور به‌صورت یک وظیفه محض برای حیوان ماده حفظ می‏شود.


و براستی؛ تاکیدات مکررخدا در قرآن به تفکر و تعقل در آیات آن، بی حکمت می باشد؟!



618


اعجاز علمی قرآن


سوره عنکبوت آیه ۴۱ :


… وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنکَبُوتِ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ»


«…و کاش می‌دانستند هر آینه سست‌ترین خانه‌ها، خانه عنکبوت است»

↓↓↓↓↓↓↓

عجایب سوره عنکبوت (۳ )


در تفسیر آیه تامل برانگیز فوق،برخی معتقدند که


“بیت عنکبوت” به جهت تارها و مکانی که تارها در آن مکان نصب شده است،


سست است و برخی دیگر معتقدند خانواده ی عنکبوت و نظام خانوادگی آن سست است.


در بررسی اعتقاد دوم باید گفت که :


امروزه کشف گردیده، عنکبوت ماده، پس از تنیدن تار و جفت گیری،


عنکبوت نر(همسر خود) را شکار می کند،


می کشد و آن را می خورد. بعضی از آنها،


حتی از عنکبوت نر، برای تغذیه بچه هایشان استفاده می کنند.


در گونه ی دیگر، عنکبوت ماده، بچه ها را روی پشت خودش نگه میدارد و


در نهایت بچه ها مادر خود را می خورند.


حال قضاوت با شما، آیا این خانواده، سست ترین خانواده ها نیست؟!


و چه حقیقتی جز خدا، در دوران فقر علم از این حقیقت خبر داشته است؟؟!



623


اعجاز علمی قرآن 


سوره  عنکبوت آیه ۴۱ :


« … وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنکَبُوتِ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ »


« … و کاش می‌دانستند هر آینه سست‌ترین خانه‌ها، خانه عنکبوت است»

↓↓↓↓↓↓↓


عجایب سوره عنکبوت (۴)


خانه عنکبوت از لحاظ مادی، سست‏ ترین خانه‏ هاست؛


زیرا از تعدادی تارهای ابریشمی ساخته شده است که


بسیار نازک بوده و در بیشتر مواقع فاصله زیادی با هم دارند.


به همین علت عنکبوت را نه از گرمای خورشید محافظت می‏کند و


نه از سرمای زمستان؛ سایه کافی ایجاد نمی‏کند و در برابر باران،


تند باد و خطر مهاجمان قادر به محافظت از عنکبوت نیست.


این خانه در عین حال دامی است که حشرات،


در تارهای چسبناک آن گرفتار می‏شوند.


مشرکین نیز، همین حکایت را دارند؛ آنها مردم را به سوی دامی دعوت می‏کنند که


ورود به آن به منزله هلاکت آنها در دنیا و آخرت است.


براستی چه کسی، خانه ای سست تر از این خانه می شناسد ؟!




624


اعجاز علمی قرآن کریم


سوره عنکبوت آیه ۴١ :


« … وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنکَبُوتِ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ »


« … و کاش می‌دانستند هر آینه سست‌ترین خانه‌ها، خانه عنکبوت است »

↓↓↓↓↓↓↓

عجایب سوره عنکبوت (۵)


نکته قابل ذکردرآیه بالا،اشاره قرآن به سست بودن “خانه ی”عنکبوت (اوهن البیوت) است


و نه “تارهای” آن، که خود دلیل دیگری بر اعجاز آن است؛


تار عنکبوت مقاومت بالایی دارد و درعین حال بسیار سبک و انعطاف‌پذیر است


از این رو برخی آن را “فولاد زنده” نامیده‌اند.


این فولاد آن قدر محکم است که می‌توان از آن توری ساخت و


با آن یک بوئینگ ۷۴۷ را متوقف کرد.


تهیهٔ نخ جراحی، زردپی و رباط مصنوعی و دستکش‌های جراحی،


تولید طناب های بسیار محکم کوهنوردی، چتر نجات،


تورهای ماهیگیری، لباس غواصی و لباس ضد گلوله از موارد استفاده آن می باشد.


سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر


راست گفت خداوند بزرگ و بالا مرتبه


*********************************************************************



کانال تلگرام در مورد خدا


❤️کانال تلگرامی عشق فقط خدا❤️



https://telegram.me/eshgekhodayi



Image result for ‫بنر تلگرام‬‎


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰


اعجاز پزشکی آیات قرآن در داستان یونس(ع) – قسمت اول


تفسیر علمی قران کریم


سوره صافات آیات ۱۴۵ و ۱۴۶ :

… وَهُوَ سَقِیمٌ(١۴۵) وَأَنْبَتْنَا عَلَیْهِ شَجَرَهً مِنْ یَقْطِینٍ(١۴۶)

…و درحالیکه بیمار بود بوته کدوئی بر او رویاندیم


659


اعجاز علمی قرآن 


↓↓↓↓↓↓↓

یونس(ع) در دریا غرق و پس از آن در معده نهنگ حبس می شود،

طبیعتا وی با مشکلات تنفسی ناشی از کمبود اکسیژن و

ضعف جسمانی به علت شرایط سخت محیط رو به رو میگردد.

جالب است بدانید کدو، حاوی مقدار زیادی آنتی اکسیدان،

ویتامینA و ویتامین B6 میباشد، که به ترتیب در

درمان آسم و تنگی نفس، سینه پهلو و اکسیژن رسانی به مغز کاربرد دارند.

همچنین کدو سینه را نرم، اخلاط و سرفه را آسان می کند.

حتی تخم کدو نیز برای درمان خشونت سینه، اخلاط خونی،

خونریزی ریه و تسکین سرفه مفید است. خوردن کدو باعث تجدید

قوای جسمی و روحی بدن و موجب استحکام بافت های بدن می شود.

اما اسید معده ی نهنگ پوست یونس را رقیق و سفید کرده …


آیا بر اساس آیه تنها با یک گیاه تمامی این مشکلات حل می گردد؟



سبحان الله، که بهترین طبیب است !!!

 

**************************



اعجاز پزشکی آیات قرآن در داستان یونس(ع) – قسمت دوم


660


اعجاز علمی قرآن 



↓↓↓↓↓↓↓


پوست و موی بدن یونس (ع) در مجاورت اسید معده ی نهنگ،


به شدت آسیب میبیند؛ چرا در این آیات بوته ی کدو


برای بهبودی وی معرفی میگردد؟


امروزه متخصصان پوست تاکید می کنند،


کدو در زمینه مراقبت از پوست قدرتمند و بی ‌نظیر است.


این گیاه حاوی اکسید‌های قدرتمند آنتی هیدروکسی است که


سلول‌های مرده پوست را برطرف کرده و پوست را درخشان می کند.


همچنین حاوی ویتامین A است که به تولید سلول‌های پوستی جدید،


و نرم تر‌ و جوان‌تر شدن این بافت کمک می ‌کند.


از طرفی تخم کدو اسید آمینه‌های منحصر به فردی دارد که


برای درمان ریزش مو بسیار مفید است.


و چه کسی جز خداوند، این چنین می تواند یونس(ع) را درمان کند !!!



****************************************************

اعجاز پزشکی آیات قرآن در داستان یونس(ع) – قسمت سوم


661


اعجاز علمی قرآن 



↓↓↓↓↓↓↓

نهنگ، یونس را می بلعد و ضربات فیزیکی و انقباضات

عضلات دستگاه گوارش نهنگ، باعث آسیب استخوان ها و

مفاصل یونس(ع) میگردد و خداوند بوته ی کدو را برای بهبود وی میرویاند .

جالب است بدانید علاوه بر خواص درمانی این گیاه در

مشکلات تنفسی، پوستی و …که قبلا ذکر شد، تخم کدو،

یک منبع غنی از روی است که باعث افزایش تراکم مواد معدنی در

استخوان و نیز استحکام آن میگردد.

همچنین تخم‌های کدو، تأثیر زیادی در کاهش التهاب مفاصل دارند.

در واقع اثر آن را با داروهای ضدالتهابی غیراستروئیدی و ایندومتاسین

مقایسه می‌کنند؛ البته با یک تفاوت مهم که این تخم‌ها د

ر مقایسه با ایندومتاسین هیچ نوع عوارض و مضراتی ندارند؛

یعنی باعث افزایش چربی‌های بد خون نمی‌شوند.


منزه است خدایی که تنها با یک آیه درمان تمامی این بیماری ها را بیان می کند…

*************************************************************



اعجاز پزشکی آیات قرآن در داستان یونس(ع) – قسمت چهارم


662


اعجاز علمی قرآن


سوره انبیا آیه۸۷ :


وَذَاالنُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا…

و ذاالنون(یونس)، آنگاه که خشمگین (از میان قوم خود) رفت…


سوره صافات آیات ۱۴۵ و ۱۴۶ :


…وَهُوَ سَقِیمٌ (١۴۵) وَأَنْبَتْنَا عَلَیْهِ شَجَرَهً مِنْ یَقْطِینٍ(١۴۶)

…و درحالیکه بیمار بود، بوته کدوئی بر او رویاندیم

↓↓↓↓↓↓↓

  • کدو سرشار از ویتامین B6 (ویتامین خوش‌خلقی و مهربانی) است.

  •  این ویتامین دارای خواصی است که روی عملکرد مغز تأثیر می‌گذارد.

  • در واقع بیش‌ترین تأثیر این ویتامین روی ناقل‌های عصبی یعنی

  •  همان دوپامین و سروتونین است. این دو ناقل عصبی تأثیر

  •  زیادی روی خلق و خوی فرد دارند.

  • از طرفی تخم کدو نیز حاوی منیزیم بوده که خستگی و

  •  تندخویی افراد را تسکین می‌بخشد.

  • و بدین ترتیب خداوند با رویش این گیاه علاوه بر

  •  درمان جسم یونس(ع)، روح و اخلاق وی را نیز طبابت میکند…

 

این نشان از الهی بودن این کتاب نیست که در زمان فقر علم پزشکی


چنین نکات ظریفی را در خود نهفته است؟


***************************************************

اعجاز پزشکی آیات قرآن در داستان یونس ع قسمت 5(قسمت آخر)


671

 

اعجاز علمی قرآن


سوره صافات آیات ۱۴۵ و ۱۴۶ :

… وَهُوَ سَقِیمٌ(١۴۵) وَأَنْبَتْنَا عَلَیْهِ شَجَرَهً مِنْ یَقْطِینٍ(١۴۶)

…و درحالیکه بیمار بود بوته کدوئی بر او رویاندیم

↓↓↓↓↓↓↓


چرا در این آیات، خداوند بین تمامی گیاهان، بوته ی کدو را


برای بهبودی یونسِ بیمار معرفی مینماید؟


نظر پزشکان امروز درمورد این گیاه:


ضد التهاب طبیعی، درمان افسردگی، پیشگیری از


پوکی استخوان، حفاظت از پروستات، تنظیم ضربان قلب،


حفظ عملکرد طبیعی ماهیچه ها و اعصاب، درمان آسم و


تنگی نفس، سینه پهلو و کمک به اکسیژن رسانی به مغز،


آسان کننده اخلاط و سرفه، پیشگیری از تشکیل سنگ کلیه،


رفع انگل‏ها، کاهش عوارض یائسگی، خواب راحت،


درمان عفونت‌های مجاری ادراری، درمان یرقان(زردی)،


سردرد، خستگی اعصاب، افزایش قدرت سیستم ایمنی،


کاهش استرس، درمان کم‌خوابی، سرفه‌های خشک و تب،


اخلاط خونی و خونریزی ریه و بیماری های تنفسی، موثر در


رقت و نرمی قلب، درمان قولنج، تجدید قوای جسمی و روحی،


استحکام بافت های بدن، تسکین صفرا، درمان زخم و سوختگی ها،


پیسی و لکه های سفید پوست، سرماخوردگی، درمان و


تسکین التهاب استخوان و روماتیسم مفصلی، کمک به رفع یبوست،


افزایش تراکم مواد معدنی و استحکام استخوان و کاهش التهاب مفاصل،


درمان سل، تب های حاره، تشنگی و زخم روده،


کاهش دهنده ی کلسترول خون، موثر در سلامت چشم ها،


تسکین خستگی و تندخویی، درمان بیماری های قلبی، آنفولانزا،


سلامت عروق و اعصاب، تقویت مغز و حافظه، تنظیم قند خون،


کاهش فشار خون، پیشگیری از سرطان،


مانع از پیشرفت بیماری تصلب شراین، بهبود عملکرد مثانه،


ضد دیابت، منبع بسیار خوب برای منیزیم، کلسیم، آهن، روی،


ویتامین های مختلف، امگا۳ و دیگر املاح،


کمک به درخشان تر و نرم شدن پوست،


تقویت کننده مو، ضد عفونت، سرشار از آنتی‌ اکسیدان و…


سبحان الله ،که در هر آیه از آیاتش حکمت ها نهفته است !!!


**************


راست گفت خداوند بزرگ و بالا مرتبه



عشق فقط خدا


❤️کانال تلگرامی عشق فقط خدا❤️



https://telegram.me/eshgekhodayi



Image result for ‫بنر تلگرام‬‎



  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰


بسم الله الرحمن الرحیم


موضوع مقاله :


اعجازی در حال وقوع از قرآن کریم که از صعود انسان

 به آسمان به وسیله نردبان فضایی سخن می گوید!  [۱]

 


آیا تا به حال با خود اندیشیده ای که روزی فرارسد که بتوانی روی نردبان فضایی به سمت بالا صعود کنی و به آسانی در خارج از زمین از آن خارج شوی ؟! [۲]

60

قرآن کریم اشارات متعددی در مورد مسائل مربوط به جهان هستی دارد که در زمان نزول این کتاب مقدس احدی تصور آن را نمی کرد و از جمله این اشارات ظریف می توان به صعود به آسمان اشاره کرد.

خداوند سبحان در قرآن کریم و در این مورد می فرماید:

( و اگر ما دربی از آسمان بر آنان می گشودیم تا پیوسته در آسمان بالا روند، باز می گفتند: همانا چشمان ما بسته شده است؛ بلکه ما گروهی جادو شده ایم.) ( سوره حجر آیات ۱۵ – ۱۴)

در حقیقت این آیه کریمه بر امکان صعود بشر به سوی آسمان تاکید دارد و این حالت صعود تا جایی ادامه دارد که در آن منطقه چشم ها قادر به دیدن چیزی نیست و خواب و رؤیا از بین نمی رود و البته در عصر فضا این حالت به طور عملی به وقوع پیوست و انسان به خارج از اتمسفر راه یافت و تاریکی محض را مشاهده کرد؛ یعنی همان ظلماتی که زمین را احاطه کرده است و به این ترتیب مشخص شد که روز فقط لایه بسیار کوچکی را در برگرفته است.

61

 ولی آیه دیگری نیز داریم که به تکنولوژی صعود به آسمان و امکان این کار از طـریق نردبان فضایـی اشاره می کند:

( و چنانچه دوری کردن آنها ( از اسلام و قرآن ) بر تو سخت است، پس اگر می توانی گذرگاهی در زیر زمین یا نردبانی در آسمان بنا کن تا نشانه ای برای آنها بیاوری و اگر خدا می خواست همه را بر طریق هدایت جمع می کرد؛ پس از جاهلان مباش.( سوره انعام آیه ۳۵ )

در این آیه (سُلَّمًا فِی السَّمَاءِ) به معنی نردبانی در آسمان، اشاره ای است به امکان صعود به آسمان از طریق نردبان!

دانشمندان چندین سال است که بر پیشرفته کردن آسانسورها و پله هایی که در ساختمان های عادی به کار گرفته می شوند، تحقیق می کنند که البته این آسانسورها مخصوص انتقال مسافران از زمین به سمت ایستگاه ها و سفینه های فضایی خواهد بود. آنها تاکید دارند که این کشف مهم باب جدیدی را در تاریخ جهان خواهد گشود که با عملی شدن این پروژه می توان به صرف شام یا حضور در سینما در ایستگاه های فضایی اقدام نمود.

سیستم مذکور برای بشر این امکان را فراهم می آورد که در سریعترین زمان، کمترین هزینه و با بیشترین امنیت حتی از وسایل نقلیه کنونی مثل موشک ها بتواند به فضا راه یابد.

62

سایت ناسا

 دانشمندان در این راسـتا نیاز دارند تا به ماده ای بسیار سبک دسـت پیدا کنند که از مـواد شناخـته شده ای که در حال حاضر در زمین موجودند، بسیار قویتر باشد. البته در این راه مشکل هایی وجود دارد که چاره ای جز حل آنها نیست. به طور مثال حفاظت از این نردبان فضایی از زباله های فضایی مثل قطعات ماهواره ها و سفینه های فضایی که در مداری به دور زمین می چرخند.

63

شاید برخی از کسانیکه در قرآن عظیم شک دارند بگویند که فکر صعود به آسمان از طریق نردبان فضایی قبل از نزول قرآن مطرح شده است و بر حسب عادتشان بگویند که محمد صلی الله علیه و آله و سلم این ایده و فکر را از پیش خود بافته است! در این راستا و برای اینکه مجالی به القائات شیطان ندهیم، این نکته را مورد اشاره قرار می دهیم که دانشمندان تاکید می کنند اولین کسی که ایده صعود به آسمان را از طریق نردبان فضایی مطرح کرد:

نویسنده علمی- تخیلی “Arthur C Clarke” در سال ۱۹۷۹ میلادی بود که در کتابش Fountains of Paradise آن را برای نخستین بار عنوان کرده بود. (این مقاله هم اکنون در سایت مجله telegraph  موجود است) [۳]

پس بنابراین می بینیم که قرآن کریم در ۱۴ قرن قبل در”ایده صعود به آسمان از طریق نردبان فضایی” از این دانشمند سبقت گرفته است؛ آنجا که می فرماید:

(پس اگر می توانی گذرگاهی در زیر زمین یا نردبانی در آسمان بنا کن تا نشانه ای برای آنان بیاوری.


(سوره انعام آیه ۳۵)


این آیه کریمه قرآن کریم غیر از ایده نردبان فضایی، ایده دیگری را نیز مطرح نموده است و آن حفر تونلی بسیار عمیق در زیر زمین می باشد ( فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِیَ نَفَقًا فِی الْأَرْضِ )  که از طریق آن می توان به اعماق بسیار طولانی زمین سفر کرده و مسافتهای بین قاره ها را به آسانی پیمود!

64

لازم است همگی بدانیم که آنچه قرآن کریم مطرح می کند حق است و در قرآن تخیلات علمی یا افسانه و اوهام آنطور که برخی مشککین قرآن عنوان می کنند وجود ندارد. به طور مثال قرآن گفتگوی مورچه ها را یادآوری می کند و امروزه در عمل دانشمندان ثابت کرده اند که مورچه ها فرکانس هایی صوتی از خود صادر می کنند که از طریق آن با هم نوعان خود صحبت می کنند؛ یا اینکه قرآن کریم حرکت خورشید را در آیات متعدد بیان می کند که اثبات گردیده است، یا در جایی دیگر قرآن مجید در مورد موج های عمیقی در اعماق دریا سخن به میان آورده است و امروزه می دانیم که این امواج بدون هیچگونه شکی وجود دارند؛ یا اینکه از وجود دود در جهان هستی و کهکشان ها صحبت به میان آمده است و می بینیم که دانشمندان اختر شناس با تلسکوپ هایی پیشرفته وجود این دود و گاز های بین ستاره ای را کشف کرده اند.

و اینچنین است که قرآن کریم در مورد مطلبی سخن نمی گوید مگر اینکه دیر یا زود صحت و درستی آن از طریق علم به اثبات می رسد.

بنابراین وقتـی قرآن از آن حالـت سختی و تنگـی که انسان را مـوقـع صعود به آسمان آزار مـی دهد صحبت می کند، از تصور محمد صلی الله علیه و آله و سلم سخنی به میان نمی آورد و این یک مثال خیالی نیست؛ بلکه آن مثالی واقعی است که تحقق آن امکان پذیر می باشد. خدا  در این مورد در آیه زیر که خود اعجازی دیگر از قرآن می باشد، می فرماید:

( پس کسی را که خداوند بخواهد هدایت کند سینه اش را برای (پذیرش) اسلام می گشاید و کسی را که بخواهد گمراه کند سینه اش را به شدت تنگ می کند و در سختی قرار می دهد؛ گویی اینکه می خواهد به آسمان بالا رود؛ اینچنین خداوند پلیدی را بر کسانی که ایمان نمی آورند قرار می دهد. )   ( سوره انعام آیه ۱۲۵ )

65

 این روش ما را به سـوی راهـی جدید راهنمایـی مـی کند؛ یعنـی تمام مثال هایـی که قـرآن کریم مـی زند مثال هایی حقیقی هستند که قابل انطباق با واقعیت می باشند. بنابراین قرآن درب های جدیدی را برای تحقیق و پژوهش به سوی ما می گشاید و تمام آنچه که در قرآن آمده است، واقعی و قابل تحقق است.

( پس وای بر آنها که به خاطر قساوت قلب هایشان از یاد خدا (غافل هستند)؛ آنها در گمراهی آشکاری هستند.)

( سوره زمر آیه ۲۲ )

 و در پایان:

به طور قطع ایده نردبان فضایی هنگامی که تحقق یابد (ان شاء الله) این نوید را می دهد که قرآن اولین کتابی است که در مورد این پدیده علمی سخن به میان آورده است و جا دارد اشاره کنیم که شکل این نردبان نیز باید پیچ در پیچ و غیر مستقیم باشد.

زیرا که خداوند متعال می فرماید( یعرجون ) یعنی در خط منحنی و پیچ در پیچ صعود می کنند. ( الله اعلم )

شکی نیست که این معجزه قرآنی به حقانیت این کتاب عظیم گواهی می دهد و از خدا می خواهیم که علم سودمند را روزی ما قرار دهد و با این قرآن بینا نماید که همانا او بر هر کاری تواناست.

 منابع: 

۱)   صعود انسان به آسمان به وسیله نردبان فضایی

۲)   آسانسور فضایی

۳)   مقاله روزنامه تلگراف

4)موسسه باور باران




عشق فقط خدا


❤️کانال تلگرامی عشق فقط خدا❤️



https://telegram.me/eshgekhodayi



Image result for ‫بنر تلگرام‬‎

  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰



11معجزه قرآنی دیگر



↓↓↓↓↓↓↓



635

اعجاز علمی قرآن


سوره فجر آیه ۷ :

إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ


ارم ، شهری با ستونهای بر افراشته …


↓↓↓↓↓↓↓


شهر ” ارم”


دکتر گری میلر(نویسنده کانادایی مسلمان شده) در کتاب” قرآن؛


کتابی شگفت انگیز” درباره شهر با شکوه” ارم” چنین می‌نویسد:


(این شهر در تاریخ باستان ناشناخته بود و


به نظر تاریخ نگاران چنین شهری وجود نداشت.


اما در سال ۱۹۷۳ طی حفاری شهر “البا” در سوریه،


کاوشگران در کتابخانه این شهر، نام شهر “ارم”


را که با آن شهر روابط تجاری داشت کشف کردند.)


این شهر در سال ١٩٩٨ میلادی در صحرای «ظفار»


کشور عمان کشف شد و شگفت آور اینکه قرآن، ۱۴ قرن پیش از


وجود این شهر پنهان که بعضی مخالفین،


منکر وجود آن می شدند، خبر داده بود.


651

اعجاز علمی قرآن


اشاره ی قرآن به حسگر های حرارتی پوست

سوره نسا آیه ۵۶ :

…. سَوْفَ نُصْلِیهِمْ نَارًا کُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ

بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَیْرَهَا لِیَذُوقُوا الْعَذَابَ…
… بزودی آنها را در آتشی وارد میکنیم که

هر گاه پوست های تن آنها (در آن) بریان گردد (و بسوزد)

پوستهای دیگری به جای آن قرار میدهیم تا دردِ عذاب را بچشند…

↓↓↓↓↓↓↓

جالب است بدانید اعصابی که حرارت و سوختگی را احساس میکنند،

عمدتا در لایه های پوست قرار دارند.

بنابراین اوج دردِ ناشی از سوختن مربوط به سوختگی پوست میباشد.

با سوختن پوست بخش عمده ای از گیرنده های حسی

به خصوص گیرنده های حرارتی(اندام های رافینی) از بین می روند.

درنتیجه هنگامی که سوختگی از لایه های پوست می گذرد و

به بافت های داخلی می رسد، از درد آن کاسته می شود.

و چه زیبا خداوند در آیه ۵۶ سوره نسا ،

با اشاره به خلق پوست جدید برای چشیدن اوج رنج سـوخـتـن،

این حقیقت علمی را بیان می کند.


639


اعجاز علمی قرآن 


انقباض بزرگ


سوره مزمل آیه ۱۸ :


السَّمَاءُ مُنفَطِرٌ بِهِ کَانَ وَعْدُهُ مَفْعُولًا …


(روزی که ) آسمان از (هیبت) آن، شکافته می شود


و وعده ی او انجام شدنی است …


↓↓↓↓↓↓↓


انقباض بزرگ(۹)


بیان شکافته شدن آسمان، درزمان نزول قرآن، بسیار عجیب و


غیر قابل پذیرش بوده، ولیکن امروزه، آخرین نظریات علم نجوم،


بیانگر اتفاق افتادن چنین وضعیتی در پایان جهان می باشد


بصورتیکه شکافت آسمان، فرو ریزش، جمع شدن و


فشرده شدن اجرام آسمانی در انقباض بزرگ روی خواهد داد.


براستی؛ قرآن نازل شده از طرف خالق جهان هستی نیست!؟!


638


اعجاز عمی قرآن


“انبساط جهان از نگاه قرآن و دانشمندان”

↓↓↓↓↓↓↓


قرآن در عصر فقر علم و تکنولوژی :

  • سوره الذاریات آیه ۴۷ 
    وَالسَّمَاءَ بَنَیْنَاهَا بِأَیْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُون



  • ما آسمان را با قدرت بنا کردیم و گستراننده آن هستیم.

پروفسور ژرژ گاموف در عصر پیشرفت علم و تکنولوژی:

  • “اگر انبساط فضای جهان در همه ی موجودات یکنواخت باشد،

  • ناظری که در یکی از کهکشان ها قرار گرفته مشاهده خواهد کرد

  •  که کهکشان های دیگر همگی با سرعت هایی متناسب

  •  با فاصله آنها از ناظر، از او دور می شوند.

  • برای تصور بهتر میتوان قطعاتی از کاغذ را(به عنوان کهکشان ها)

  •  بر روی بالنی چسباند و سپس بالون را باد کرد تا حجم آن زیاد و زیادتر شود.”

 

منبع : (راز آفرینش جهان-ژرژ گاموف-ترجمه رضا اقصی ص ٣۶ و ٣٧)


564

اعجاز علمی قرآن


بگو: آیا شما به آن کس که زمین را در دو روز آفرید کافر هستید…


(سوره مبارکه فصلت آیه ۹)

ما آسمانها و زمین و آنچه را در میان آنهاست در شش روز آفریدیم…


(سوره مبارکه ق آیه ۳۸)

↓↓↓↓↓↓↓

امروزه دانشمندان با توجه به شواهد موجود، عمر زمین را


حدود ۴/۵ میلیارد سال و عمر دنیا را تقریبا سه برابر آن، ۱۳/۵ میلیارد سال


برآورد کرده اند و این در حالیست که خدا درقرآن کریم در عصر فقر علم و تکنولوژی،


زمان خلقت زمین را دو روز(دوره) و زمان خلقت جهان هستی را


در شش روز(دوره)، یعنی با همان تناسب یک به سه، بیان کرده است.


براستی چه کسی جز خداوند مقتدر یکتا، از این حقیقت علمی با خبر بوده؟!


630

اعجاز علمی قرآن


اشاره خدا در قرآن به ذره  و کوچکتر از آن 1


سوره یونس آیه ۶۱ :


… وَمَا یَعْزُبُ عَن رَّبِّکَ مِن مِّثْقَالِ ذَرَّهٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی السَّمَاءِ وَلَا أَصْغَرَ مِن ذَٰلِکَ…


… و هیچ چیز در زمین و آسمان، از پروردگار تو مخفی نمی‌ماند؛


حتّی به اندازه سنگینی ذرّه‌ای، و نه “کوچکتر” از آن…

↓↓↓↓↓↓↓

عرب زبان ها به اتم ها، ذره می گویند مانند : (قنبله ذریه)


که به معنی “بمب اتمی“ می باشد. در آیه ی فوق نه تنها


به ذره (اتم) اشاره شده است بلکه در کمال شگفتی با


ذکر کلمه (اصغر)، به کوچک تر از آن نیز اشاره شده است


یعنی “الکترون،پروتون،نوترون و کوارک” که علم امروز در


سایه ی وسایل و ادوات جدید و حساس، آنها را مشاهده کرده است.


حال قضاوت با شما ،اشاره به اتم و کوچکتر از آن در


عصر علم و تکنولوژی


نشانگر عظمت و آسمانی بودن این کتاب قرآن نیست؟


631


اعجاز علمی قرآن


اشاره خدا به ذره و کوچکتر از آن 2


سوره یونس آیه ۶۱ :


… وَمَا یَعْزُبُ عَن رَّبِّکَ مِن مِّثْقَالِ ذَرَّهٍ فِی الْأَرْضِ


وَلَا فِی السَّمَاءِ وَلَا أَصْغَرَ مِن ذَٰلِکَ…


 و هیچ چیز در زمین و آسمان، از پروردگار تو مخفی نمی‌ماند؛


حتّی به اندازه سنگینی ذرّه‌ای، و نه “کوچکتر” از آن…

↓↓↓↓↓↓↓


با تامل در آیه فوق، نه تنها به اشاره شگفت آور خداوند


به اتم و کوچکتر از آن پی میبریم، بلکه بکار بردن،


کلمات “و لا فی السماء” خود بیانگر واقعیت علمی دیگری است.


زیرا خواص مشترکی بین اتم های کره ی زمین با


سایر کرات آسمانی وجود دارد. یعنی همین عناصری که


زمین و سایر موجودات زمینی را تشکیل داده است


از قبیل: هیدروژن، ازت، منگنز، سدیم، آهن، پتاسیم، آلمینیوم و …


عناصر تشکیل دهنده ی سایر کرات آسمانی نیز هستند.



627


اعجاز علمی قرآن


اشاره خدا در قرآن به قرار گیری قبله مسلمانان در نقطه طلایی زمین


سوره آل عمران آیه ۹۶ :


إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّهَ مُبَارَکًا وَهُدًى لِّلْعَلَمِینَ .


نخستین خانه‌ای که برای مردم (و نیایش خداوند) قرار داده شد،


همان است که در سرزمین مکّه است


که پر برکت، و مایه هدایت جهانیان است.

↓↓↓↓↓↓↓


عدد فی (φ) (۱.۶۱۸) یا عدد طلایی، عددیست که با نسبتی خاص در


تعداد بی شماری از پدیده های طبیعی مانند


پالس های قلب، مارپیچ های دی ان ای، اعضای بدن و …


مشهود است.


شگفت آور اینکه، با توجه به محاسبات صورت گرفته در


نقشه های طولی و عرضی کره زمین، کعبه مقدس در شهر مکه،


در نقطه طلایی قرار خواهد گرفت.


شگفتی دیگر اینکه در خود آیه خواهیم داشت :


• تعداد حروف اول آیه تا آخر کلمه ی ببکه


(با احتساب حروف مشدد) : ۲۹ حرف


• تعداد حروف بعد از آن تا آخر آیه : ۱۸ حرف


• با محاسبه ی ساده زیر به عددی بسیار نزدیک


به “ثابت فی” خواهیم رسید : ۱.۶۱۸ ~۱.۶۱۱ = ۲۹/۱۸

 

براستی؛ طلایی بودن قبله مسلمانان، در بین بی نهایت نقطه دنیا،


نیاز به تامل حقیقت جویان ندارد؟


626


اعجاز علمی قرآن


اشاره ی خدا در قرآن به تعداد کروموزوم سلول تخم

سوره ی نجم آیات ۴۵ -۴۶ :


وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنثَى ، مِن نُّطْفَهٍ إِذَا تُمْنَى .


و اوست که دو زوج مذکر و مؤنث را می‏ آفریند ، از نطفه‏ای که خارج می‏شود .

↓↓↓↓↓↓↓



سلول اسپرماتوزوئید که در اسپرم مرد قراردارد،


دارای ۲۳ کروموزوم و سلول تخمک زن ‏نیز دارای ۲۳ کروموزوم می باشند


که پس از عمل لقاح و ترکیب، سلول ‏تخم را با ۴۶ عدد کروموزوم تشکیل می دهند


که در نهایت از تقسیم ‏و تکثیراین سلول تخم، جنین انسان با


تعداد ۴۶ کروموزوم در هر یک از سلولهایش شکل ‏می گیرد.


و چه قابل تامل است وقتی، شماره ی آیه ای که درمورد آفرینش جنین از


یک سلول ‏اسپرماتوزوئید سخن می گوید ﴿ مِن نُّطْفَهٍ إِذَا تُمْنَى ،۴۶ ﴾


 با ‏تعداد کروموزوم های سلول های بدن جنین برابر است.


625


اعجاز علمی قرآن


اشاره خدا در قرآن به روان درمانی با طبیعت


سوره نمل آیه ۶۰ :


…وَأَنزَلَ لَکُم مِّنَ السَّمَاءِ مَاء فَأَنبَتْنَا بِهِ حَدَائِقَ ذَاتَ بَهْجَهٍ … 


 براى شما آبى از آسمان فرود آورد پس به وسیله آن باغهاى بهجت ‏انگیز رویانیدیم

↓↓↓↓↓↓↓

“اشاره قرآن به روان درمانی با طبیعت”


طبق تحقیقات روانشناسان، نگریستن روزانه یک ساعت به طبیعت و


رنگهای سبز، گلها و درختان، بسیار شادی آفرین بوده و


روشی موثر برای درمان افسردگی، نا امیدی و بسیاری از


اختلالات روحی می باشد که در آیه فوق به آن اشاره گردیده است.


منبع : دانشگاه علوم پزشکی مشهد


619


اعجاز علمی قرآن


سوره رعد آیه ۱۲ :


هوَ الَّذِی یُرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَیُنْشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ


او کسی است که برق را به شما نشان می‏دهد که


هم مایه ترس است هم امید و ابرهای سنگین را ایجاد می‏کند.

↓↓↓↓↓↓↓


#تفسیر_علمی_قرآن

در مورد ابرها

 خداوند علیم 1400 سال پیش در قرآن کریم


به سنگینی ابرها اشاره کرده است؟!

 هر قطعه ابر کوچک حدود 550 تن وزن دارد،

 یعنی اگر یک روز صبح از خانه خارج شوید و ببینید

چند صد فیل در هوا پرواز می کنند، متعجب نمی شوید؟

یا ابر کومولوس که باران زا و رایج ترین نوع ابر است

می تواند وزنی تا 300000 تن داشته باشد که معادل

با وزن میلیون ها نهنگ است



جالب است بدانید دلیل شناور ماندن ابرها، توزیع گسترده


میلیون ها قطره آب در حجم بسیار بزرگیست که با وجود جرم زیاد،


چگالی ابر را از هوای پایین آن هم کمتر کرده است.


ولی چرا با اینکه ابرها چند صد برابر فیل ها جرم دارند،

سقوط نمی کنند؟

چون  فیل ها هم اگربتوانند خود را

به میلیون ها ذره ی ریز و جداگانه تبدیل سازند

شاید بتوانند روزی در جو پرواز کنند و از سقوط ابایی نداشته باشند...


و این حقیقتی علمی است که قرآن، ۱۴ قرن پیش از آن خبر داده است.


راست گفت خداوند بزرگ و بالا مرتبه


ادامه دارد...



❤️کانال تلگرامی عشق فقط خدا❤️



https://telegram.me/eshgekhodayi



Image result for ‫بنر تلگرام‬‎

  • مرتضی زمانی
  • ۱
  • ۰


10معجزه قرآنی




معجزه علمی قرآن کریم در ساختار فیزیکی مورچه





657


اعجاز علمی قرآن


اشاره خدا در قرآن به تارهای کیهانی


سوره ذاریات آیه ۷ :


وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْحُبُکِ … سوگند به آسمان مشبک

↓↓↓↓↓↓↓

بر اساس مطالعات مرکز بین المللی تحقیقات ستاره شناسی رادیویی (ICRAR)


در دانشگاه وسترن استرالیا:


جهان مملو از مجموعه های بزرگی از کهکشان هاست


که در درون تارهای به هم پیوسته ی خوشه ها و گره هایی مرتب شده اند


که بوسیله رشته های بلندی به یکدیگر متصل اند.


این ساختار سازمان یافته عموما تحت عنوان «تار کیهانی» شناخته می شود.


 این تارها به هم متصل می شوند و اشکال هندسی مشبکی را پدید می آورند ؛


آری هر چه دانشمندان در علم پیش می روند،


اعجاز آیات قرآن بیش از پیش تجلی میکند…


و این است راز معجزه بودن این کتاب !!!



656.1


اعجاز علمی قرآن


اشاره خدا در قرآن به داشتن دو معده در زنبور عسل


سوره نحل آیه ۶۹ :



…یَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهَا شَرَابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِیهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ


إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَهً لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ


…از درون “شکم های” آن نوشیدنی خاصی خارج می‏شود،


به رنگهای مختلف، که در آن شفای مردم است


در این امر نشانه روشنی است برای جمعیتی که اهل فکرند

↓↓↓↓↓↓↓

زنبور های عسل دارای دو معده یا شکم یکی برای غذا و آب


و دیگری برای ذخیره سازی شهد و عسل هستند


که تحت عنوان honey stomach معروف است،


یکی از معده های جاندار برای هضم شهد گل ها و


مواد غذایی بکار می رود، و یک معده خاص جاندار


برای ذخیره سازی شهد و تبدیل آن به عسل بکار می رود.


و خدا در عصر فقر علم بیولوژی با به کار بردن


اسم جمع (بطون) به تعداد معده های زنبور اشاره می فرماید.


آیا میتوان قرآن را ساخته ی ذهن بشر دانست؟


658


امام صادق (ع) در بحارالانوار – جلد ۵۴ – صفحه ۲۴۱ :


…أفتدری کم بین الشمس و بین السکینه…


…آیا میدانی چقدر فاصله بین خورشید و سیاره سکینه است؟… 

↓↓↓↓↓↓↓


در روایتی مفصل امام صادق(ع) از وجود


سیاره ای با نام سکینه در ورای سیارات مشتری و زحل


خبر میدهند که برای مردم آن زمان ناشناخته بود.


این سیاره در سال ۱۷۸۱ توسط ویلیام هرشل کشف شد


و اورانوس نام گرفت و در ژانویه ۱۹۸۶ کاوشگر فضایی ویجر۲ ،


اطلاعات مهمی از آن بدست آورد.


این سیاره به قدری آرام حرکت می کند که


تنها هر ۸۴ سال، یک بار به دور خورشید می چرخد و


به همین خاطر اخترشناسان آن را به کره ی آرام وصف می کنند.


اما نکته ای جالب درباره  معنای سکینه :


سکینه به معنای آرام میباشد و


معنای دیگر آن به پهلو ارمیده


امروزه می دانیم بر خلاف سایر سیارات که


هنگام حرکت انتقالی به دور خورشید تقریبا حالتی قائم دارند،


محور اورانوس به قدری انحراف دارد که به نظر می رسد


درحالیکه به پهلو خوابیده است دور خورشید می گردد


به همین خاطر اخترشناسان عصر ما آن را


سیاره ی آرمیده نیز می نامند.


آیا اینها نشان از حقانیت و علم الهی پیشوای ششم شیعیان نیست؟




653


اعجاز علمی قرآن 


اشاره خدا در قرآن به تاثیر مثبت خواب کوتاه نیمروزی (قیلوله)


سوره انفال آیه ۱۰-۱۱ :


…وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ …


إِذْ یُغَشِّیکُمُ النُّعَاسَ أَمَنَهً مِنْهُ … وَیُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدَامَ


و این پیروزی جز از طرف خدا نبود…


(به یاد آورید) آن هنگام که خواب سبکی که


مایه آرامش از ناحیه خدا بود شما را فرو گرفت…


و گام ها را با آن استوار کرد

↓↓↓↓↓↓↓


برخلاف تصور بسیاری از مردم که خواب نیمروزی را


باعث اختلال در خواب شبانه و اثرات منفی بر سلامت فرد می دانستند،


مطالعات سازمان فضایی ناسا در سال ۱۹۹۵ نشان داد


حدودا ۲۰ دقیقه خواب نیمروزی (قیلوله)،


کارآیی را ۳۴ درصد و هوشیاری را ۵۴ درصد افزایش می دهد.


در کنار احادیثی که تاثیر خواب سبک نیمروزی (قیلوله)


را بر تقویت حافظه بیان می کنند، می بینیم چه زیبا خداوند در


این آیات با تاکید بر این خواب سبک را


مایه آرامش و تقویت انرژی بیان کرده هست .


655


اعجاز علمی قرآن


اشاره امام باقر (ع) به تاثیر گازهای سمی اعماق زمین بر ناباروری


امام باقر (ع) در انوارالعمانیه-جلد۱-صفحه۲۰۹ :


و اما بدانید که آن نسیم عقیم کننده که به یقین


عذاب هولناکی است که از درون هفت طبقه زمین خارج نشده


مگر بر قوم عاد …


و همان گونه است در آب دریاها همانند


آن ممکن است این نسیم خارج شود. 

↓↓↓↓↓↓↓


و چه زیبا حقیقت سخن امام روشن میگردد


وقتی دانشمندان با بررسی آتشفشان ها و امواج حاصل از


زلزله و انفجار های مصنوعی،


به وجود گاز های سمی و کشنده ای مانند متان و مواد رادیواکتیو


(اورانیوم و توریم) در اعماق زمین پی برده اند.


از طرفی امروزه تاثیر این مواد بر ناباروری ثابت شده که


امام به وضوح آن را بیان میفرماید.


جالب تر آنکه، زمین شناسان موفق به کشف منبع عظیمی از


گاز متان در اعماق اقیانوس اطلس و نیز ۴ میلیارد تن اورانیوم در


اعماق دریاها شده اند.(همانطور که در حدیث اشاره شده است)


این سخنان در آن زمان بود که مردم برای یافتن آب،


چاهی را می کندند و از پایین تر از آن، خبر نداشتند.


آیا این ها نشان از علم الهی پیشوای شیعیان نیست؟


654.1


اعجاز علمی قرآن

اشاره خدا در قرآن در مورد نظریه نسبیت زمان

سوره حج آیه ۴۷ :


وَإِنَّ یَوْمًا عِنْدَ رَبِّکَ کَأَلْفِ سَنَهٍ مِمَّا تَعُدُّونَ


و یک روز نزد پروردگار تو همانند هزار سال


از سالهایی است که شما می‏ شمارید.

↓↓↓↓↓↓↓

تا سال ۱۹۰۵ دانشمندان تصور میکردند


زمان یک مساله ی ثابت و مطلق است


اما انیشتین با ارائه ی نظریه ی نسبیت خاص،


نسبی بودن زمان را ثابت کرد.


طبق این نظریه، زمان به سرعت و جرم جسم وابسته است.


وقتی جسمی سرعتی نزدیک به سرعت نور دارد،


زمان برای او بسیار کندتر سپری می شود.


این حقیقت که به کمک هواپیماهای جت با سرعت های بسیار بالا و


ساعت های اتمی در قرن اخیر روشن شد و تحول عظیمی در


علم فیزیک ایجاد نمود، بیش از ۱۴ قرن پیش در قرآن ذکر شده بود…


این نشان از الهی بودن این کتاب نیست؟؟؟


650


معجزه علمی قرآن کریم


اشاره خدا در قرآن به کاهش جرم زمین


سوره رعد آیه ۴۱ :


أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا نَأْتِی الْأَرْضَ نَنْقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا…


آیا ندیدند که ما پیوسته از اطراف (و جوانب) زمین کم می‏کنیم؟…

↓↓↓↓↓↓↓


بر اساس مطالعاتِ Chris Smith و Dave Ansell از


دانشگاه کمبریج انگلستان، همه ساله ۹۵۰۰۰ تن هیدروژن و ۱۶۰۰ تن هلیوم


از سطح زمین خارج می شوند. این دو ماده بسیار سبک هستند و


به همین دلیل جاذبه زمین نمیتواند آنها را برای خود نگه دارد؛


پس این مواد به فضا پرواز می کنند.


با در نظر گرفتن جرمی که به دلیل زباله های فضایی و


گرم شدنِ زمین به آن افزوده میگردد،


زمین سالیانه حدود ۵۰ هزار تن از جرم خود را از دست می دهد.


کاهش وزنی که برای ما قابل درک نیست و دانشمندان به تازگی،


تنها با ابزار پیشرفته تحقیقاتی، متوجه آن شده اند ،


درحالیکه قرآن بیش از ۱۴ قرن پیش از آن خبر می دهد !!!


به راستی آیا این کتاب، از ناحیه ی یک فوق بشر نیست؟


652

ا



امام صادق(ع) در بحارالانوار – ج۳ – ص۱۶۲ :


… منها السریع و منها البطی ء و منها المعتدل السیر


… از آن ستارگان عده ای تندرو، عده ای آهسته تر و


عده ای با سرعت میانه، در حرکت اند. 

↓↓↓↓↓↓↓


در عصر نزول قرآن، تفکر بطلمیوس حاکم بوده که


بر اساس آن ستارگان را مانند میخ بر


پیکر آسمان کوبیده شده و ثابت میدانستند!


و این تفکر غلط تا قرن هفدهم حاکم بود!


حتی پس از آن نیز، اخترشناسان معروفی چون


کپرنیک، کپلر و گالیله، عقیده داشتند که خورشید ثابت ایستاده است !


با این حال پس از اشاره قرآن و نهج البلاغه به


حرکت ستارگان از جمله خورشید، پیشوای ششم شیعیان،


از سرعت های متفاوت آنان خبر میدهد.


این درحالیست که امروزه دانشمندان با دستگاه های


پیشرفته ی نجومی به سرعت های متفاوت ستارگان


از ۱۰km/s تا ۴۰۰۰km/s و حتی سرعت های بالاتر، پی برده اند.


آیا این نشان از علم الهی پیشوایان شیعه و حقانیت آنان نیست؟


614


اعجاز علمی قرآن


اشاره خدا در قرآن به مدت شیرخوارگی نوزاد

سوره احقاف ۱۵ :


… وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا…


… و دوران حمل و از شیر بازگرفتنش سی ماه است؛…


سوره لقمان ۱۴ :


وَفِصَالُهُ فِی عَامَیْنِ …


… و دوران شیرخوارگی او در دو سال پایان می‌یابد؛ …

↓↓↓↓↓↓↓

طبق تحقیقات جنین شناسی ، جنین تا شش ماهگی به تکامل می رسد و


احتمال زنده ماندنش بعد از تولد تا پنجاه درصد است.


همچنین ازشیرگرفتن نوزاد نیز تا پایان دو سالگی می باشد و


چنانچه زودتر از این مدت طفل از شیر گرفته شود،


باعث لطمات جبران ناپذیری به روح وجسم کودک می شود.


و براستی چه زیبا ؛


خداوند متعال در آیات فوق،


هم به مدت زمان دو ساله شیردادن و هم به تکامل جنین و


درصد بالای زنده ماندن آن بعد از شش ماهگی، اشاره کرده است.


راست گفت خداوند بزرگ و بالا مرتبه

ادامه دارد...





❤️کانال تلگرامی عشق فقط خدا❤️


https://telegram.me/eshgekhodayi



Image result for ‫بنر تلگرام‬‎


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰


دری که خدا از رحمت به روی مردم بگشاید هیچ کس نتواند بست و


آن در که او ببندد هیچ کس جز او نتواند گشود ،


و اوست خدای بی همتای با حکمت و اقتدار.

سوره فاطر آیه 2



خدایا سرده این پایین

از اون بالا تماشا کن


اگه میشه فقط گاهی

خودت قلب منو "ها" کن


من این پایین تو اون بالا

دوتاییمون چه تنهاییم؛




یک نفر هست که از پنجره‌ ها
نرم و آهسته مرا می خواند

گرمی لهجۀ بارانی او
تا ابد توی دلم می ماند

یک نفر هست که در پردۀ شب
طرح لبخند سپیدش پیداست‌


مثل دوران خوش کودکیم‌
پر ز عطر نفس شب‌ بوهاست‌

یک نفر هست که چون چلچله‌ ها
روز و شب شیفتۀ پرواز است

توی چشمش چمنی از احساس
توی دستش سبد آواز است

یک نفر هست که یادش هر روز
چون گلی توی دلم می روید

آسمان، باد، کبوتر، باران‌
قصه‌اش را به زمین می گوید

یک نفر هست که از راه دراز
باز پیوسته مرا می خواند


گاهگاهی ز خودم می پرسم
از کجا اسم مرا می داند



زمانی دنبال علم کیمیا بودم،

مدتی ریاضت کشیدم تا به بن بست رسیدم

و چیزی دستگیرم نشد، سپس در عالم معنا

این آیه عنایت شد که:

من کان یرید العزه فلله العزه جمیعا:

هر کس سربلندی می خواهد

سربلندی یکسره از آن خداست

«سوره فاطر آیه 10»

عرض کردم: من علم کیمیا می‌خواستم

عنایت شد که: علم کیمیا را برای عزت

می خواهند و حقیقت عزت در این آیه است؛

خیالم راحت شد، چند روز بعد از این جریان

دو نفر [اهل ریاضت] به در منزل مراجعه

و جویای بنده شدند،پس از ملاقات گفتند:

دو سال است در زمینه علم کیمیا

تلاش کرده‌ایم و به بن بست رسیده‌ایم،

متوسل به حضرت رضا (ع) شده‌ایم ما را

به شما حواله داده‌اند!

شیخ تبسم کرد و داستان فوق را

برای آنان تعریف کرد و افزود:


من برای همیشه خلاص شدم،حقیقت کیمیا

تحصیل خود خداست



شیخ رجبعلی خیاط



انسان موجودی امیدوار و آرزوگر است،

یعنی دوست دارد همیشه با امید و آرزو زندگی کند


علاقۀ او به امید تا حدی است

که گاهی با خیالات، خودش را امیدوار می‌کند


ولی باید دانست در این دنیا همۀ امیدها

جز امید به رحمت و کرم خدا قطع می‌شود


و هیچ امیدی مانند امید به خدا

انسان را گرم نمی‌کند

 

استاد پناهیان



بگو: بار خدایا،

تویى دارندهٔ مُلک؛

به هر که بخواهى مُلک می‏دهى

و از هر که بخواهى مُلک میستانى

هر کس را که بخواهى عزت می‏دهى

و هر کس را که بخواهى ذلت میدهى

همهٔ نیکی ها به دست توست

و تو بر هر کارى توانایى؛


سورهٔ آل عمران آیه 26


ﯾﮏ ﺭﻭﺯﯼ ، ﯾﮏ ﺟﺎﯾﯽ ،

ﺷﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺮﺳﯽ ﮐﻪ ﺩﺳﺘﺖ ﺍﺯ

ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺑﺎﺷﺪ . . .

ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ، ﻫﻤﺎﻥ ﺟﺎ ،

ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺩﻭ ﺩﺳﺘﯽ ﺑﺴﭙﺎﺭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﮔﺮﻡ ﺧﺪﺍ


ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺑﺨﻮﺍﻩ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ

ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺻﻼﺣﺖ ﺍﺳﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﺑﭽﯿﻨﺪ ،

ﻧﻪ ﺁﻥ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ


ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ

ﺧﺪﺍ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﺍﺯ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ

ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺵ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﻣﯿﭽﯿﻨﺪ !

ﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﺟﺰ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺖ ﺑﺮ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ . . .



چشم ها را بستم و زیر باران رفتم


ای جان؛ بوی خدا می آید




لطیفی و شیرینی این آیه

در این است که خداوند در آغاز می فرماید که

زاد و توشه بردارید برای راهی که به سوی

کمال دارید و ذهن آدمی طبعا بدین جانب

میل می کند که باید چیزی به عنوان

توشه فراهم آورد

اما ناگهان متوجه می شود که نیاز به

برگرفتن توشه‌ای نیست

زیرا بهترین توشه این است که

دست بیفشاند از هر چه ناشایست

و غیر حق است

و همین برای سعادت ابدی کافیست


بقره ایه 197


اگر این خانه شیشه بند باشد


و داخل آن پر از آب و همه ما نیز تشنه،


آیا نگاه به این آب ما را سیراب می کند؟


خیر، با نگاه کردن به آب سیراب نمی شویم!


اگر به اندازه سر سوزنی از این شیشه


سوراخ کنیم و دهانمان را


آنجا بگذاریم و بمکیم، چطور؟


همه نجات پیدا می کنیم


و از تشنگی نمی میریم


باید به اندازه یک سر سوزن از عالم حقیقت


سوراخی در پیش چشم انسان باشد


تا از عالم حقیقت انسان بچشد و بنوشد!


و بداند سیراب کننده اش الله است؛


و کسی که به او طعام می دهد نیز الله است؛


«هُوَ یُطْعِمُنی‏ وَ یَسْقین‏» (شعراء: 79)




اکنون که الله کاسه پر از نعمتش را جلومان گذاشته است


و ما از آن می خوریم، گمان می کنیم


خودمان تلاش کرده ایم و به دست آورده ایم!


همه چیز در دست الله است


دستگاه توحید این است؛


*********

مرحوم شاه آبادی به نقل از


عارف بالله محمد اسماعیل دولابی

کانال تذکرة الاولیاء telegram.me/tezkar





❤️کانال عشق فقط خدا❤️


https://telegram.me/eshgekhodayi


Image result for ‫بنر تلگرام‬‎


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

Image result


خدایا فاصله ات با من خودت گفتی که کوتاهه


از اینجا که من ایستادم چقدر تا آسمون راهه


نمیترسم اگه گاهی دعامون بی اثر میشه


همیشه لحظه آخر خدا نزدیکتر میشه


تورو دست خودش دادم که از حالم خبر داره


که حتی از تو چشماشو یه لحظه بر نمیداره


*************************


خدا آنقدر ها هم که نشان میدهد صبور نیست!!!


من خود دیده ام بی تابی اش را برای توبه و بازگشت بندگانش


Image result


در بنى اسرائیل مردى بود که بسیار گناه کرده


و بسیار توبه نموده بود.


روزى از بس جفا و خطا و معصیت کرده بود،


دلش از خودش گرفت برخواست و از دلتنگى به صحرا رفت


و گفت : بار خدایا! از بس جفا و بى حرمتى کردم دلم گرفته


و جانم به گلویم رسیده و شرم دارم که توبه کنم ،


تا کى از این جفاهاى من ؟...


ندا رسید که : اى بنده من ! اگر هزار چنین کنى ، تا تو مى دانى


که من خداوند آمرزگارم و بر گناه آمرزیدن توانایم ،


مرا شرم کرم باز مى دارد که تو راعقوبت کنم ...




و باز هم معجزه قرآن کریم


سوره مبارکه الرحمن:

مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ (۱۹)


بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ (۲۰)


فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ (۲۱)

دو دریا را به گونه ای روان کرد که با هم برخورد کنند


اما میان آن دو حد فاصلی است که به هم تجاوز نمی کنند


پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار میکنید؟!
.
.
.
معجزه قرآن اینه که 1400 سال پیش در مورد مکانی حرف میزنه


که الان کشف شده!!


شاید این همان چیزی باشد که در قرآن آمده است
.

محل رخداد این زیبایی،شهر توریستی اسکاگن؛


شمالی ترین شهر دانمارک است . . .


جایی که دریای بالتیک و دریای شمالی بهم می پیوندند.


دو دریای مختلف با هم یکی نمی شوند و بنابراین این حائل


به وجود می آید
Image result


خدا: بنده ی من نماز شب بخوان که یازده رکعت است.


بنده: خدایا خسته ام نمی توانم.


خدا: بنده من دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخوان.


بنده: خدایا خسته ام برایم سخت است نیمه شب بیدار شوم


خدا: خدایا قبل از خواب این سه رکعت را بخوان.


بنده: خدایا سه رکعت زیاد است.


خدا: بنده ی من یک رکعت نماز وتر را بخوان.


بنده: خدایا امروز خیلی خسته ام آیا راه دیگری ندارد؟


خدا:بنده ی من قبل از خواب وضو بگیر و رو به آسمان کن و بگو یا الله


بنده:خدایادررختخواب هستم اگربلندشوم خواب ازسرم می پرد.


خدا:بنده من همان جا که دراز کشیده ای تیمم کن و بگو یا الله


بنده: خدایا هوا سرد است....نمی توانم دستم را از زیر پتو در بیاورم.


خدا: بنده ی من دردلت بگویاالله مانندنمازشب برایت حساب میکنیم


بنده اعتنایی نمی کند و می خوابد.


خدا: ملائکه من ببینید من آنقدر ساده گرفتم اما او خوابیده است


چیزی به اذان صبح نمانده او را بیدار کنید


دلم برایش تنگ شده است امشب با من حرف نزده...


ملائکه:خداوندا او را بیدار کردیم اما باز خوابید.


خدا: ملائکه من در گوشش بگویید پروردگارت منتظر توست..


ملائکه:پرورگارا او باز هم بیدار نمی شود.


خدا: اذان صبح را می گویند هنگام طلوع است ای بنده من بیدار شو...


ملائکه: خداوندا نمی خواهی با او قهر کنی؟ 


خدا:او جز من کسی را ندارد........شاید توبه کند... .

Image result


امام صادق(ع) میفرمایند:


هرعملی نزد خدا پاداشی داره


 جز یک عمل وآن


قطره اشک بنده ی گنهکارشه


که هنوز براش قیمتی نگذاشته


وقیمتش به قدری زیاده که دریاهایی


 از آتش راروز قیامت خاموش می کند


Image result


خدایا خود قسم خوردی به عزت و جلالت که هر بنده ای


اگه هفت بار  با نام "یا الرحم الراحمین" صدات کنه


بی جواب نمیزاریش


پس ای مهربانترین مهربانان همه امیدم به رحمت و بخشایش توست


ناامیدم نکن....



 امام صادق (ع) نقل شده که خداوند متعال می فرماید: 


قسم به عزّت و جلالم هر کسی که به غیر از من امیدوار باشد،


آرزوی او را مبدّل به یأس می کنم چگونه بنده ی 


من در شداید به غیر من امیدوار می شود در حالی که شداید


در دست من است چگونه درب خانه ی غیر مرا می 


زند در صورتی که کلید گشودن درها در دست من است 


پس کسی که برای نیاز ها و سختی هایش بر من امیدوار 


باشد و به من رو آورد، من همه ی حاجت های او را برآورده می کنم  


و همه ی سختی هایش را از بین می برم.  

 .......

من به همه ی حاجات و آرزو های بندگانم آگاهم  


و همه ی آن ها در نزد من محفو ظند. پس وقتی که بنده ام به  


دیگری رو می آورد، معنایش این است که به حفظ و مراقبت  


من راضی نیست. من آسمان ها و زمین را مملو از  


ملائکه کرده ام که هرگز از تسبیح و عبادت من خسته نمی شوند 


و به آن ها امر کرده ام که درهای میان من و  


بندگان را همیشه باز نگهدارند 


پس چگونه بندگانم به قول من اعتماد نمی کنند؟ 

 .... 

آیا بنده ی من نمی داند که وقتی کسی را گرفتار مشکلی کنم، 


غیر از من کسی قادر به حل آن مشکل نیست  


مگر اینکه من به او اجازه بدهم. 

... 

پس چه شد که بنده ام از من رو گردان شده 


در حالی که من با بخشش خودم آنچه را که از من نخواسته بود به  


وی دادم. بعد از او گرفتم، چگونه او پس دادن آن را  


از من نخواست و به دیگری رجوع کرد؟ 

........ 

شما می بینید که من قبل از درخواست شما، آنچه را که نیاز دارید  


به شما عطا می کنم آن وقت چگونه ممکن  


است که شما از من بخواهید و من ندهم؟ 

....  


آیا من بخیل هستم که بنده ام به من رجوع نمی کند؟  


آیا در نزد من عفو و رحمت نیست؟ 


آیا من محل و مرجع همه ی امید ها و آرزو ها نیستم؟  


پس چگونه بنده ام به دیگری رو می آورد؟ 


آیا آنان که به غیر من امیدوار می شوند نمی ترسند؟ 


اگر همه ی اهل آسمان ها و زمین به طور دست جمعی حاجات 


خود را از من بخواهند و من همه ی نیاز های آن  


ها را بدهم باز هم ذرّه ای از مُلک من کم نمی شود. 


چگونه کم می گردد در صورتی که قدرت من بی نهایت است. 


پس وای بر کسانی که از رحمت من ناامید می شوند 


و وای بر کسانی که به من نگاه می کنند و متوجه زشتی 


اعمال خود نیستند.



آیا وقت آن نرسیده است که دلهای مؤمنان در برابر


ذکر خدا و آنچه از حقّ نازل کرده است خاشع گردد؟!


سوره حدید ایه 16


********************************


عشق فقط خدا


کانال تلگرامی عشق فقط خدا


https://telegram.me/eshgekhodayi


Image result for ‫بنر تلگرام‬‎

  • مرتضی زمانی
  • ۱
  • ۰


خدای من


از آسمانم ماتم ببارد


هراس بی تو ماندنم ادامه دارد


نمی نویسم ترانه بی تو چگونه پر کشد خیال واژه بی تو


به لب رسیده جان کجایی کجایی که برده طاقتم جدایی


باران تویی به خاک من بزن


بازا ببین که بی مه تو من هوای پر زدن ندارم


باران تویی به خاک من بزن


بازا ببین که در ره تو من نفس بریده در گذارم


مگر ندانی چو از تو دورم بیراهه ای خموش و تار بی عبورم


نمی توانم دگر برویم که من اسیر این خزانه روبه رویم …..


 به لب رسیده جان کجایی کجایی رهی نمانده تا رهایی


باران تویی...



همه روز روزه بودن همه شب نماز کردن

همه ساله حج نمودن سفر حجاز کردن

ز مدینه تا به کعبه سروپا برهنه رفتن

دو لب از برای لبیک به وظیفه باز کردن

به مساجد و معابد همه اعتکاف جستن

ز ملاهی و مناهی همه احتراز کردن



شب جمعه ها نخفتن به خدای راز گفتن

ز وجود بی نیازش طلب نیاز کردن

به خدا که هیچکس را ثمر آنقدر نباشد-

که به روی ناامیدی در بسته باز کردن


(شیخ بهایی)



و باز هم معجزه علمی قرآن کریم


تاقبل از این تنها حشره باهوش را زنبور عسل می دانستند


که از طریق علم هندسه کندوی شش ضلعی می سازد


و پس از آن عنکبوت که از روی نقوش هندسی تار می بافد


جالب تر اینکه تازگیها مورچه راهم به جمع هندسه دانان اضافه کرده اند


نمیدونم خدا را تحسین کنم

یا شاگرد هندسه دانش عنکبوت را



جنین اول : داداشی به نظر تو زندگی بعد از تولد وجود داره؟


آیا تو به وجود مامان اعتقاد داری؟


جنین دومی : نه من به این اراجیف اعتقادی ندارم؛


مگه تا حالا مامان رو دیدی؟


یا کسی که تولد شده برگشته واسه ما تعریف کنه؟


نه من اصلا نه به مامان اعتقاد دارم نه


به دنیای بعد از تولد…


توی این رحم اگه خوشی کردی که کردی


وگرنه بعد از اینکه تولد بشیم دیگه نابود میشیم؟!!!!!!!


پی نوشت:


حکایت اونایی که میگن خدا رو کی دیده و


کی اون دنیا رو دیده و ازش خبر آورده


بهشت و جهنم همش این دنیاست


خوش بگذرون


خدایا!

می نویسم...

می نویسم از تو برای تو

بدون هراس از خوانده شدن

بگذار همه بدانند

می نویسم برای تو

برای تویی که بودنت را

نه چشمانم میبیند

 و نه گوش هایم می شنود

و نه دستانم لمس می کند

تنها با شعفی صادقانه

با دلم احساست می کنم... !!!



«هنگامی که سوار بر کشتی شوند،


خدا را با اخلاص می‌خوانند (و غیر او را فراموش


می‌کنند)؛ امّا هنگامی که خدا آنان را به


خشکی رساند و نجات داد، باز مشرک می‌شوند.(سوره عنکبوت)


یا سریع الرضا…. آب از سرمم گذشت….


دارم غـرق میشم …


دســـــــــتت کــــــــــجاست!!!



~~✿ یا رئوف ✿~~


حالا میفهمم اینکه خودت فرمودی


بزرگترین گناه نا امیدی از منه یعنی چی!


بعضی وقت ها تو هم اگر مرا ببخشی


خودم، خودم را نمی بخشم !!!


شبهای دراز بی عبادت چه کنم؟


طبعم به گناه کرده عادت چه کنم؟


گویند کریم است و گنه می بخشد


گیرم که ببخشد زخجالت چه کنم ؟


 

خداوند به حضرت موسی فرمود:


ای موسی،تا ندانی گنج های خزائنم تمام شده


غم روزی مخور


تا ندیده ای که مُلک و پادشاهی من از دست رفته


به دیگری امید مبند


تا مرده شیطان را ندیدی


از مکرش ایمن مباش.

تا نفهمیدی که گناهانت را آمرزیده ام


به گناه (شخص)دیگری مپرداز


******************************************


عشق فقط خدا


کانال تلگرامی عشق فقط خدا


https://telegram.me/eshgekhodayi


Image result for ‫بنر تلگرام‬‎


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

 




ای عزیز تائب ! (توبه کننده)


دانی که خدا با تو چه عشقی دارد ؟


امام باقر (ع) می فرماید :


 به راستی که خداوند به توبه و بازگشت بنده خود شادتر باشد


از مردی که در شب تار شتر و توشه خود گم کرده باشد و آن را بیابد.


و امام صادق (ع ) می فرماید :


 بنده چون توبه نصوح کند خدا او را دوست دارد


و در دنیا و آخرت بر او پرده پوشی کند ؛


یعنی هر چه از گناهان که دو فرشته مُوکّل برایش نوشته اند


از خاطرشان ببرد و به اعضای بدنش وحی فرماید که


گناهانش را نهان دارند و بر قسمت های زمین فرماید


که آنچه گناه بر تو کرده است نهان سازد و در هنگام


ملاقات او با خدا هیچ گواهی بر گناهش اقامه نشود


 دانی که در تمام عمرت خدای در انتظار بازگشت توست ؟



در بنى اسرائیل شبى بنده اى به خواب رفت


و از عبادت شبانه باز ماند چون از خواب برخواست ،


نفس خود را ملامت کرد


و گفت : به سبب تو از عبادت پروردگار باز ماندم ؟


به موسى خطاب شد که به بنده ما بگو،


ما براى سرزنشى که از نفس کردى ،


پاداش یکصد سال عبادت برایت نوشتیم .




هیچ جنبنده‏اى در زمین نیست


مگر اینکه روزى او بر خداست


خداوند می‌فرماید حتی موجوداتی که دست و پا هم ندارند


من روزی آنها را می دهم .


 

« وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها ؛


« وَ کَأَیِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ یَرْزُقُها»



قربون خدا برم که تورم تو کارش اثری نداره


هنوز با یک پنجاه تومانی هفتاد نوع بلا را دفع میکنه!!!


قال الله عزّوجلّ:

بنده‌ام با چیزی بهتر از واجبات به من

نزدیک نمی‌شود.

و با مستحبات به من نزدیک می‌شود

تا اینکه دوستش بدارم. آن‌گاه که دوستش بدارم،

  من گوش او خواهم شد که با آن می‌شنود

و دیده‌ی او که با آن می‌بیند و زبان  او که با آن

سخن می‌گوید و دست او که قدرت‌نمایی می‌کند.

اگر دعایم کند  اجابتش می‌کنم

و اگر از من بخواهد به او می‌دهم.



ای آشنای عبد گنهکار یا مجیر

                

       مشکل گشای هرچه گرفتار یا مجیر


از من تمام عمر گنه دیدی و گنه

                    

      شرمنده ام از این همه تکرار یا مجیر


از بس که تو ندیده گرفتی گناه من

          

            بر معصیت نموده ام اصرار یا مجیر


دیگر بیا مرا ز حریمت جدا مکن

          

          ای بهترین پناه منِ زار یا مجیر



امام صادق علیه السلام فرمودند


خداى عز وجل مى فرماید:


 اگر بر بنده مومنم تنگ گیرم غمگین مى شود در صورتى که این


تنگى او را به من نزدیکتر مى سازد و اگر بر بنده مومنم وسعت دهم


شادمان گردد، در صورتى که آن وسعت او را از من دورتر مى سازد


و هر مصیبتی به شما برسد

به سبب دست آورد خود شماست


و خدا از بسیاری از گناهان در می‌گذرد»


وَمَا أَصَابَکُم مِّن مُّصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ
 
وَیَعْفُو عَن کَثِیرٍ

(شوری.آیه 30)


آفرینش همه تنبیه خداوند دل است

                     دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار


این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود

                  هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار


دلنوشته خدایی


خداجونم...


وقتی دلت از من میگیره


چکار میکنی!؟


آخه میدونم خیلی اذیتت میکنم


اما هیچ عکس العملی نشون نمیدی


اونموقع دقیقا به چی فکر میکنی


من که میدونم میگی درست میشه و توبه میکنه


برمیگرده باید بهش فرصت بدم نمیفهمه الان


جبران میکنه ولی من...


خدایا بعضی وقتا محبتت


بزرگیت رحمان و رحیم بودنت آتیشم میزنه


میتونی مچم رو بگیری دستم رو میگری


میتونی سنگم کنی نیستم کنی تمام کنی عمرم را در حین گناه اما


از بس منصف و مهربانی و بزرگ و بی کینه و


بقول خودمونی ها لارج شخصیتی که


باز هم فرصت میدی و امیدواری بهم و


من باز هم ادامه میدهم این نافرمانی و گناه را


خدایا اگه بهمون بگن فقط 3روز مهلت داری تو این دنیا


حتی یک گناه هم نمیکنیم


دل نمیشکنیم


مال حرام نمیخوریم که چه بگویم مال شبهه ناک هم نمیخوریم


از هر کی که یادمونه با خضوع و خشوع طلب حلالیت میخواهیم


از مال دنیا به دیگران کمک میکنیم


میشینیم با خودم حساب میکنیم نماز قضا داریم؟روزه چی؟


و بعد در مورد قضا یا وصیت این موارد چاره ای میکنیم


سری به قرآن میزنیم که تو طاقچه خاک میخوره


به اقوام و آشنایانی که شاید


سالهاست ازشون بیخبریم سری میزنیم


شاید شبها بخاطر غنیمت شمردن زمان


بیدار میمونیم و زانو نشسته عبادتت را میکنیم


و خیلی کارای دیگه که الان مایل به انجامش نیستیم


خدایا تو به ما تضمین دادی که تا کی باشیم؟


پس چرا غافلیم؟


مشکل کجاست؟


خدایا خودت دستمونو بگیر ما واقعا مصداق این شعریم


سائلی بی دست و پایم راه را گم کرده ام


عبد کوی شاه عشقم شاه را گم کرده ام


بس که دوری جستم از این بارگاه باصفا


صاحب درگاه را گم کرده ام


*********************************


عشق فقط خدا


کانال تلگرامی عشق فقط خدا


https://telegram.me/eshgekhodayi


Image result for ‫بنر تلگرام‬‎

  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰


الهی ! بنده ای گم کرده راهم * بده راهم که سرتاپا گناهم


اگر عمری به غفلت زیست کردم * تمام هستیم را نیست کردم


به هر در ، حلقه کوبیدم خدایا * لباس یأس پوشیدم خدایا


اسیرنفس هر جایی شدم من * مقیم شهر رسوایی شدم من


نچیدم گل زشاخ آرزویی * ندارم پیش مردم آبرویی


کنم با عجز و لابه بر تو اظهار * گنه کارم گنه کارم گنه کار


تو رحمان و رحیم و مهربانی * منم مهمان تو ، تو میزبانی


تو سوز سینه ام را ساز کردی * در رحمت به رویم باز کردی


تو گفتی توبه کن ، من می پذیرم * ترحم کن امیرا من فقیرم


الهی!هرچه هستم هرکه هستم * سرخوان عطای تو نشستم


یقین دارم که با این شرمساری * نجاتم می دهی از خوار و زاری


اگر کوه گنه گردیده بارم * یقین دارم علی را دوست دارم


ببخشا ای همه آگاهی من * گناهم را به خاطرخواهی من


الهی ! گرچه هستم غرق عصیان * پشیمانم پشیمانم پشیمان


برای مـــا مثلی زد وآفرینش خود را فراموش کرد

و گفت: چه کسی این استخوان ها را زنده می کند

در حالی که پوسیده است!

یس 78

بگو همان کسی آن را زنده می کند که نخستین بار

او را آفرید و او به هر مخلوقی آگاه است.


پروانه بال شیشه ای نوعی پروانه است

که بال هایی  همانند شیشه وشفاف دارد

زیستگاه این حشره در جنگل های مرطوب و استوایی است



 ای بندگان من

من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند

اگر شما مرا یاد کنید،

من هم با نعمت هایم شما را یاد می کنم

و اگر شما با عبادت و طاعت به یاد من باشید،

من هم با نعمت ها و احسان و رحمت و رضوانم

شما را یاد میکنم


(حدیث قدسی)


خالق ما تنهاست


آنچنان در لذت دنیا غریق

  گویی از عالم شریک

  شرم از خالق کجاست

   معنویت را کجاست!

ننگ بر ما 

خالق ما هست تنها

 لحظه ایی با او سخن کن 

 سینه را چون ماه روشن کن

   هر چه می خواهی طلب کن

ظرف غفلت را کفن کن

اشک بر دیده بیار ای نازنین

تا ببینی لطف ستار غریب

او مقامت می دهد

از گناهانت نجاتت می دهد

ثروت دنیا که پیشش هیچ هیچ

می دهد او بنده اش را گنج خویش

هر کسی از او شود غافل /خل / است

روزگارش در شب تاریک

گم است

ای خداوند لطیف

رحم کن بر بنده و عبد ذلیل

گر نگاهت دور شد از بنده ایی

می برد شیطان به راهش لحظه ایی

لحظه ایی غافل زتو ای نازنین

عمر بر باد و گناهان پشت و پیش

شاعر:حسین رستمی زاده


دل به دنیا مبند و با دنیا انس مگیر...


دنیا بسیار کوچکتر از آن است که پاداش و مزد حتی

لحظه ای از خاطر تو باشد و بهای حتی پاره ای از

دل تو شمرده شود.جان آسمانی تو جز من قیمتی ندارد

و جز بهشت من هیچ چیز نمی تواند هزینه وجود تو را جبران کند.

اگر چشم تو می دید آنچه را که برای اولیای خود

آماده کرده ام قلب تو آب می شد و جان تو به شوق

از قالب تن به در می رفت، اینها پاداش دلی است که تنها

به من گره خورده و فقط مرا در خود جای داده،

به دل خود نگاه کن ،هر قدر دلت به دنیا بسته باشد

همان قدر محبت و مهر مرا از دلت بیرون کرده ای


(حدیث قدسی /خدا)

آهسته بگو خدایا...


ای دوای درد جانم من عاشق توام وبه تو نیاز دارم


 مطمئن باش که خدا رو یاد کنی اونم یادت میکنه 


خدا فقط منتظر یه حرکت از توست


ای فرزند آدم


چگونه میان دو نعمت بزرگ من روزگار می گذرانی ،


نمی دانی کدامیک برای تو مهمتر است :


گناهانت که از چشم مردم مخفی نگه داشته شده ،


و یا ستایش نیکی که درمیان مردم رواج یافت ؟


چون اگر مردم آنچه را که من از تو می دانم می دانستند


دیگر هیچیک از بندگانم بر تو سلامی نمی کرد.


کردارت را از ظاهر فریبی و به گوش دیگران رساندن ، پاک گردان


که تو بنده ای خوار برای پروردگاری بزرگ


و مأمور به اوامر او می باشی توشه خویش بردار


که تو مسافری و گریزی برای مسافر از زاد و توشه نیست


رازهایت را به دو کس بگو:

خود و خدایت

در تنگنا به دو چیز تکیه کن:

صبر و نماز

در دنیا مراقب دو چیز باش:

پدر و مادر

از دو چیز نترس که به دست خداست:

روزی و مرگ

حضرت آدم (ع) به فرزندانش فرمود:

هر کاری را که خواستید انجام دهید

ساعتی درنگ کنید

زیرا اگر من ساعتی درنگ نموده بودم

آنچه که به سرم آمد نمی آمد....

یک دمی غافل شدم / یک عُمر راهم دور شد

عُمرِ بی‌ حاصل شدم /  چشم دلم هم کور شد


 

داستانک


لــــــــــــذت مناجــــــــــات


روزی حضرت موسی(ع)


در راه به جوانی بی ادبی برخورد کرد.


آن جوان در کمال بی شرمی گفت: «ای موسی!


من آنچه را خدای تو گفته به جا بیاور، انجام نخواهم داد


و آنچه را که امر کرده ترک کنم، به جا خواهم آورد.


به او بگو که تو هم به هر نحوی می خواهی


مرا عقوبت کن.» حضرت موسی(ع) از او صورت برگرداند


و به راه خویش ادامه داد تا این که در حال مناجات،


خداوند به او فرمود:از طرف ما نیز این پیام را به آن جوان برسان


و به او بگو ما تو را به عقوبتی مبتلاساخته ایم


که بالاتر از آن تصور نیست. اما اکنون درد آن را درک نمی کنی.


روزی درد آن را می فهمی که راه گریزی برایت نیست.


حضرت موسی(ع) عرض کرد: پروردگارا! من آن جوان را


بسیار سرحال و خرسند دیدم و در او هیچ گونه گرفتاری


مشاهده نکردم.


خطاب شد: ای موسی! هر گاه من


به بنده ای غضب کنم، بزرگترین عقوبتی که به او می کنم،


لذت مناجات خود را از او می گیرم تا مستحق عذاب


جاودان گرددو این جوان اکنون متوجه نیست


و به زودی متوجه خواهد شد...


خدایا نکنه لذت مناجاتت را از من هم بگیری


نکنه در خونت را به روی من هم ببندی


بنده ی تو جز در خونه ی تو کجا برود...


لحظه اى به آسمان بنگرید!

آیا آنها به آسمانى که بالاى سرشان است

نگاه نکردند که چگونه ما

آنرا بنا کرده ایم ؟


و چگونه به وسیله ستارگان

زینت بخشیده ایم ؟ و هیچ شکاف و

ناموزونى در آن نیست(قرآن کریم)


آرى کـسـى کـه قـدرت بـر آفـرینش آسمانها

با آنهمه عظمت و زیبائى ، و زمین با اینهمه نـعـمـت و جمال

و نظم و حساب را دارد، چگونه نمى تواند مردگان را بار دیگر

لباس حیات بـپـوشـانـد، و قـیـامـتـى بـر پـا کـنـد؟


خدا اینها را مى داند

روزی هارون الرشید به بهلول گفت : مى خواهم

که روزى تو را مقرر کنم ، تا فکرت آسوده باشد.


بهلول گفت : مانعى ندارد ولى سه عیب داد.


اول : نمى دانى به چه چیزى محتاجم ، تا مهیا کنى .


دوم : نمى دانى چه وقت مى خواهم


سوم : نمى دانى چه قدر مى خواهم


ولى خداوند اینها را مى داند،


با این تفاوت که اگر خطائى از من سر بزند


تو حقوقم را قطع خواهى کرد،


ولى خداوند هرگز روزى بندگانش را قطع نخواهد کرد



یا ســـــــریع الرضــــــــا


فرقی نمیکند که کاری کرده باشم یا نه

فرقی نمیکند که دیگران پرونده ای از من

سنگین تر داشته باشند یا سبک تر

وقتی عیبی ، خطایی ، لغزشی از من ببینند ،

همه عالم را خبر می کنند تحقیرم می کنند

زمینم  می زنند . برای نگفتنش باج میخواهند

تهدیدم می کنند

اما تو فرق می کنی وقتی سراغت می آیم ،

انگار بچه ای باشم کوچک ونحیف وباران زده در باز میکنی ،

چیزی نمی پرسی ، شماتت نمی کنی ، سرکوفت نمی زنی

من بهتر از خودت پیدا نکردم...


********************************


عشق فقط خدا


کانال تلگرامی عشق فقط خدا


https://telegram.me/eshgekhodayi


Image result for ‫بنر تلگرام‬‎

  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰


وَالتِّیــنِ وَالزَّیْتُــونِ ♥•٠·˙

【 اعضای یک گروه تحقیقاتی ژاپنی پس از اینکه دریافتند


قرآن کریم ۱۴۲۸ سال قبل، نتیجه پژوهش آنها را بیان کرده،


به دین مبین اسلام گرویدند.】


داستان مسلمان شدن این گروه ‍ژاپنی، از جستجوى ماده «میثالویندز»


که یک ماده پروتئینی است، آغاز شد. این ماده در مخ انسان و


حیوانات به میزان بسیار کمی ترشح می شود و این ترشحات پر


از گوگرد است که به راحتی می توان با روی، آهن و فسفر مخلوط گردد.

این ماده برای بدن انسان، ماده ای بسیار مهم به حساب می آید و


موجب کاهش نسبی "کولسترول" در بدن انسان می شود و


همچنین براى "تقویت قلب" و "تنظیم تنفّس" مفید است.

ترشح این ماده از مخ انسان بعد از سن ۱۵ سالگی تا سن ۳۵ سالگی افزایش می یابد


و بعد از این سن تا ۶۰ سالگی ترشح آن کم می گردد.


بنابراین، این ماده در انسان به راحتی قابل دستیابی نیست.

در حیوانات نیز نسبتا این ماده بسیار کم است.


از این رو گروهی از دانشمندان ژاپنی اقدام به جستجوی این ماده که


باعث از بین رفتن عوارض پیری می شود در میان گیاهان کردند،


و تنها این ماده را در دو گیاه پیدا کردند:


انجیر و زیتون که در قرآن نیز با نام "التین و الزیتون" بیان شده است.

پس از نتیجه گیری که استفاده تنها از "انجیر" یا "زیتون" فایده مورد نظر را


برای سلامتی انسان ندارد، پس باید آن دو را با هم مخلوط کرد،


این پژوهشگران ژاپنی نیز بهترین میزان را


برای بهترین تأثیر یک "انجیر" و هفت "زیتون" یافتند.

سپس یک پزشک مسلمان که "طه ابراهیم " نام دارد،


شروع به جستجو کردن در مورد این دو کلمه "انجیر" و "زیتون" در


قرآن کریم کرد و فهمید که کلمه "انجیر" یک بار


در قرآن کریم ذکر شده و زیتون ۶ بار به صورت صریح و


یک بار به صورت ضمنی در سوره مؤمنون به آن اشاره شده،


آنجا که خداوند متعال می فرمایند:


«وشجرة تخرج من طور سیناء تنبت بالدهن وصبغ للآکلین».

"طه ابراهیم" همه اطلاعاتی را که از قرآن کریم جمع آوری کرده بود


را برای گروه تحقیقاتی ژاپنی فرستاد. این گروه هم پس از


اطمینان یافتن از این اطلاعات، به دین مبین گرویدند.


راست گفت خداوند عظیم و بلند مرتبه


*******************************



فریبا انجمی

خلاصه‏ای از کتاب اعجاز قرآن در بخش پزشکی،

تألیف دکتر محمد علی رضایی اصفهانی


قرآن در بیش از 700 آیه، ماده علم را به کار برده و مسلمانان را


به تفکر و تعمق در پدیده‏های طبیعت دعوت کرده است.


حدود 750 آیه به خداشناسی از راه علوم طبیعی مربوط می‏شود و


در کنار این دعوت عمومی به دانش، انسان را


به شاخه‏های علوم پزشکی متمایل می‏کند؛آن جا که می‏فرماید:


«فلینظر الانسان مم خلق»:پس انسان بنگرد که از چه چیزی خلق شده است.


«افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت»:


آیا به شتر نمی‏نگرند که چگونه آفریده شده است؟


«فلینظر الانسان الی طعامه»:پس انسان به غذای خویش بنگرد.


برخی از احکام دین در قرآن فایده‏های پزشکی و


بهداشتی دارند که با پیشرفت علم پزشکی بدان‏ها پی برده شده است. بهداشت غذایی


قرآن کریم با نزول چند دسته از آیات، اصلاح رژیم غذایی را


برای بشریت آورده و احکامی در این مورد صادر کرده است:



الف-ویژگی‏های غذا 1.غذا پاک باشد، یعنی نجس نباشد.



2.غذا پاکیزه باشد، یعنی پلید(خبیث)نباشد.


3.حلال باشد و حرام نباشد.


از آن جا که میل به غذاهای پاک و پاکیزه ریشه در طبع انسان


دارد و امری است که از درون ساختمان وجودی او


ریشه می‏گیرد، بنابراین دستور اسلام به خوردن‏

غذاهای طبیب، نوعی دستور ارشادی است نه حکم یا دستور تاسیسی.


خباثت به چیزی گفته می‏شود که پلید است، یعنی امور پست و فاسد و گندیده و


متعفن و غیر مطبوع که طبع انسان آن را نمی‏پسندد.بر این اساس،


خوردن خوراک‏های خبیث که طبیعت انسان از آن‏ها متنفر است (میوه گندیده و..)


حرام است.زیرا فساد غذا و گندیدن و کپک زدن آن‏ها به واسطه تأثیر میکروب‏ها و


قارچ‏های سمی که روی آن‏ها نشسته است و آن‏ها را مسموم و آلوده می‏کند،


باعث انواع بیماری‏ها از جمله سرطان و... می‏شود.همچنین خوردن نجاسات، آب بینی،


فرو بردن خلط سینه، خوردن خاک، خوردن خون، مردار، شراب، گوشت خوک و


برخی از اجزای حیوان حلال گوشت، جزو غذاهای خبیثه محسوب می‏شود.


و اسلام به واسطه ضررهای جبران ناپذیری که خوردن این دسته از


غذاها بر جسم و روان انسان وارد می‏سازد، خوردن آن‏ها را حرام کرده است.



اسراف در تغذیه به معنای پرخوری است که در قرآن نکوهش شده و


جزو گناهان کبیره است و آیاتی در مذمت آن نازل شده است:


از جمله انه لا یحب المسرفین.زیرا عدم حب الهی دال بر مبغوضیت است.


نیازهای طبیعی بدن انسان به عناصر اصلی غذایی


(مواد قندی، چربی، پروتئین و ویتامین)


با توجه به سن، جنس و نوع فعالیت، برای افراد گوناگون متفاوت است و


اگر تغذیه از اعتدال خارج شود، برای انسان مضر است.بنابراین


قرآن به قاعده کلی منع اسراف در خوردن و آشامیدن اشاره می‏کند که


امروزه در علوم پزشکی و طب پیشگیری، جایگاه ویژه‏ای دارد.


متخصصان علوم پزشکی و صاحب نظران تغذیه، ضررهای پرخوری را برشمرده‏اند:


1.سوءهاضمه و گشاد شدن معده و بزرگ شدن شکم.


2.بزرگ شدن معده که عارضه‏ای بسیار خطرناک است.


3.سوزش قلب، زیرا غذای بیش از حد نیاز مانند بار


سنگینی است که بر دوش قلب گذاشته می‏شود.


4.چاقی که خود بیماری خطرناکی است.


5.تصلب شرائین.


6.نقرس که یک بیماری مفصلی همراه با حملات دردناک است و


افرادی بدان مبتلا می‏شوند که غذای اصلی آنان را


مواد گوشتی تشکیل می‏دهد(اسراف در خوردن نوعی غذا).


7.سنگ کلیه.افرادی که بیش‏تر غذای آنان را مواد گوشتی،


شیر و پنیر تشکیل می‏دهد، بیش از دیگران در معرض ابتلا به سنگ کلیه قرار دارند


(اسراف در خوردن نوعی غذا).


علاوه بر ضررهایی که پرخوری بر جسم می‏گذارد، عوارض روانی وروحی از جمله:


سستی اراده، کودنی، میل به خواب مفرط و...را نیز باعث می‏شود.


بسیاری از متخصصان علوم پزشکی اعتقاد دارند که آیه کلوا و اشربوا و لا تسرفو،


یک دستور مهم بهداشتی است.زیرا تحقیقات نشان می‏دهند،


سرچشمه بسیاری از بیماری‏ها غذاهای اضافی است که به صورت جذب نشده


در بدن انسان باقی می‏مانند.حتی برخی پزشکان اعتقاد دارند،


این آیه نوعی درمان سرطان یا پیشگیری از آن است.


ارائه یک قاعده‏ی کلی درباره تغذیه، یکی از مطالب عالی قرآن کریم است که


نقش به سزایی در سلامتی انسان دارد و می‏تواند


یکی از معجزات علمی قرآن محسوب شود.



مردار عبارت است از جسم انسان یا حیوان مرده که یا خود مرده باشد و


یا بر خلاف دستور شرع کشته شده باشد.


خدا در قرآن می‏فرماید:انّما حرم علیکم المیتة و...


همانا او گوشت مردار را بر شما حرام کرد.


آیه فوق در چهار سوره قرآن با الفاظ متفاوت تکرار شده است.


به نظر متخصصان علوم پزشکی، خون پس از مرگ‏  جانور با توجه به ترکیبات آن


(به رغم این که قبل از مرگ بهترین وسیله دفاع از بدن بود)،


به محل مناسبی برای رشد میکروب‏ها تبدیل خواهد شد.


در بدن مردار، پس از یک ساعت خون رسوب می‏کند و پس از سه چهار ساعت


عضلات منقبض می‏شوند و به خاطر وجود اسیدها


(فسفریک، فورمیک و لاکتیک)بدن خشک می‏شود.سپس حالت قلیایی به


بدن بر می‏گردد وخشک شدن بدن بر طرف می‏شود و جسم به تصرف میکروب‏ها در می‏آید.


ابتدا میکروب‏های موجود در هوا و سپس میکروب‏های موجود در خون


بدن شروع به تکثیر می‏کنند.در نتیجه بدن متعفن و متلاشی می‏شود.


محبوس بودن خون نیز تعفن را تسریع و به تولید مثل میکروب‏ها کمک می‏کند.


اما در ذبح شرعی، (سر بریدن حیوان)


بریده شدن وریدها و شریان‏های بزرگ گردن باعث خروج تمام خون


بدن حیوان خواهد شد و دست و پا زدن حیوان ذبح شده نیز


به این امر کمک خواهد کرد.


حکمت و فلسفه حرام بودن خوردن گوشت مردار به دلیلی است که شرح دادیم.


از این طریق می‏توان، به حکمت غسل مس میت و دفن میت نیز پی برد.باید اشاره کرد،


این علوم فقط گوشه‏ای از حکمت‏های خداوند است که بشر از


طریق پیشرفت علم توانسته است بدان‏ها دست یابد.


ای بسا حکمت‏های بی‏شماری در پس پرده وجود دارند که بشر از درک آن‏ها عاجز است.



خوک یکی از حیوانات پستاندار است که در خشکی زندگی می‏کند و


از گوشت و شیر آن استفاده می‏شود.ولی از نظر اسلام،


نام این حیوان در فهرست غذاهای ممنوع قرار دارد.


خدا در قرآن می‏فرماید:«انما حرم علیکم المیته و الدم و لحم الخنزیر و...»:


خداوند تنها گوشت مردار و خون و گوشت خوک و... را حرام کرده است.


علت تأکید قرآن بر این مطلب به خاطر خطرات جسمی و روحی مصرف


گوشت خوک ونیز آلودگی جامعه بشری به آن است.


مصرف گوشت خوک بین یهودیان نیز ممنوع است و


یکی از غذاهای حرام در شریعت موسی(ع)نیز است.


اما متأسفانه هنوز مصرف گوشت خوک در برخی نقاط دنیا رواج دارد.


خوک حتی نزد اروپائیان که بیش‏تر گوشت آن را می‏خورند،


سمبل بی‏غیرتی است.خوک غیرت ناموسی ندارد و نقطه مقابل خروس است.


جفت خود را در معرض استفاده خوک‏های نر دیگر قرار می‏دهد و از


این عمل، علاوه بر آن که باک ندارد،


لذت هم می‏برد و این صفت در گوشتش تأثیراتی دارد.


افرادی که از این گوشت تغذیه‏  می‏کنند،


همان صفات و اخلاق رذیله را حاصل می‏کنند


.در حالی که غیرت نسبت به دین و ناموس از


صفات انبیا و ائمه طاهرین و مؤمنین است.


علاوه بر این ضررهای روانی و اخلاقی که از خوردن گوشت خوک حاصل می‏شود،


دو دسته بیماری را سبب می‏شود:


الف)بیماری‏هایی که از جمله عوامل ابتلا به آن‏ها گوشت خوک است؛مانند:


1.اسهال خونی:در گوشت خوک انگل‏هایی به نام بالانتن دیوم زندگی می‏کنند که


از اهم منابع انتشار این بیماری در سرتاسر جهان است.


2.انتامیب هیستولیتک:که انسان را به اسهال آمیبی مبتلا می‏سازد و


خوک نقش ناقل این میکروب به انسان را ایفا می‏کند.


3.بیماری شبه باد سرخ:نوعی بیماری است که خوک به آن مبتلا می‏شود و


به گروه خاصی از انسان‏ها، از قبیل قصاب‏ها و دباغ‏ها انتقال می‏یابد.


در انسان به صورت لکه‏های سرخ و دردناک،


توام با سوزش شدید روی دست ظاهر می‏شود.


4.تصلب شرائین:میزان چربی و اسید اوریک در گوشت خوک بسیار زیاد است و


خوردن آن، نقش مهمی در تصلب شرائین در انسان دارد.


علاوه بر این‏ها، خوک از خوردن چیزهای پلید و کثیف،


مانند مدفوع خود باک ندارد؛


لذا بدن خوک جایگاه انواع میکروب‏هاست.


ب)بیماری‏هایی که تنها به علت خوردن گوشت خوک در


انسان به وجود می‏آیند، عبارتند از:


1.کرم کدو:طول کرم کدو 2 تا 3 سانتی متر است و در عضلات و


مغز خوک وجود دارد که انسان با خوردن گوشت و یا مغز خوک به آن مبتلا می‏شود.


از عوارض این بیماری، نارسایی‏هایی در دستگاه گوارش است.


مرض لادرری از همین کرم کدو به انسان منتقل می‏شود.


2.تری شینوز:طول کرم تری شینوز 3 تا 5 میلی متر است.


این کرم از طریق خوردن گوشت خام یا نیم‏پز وارد بدن می‏شود و


ضمن ایجاد جوش‏های پوستی، در عضلات انسان تخم گذاری می‏کند که


باعث درد شدید عضلات، سختی تنفس، ناتوانی هنگام سخن گفتن و جویدن،


و گاهی فلج عضلات تنفسی می‏شود.کرم ترشین در طول یک ماه،


پانزده هزار تخم می‏گذارد.در یک کیلو گوشت خوک ممکن است


400 میلیون نوزاد کرم وجود داشته باشد.این کرم اولین بار


در سال 1835 میلادی، توسط یک انگلیسی به نام پاژت کشف شد.


تری شینوز می‏تواند به قلب نفوذ کند و باعث سکته‏ های قلبی شود.


پختن گوشت هم این کرم را نابود نمی‏کند.


3.بوتولیسم:گوشت خوک ثقیل الهضم است و معده را


به زحمت می‏اندازد و باعث بوتولیسم می‏شوند.




«خمر»به معنای پوشش است و به هر چیزی که چیز دیگر را


بپوشاند و مخفی کند، «خمار»گویند.در شریعت به هر


مسکر (مست کننده)خمر گویند؛خواه از انگور، خرما، کشمش یا هر


مشروب الکلی دیگری باشد.استعمال واژه خمر برای این مایعات


مسکر به این علت است که آن‏ها روی عقل پرده‏ای می‏افکنند و نمی‏گذارند،


بد را از خوب و زشت را از زیبا تمیز دهد.بدین دلیل، نوشیدن آن حرام است.


اولین کسی که به وجود ماده‏ای در خمر پی برد که سریع التبخیر است و


بصیرت را از انسان دور می‏کند، جابر بن حیان، در قرن دوم هجری بود.


اثرات مضر نوشیدن مشروبات الکلی


1.عقل، عالی‏ترین موهبت الهی به انسان است و اندیشه،


امتیاز انسان به سایر حیوانات است.هنگامی که شراب انسان را مست می‏کند،


عقل را زایل می‏سازد، او را از حوزه انسانیت خارج می‏سازد و


به یک حیوان تبدیل می‏کند.


2.اگر دولت‏ها ضمانت کنند که درب نیمی از میخانه‏ها را ببندند،


می‏توان ضمانت کرد، دیگر به نیمی از بیمارستان‏ها و تیمارستان‏ها نیاز نداریم.


3.مانع یاد خدا و نماز است.



4.در شخص الکلی عاطفه خانوادگی و



محبت نسبت به زن و فرزند ضعیف می‏شود.


الکل با سرعت شگفت‏انگیزی از طریق بافت‏های مخاطی دهان و معده و


ریه جذب و وارد خون می‏شود. پس از ورود الکل به معده، با توجه


به نسبت آب موجود در آن، در تمام بافت‏های بدن توزیع می‏شود.


اگر زن باردار مقداری مشروب الکلی مصرف کند،


مقداری از الکل به جنینش می‏رسد و تقریبا روی مغز اثر می‏گذارد.


5تا 10 درصد الکل مصرف شده،


بدون هیچ گونه تبدیلی به وسیله کلیه و ریه دفع و بقیه در


معرض اکسیده شدن در کبد قرار می‏گیرد و به گاز دی‏اکسید کربن (2oc)و


آب و انرژی تبدیل می‏شود.میزان واحد کالری به دست آمده از


یک گرم الکل 7 کالری است که باعث بی میلی به غذا می‏شود.


در نتیجه، شخص دچار کمبود مواد غذایی در بدن می‏شود.مصرف زیاد الکل


یا در واقع مشروبات الکلی، باعث گیجی و مستی می‏شود و


عضوی که بیش از همه تأثیر می‏پذیرد، مغز است و قدرت عکس العمل مغز


به شدت کاهش می‏یابد.در چنین شرایطی، انسان در معرض


خطراتی مثل:تصادف، سقوط، اغما و مرگ در اثر تنگی نفس قرار می‏گیرد.


اثرات مضر نوشیدن مشروبات الکلی از نظر پزشکی عبارتند از:


1.ابتلا به بیماری‏های عصبی، گوارشی،


قلبی، خونی و روانی، به دلیل اعتیاد به الکل.


2.اختلال در کار تعدادی از اعصاب که باعث ضعف عضلات،


لرزش اندام‏ها و درد در ناحیه دست و پا می‏شود.


3.اختلال در یک عصب که با توجه به نوع


عصب ممکن است به صورت فلج عصب صورت یا چشم باشد.


4.التهاب مری، استفراغ شدید خونی و سرطان مری.


5.التهاب حاد و مزمن معده، زخم معده و سرطان معده.90 درصد


مبتلایان به سرطان معده از معتادان به مشروبات الکلی هستند.


6.نارسایی‏های فراوان مربوط به کبد و لوزالمعده.
7.کاهش پروتئین در بدن.


8.ضعف ماهیچه‏های قلب.مصرف مشروبات الکلی

باعث چاقی و افزایش چربی خون می‏شود.


9.کاهش آهن خون، اسید کولیک، و ویتامین 12B در خون.


10.کاهش گلبول‏های قرمز خون و در نتیجه، زرد شدن پوست بدن.



11.هذیان گویی، رعشه و هیجان زدگی.


12.ابتلا به جنون کور ساکوف که عبارت است از ضعف ذاکره،

هذیان گویی، التهاب پایانه عصبی و از بین رفتن قدرت تشخیص و شناخت.



13.اختلال در فعالیت‏های مغزی، ناتوانی در


کنترل عواطف و از دست دادن قدرت تفکر.


جلوگیری از نوشیدن شراب و حکم به پلید بودن آن، یکی از


معجزات علمی قرآن کریم است؛چرا که در شرایطی این احکام صادر شد که


بشریت با علاقه و اشتها به شراب خواری روی آورده بود و


از ضررهای بهداشتی آن اطلاع چندانی نداشت.


در حقیقت، این ممنوعیت یکی از خدمات دین اسلام به بشریت بوده است.


امروزه علوم پزشکی ضررهای بی‏شماری را برای نوشیدن


مشروبات الکلی مطرح کرده‏اند که در جایگاه خود باید بررسی شوند.


راست گفت خداوند بزرگ و بلند مرتبه


**********************************************

عشق فقط خدا


کانال تلگرامی عشق فقط خدا


https://telegram.me/eshgekhodayi


Image result for ‫بنر تلگرام‬‎

  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰



این مطلب خیلی مهم در مورد کامنت یکی از کاربران وبلاگ بنام شهاب عزیز است


که در مورد عدم وجود خدا شبهاتی داشتند و


  اینطور سوال و یا ذهنیت خودر را در مورد خدا مطرح کرده بودند


و اما سوال یا ذهنیت ایشان


خدا زن یا مرد ؟ ایا ازدواج هم کرده ؟ میگن خدا نور است

اگه اینطور باشه که خیلی خیلی مسئله پیچیده میشه ایا درست ؟

و هزاران سئوال دیگر که هیچ کدام با ذیگری جور در نمی اید

ولی با یک تحقیق و مطالعه و بررسی جامع و کامل صدرصد به این نتیجه خواهید رسید که

اصلا خدا وجود ندارد

ولی اگر با احساسات و تعصبات افراطی بررسی کنید

ان موقع قضیه فرق میکند

پاسخ مدیر وبلاگ
شهاب عزیز سلام
در مورد وجود خدا تقریبا 95درصد آدمیان اتفاق نظر دارند
جنس خدا رو اگر میخواهید بدانید خودش در قرآن بهترین مدافع خود است و

بی نقص قانعتان میکند ولی بنده هم در این زمینه

جوابی قانع کننده را خدمتتان ارایه میکنم
موفق باشید

شما گفته اید تقریبا 95 مردم در مورد وجود خدا اتفاق نظر دارند

منظورتان اگر ایران عزیزمان باشد شاید ولی در

تمام دنیا اینطور نیست چون بنده 6کشور مختلف سفر کرده ام که

بیشترشان هم کشور اسلامی بودند ولی خیلی از انها در مورد

وجود خدا بطور کامل ایمان نداشتند و برای این حرف خود هم

دلایل محکم و علمی ثابت شده و معتبر داشتند باز هم میگویم

هر شخصی بنا بر تفکرات و عقاید و دلایل خاص خود وجود خدا را

قبول دارد ولی در کل اگر به دنبال دلایل وجود خدا باشید مسائل و

موارد و دلایل علمی و ثابت شده

که نشان از نبود خدا دارد خیلی خیلی بیشتر از دلایل وجود خدا است

چون من هم تقریبا با مطالعه کامل نشریات و مجلات و کانالها و

راههای رسمی و معتبر شناخته شده دیگر یقین صدرصد پیدا کرده ام

که خدایی وجود ندارد

مگر انکه بخواهید از منظر احساسات و عواطف و غیره به وجود خدا نگاه کنید

از پاسخ شما هم ممنون با اینکه قانع کننده نبود ولی بازهم تشکر 


پاسخ مدیر وبلاگ


شهاب عزیز پاسخ شما رو با دلایل قانع کننده میدهم

اولین موردش هم مناظره امام علی ع

ممکن است سوال یا ذهنیت ایشان سوال و ذهنیت خیلی ها باشد

پس مهم است که جوابی از زوایای گوناگون را داشته باشیم

و صد البته بنده با علم ناقصم تنها شاید یک درصد از

آنچه که میتواند جواب بهتر باشد را به این بزرگوار داشته باشم

و رجوع به علمای بزرگ اسلام در این زمینه بهتر از

منطق و جوابیه هایی باشد که با تحقیق شخصی بدست آوردم


******************

امام علی (ع) در مقابل سؤال کفار راجع به خداوند به


زیبایی جواب دادند وهم ضعف و عدم درک ما از وجود خداوند را شرح دادند.


سؤال کفاردر مورد خدا از امام علی(ع):


در چه سال و تاریخی خدایت به وجود آمد؟


امام فرمود ؛


خداوند وجود داشته قبل از بوجود آمدن زمان و تاریخ و هرچیزی که وجود داشته.


کفار گفتند چه طور میشود؟


هرچیزی که به وجود آمده یا قبلش چیزی بوده که از او به وجود آمده ویا تبدیل شده!


امام علی (ع) فرمود :


قبل از عدد ٣ چه عددی است ؟


گفتند ٢


امام پرسید قبل از عدد ٢ چه عددیست ؟


گفتند ١


امام پرسید و قبل از عدد ١ ؟


گفتند هیچ


امام فرمود چطورمیشود عدد یک که بعدش اعداد بسیاری هست قبل نداشته باشد


ولی قبل ازخداوند که خود احد و واحد حقیقی است نمیشود چیزی نباشد!


کفار گفتند خدایت کجاست وکدام جهت قرار گرفته؟!!


امام فرمود همه جا حضور دارد وبر همه چیز مشرف است .


گفتند چطور ممکن است که همه جا باشی و همه جهت اشراف داشته باشی؟!


امام فرمود:


اگر شما در مکانی تاریک خوابیده باشید صبح که بیدار شوید


روشنایی را از کدام طرف و کجا می بینید؟


کفار گفتند همه جا و از همه طرف


امام فرمود پس چگونه خدایی که خود نور سماوات و ارض است نمیشود همه جا باشد؟


کفار گفتند : پس جنس خدا از نور است اما نور از خورشید است خدایت از چیست!؟


چطور میشود از چیزی نباشی همه جا هم باشی قدرت هم داشته باشی !؟


امام فرمود خداوند خودش خالق خورشید و نور است


ایا شما قدرت طوفان و باد را ندیده أید؟


باد از چیست که نه دیده میشود نه از چیزی است،


در حالی که قدرتمند است؟


خداوند خود خالق باد است.


گفتند :خدایت را برایمان توصیف کن.از چه درست شده؟


ایا مثل آهن سخت است؟


یا مثل آب روان؟


ویا از گاز است و مثل دود و بخار است !؟


امام فرمود:


ایا تا به حال کنار مریضی در حال مرگ بوده اید و با او حرف زده اید؟


گفتند : آری بوده ایم وحرف زده ایم .


امام فرمود : آیا بعداز مردنش هم بااو حرف زدید ؟


گفتند نه چطور حرف بزنیم در حالی که او مرده ؟!


امام فرمود : فرق بین مردن و زنده بودن چه بود که قادر به تکلم وحرکت نبود؟


گفتند :روح،روح از بدنش خارج شد.


امام فرمود شما آنجا بودید و میگویید که روح از بدنش خارج شد و مُرد.


حال آن روح را که جلو چشم شما خارج شده برایم توصیف کنید از چه جنس و چگونه بود !؟


همه سکوت کردند.


امام علی (ع) فرمود: شما قدرت توصیف روحی که جلو چشمتان از


بدن مخلوق خدا بیرون آمده را ندارید؛ چطور قادر به فهم و


درک ذات أقدس احدیت و خدای خالق روح هستید؟



*****************************************


مناظره امام رضا با عمران صابی در مورد خدا


 امام به حاضران رو کرد و فرمود:


آیا در میان شما کسی هست که با اسلام مخالف باشد؟


اگر مایل است، بدون اضطراب و نگرانی سؤالاتش را مطرح نماید.


در این هنگام،«عمران صابی» که یکی از متکلمان معروف بود،

برخاست و نزد حضرت آمد و گفت: ای دانشمندا بزرگ!

 اگر خودت دعوت به سؤال نمی کردی، من سؤال مطرح نمی کرد؛ چرا که من به

کوفه، بصره، شام و الجزیره رفته ام و با علمای علم عقاید روبه رو شده ام،

 ولی کسی را نیافته ام که برای من ثابت کند خداوند یگانه

است و قائم به وحدانیت خویش است.

 آیا اجازه می دهی همین مسئله را با تو در میان بگذارم؟


امام علیه السلام که تا آن روز با عمران صابی روبه رو نشده بود،

 ولی نامش را از مردم شنیده بود، فرمود: اگر در میان این جماعت

عمران صابی باشد، تویی؟

گفت: آری، منم.

امام علیه السلام سؤال کن، امّا اعتدال را در بحث از

 دست مده و از کلمات ناموزون و انحراف از اصول انصاف بپرهیز.

عمران صابی: به خدا سوگند، من چیزی جز این نمی خواهم که واقعیت

 را برای من ثابت کنی تا به دامنش چنگ بزنم و از آن صرف نظر

نخواهم کرد.


امام علیه السلام هر چه می خواهی، بپرس.

در این هنگام، حاضران ازدحام کردند و به یکدیگر نزدیک شدند.

همگی گردن کشیدند و سپس سکوتی مطلق بر مجلس حکم فرما شد

تا ببینند این مناظرة حساس به کجا می انجامد.

عمران صابی: از نخستین وجود در جهان هستی و مخلوقاتش با من سخن بگوی.

از قرائن استفاده می شود که منظور عمران صابی پاسخ به دو سؤال مهم

 در مسئلة خداشناسی بود: نخست این که خداوند چه

هدفی از آفرینش داشت و چه کمبودی از او با آفرینش برطرف می شد؟

دیگر این که آیا آفرینش از عدم صورت گرفته و هیچ ماده ای قبل از

 آن نبوده؟ و چگونه این امر تصوّر است؟


امام علیه السلام اکنون که سؤال کردی، با دقت گوش کن.

ما معتقدیم خداوند همیشه بوده و یگانه و واحد بوده و چیزی با او نبوده است.

سپس مخلوقات مختلف را ابداع فرمود. جهان را نه در چیزی برپا داشت

و نه در چیزی محدود نمود و نه طرح و نقشه ای قبلاً در جهان بود تا مثل آن بیافریند.

سپس مخلوقات را به گروه های مختلف تقسیم کرد:

 برگزیده و غیر برگزیده، مؤخّر و مقدّم، رنگ و طعم (و غیر آن).

نه نیازی به آن ها داشت و نه به این وسیله ارتقای مقام می یافت

(چرا که او وجودی است بی نهایت و نامحدود از

 هر نظر و چنین وجودی منبع تمام کمالات است

و کمبودی ندارد تا با آفرینش موجودات برطرف گردد).

 آیا می فهمی چه می گویم ای عمران؟

عمران: بله مولای من.

امام علیه السلام بدان ای عمران، اگر خداوند برای نیازی جهان را آفریده بود،

باید با قدرتی که داشت، چندین برابر این ها را بیافریند؛

 چرا که هر قدر اعوان و یاوران (و عرصة حکومتش) بیشتر باشند،

بهتر است و لذا می گویم آفرینش او برای رفع نیازی نبود

 (بلکه او فیاض است و ذات پاکش مبدأ انواع فیوضات، و آفرینش فیض وجود اوست).

سپس عمران دربارة علم خداوند به ذات پاکش در ازل و قبل از

 آفرینش موجودات کرد و چگونگی علم خداوند به آن ها بعد از

وجودشان را جویا شد که اگر علم او از طریق «ضمیر» (و تصور و تصدیق درونی) باشد،

 ذاتش معرض حوادث می شود.


 پس پاسخ شنید که علم او

 علم حضوری است و موجودات نزد ذات پاکش حاضرند،

و گرنه تسلسل لازم می آید؛ چرا که باید به آن علم نیز علمی داشته باشد.

سپس عمران از انواع مخلوقات سؤال کرد. امام علیه السلام

آن ها را به شش گروه تقسیم فرمود: از محسوسات گرفته تا ماورای حس،

و از جواهر گرفته تا اعراض، و از ذوات گرفته تا اعمال و حرکات.

هر کدام آفرینش ویژة خود را دارند (و این تنوع خلقت دلیل بر عظمت قدرت اوست).

سپس پرسید: آیا این آفرینش گسترده در ذات او تغییری ایجاد نمی کند؟

گویا عمران گرفتار مسئله قیاس در فهم صفات خدا بود؛

چون می دید انسان هر کاری انجام می دهد؛

 نوعی دگرگونی و تغییر در خودش به وجود می آید و تکامل می یابد

یا مشکلی از مشکلاتش حل می شود.

 و خدا را به خود قیاس می کرد.


 امّا جواب شنید که یک وجود قدیم و ازلی که عین هستی مطلق است،

دگرگونی در او معنا ندارد.

 او جامع جمیع کمالات است و نقصی در او وجود ندارد که با آفرینش مخلوقات برطرف گردد.


بعد عمران سؤال کرد که ذات خدا چیست؟


امام علیه السلام فرمود: او نور است

 (امّا نه نور ظاهری و حسّی، بلکه)

نور به معنای هدایت کنندة همة مخلوقات و تمام اهل آسمان ها و زمین.


باز سؤالات دیگری در این باره که خدا کجاست و

 مانند آن مطرح کرد و


 جواب شنید که خداوند مکان ندارد.

چیزی نگذشت که وقت نماز فرا رسید.

 امام علیه السلام رو به مأمون کرد و فرمود:

 وقت نماز فرا رسیده است و باید به ادای فریضه بپردازیم.

عمران که از بادة روحانی سخن امام مست شده بود و

باقی قدح در دست داشت، عرض کرد: مولای من،

 جواب مرا قطع مکن که قلبم نرم و آمادة پذیرش شده است!



امام علیه السلام فرمود: عجله مکن!

نماز می خوانیم و باز می گردیم.

 امام علیه السلام وارد اندرون شدند و نماز را به جا آوردند،

 امّا مردم در بیرون پشت سر محمّد بن جعفر (عموی امام علیه السلام ) نماز خواندند.

بعد از ادای نماز، امام علیه السلام به مجلس بازگشت و

عمران را صدا زد و فرمود: سؤالاتت را ادامه بده.


عمران: آیا ممکن است به این سؤالم پاسخ فرمایی که

 آیا خداوند به ذاتش وجود دارد یا به اوصافش؟



امام علیه السلام ضمن توضیحی او را به این حقیقت توجه داد

که بسیاری از این اوصاف که می بینی،

 اوصافی است که بعد از آفرینش موجودات از ذات پاکش انتزاع می شود

 (مثلاً تا مخلوقی آفریده نشده بود، خالق، رازق، رئوف، رحیم، معبود و ...

 مفهومی نداشت. هر چند علم و قدرت بی پایان در او بود).

بنابراین، ذات مقدس او حتی قبل از اوصاف (منظور صفات فعل است،

 مانند مثال های قبل، نه صفات ذات، مانند علم و قدرت) وجود داشته است.

امام سپس به تشریح مفاهیم «ابداع» ، «مشیت» و «اراده»

که یک حقیقت با سه عنوان اند، پرداخت و از نخستین

 ابداع در عالم هستی سخن گفت و جالب این که امام علیه السلام نخستین

 ابداع الهی را مسئلة «حروف الفبا» شمرد که کلمات همگی از آن تشکیل می گردند

 و این حروف به طور جداگانه مفهومی ندارند.[1]  


عمران پیوسته توضیحات بیشتری از امام علیه السلام می خواست

و امام علیه السلام این سرچشمة فیاض علم، او را بهره مندتر می ساخت،


 تا رسید به آن جا که امام علیه السلام فرمود:

 آیا مطالب را خوب درک کردی ای عمران؟

عمران در میان تعجب حاضران عرض کرد:

 آری، به خوبی فهمیدم و شهادت می دهم خداوند همان گونه است که

 شما وصف کردید و وحدانیتش را ثابت نمودید،

 و نیز گواهی می دهم که محمّد صلی الله علیه و اله و سلّم،

 بندة اوست که به هدایت و دین حق فرستاده شده است.

سپس رو به قبله به سجده افتاد و مسلمان شد.


 این جا بود که شگفتی حضار به اوج رسید.

نوفلی می گوید: هنگامی که علمای کلام مشاهده کردند

عمران صابی که در استدلال بسیار نیرومند بود و

 هرگز کسی بر او بر او غلبه نکرده بود،

 در برابر امام علی بن موسی الرضا علیه السلام تسلیم شد،

 دیگر کسی از آنان نزدیک نیامد و از حضرت چیزی سؤال نکرد.



اینم لینک تصویری از فیلم امام رضا در مورد مناظره عمران صابی در مورد وجود خدا و

 جواب های بسیار زیبای امام رضا پیشنهاد میکنم حتما ویدئوهای مشاب را هم ببینید


http://www.aparat.com/v/X7mZ8/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B8%D8%B1%D9%87_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%B1%D8%B6%D8%A7_%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87_%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85_%D8%A8%D8%A7_%D8%B9%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D8%B5%D8%A7%D8%A8%DB%8C


و اما مناظره دیگری از امام رضا در مورد وجود خدا

اثبات خدا

مردى بر امام رضا (ع) وارد شده گفت: اى زادۀ رسول خدا، چه دلیلى بر حدوث عالَم است؟

فرمود: اینکه تو نبودى سپس به وجود آمدى، و خود این را نیک مى‌دانى که تو خودت را ایجاد نکردى و نه کسى که مانند خود

توست تو را به وجود آورده است.

تنزیه خدا از شباهت به آفریدگان

از محمّد بن عبد اللّٰه خراسانى خادم امام رضا (ع) نقل است که روزى مردى زندیق


بر آن حضرت وارد شد و گروهى نیز حضور داشتند، امام فرمود:


بگو ببینم، اگر حرف، حرف شما باشد-اگر چه این طور نیست-آیا ما و شما یکسانیم؟


و نماز و روزه و زکات و اعتقادات ما ضررى به ما نرسانده است؟


آن مرد زندیق چیزى نگفت.


پس آن حضرت فرمود: و اگر حرف، حرف ما باشد-که حقّ هم همین است-

در این صورت آیا شما به هلاکت نیفتاده و ما نجات نیافته‌ایم؟

زندیق گفت:


خداوند به تو لطف و رحمت فرماید،


برایم توضیح بده که خدا چگونه است؟ و کجاست؟


حضرت فرمود: واى بر تو! آنچه تو گمان کرده‌اى غلط است،

او جا و مکان را ایجاد کرده است، او بود ولى هیچ جا و مکانى وجود نداشت،

 کیفیّت را او ایجاد کرده است،

 او بود و هیچ چگونگى و کیفیّتى وجود نداشت؛

بنابراین با کیفیّت یا جا و مکان و حواسّ قابل درک نیست و به هیچ چیز شبیه نمى‌باشد.

مرد گفت: حال که با هیچ حواسّى از حواسّ پنج‌گانه قابل درک نیست پس، اصلاً نیست!


حضرت فرمود: واى بر تو!

چون حواسّت از درک او عاجز است،

 ربوبیّت او را انکار مى‌کنى؟

 و حال آنکه ما وقتى از اِدراکش عاجز مى‌شویم یقین مى‌کنیم که او ربّ ما است،

 و او چیزى است بر خلاف سایر اشیاء.

مرد گفت: پس بگو خدا چه زمانى، بوده است؟

حضرت فرمود: تو به من بگو، خداوند کى نبوده است تا بگویم کى بوده است؟

مرد پرسید: چه دلیلى بر وجود خدا هست؟

حضرت فرمودند: وقتى به جسدم مى‌نگرم و مى‌بینم نمى‌توانم

در طول و عرض چیزى از آن کم کنم یا بر آن بیفزایم و سختى‌ها

 را از آن دفع کنم و چیزى به سود آن انجام دهم، مى‌فهمم که

 این ساختمان بناکننده‌اى دارد و به او معتقد مى‌شوم،

 افزون بر اینکه چرخش فلک را به امر و قدرتش و ایجاد شدن

 ابرها و گردش بادها و حرکت ماه و خورشید و ستارگان و

سایر آیات عجیب و متقن الهى را مى‌بینیم،

 و لذا مى‌فهمم که اینها همه تقدیرکننده و ایجادکننده‌اى دارد.

زندیق پرسید: پس چرا چشم او را نمى‌بیند؟

فرمود: براى اینکه فرقى باشد بین او و بین آفریدگانش که قابل رؤیت مى‌باشند؛

 افزون بر اینکه شأن او والاتر از این است که چشم،

 او را ببیند و یا فکر او را درک کند یا عقل، او را دریابد.

مرد گفت: پس حدّ و وصفش را برایم بیان کن.

امام علیه السّلام فرمود: حدّ و وصفى ندارد.

زندیق پرسید: چرا؟

فرمود: زیرا هر چیزى که حدّى دارد،

وجودش تا همان حدّ امتداد دارد و چون حدّ و مرز پذیرفته،

 پس قابلیّت زیاد شدن را نیز دارد و وقتى قابلیّت زیاد شدن را داشته باشد

قابلیّت نقصان را نیز دارد،

 پس او نه حدّ دارد و نه زیادى مى‌پذیرد نه چیزى از او کم مى‌شود

 نه قابل تجزیه است و نه با فکر درک مى‌شود.

بیان نحوه توصیف الهی

زندیق پرسید: شما که مى‌گویید او لطیف، سمیع (شنوا)، حکیم، بصیر (بینا) و علیم است،


 یعنى چه؟


آیا کسى مى‌تواند بدون گوش، شنوا باشد، یا بدون چشم، بینا باشد یا ظریف و دقیق؛


ولى دست نداشته باشد، و یا حکیم باشد ولى صنعتگر و سازنده نباشد؟

حضرت فرمود: «لطیف» در بین آدمیان،

 موقعى به کار می‌رود که کسى بخواهد کارى یا صنعتى انجام دهد.

آیا ندیده‌اى وقتى کسى مى‌خواهد چیزى برگیرد یا کارى کند

 اگر با دقّت و ظرافت انجام دهد، مى‌گویند فلانى چقدر با ظرافت و دقیق است؟

پس چطور به خداوند بزرگى که مخلوقاتى ریز و درشت دارد و

 در جانوران روح‌هایى قرار داده و هر جنسى را از

 جنس دیگر متباین ساخته به طورى که هیچ شبیه یکدیگر نیستند،

لطیف (دقیق و با ظرافت) گفته نشود؟ پس هر کدام از این مخلوقات

در ترکیب ظاهرى خود لطفى از خالق لطیف و خبیر دارا است.

 سپس در درختان و میوه‌هاى خوراکى و غیر خوراکى آن دقّت کردیم و آن وقت گفتیم:
خالق ما، لطیف است ولى نه مانند لطیف بودن مخلوقات در کارهایشان، و گفتیم:

 او شنوایى است که صداى تمام خلایق از عرش تا فرش از

 مورچه‌هاى ریز گرفته تا بزرگتر از آن، در دریا و خشکى

بر او پوشیده نیست و زبان آنها را با هم اشتباه نمى‌کند و در این موقع گفتیم:

 او شنوا است ولى بدون گوش و گفتیم او بینا است ولى نه با چشم،

 زیرا او اثر دانۀ بسیار ریز و سیاه خردل را در شب ظلمانى بر روى سنگ سیاه مى‌بیند

و نیز حرکت مورچه را در شب تاریک مى‌بیند و

 از نفع و ضرر آن مطّلع است و آمیزش و بچّه‌ها و نسل آن را مى‌بیند

 و در نتیجه گفتیم: او بینا است امّا نه مانند بینا بودن مخلوقات.

راوى گوید: زمانى نگذشت که آن فرد مسلمان شد.



و اما خداشناسی از منظر امام علی ع در نهج البلاغه


خبرگزاری مهر ـ گروه دین و اندیشه: راه‌های اثبات وجود خدا دو نوع است:

راه آفاق آن است که از راه مشاهده مخلوقات و تدبر در

حدوث و امکان و نظم پدیده‌ها به وجود خالق و مدبری دانا و توانا،

پی برده شود و راه انفس که هنگامی که انسان در خود تأمل می‌کند،

می‌یابد که شناخت قبلی بی‌ واسطه نسبت به خدا دارد.


امام علی(ع) در خطبه 49 نهج البلاغه می فرماید:


«ستایش مخصوص خداوندى است که از اسرار پنهانی ها آگاه است و


نشانه‏ هاى واضح‏ و روشن، بر هستى او دلالت مى‏ کنند،


هرگز در برابر چشم بینایان آشکار نمى‏ شود،


ولى نه‏ چشم کسى که وى را ندیده انکارش تواند کرد و


نه قلب کسى که او را نشناخته مشاهده‏ اش‏ تواند نمود.


در علو رتبه بر همه پیشى گرفته،پس، از او برتر چیزى نتواند بود و


آن چنان نزدیک است که چیزى از او نزدیکتر نیست‏.


مرتبه بلندش او را از مخلوقاتش دور نکرده و نزدیکیش با خلق او


را با آنها مساوى‏ قرار نداده است. عقول را بر کنه صفات


خویش آگاه نساخته اما آنها را از معرفت و شناسائى خود بازنداشته است،


هم اوست که گواهى نشانه‏ هاى هستى، دلهاى منکران را


بر اقرار به وجودش‏ وا داشته و بسیار برتر است از


گفتار آنان که وى را به مخلوقات تشبیه کنند و یا انکارش نمایند.»


خداشناسی از دیدگاه امام علی(ع)

در نهج البلاغه وصف خداوند بسیار آمده است. جایی "ذعلب یمانی" از حضرت می‌پرسد:

«آیا پروردگارت را می‌بینی؟» و حضرت می‌فرماید: «آیا چیزی را که نمی‌بینم می‌پرستم؟»

و ده‌ها و صدها خطبه، نامه و سخن قصار از ایشان هست که بهترین راه‌های خداشناسی را به ما آموخته‌اند.


امیرمؤمنان علی(ع) در این باره می‌فرمایند:


«معرفة الله سبحانه، اعلی المعارف؛ شناختن خدای پاک و منزه، والاترین معرفت‌هاست».


ایشان در تعبیر دیگر می‌فرمایند: «العلم بالله، افضل العلمین: خداشناسی با فضلیت‌ترین علم است.»

حتی امام علی(ع) توحید و اعتقاد به خدای یگانه را حیات و جان نفس و روح می‌داند:


«التوحید حیاة النفس» همچنین در تعبیری دیگر می‌فرمایند:


«اول الدین معرفته؛ سرلوحه دین [از نظر اهمیت] شناختن خداست.»


آدمی نیز بالوجدان احساس می‌کند که شناخت خدا در درجه نخست اهمیت قرار دارد.

در سخنان مولا امیرمؤمنان علی(ع) استدلال بر وجود خدا را


به طور مستقل کمتر مشاهده می‌کنیم؛ یعنی عنوانی تحت براهین اثبات وجود خدا


مشاهده نمی‌شود و این امر، به دو دلیل زیر است:

1. امیرمؤمنان علی(ع) خداشناسی و خداجویی را امری فطری می‌داند چنان که می‌فرماید:


«اللهم خلقت القلوب علی ارادتک، و فطرت العقول علی معرفتک:


خداوند قلب‌ها را با ارادت و محبت خود و عقل‌ها را با معرفت خود سرشته است».


در تعبیری دیگر می‌فرماید: «عجبت لمن شک فی الله،


و هو یری خلق الله:


من تعجب می‌کنم از کسانی که مخلوقات الهی را می‌بینند و در وجود خدا تردید می‌کنند.»


این کلام حضرت(ع) برگرفته از این آیه قرآن است که می‌فرماید:


«افی الله شک فاطر السموات و الارض؛


مگر درباره خدا ـ‌ پدیدآورنده آسمان‌ها و زمین‌ ـ تردیدی هست؟ (ابراهیم/ آیه 10).»

2. دلیل دیگر آن است که مخاطبان امیرمؤمنان(ع)

اشخاصی بودند که به وجود خدا اعتقاد داشتند و

در وجود خدا کمتر شک و شبهه می‌کردند و تنها لازم بود که اعتقادات آنان تصحیح و تکمیل شود.

البته در لا‌به‌لای سخنان حضرت می‌توان دلایلی را بر اثبات وجود خدا مشاهده کرد.

کتاب حاضر، هشت دلیل بر اثبات وجود خدا در کلمات آن حضرت(ع) را یافته است،

هرچند که راه‌های به سوی خدا به عدد نفوس خلایق است؛


و اما آن دلایل عبارتند از:


برهان معقولیت، برهان فطرت، برهان صدیقین،


برهان نظم، برهان علی، برهان معجزه،


برهان حدوث و برهان فسخ عزائم.

برهان معقولیت یا احتیاط عقلی بر وجود خدا

از راه‌های شناخت وجود خدا، معقولیت اعتقاد به خداست. امام علی(ع) در سخنان خود به این راه اشاره فرموده‌اند. این برهان به طور خلاصه چنین است: اعتقاد داشتن به خدا و لوازم آن از معتقد نبودن به خدا و لوازم آن، معقول‌تر است. برای توضیح این برهان، یادآوری چند مقدمه ضروری است:

به طور کلی اعتقادات و جهان‌بینی‌های انسان بر اساس پذیرش ماورای طبیعت و انکار آن، به دو دسته تقسیم می‌شود: 1. جهان‌بینی الهی؛ 2. جهان بینی مادی. در جهان‌بینی مادی، فرقه‌ها و گرایش‌های مختلفی وجود دارد، ولی همه آنها در انکار وجود خدا و به تبع آن در انکار جهان آخرت مشترکند. همچنین در جهان‌بینی الهی نیز گرایش‌ها و نحله‌های مختلفی وجود دارد که همه آنها در اعتقاد به وجود خدا مشترکند. ادیان توحیدی (آسمانی) روشن‌ترین جلوه‌های جهان‌بینی الهی‌اند که همه آنها در سه اصل کلی مشترکند.


1. اعتقاد به خدای یگانه

2. اعتقاد به زندگی ابدی برای انسان‌ها در جهان آخرت و دریافت پاداش و کیفر اعمالی که در این جهان انجام می‌دهند

3. اعتقاد به بعثت پیامبران از سوی خدا برای هدایت بشر به سوی کمال نهایی و سعادت دنیا و آخرت.

البته براساس این اعتقاد که انسان با عقل تنها نمی‌تواند به قله فلاح و رستگاری برسد. چنان‌ که در قرآن کریم آمده است: «انزل الله علیک الکتاب و الحکمة و علمک ما لم تکن تعلم؛ خدا کتاب و حکمت بر تو نازل کرده و آن چه را نمی‌دانستی به تو آموخت (نساء، آیه 113).»

معنای آیه این است که ای پیامبر! تو که اشرف مخلوقات و سرآمد انسان‌ها هستی، خدا به تو کتاب و حکمت داد و آن چه را که نمی‌توانستی فرابگیری، به تو آموخت. بنابراین، عقل انسان به تنهایی و بدون استمداد از وحی الهی، نمی‌تواند به رستگاری دست یابد. لذا انسان با دو اعتقاد روبه‌روست: یکی اعتقاد به وجود خدا و دیگری اعتقاد به انکار خدا.

 

                                        

برهان فطرت بر وجود خدا

راه‌های اثبات وجود خدا دو نوع است: یکی از راه سیر آفاق و راه دیگر راه انفس است. چنان که در قرآن آمده است: «سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق: به زودی نشانه‌های خود را در افق‌ها[ی گوناگون] و در دل‌های‌شان بدیشان خواهیم نمود تا بر ایشان روشن شود که او خود حق است(فصلت/ آیه 53).»

راه آفاق آن است که از راه مشاهده مخلوقات و تدبر در حدوث و امکان و نظم پدیده‌ها به وجود خالق و مدبری دانا و توانا، پی برده شود. راه انفس این است که هنگامی که انسان در خود تأمل می‌کند، می‌یابد که شناخت قبلی بی‌واسطه نسبت به خدا دارد و در برابر چنین خدایی که کمال مطلق است سر به تعظیم فرود می‌آورد. راه انفس را راه فطرت می‌نامند. در قرآن و کلمات امام علی(ع) به این راه اشاره شده است.

از بیانات قرآن و امام علی(ع) به خوبی بر می‌آید که خداوند انسان را بر فطرت خداشناسی و خداجویی خلق کرده است. در این جا پیش از هرچیز باید معنای فطرت روشن شود.


معنای فطرت

ماده «فطر» در اصل به معنای آغاز و شروع است و به همین دلیل به معنای خلق نیز به کار می‌رود، چون خلق چیزی، به معنای ایجاد آن چیز و آغاز و شروع وجود و تحقق آن شیء است.

ابن‌ عباس می‌ گوید: در معنای آیه شریفه «الحمدلله فاطر السموات و الارض» حیران بودم و معنای فاطر را در نمی‌یافتم تا این که دو نفر که بر سر چاهی نزاع داشتند نزد من آمدند و یکی از آن دو گفت: «انا فطرتها» یعنی من پیش از همه و برای نخستین‌ بار حفر چاه را آغاز کردم... بنابراین، فطر به معنای آغاز و ابتداست و فطرت، به معنای حالت خاصی از شروع و آغاز است؛ یعنی نوعی از آفرینش است. اموری را می‌توان فطری دانست که آفرینش موجود، اقتضای آنها را دارد.


فطری بودن خداشناسی

برای فطری بودن خداشناسی هم دلیل نقلی ارائه شده و هم دلیل عقلی و فلسفی، که به نمونه‌هایی از آنها در این کتاب، اشاره می‌شود:

دلیل نقلی بر فطری بودن خداشناسی


از آیات و روایات به خوبی برمی‌آید که خداشناسی، فطری است؛ ما قبلا شناخت و معرفتی نسبت به خداوند داشته‌ایم ولی آن را فراموش کرده‌ایم و انبیای الهی آمده‌اند تا ما را به تامل در آفاق و انفس دعوت کنند که به این شناخت فطری آگاهی پیدا کنیم. به تعبیری انبیای الهی نیامده‌اند بگویند که ای مردم! بدانید که خدا وجود دارد، بلکه آمده‌اند تا بگویند ای مردم! بدانید که می‌دانید خدا وجود دارد. چنان چه قرآن می‌فرماید: «فذکر انما انت مذکر؛ پس تذکر ده که تو تنها تذکر دهنده‌ای (غاشیه، آیه21)». یا به تعبیر امام علی(ع) «لیستادوهم میثاق فطرته...».

هنگامی که از امیرمؤمنان علی(ع) سؤال می‌شود که آیا پروردگارت را هنگام پرستش دیده‌ای؟ می‌فرماید: «ما کنت اعبد ربا لم اره: من عبادت نمی‌کنم پروردگاری را که ندیده‌ام» و هنگامی که می‌پرسند: او را چگونه دیده‌ای؟ می‌فرماید: «لا تدرکه العیون فی مشاهدة الابصار و لکن راته القلوب بحقائق الایمان: چشم‌ها و دیدگان، هنگام نظر افکندن او را درک نکنند، بلکه دل‌ها و قلب‌ها با حقایق ایمان او را می‌بینند.»

از بیانات فوق به خوبی بر می‌آید که معرفت و شناخت خدا با سرشت انسان عجین شده است و امام علی(ع) در روایت فوق می‌فرماید: «من خدا را رویت قلبی می‌کنم، یعنی قلبم با حقیقت ایمان او را می‌بیند.»


 تقریر عقلی بر فطری بودن خداشناسی


در این جا به دو تقریر عقلی اشاره می‌کنیم:

1. انسان چنان آفریده شده است که در اعماق قلبش یک رابطه وجودی با خدا دارد. اگر قلب و دل خود را درست بکاود و به اعماق قلب خود راه پیدا کند، این رابطه را می‌یابد و به تعبیری، خدا را شهود می‌کند؛ زیرا در فلسفه به اثبات رسیده است که معلولی که دارای مرتبه‌ای از تجرد است، درجه‌ای از علم حضوری نسبت به علت هستی‌بخش خود را خواهد داشت.

2. می‌توان فطری بودن شناخت خدا را به این صورت دانست که گزاره «خدا وجود دارد» یک گزاره بدیهی است؛ یعنی صرف تصور موضوع و محمول موجب تصدیق به آن می‌شود. یکی از گزاره‌های بدیهی گزاره‌ای است که حمل اولی ذاتی باشد؛ یعنی محمول، همان موضوع و یا مندرج در موضوع باشد؛ مثلا گزاره «انسان ناطق است» یک گزاره بدیهی است؛ چون ناطق، مندرج در ذات انسان است.

فلاسفه اثبات کرده‌اند که هر ممکن‌الوجودی، مرکب از وجود و ماهیت است. ماهیت، حد وجود است. همه ممکنات دارای حد وجودی‌اند؛ یعنی اگر وجود ممکن را تحلیل کنیم، دو مفهوم در ذهن ما نقش می‌بندد: یکی ماهیت و دیگری وجود؛ اما در مورد خداوند، ذات و وجود یکی است؛ یعنی خدا عین وجودش می‌باشد.


فطری بودن خداجویی یا خداپرستی

خداجویی، از گرایش انسان به سمت و سوی خدا حکایت می‌کند؛ یعنی انسان به گونه‌ای آفریده شده است که خدا طلب است. ممکن است این خداجویی بر اثر تعلیم و تربیت غلط و تاثیرات محیطی و ژنتیکی کم فروغ شود، ولی نابود نمی‌شود و در اوضاع و شرایطی، بار دیگر نمایان خواهد شد.

در این اثر کوشش شده تا از میان کلمات امیرالمومنین(ع) هشت برهان، احصا و شرح شوند. این برهان‌ها عبارتند از: برهان معقولیت، برهان فطری، برهان صدیقین، برهان نظم، برهان علّی، برهان حدوث و برهان فسخ غرائم.*

 شرط شناخت خدا

برخی شرط شناخت خدا را ایمان می‌داند و اعتقاد دارد بدون ایمان به خدا، هرگز او را نخواهی شناخت.

اما به راستی آیا برای درک خدا ایمان لازم است نه؟!

آموختن بسیار مهم‌تر است. آموختن اعتقادی به اعتقاد ختم می‌شود


اما یک شرط دارد و آن اینکه ذهن قبل از آموختن از هر اعتقادی آزاد باشد.


این مهم‌ترین درسی است که امام علی(ع) در خطبه اول نهج‌البلاغه می‌خواهد به ما بدهد.


اگر ذهن از هر نوع تصویر از خدا آزاد شد


آنگاه است که می‌تواند ببیند این اعتقاد یا عدم اعتقاد است؛


که ما را اسیر کرده است.


اعتقاد و عدم اعتقاد در واقع همانند هم هستند. آنها فقط دو روی یک سکه هستند.


مثال بارز آن انسانهایی هستند که خود را لائیک بی‌اعتقاد می‌دانند


من دقیقاً می‌خواهم بگویم که اعتقاد به بی‌اعتقادی خود نوعی اعتقاد است!


بنابراین می‌توان ایمان و کفر را یکسره کنار نهاد.

خداشناسی

به راستی آیا خدایی هست؟ کیفیت وجودی او چیست؟

از اینجاست که وارد بحث خداشناسی امام علی(ع) می‌شویم.

آنجا که می‌گوید کمال اخلاص به زدودن صفت‌هاست

از وی چرا که هر صفت غیر از موصوف و هر موصوف غیر از صفت است.

اگر واژه مهربانی به خدا نسبت داده شد این به معنای این نیست که

گوهر وجودی خدا همان مهربانی است.

پس برای دیدن گوهر وجودی خدا باید ابتدا همه ذهن را از

همه صفت‌های او پاک کرد. واژه خدا با همه اشارات عقلانی و

احساسی‌اش همه و همه خدا نیست. واژه خود حقیقت نیست

پس ذهن باید از واژه آزاد شود. در مورد واژه و کلمه‌ای

مثل درخت جسمی فراروی ماست و ما بر اساس توافق همگانی

این جسم را درخت می‌نامیم. ولی در مورد خدا

این واژه به هیچ امر مشخصی دلالت نمی‌کند. بنابراین

هر کسی می‌تواند به اشتباه برای خود تصوری از خدا خلق کرده

در ذهن خویش بگذارد و به نوعی خدا را خلق کند! به نوعی بت‌پرستی کند!

بتی که قبلا از سنگ بود حالا از جنس خیال و اوهام شده است و

بتی که قبلا در مقابل بت‌پرست قرار داشت حالا در ذهن او جا دارد.

بت شکن دیدم که از اصنام رست از خود نرست/هر خلیلی بتگری در معبر پندار داشت


به همین علت مارکس می‌گفت قبل از آنکه خدا عارف را خلق کرده باشد

عارف خدا را خلق کرده! به غیر از خطبه اول که تأکید

امام بر این نکته مهم خداشناسی است،

در جمله ۴۷ کلمات قصار هم می‌فرماید:

«بالاترین درجه توحید رهایی از توهمات است.

وقتی پندار نباشد آنچه هست رخ می‌نماید.»

آنگاه می‌توان آنچه هست را خدا نامید یا به هر اسمی.

 اگر مردم در عظمت قدرت خدا، و بزرگی او می اندیشیدند،

به راه راست باز می گشتند و از آتش سوزان می ترسیدند،

اما دلها بیمار و چشمها معیوب است.

آیا به مخلوقات کوچک خدا نمی نگرند؟

که چگونه آفرینش آنرا استحکام بخشید؟

و ترکیب اندام آنرا بر قرار و گوش و چشم برای آن پدید آورد

و استخوان و پوست متناسب خلق کرد؟

به مورچه و کوچکی جثه آن بنگرید،

که چگونه لطافت خلقت او با چشم و اندیشه انسان درک نمی شود،

نگاه کنید چگونه روی زمین راه می رود و برای

به دست آوردن روزی خود تلاش می کند؟

دانه ها را به لانه خود منتقل می سازد و در جایگاه مخصوص نگه می دارد،

در فصل گرما برای زمستان تلاش کرده و

به هنگام درون رفتن، بیرون آمدن را فراموش نمی کند!

روزی مورچه تضمین گردیده و غذاهای متناسب با طبعش آفریده شده است.

خداوند منان از او غفلت نمیکند،

و پروردگار پاداش دهنده محرومش نمی سازد،

گرچه در دل سنگی سخت وصاف یا در میان صخره ای خشک باشد.

اگر در مجاری خوراک و قسمتهای بالا و پائین دستگاه گوارش و

آنچه در درون شکم او از غضروفهای آویخته به دنده تا شکم

و آنچه در سر اوست از چشم و گوش، اندیشه نمایی،

از آفرینش مورچه دچار شگفتی شده و از وصف او به زحمت خواهی افتاد.

پس بزرگ است خدائی که مورچه را بر روی دست و پایش بر پا داشت،

و پیکره وجودش را با استحکام نگاه داشت، در آفرینش آن

هیچ قدرتی او را یاری نداد و هیچ آفریننده ای کمکش نکرد.

اگر اندیشه ات را بکارگیری تا به راز آفرینش پی برده باشی،

دلائل روشنی به تو خواهند گفت که آفریننده مورچه کوچک همان

آفریدگار درخت بزرگ خرماست، به جهت دقتی که جدا جدا در

آفرینش هر چیزی به کار رفته و اختلافات و تفاوتهای پیچیده ای

که در خلقت هر پدیده حیاتی نهفته است. همه موجودات سنگین وسبک،

بزرگ وکوچک، نیرومند و ضعیف، در اصول حیات و هستی یکسانند

و خلقت آسمان و هوا، بادها و آب یکی است. پس اندیشه کن در

آفتاب و ماه و درخت وگیاه و آب و سنگ و اختلاف شب و روز و

جوشش دریاها و فراوانی کوه ها و بلندای قله ها و گوناگونی

لغتها و تفاوت زبانها که نشانه های روشن پروردگارند.


پس وای بر آن کس که تقدیر کننده را نپذیرد و تدبیرکننده را انکار کند!

گمان کردند که چون گیاهانند و زارعی ندارند و

اختلاف صورتهایشان را سازنده ای نیست،

بر آنچه ادعا می کنند حجت و دلیلی ندارند و بر آنچه در سر می پرورانند تحقیقی نمی کنند.


آیا ممکن است ساختمانی بدون سازنده، یا جنایتی بدون جنایتکار باشد؟!

 شناساندن صحیح خداوند سبحان

 کسی که کیفیتی برای خدا قائل شد یگانگی او را انکار کرده

و آن کس که همانندی برای او قرارداد به حقیقت خدا نرسیده است.

کسی که خدا را به چیزی تشبیه کرد به مقصد نرسید.

آن کس که به او اشاره کند یا در وهم آورد، خدا را بی نیاز ندانسته است.

هرچه که ذاتش شناخته شده باشد آفریده است و

آنچه در هستی به دیگری متکی باشد دارای آفریننده است.

سازنده ای غیر محتاج به ابزار، اندازه گیرنده ای بی نیاز از

فکر و اندیشه و بی نیاز از یاری دیگران است.

با زمانها همراه نبوده و از ابزار و وسائل کمک نگرفته است.

هستی او برتر از زمان و وجود او برنیستی مقدم است و از

ازلیت او را آغازی نیست. با پدید آوردن حواس، روشن می شود

که حواسی ندارد و با آفرینش اشیاء متضاد، ثابت می شود

که در آن ضدی نیست و با هماهنگ کردن اشیاء دانسته می شود

که همانندی ندارد. خدائی که روشنی را با تاریکی،

آشکار را با نهان، خشکی را با تری، گرمی را با سردی،

ضد هم قرار داد و عناصر متضاد را با هم ترکیب و هماهنگ کرد و

بین موجودات ضد هم، وحدت ایجاد کرد و بین آنها

که با هم نزدیک بودند فاصله انداخت.

خدائی که حدی ندارد و با شماره محاسبه نمی گردد

که همانا ابزار و آلات، دلیل محدود بودن خویشند و به همانند

خود اشاره می شوند. اینکه می گوئیم موجودات از فلان زمان

پدید آمده اند پس قدیم نمی توانند باشند و حادثند و اینکه می گوئیم

حتما پدید آمدند، ازلی بودن آنها رد می شود و اینکه می گوئیم

اگر چنین بودند کامل می شدند، پس در تمام جهات کامل نیستند.

خدا با خلق پدیده ها در برابر عقلها جلوه کرد و از مشاهده

چشم ها برتر و والاتر است و حرکت و سکون در او راه ندارد،

زیرا او خود حرکت و سکون را آفرید، چگونه ممکن است آنچه را

که خود آفریده در او اثر بگذارد؟یا خود از پدیده های خویش اثر پذیرد؟

اگر چنین شود، ذاتش چون دیگر پدیده ها تغییر می کند و

اصل وجودش تجزیه می پذیرد و دیگر ازلی نمی تواند باشد و

هنگامی که «بر فرض محال» آغازی برای او تصور شود پس

سر آمدی نیز خواهد داشت و این آغاز و انجام، دلیل روشن

نقص و نقصان و ضعف دلیل مخلوق بودن و نیاز به خالقی

دیگر داشتن است. پس نمی تواند آفریدگار همه هستی باشد

و از صفات پروردگار که «هیچ چیز در او مؤثر نیست، و نابودی و

تغییر و پنهان شدن در او راه ندارد.» خارج می شود.

 والاتر از صفات پدیده ها

 خدا فرزندی ندارد تا فرزند دیگری باشد و زاده نشده

تا محدود به حدودی گردد و برتر است از آن که پسرانی داشته باشد

و منزه است که با زنانی از دواج کند. اندیشه ها به او نمی رسند

تا اندازه ای برای خدا تصور کنند و فکرهای تیزبین نمی توانند

او را درک کند تا صورتی از او تصور نمایند،

حواس از احساس کردن او عاجز و دستها از لمس کردن او ناتوان است

و تغییر و دگرگونی در او راه ندارد و گذشت زمان تأثیری در او نمی گذارد،

گذران روز و شب او را سال خورده نسازد و

روشنایی و تاریکی در او اثر ندارد. خدا با هیچ یک از

اجزاء جوارح و اعضاء و اندام و نه با عُرضی از اعراض و

نه با دگرگونیها و تجزیه، وصف نمی گردد.

برای او اندازه و نهایتی وجود ندارد و نیستی و سرآمدی نخواهد داشت،

چیزی او را در خود نمی گنجاند که بالا و پائینش ببرد و

نه چیزی او را حمل می کند که کج یا راست نگهدارد،

نه در درون اشیاء قرار دارد و نه بیرون آن، حرف می زند

نه با زبان و کام و دهان، می شنود نه با سوراخهای گوش و عضو شنوائی،

سخن می گوید نه با به کار بردن الفاظ در بیان،

حفظ می کند نه با رنج به خاطر سپردن، می خواهد

نه با به کار گیری اندیشه، دوست دارد و خوشنود می شود

نه از راه دلسوزی، دشمن می دارد و به خشم می آید

نه از روی رنج و نگرانی، به هر چه اراده کند، می فرماید«باش» پدید می آید

نه با صوتی که در گوشها نشیند و نه فریادی که شنیده شود،

بلکه سخن خدای سبحان همان کاری است که ایجاد می کند.

 شناخت قدرت پروردگار

پیش از او چیزی وجود نداشته وگر نه خدای دیگری می بود.

نمی شود گفت «خدا نبود و پدید آمد»

که در آن صورت صفات پدیده ها را پیدا می کند

و نمی شود گفت «بین خدا و پدیده ها جدائی است»

و «خدا بر پدیده ها برتری دارد»

تا سازنده و ساخته شده همانند تصور شوند

و خالق و پدید آمده با یکدیگر تشبیه گردند.

مخلوقات را بدون استفاده از طرح و الگوی دیگران آفرید

و در آفرینش پدیده ها از هیچ کسی یاری نگرفت،

زمین را آفرید و آنرا برپا نگهداشت بدون آنکه مشغولش سازد و

در حرکت و بی قراری، آنرا نظم و اعتدال بخشید و

بدون ستونی آنرا به پا داشت و بدون استوانه ها

بالایش برد و از کجی و فرو ریختن نگهداشت و از

سقوط و در هم شکافتن حفظ کرد، میخهای زمین را

محکم و کوه های آنرا استوار و چشمه هایش را

جاری و دره ها را ایجاد کرد. آنچه بنا کرده به

سستی نگرائید و آنچه را که توانا کرد ناتوان نشد.

خدا با بزرگی و قدرت بر آفریده ها حاکم است و با علم و

آگاهی از باطن و درونشان با خبر است و با جلال و عزت خود

از همه برتر و بالاتر است، چیزی از فرمان او سر پیچی نمی کند

و چیزی قدرت مخالف با او را ندارد تا بر او پیروز گردد و شتابنده ای

از او توان گریختن ندارد که بر او پیشی گیرد و به سرمایه داری

نیاز ندارد تا او را روزی دهد. همه در برابر او فروتنند و

در برابر عظمت او ذلیل و خوارند. از قدرت و حکومت او به سوی

دیگری نمی توان گریخت که از سود و زیانش در امان ماند.

همتائی ندارد تا با او برابری کند و او را همانندی نیست که شبیه او باشد.

اوست نابود کننده پدیده ها پس از آفرینش که گویا موجودی نبود.



و اما خدا در قرآن


اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَکَةٍ زَیْتُونِةٍ لَّا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَی نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ


 (ترجمه: خدا نور آسمان‌ها و زمین است.


مَثَل نور او چون چراغدانى است که در آن چراغى،


و آن چراغ در شیشه‌اى است.


آن شیشه گویى اخترى درخشان است


که از درخت خجسته زیتونى که نه شرقى است و نه غربى، افروخته مى‌شود.


نزدیک است که روغنش -هر چند بدان آتشى نرسیده باشد- روشنى بخشد.


روشنىِ بر روى روشنى است.


خدا هر که را بخواهد با نور خویش هدایت مى‌کند،


و این مَثَل‌ها را خدا براى مردم مى‌زند و خدا به هر چیزى داناست.


(ترجمهٔ فولادوند))[۲۴–۳۵]


خدا نور آسمانها و زمین است


منظور آیه 35 سوره نور چیست؟

تفسیر آیه نور:


در تفسیر آیات فوق سخن بسیار گفته شده است ، و مفسران و فلاسفه و عرفای اسلامی هر کدام بحثهای فراوانی دارند، پیوند ارتباط این آیات با آیات گذشته از این نظر است که در آیات پیشین سخن از مساءله عفت و مبارزه با فحشاء با استفاده از طرق و وسائل گوناگون بود، و از آنجا که ضامن اجرای همه احکام الهی ، مخصوصا کنترل کردن غرائز سرکش ، بخصوص غریزه جنسی که نیرومندترین آنها است بدون استفاده از پشتوانه ایمان ممکن نیست ، سر انجام بحث را به ایمان و اثر نیرومند آن کشانیده و از آن سخن می گوید.
نخست می فرماید:

((خداوند نور آسمانها و زمین است )) ( الله نور السموات و الارض ).

چه جمله زیبا و جالب و پر ارزشی

آری خدا نور آسمانها و زمین است ،

روشنی و روشنی بخش همه آنها.

گروهی از مفسران کلمه ((نور)) را در اینجا به معنی ((هدایت کننده )).


و بعضی به معنی ((روشن کننده )). و بعضی به معنی زینت بخش تفسیر کرده اند.

همه این معانی صحیح است ولی مفهوم آیه باز هم از این گسترده تر می باشد.

توضیح اینکه : در قرآن مجید و روایات اسلامی از چند چیز به عنوان ((نور)) یاد شده است :

1 - قرآن مجید - چنانکه در آیه 15 سوره مائده می خوانیم :

قد جائکم من الله نور و کتاب مبین :

((از سوی خداوند نور و کتاب آشکاری برای شما آمد))

و در آیه 157 سوره اعراف نیز می خوانیم :

و اتبعوا النور الذی انزل معه اولئک هم المفلحون :


((کسانی که پیروی از نوری می کنند که با پیامبر نازل شده است آنها رستگارانند)).


2 - ((ایمان )) - چنانکه در آیه 257 بقره آمده است :

الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور:


((خداوند ولی کسانی است که ایمان آورده اند،

آنها را از ظلمتهای (شرک و کفر) به سوی نور (ایمان ) رهبری می کند)).


3 - ((هدایت الهی )) و روشن بینی - چنانکه در آیه 122 سوره انعام آمده :

او من کان میتا فاحیینا و جعلنا له نورا یمشی به

فی الناس کمن مثله فی الظلمات لیس بخارج منها:


((آیا کسی که مرده بوده است و ما او را زنده کردیم و

نور هدایتی برای او قرار دادیم که در پرتو آن بتواند در میان مردم

راه برود همانند کسی است که در تاریکی باشد و هرگز از آن خارج نگردد))؟!


4 - ((آئین اسلام )) - چنانکه در آیه 32 سوره توبه می خوانیم :

و یابی الله الا ان یتم نوره و لو کره الکافرون :


((خداوند ابا دارد جز از اینکه نور (اسلام ) را کامل کند هر چند کافران نخواهند)).


5 - شخص پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) -

در آیه 46 سوره احزاب درباره پیامبر می خوانیم :

و داعیا الی الله باذنه و سراجا منیرا:

((ما تو را دعوت کننده به سوی خدا به اذن و فرمان او قرار دادیم و چراغی نور بخش )).



6 - امامان و پیشوایان معصوم - چنانکه در زیارت جامعه آمده :

خلقکم الله انوارا فجعلکم بعرشه محدقین :

((خداوند شما را نورهائی آفرید که گرد عرش او حلقه زده بودید و

نیز در همان زیارتنامه آمده است :

و انتم نور الاخیار و هداة الابرار:

((شما نور خوبان و هدایت کننده نیکوکاران هستید)).


7 - و بالاخره از ((علم و دانش )) نیز به عنوان نور یاد شده

چنانکه در حدیث مشهور است :

العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء:


((علم نوری است که خدا در قلب هر کس که بخواهد می افکند))...


اینها همه از یکسو.

و از سوی دیگر: باید در اینجا خواص و ویژگیهای نور را

دقیقا بررسی کنیم ، با مطالعه اجمالی روشن می شود که نور دارای خواص و ویژگیهای زیر است :


1 - نور زیباترین و لطیفترین موجودات

در جهان ماده است و سرچشمه همه زیبائیها و لطافتها است !


2 - نور بالاترین سرعت را طبق آنچه در میان دانشمندان معروف است

در جهان ماده دارد نور با سرعت

سیصد هزار کیلومتر در ثانیه می تواند کره زمین را

در یک چشم بر هم زدن (کمتر از یک ثانیه ) هفت بار دور بزند،

به همین دلیل مسافتهای فوق العاده عظیم و

سرسام آور نجومی را فقط با سرعت سیر نور می سنجند

و واحد سنجش در آنها سال نوری است ،

یعنی مسافتی را که نور در یکسال با آن سرعت سرسام آورش می پیماید.


3 - نور وسیله تبیین اجسام و مشاهده موجودات مختلف این جهان است ،

و بدون آن چیزی را نمی توان دید،

بنابراین هم ((ظاهر)) است و هم ((مظهر)) (ظاهر کننده غیر).


4 - نور آفتاب که مهمترین نور در دنیای ما است پرورش دهنده

گلها و گیاهان بلکه رمز بقای همه موجودات زنده است

و ممکن نیست موجودی بدون استفاده از نور

(به طور مستقیم یا غیر مستقیم ) زنده بماند.
5 - امروز ثابت شده که تمام رنگهائی را که ما می بینیم

نتیجه تابش نور آفتاب یا نورهای مشابه آن است و گر نه

موجودات در تاریکی مطلق رنگی ندارند!.


6 - تمام انرژیهای موجود در محیط ما (بجز انرژی اتمی )


همه از نور آفتاب سرچشمه می گیرید،


حرکت بادها، ریزش باران و حرکت نهرها و سیلها و آبشارها


و بالاخره حرکت همه موجودات زنده با کمی دقت به نور


آفتاب منتهی می شود. سر چشمه گرما و حرارت و


آنچه بستر موجودات را گرم نگه می دارد همان نور آفتاب است


حتی گرمی آتش که از چوب درختان و یا ذغال سنگ و یا


نفت و مشتقات آن به دست می آید نیز از گرمی آفتاب است


چرا که همه اینها طبق تحقیقات علمی به گیاهان و


حیواناتی باز می گردند که حرارت را از خورشید گرفته و


در خود ذخیره کرده اند، بنابراین حرکت موتورها نیز از برکت آن است .



7 - نور آفتاب نابود کننده انواع میکربها و موجودات موذی است


و اگر تابش اشعه این نور پر برکت نبود کره زمین ،


تبدیل به بیمارستان بزرگی می شد که همه ساکنانش با


مرگ دست به گریبان بودند!خلاصه هر چه در این پدیده


عجیب عالم خلقت (نور) بیشتر می نگریم و دقیقتر


می شویم آثار گرانبها و برکات عظیم آن آشکارتر می شود.


حال با در نظر گرفتن این دو مقدمه اگر بخواهیم برای ذات پاک خدا


تشبیه و تمثیلی از موجودات حسی این جهان انتخاب کنیم


(گر چه مقام با عظمت او از هر شبیه و نظیر برتر است )


آیا جز از واژه نور می توان استفاده کرد؟!


همان خدائی که پدید آورنده تمام جهان هستی است ،


روشنی بخش عالم آفرینش است ، همه موجودات زنده به


برکت فرمان او زنده اند، و همه مخلوقات بر سر خوان نعمت


او هستند که اگر لحظه ای چشم لطف خود را از آنها باز گیرد


همگی در ظلمت فنا و نیستی فرو می روند.


و جالب اینکه هر موجودی به هر نسبت با او ارتباط دارد


به همان اندازه نورانیت و روشنائی کسب می کند:


قرآن نور است چون کلام اوست .


آئین اسلام نور است چون آئین او است .


پیامبران نورند چون فرستادگان اویند.


امامان معصوم انوار الهی هستند چون حافظان آئین او بعد از پیامبرانند.


((ایمان )) نور است چون رمز پیوند با او است .


علم نور است چون سبب آشنائی با او است .


بنابراین الله نور السموات و الارض .


بلکه اگر نور را به معنی وسیع کلمه به کار بریم یعنی


((هر چیزی که ذاتش ظاهر و آشکار باشد و ظاهر کننده غیر))


در اینصورت به کار بردن کلمه ((نور)) در ذات پاک او


جنبه تشبیه هم نخواهد داشت ،


چرا که چیزی در عالم خلقت از او آشکارتر نیست ،


و تمام آنچه غیر او است از برکت وجود او آشکار است .


در کتاب ((توحید)) از ((امام علی بن موسی الرضا)) (علیهماالسلام ) چنین آمده :


از آنحضرت تفسیر آیه الله نور السموات و الارض را خواستند فرمود:


هاد لاهل السموات و هاد لاهل الارض :


((او هدایت کننده اهل آسمانها و هدایت کننده اهل زمین است )).


در حقیقت این یکی از خواص نور الهی است ،


اما مسلما منحصر به آن نمی باشد، و به این ترتیب


تمام تفسیرهائی را که در زمینه این آیه گفته اند می توان


در آنچه ذکر کردیم جمع نمود که هر کدام اشاره به یکی


از ابعاد این نور بی نظیر و این روشنائی بی مانند است .


جالب اینکه در فراز چهل و هفتم از دعای ((جوشن کبیر))


که مجموعه ای از صفات خداوند متعال است می خوانیم :


یا نور النور، یا منور النور، یا خالق النور، یا مدبر النور، یا مقدر النور،


یا نور کل نور، نورا قبل کل نور، یا نورا بعد کل نور،


یا نورا فوق کل نور، یا نورا لیس کمثله نور!:


((ای نور نورها، و ای روشنی بخش روشنائیها،


ای آفریننده نور، ای تدبیر کننده نور، ای تقدیر کننده نور،


ای نور همه نورها، ای نور قبل از هر نور، ای نور بعد از هر نور،


ای نوری که برتر از هر نوری ، و ای نوری که همانندش نوری نیست ))!


و به این ترتیب همه انوار هستی از نور او مایه می گیرید، و به نور ذات پاک او منتهی می شود.


قرآن بعد از بیان حقیقت فوق با ذکر یک مثال زیبا و دقیق


چگونگی نور الهی را در اینجا مشخص می کند و می فرماید:


((مثل نور خداوند همانند چراغدانی است که در آن چراغی باشد


و آن چراغ در حبابی قرار گیرد، حبابی شفاف و درخشنده همچون یک ستاره فروزان ))


(مثل نوره کمشکوة فیها مصباح المصباح فی زجاجة الزجاجة کانها کوکب دری ).


و ((این چراغ با روغنی افروخته می شود که از


درخت پر برکت زیتونی گرفته شده که نه شرقی است و نه غربی ))


(یوقد من شجرة مبارکة زیتونة لا شرقیة و لا غربیة ).


((آنچنان روغنش صاف و خالص است که گوئی


بدون تماس با آتش می خواهد شعله ور شود))!(یکاد زیتها یضی ء و لو لم 


تمسسه نار).


((نوری است بر فراز نور)) (نور علی نور). و ((خدا هر کس را بخواهد به نور خود هدایت می کند))


(یهدی الله لنوره من یشاء). و


برای مردم مثلها می زند (و یضرب الله الامثال للناس ).


و خداوند به هر چیزی آگاه است (و الله بکل شی ء علیم )


.برای تشریح این مثال توجه به چند امر ضروری است :


مشکاة در اصل به معنی روزنه و محل کوچکی است که


در دیوار ایجاد می کردند و چراغهای معمول قدیم را


برای محفوظ ماندن از مزاحمت باد و طوفان در آن می نهادند،


و گاه از داخل اطاق طاقچه کوچکی درست می کردند و


طرفی را که در بیرون اطاق و مشرف به حیاط منزل بود


با شیشه ای می پوشاندند، تا هم داخل اطاق روشن شود و


هم صحن حیاط، و در ضمن از باد و طوفان نیز مصون بماند،


و نیز به محفظه های شیشه ای که به صورت مکعب


مستطیلی می ساختند و دری داشت و در بالای آن روزنه ای


برای خروج هوا، و چراغ را در آن می نهادند گفته شده است .


کوتاه سخن اینکه : مشکاة محفظه ای برای چراغ در مقابل


حمله باد و طوفان بود، و از آنجا که غالبا در دیوار ایجاد می شد


نور چراغ را نیز متمرکز ساخته و منعکس می نمود.


((زجاجه )) یعنی شیشه ، و در اصل به سنگهای شفاف می گویند،


و از آنجا که شیشه نیز از مواد سنگی ساخته می شود و شفاف است به آن ((زجاجه ))


گفته شده .


و در اینجا به معنی حبابی است که روی چراغ می گذاشتند


تا هم شعله را محافظت کند و هم گردش هوا را،


از طرف پائین به بالا، تنظیم کرده ، بر نور و روشنائی شعله بیفزاید.


((مصباح )) به معنی خود ((چراغ )) است که


معمولا با فتیله و یک ماده روغنی قابل اشتعال افروخته می شده است .


جمله یوقد من شجرة مبارکة زیتونة لا شرقیة و لا غربیة


اشاره به ماده انرژیزای فوق العاده مستعد برای این چراغ است ،


چرا که ((روغن زیتون )) که از درخت پر بار و پر برکتی گرفته شود


یکی از بهترین روغنها برای اشتعال است آنهم درختی که


تمام جوانب آن به طور مساوی در معرض تابش نور آفتاب باشد،


نه در جانب شرق باغ و کنار دیواری قرار گرفته باشد و


نه در جانب غرب که تنها یک سمت آن آفتاب ببیند،


و در نتیجه میوه آن نیمی رسیده و نیمی نارس و روغن آن ناصاف گردد.


و با این توضیح به اینجا می رسیم که برای استفاده از


نور کامل چنین چراغی با درخشش و تابش بیشتر نیاز به چهار عامل داریم :


چراغدانی که آن را از هر سو محافظت کند بی آنکه از نورش بکاهد،


بلکه نور آن را متمرکزتر سازد.


و حبابی که گردش هوا را بر گرد شعله تنظیم کند،


اما آن قدر شفاف باشد که به هیچوجه مانع تابش نور نگردد.


و چراغی که مرکز پیدایش نور بر فتیله آن است .


و بالاخره ماده انرژی زای صاف و خالص و زلالی که


آن قدر آماده اشتعال باشد که گوئی بدون تماس با شعله آتش می خواهد شعله ور گردد.


اینها همه از یکسو، در حقیقت بیانگر جسم و ظاهرشان است .


از سوی دیگر مفسران بزرگ اسلامی در اینکه


محتوای این تشبیه چیست و به اصطلاح ((مشبه ))


کدام نور الهی است تفسیرهای گوناگونی دارند:


بعضی گفته اند منظور همان نور هدایتی است که


خداوند در دلهای مؤ منان بر افروخته ،


و به تعبیر دیگر منظور ایمان است که در سراچه قلوب مؤ منان جایگزین شده است .


بعضی دیگر آن را به معنی قرآن که در درون قلب آدمی نورافکن می گردد دانسته اند.


بعضی دیگر تشبیه را اشاره به شخص پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ).


و بعضی اشاره به دلائل توحید و عدل پروردگار.


و بعضی به روح اطاعت و تقوا که مایه هر خیر و سعادت است تفسیر کرده اند.


در واقع تمام مصادیقی که برای نور معنوی در قرآن و


روایات اسلامی آمده در اینجا به عنوان تفسیر ذکر شده است ،


و روح همه آنها در واقع یک چیز است و آن همان نور هدایت است


که از قرآن و وحی و وجود پیامبران سرچشمه می گیرید،


و با دلائل توحید آبیاری می شود، و نتیجه آن تسلیم در برابر فرمان خدا و تقوا است .


توضیح اینکه : نور ایمان که در قلب مؤ منان است


دارای همان چهار عاملی است که در یک چراغ پر فروغ موجود است :


((مصباح )) همان شعله های ایمان است که در قلب مؤ من آشکار می گردد


و فروغ هدایت از آن منتشر می شود.


((زجاجه )) و حباب قلب مؤ من است که ایمان را در وجودش تنظیم می کند.


و ((مشکاة )) سینه مؤ من و یا به تعبیر دیگر مجموعه شخصیت و


آگاهی و علوم و افکار او است که ایمان وی را از گزند طوفان حوادث مصون می دارد.


و شجره مبارکه زیتونه همان وحی الهی است که عصاره آن


در نهایت صفا و پاکی می باشد و ایمان مؤ منان به وسیله آن شعله ور و پر بار می گردد.


در حقیقت این نور خدا است همان نوری است که آسمانها و


زمین را روشن ساخته و از کانون قلب مؤ منان سر بر آورده و


تمام وجود و هستی آنها را روشن و نورانی می کند.


دلائلی را که از عقل و خرد دریافته اند با نور وحی آمیخته می شود


و مصداق نور علی نور می گردد.


و هم در اینجا است که دلهای آماده و مستعد به این نور الهی هدایت می شوند


و مضمون یهدی الله لنوره من یشاء در مورد آنان پیاده می گردد.


بنابراین برای حفظ این نور الهی (نور هدایت و ایمان )


مجموعه ای از معارف و آگاهیها و خودسازیها و


اخلاق لازم است که همچون مشکاتی این مصباح را حفظ کند.


و نیز قلب مستعد و آماده ای می خواهد که همچون زجاجه برنامه آن را تنظیم نماید.


و امدادی از ناحیه وحی لازم دارد که همچون شجره مبارکه زیتونه به آن انرژی بخشد.


و این نور وحی باید از آلودگی به گرایشهای مادی و


انحرافی شرقی و غربی که موجب پوسیدگی و کدورت آن می شود بر کنار باشد.


آنچنان صاف و زلال و خالی از هر گونه التقاط و


انحراف که بدون نیاز به هیچ چیز دیگر تمام نیروهای وجود انسان را بسیج کند،


و مصداق ((یکاد زیتها یضی ء و لو لم تمسسه نار)) گردد.


هر گونه تفسیر به رای و پیشداوریهای نادرست و سلیقه های


شخصی و عقیده های تحمیلی و تمایل به چپ و راست و


هر گونه خرافات که محصول این شجره مبارکه را آلوده کند


از فروغ این چراغ می کاهد و گاه آن را خاموش ‍ می سازد. این است


مثالی که خداوند در این آیه برای نور خود بیان کرده و او از همه چیز آگاه است .


از آنچه در بالا گفتیم این نکته روشن می شود که


اگر در روایات ائمه معصومین (علیهمالسلام ) که در تفسیر این آیه رسیده


است مشکاة گاهی به قلب پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم )


و ((مصباح )) نور علم ، و ((زجاجة )) وصی او علی (علیه السلام ) و


((شجره مبارکه )) به ابراهیم خلیل که ریشه این خاندان از او است ،


و جمله ((لا شرقیه و لا غربیه )) به نفی گرایشهای یهود و نصارا تفسیر شده است ،


در حقیقت چهره دیگری از همان نور هدایت و ایمان ،


و بیان مصداق روشنی از آن است ، نه اینکه منحصر به همین مصداق باشد.


و نیز اگر بعضی از مفسران این نور الهی را به قرآن


یا دلائل عقلی یا شخص ‍ پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم )


تفسیر کرده اند آن نیز ریشه مشترکی با تفسیر فوق دارد........




و اینم لینک اثبات وجود خدا توسط انیشتین



*******************


این لینک هم خیلی کمک میکنه به اثبات خدا و سوالات مشابه


****************************

بنظرم بیشتر از این نیاز به ادامه این مطالب نباشد


چرا که اگر کسی با تامل و تدبر و تفکر با این دلایل و


تحلیل ها و جواب ها برخورد کند با تحقیق بیشتر از


این خود متوجه حقیقت فرمانروای مطلق عالم خواهد شد


 اما اگر با نگاه لجوجانه و عدم پذیرش بر این مبنا


بخواهد با این موضوع برخورد کند قطعا مشمول


 آیه خداوند در قرآن خواهد شد که


 چشم دارند ولی نمیبینند و گوش دارند ولی نمیشنوند و


 قلب دارند ولی درک نمیکنند


 چون خداوند بر چشم و گوش و قلب آنان مهر زده است


**************************

و در آخر سوره ای در قرآن که از اول تا آخر اختصاص به وصف خدا دارد

بنام خداوند بخشنده و مهربان

بگو خدا واحد است

خداوند بی نیاز است

نزائیده و زائیده نشده

و هیچ کس همتای او نیست

**********************************

عشق فقط خدا

  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

14 معجزه قرآنی


دوستان و همراهان گرامی وبلاگ عشق فقط خدا

در ادامه مباحث قرآنی و اعجاز قرآنی قصد داریم 14 معجزه قرآنی رو

خدمت شما عاشقان خدا ارایه کنیم باشد که در راه شناسایی

این معجزه بزرگ و ریسمان هدایت و نجات بشریت گامی برداشته باشیم

به مرور و پس از شناسایی و اثبات حقانیت قرآن وارد منابع عظیم مستندات و

راهکارهای استفاده از این نعمت بزرگ خداوند متعال می شویم

در زمینه شناخت خدا و

نحوه زندگی درست

اخلاق عمومی دنیا گرایی و آخرت گرایی و

خیلی موضوعاتی که راه درست و رستگاری و عاقبت بخیری را به ما نشان میدهد


توکل بر خدا




 14 معجزه قرآنی


1. جاذبه ی زمین


قرآن، هزار و اندی سال قبل از نیوتن از جاذبه ی زمین خبرداده است


:« زمین را جذب کننده آفریدیم.» مرسلات/ 25


در دهها تفسیر که پیش از ولادت نیوتن نوشته شده، تصریح گردیده،


که(کِفات) به معنای جذب کردن است.


درعصری که همه، خورشید را ثابت می دانستند، قرآن فرموده است:


« خورشید به سوی آرامگاه خودش د ر حرکت است.» یس / 38






قرآن در حدود هزار سال پیش از گالیله که با نظر خود زمین را

از مرکزیت جهان هستی در آورد به صراحت گفته است:

« به کوهها نگاه می کنی، خیال می کنی که در یک جا ایستاده اند،

د رحالیکه مانند ابرها درحرکتند.» نمل/ 88

قرآن کریم در این مورد اشارات فراوانی دارد و از


زمین با تعبیراتی مثلِ گهواره (طه / 53) و شتر راهوار ( ملک/15) یاد کرده است.




قرآن، 13 قرن پیش از ولادت 0لومتر)، از انبساط عالم خبر داده است:

 « آسمان را به قدرت خود آفریدیم و هر لحظه، آن را گسترش می دهیم.» ( ذاریات/ 47)

4. ستونهای نامرئی ( جوّ کره ی زمین)


قرآن در مورد این ستونها می فرماید:


« خداوند آسمان را بدون ستونی که آن را ببینید، برافراشت.» رعد/ 2 - لقمان / 10


هنگامی که از امام رضا « علیه السلام» پرسیدند: مگر آسمان ستون دارد؟


فرمود: بله، در آنجا ستونهایی است که شما نمی بینید.


شیخ طوسی هزار سال پیش در تفسیر خود فرموده است:


قرآن نگفته ( بدون ستون)، بلکه فرموده است: (بدون ستون مرئی)


تفسیر تبیان؛ ج 6، ص 213




زمانی که دانشمندان به پیروی از هیئت بطلمیوس،

همه ی ستاره ها و سیاره ها را ثابت می دانستند،

 قرآن، با تعبیر « حرکت در مداری شناور» از آنها یاد کرده است. انبیاء/33



درعصری که همه، خورشید را ثابت می دانستند،

 قرآن فرموده است: « خورشید به سوی آرامگاه خودش د ر حرکت است.» یس / 38



« (لینه) گیاه شناسِ سوئدی، در اواسط قرن18 میلادی کشف کرد که

 در گیاهان نیز جنس نر و ماده وجود دارد، اما این موضوع،

 محافل کلیسا را خشمگین ساخت و کتابهای او را به عنوان کتب ضلال معرفی کردند.»

 دانستیهای جهان علم ص 241 .

اما قرآن، در بیش از ده آیه از زوجیت گیاهان بحث کرده است.


مثلاً : شعرا/ 7 – لقمان/10 « و از آسمان آبی فرو فرستادیم و


به وسیله ی آن جفتهایی از گیاهان گوناگون رویاندیم.»




قرآن کریم، 14 قرن پیش از آنکه ( یوری گاگارین)

هوس سفر فضایی را در سر بپروراند، از

 سفر فضایی بحث کرده و نوید موفقیت داده است. آنجا که می فرماید:

یا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا


مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ(الرحمن/33)


ای گروه جن و انس! اگر می‌توانید از مرزهای آسمانها و زمین بگذرید،


پس بگذرید، ولی هرگز نمی‌توانید، مگر با نیرویی (فوق العاده)!




بشر امروز در کُرّاتِ دیگر به جستجوی موجود زنده می پردازد و

 تاکنون اطلاعات قانع کننده ایی بدست نیاورده است،

در صورتی که قرآن 15 قرن قبل، به صراحت از وجود موجودات

زنده در آنجا، خبر داده است:

« از نشانه های قدرت خدا، آفرینش آسمان و زمین و

 پراکندن جنبده در آن دو می باشد.»

شوری 29



ساختمان آفرینش از (گاز) تشکیل شده و سپس به (سدیم) تقسیم گردید و

 یکی از نتایج این تقسیم منظومه شمسی ما می باشد.

یکی از بهترین دلائلی که می رساند این کرات همبستگی داشته اند،


این است که در خورشید بیش از 67 عنصر وجود دارد


که عین آن عناصر در زمین نیز دیده می شود.


همچنین، عناصر سنگهای آسمانی که از آسمان داخل زمین می شوند،


همان عناصری است که ساختمان زمین را در بر گرفته است.


خداوند این همبستگی را در قرآن کریم بیان فرموده است:


« آسمان و زمین قبلاً به هم متصل بودند و ما آنها را از همدیگر جدا کردیم.» انبیاء / 30




دکتر ونول لاتیمار، آسمان شناس معروف می گوید:

« زمین و ستارگانِ دیگر، از توده های ابری، تکوین یافته اند واین ابر از


ذرات سختی پدید آمده که حجمش 10 هزار برابر از حجم کره ی زمین بزرگتر بود.»


قرآن این حقیقت را به این صورت بیان فرموده است:


«خداوند اراده کرد خلق کند آسمان را، حال آن که آسمان، توده ی گاز و دود بود.» فصلت / 11




(فرانکلین) ثابت کرد که ابرها دارای بار الکتریسیته هستند و

همان طوری که منفی و مثبت همدیگر را جذب می کنند،

منفی با منفی و مثبت  با مثبت، همدیگر را دفع می کنند و

 این دفع کردن باعث می شود ابرها از هم دور شوند، لکن خداوند،

 بوسیله ی بادها، ابرها را به هم نزدیک می سازد تا

منفی و مثبت همدیگر را جذب کرده و تولد باران نمایند.

در قرآن آیاتی وجود دارد که تنها با مسئله ی کروی بودن زمین تطبیق می کند،


از جمله: « به آن جمعیت که تضعیف شده بودند،


مشرقها و مغربهای پر برکت زمین را ، ارث دادیم.» اعراف / 137


این مطلب در قرآن کریم بیان شده است:


« آیا نمی بینی خداوند، ابرها را به آسانی حرکت می دهد،


بعد آنها را به هم ترکیب می نماید، سپس بر روی هم انباشته می کند،


آنگاه باران را از لابلای آنها خارج می سازد.» نور/ 43


13. نبودن اکسیژن در بالای جو


از جمله روشهای تربیتی قرآن این است که، با بیان « مثل »


زمینه را برای تعلیم اصول عقاید، آماده می کند.


امروز ثابت شده که هر اندازه انسان به سمت آسمان برود،


هوا رقیق تر شده و در اثر نبودن اکسیژن، تنفس مشکل می گردد.


قرآن این مطلب را در قالب مثال بیان فرموده است:


« پس خداوند، کسی را که می خواهد هدایت نماید،


سینه ی او را برای پذیرفتن اسلام باز می کند


و کسی را که گمراه می نماید، سینه ی او را تنگ می کند و


در فشارقرار می دهد، مانند کسی که به آسمان می رود. » انعام 125




در قرآن آیاتی وجود دارد که تنها با مسئله ی کروی بودن زمین تطبیق می کند،

از جمله: « به آن جمعیت که تضعیف شده بودند،

مشرقها و مغربهای پر برکت زمین را ، ارث دادیم.» اعراف / 137

این تعبیر تنها با کروی بودن زمین می سازد،


زیرا اگر فرض بگیریم که زمین مسطح است،


در این صورت یک مشرق و یک مغرب بیشتر نخواهد داشت ؛


اما اگر زمین را کروی فرض نمائیم،


هر نقطه ایی از زمین برای نقاط شرقی آن، (غرب) خواهد بود


و برای نقاط غربی آن، (شرق) خواهد بود.


منبع : پایگاه ام الکتاب تفسیر نمونه خبر گزاری فارس گروه دین و اندیشه فراوری شکوهی





و اما قرآن از قول خدا در قرآن



در تمام 114 سورۀ قرآن کریم آیاتی دربارۀ عظمت قرآن این

سرچشمۀ همۀ علوم و کتاب اخلاق و عرفان و فقه و قرآن آمده است

که خیلی از آیات چند بار تکرار شده است و تکرار

آیه نشانۀ اهمیت آن است اما برای رعایت اختصار

در این بخش به همین چند آیه اکتفا می کنیم .



  1- « ذلک االکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین » (بقره ،1) ؛

این کتابی است که شکی آن نیست و راهنمای متقین است .



  2- « و ان کنتم فی ریب مما نزلنا علی عبدنا فاتو بسورة من مثله وادعو شهداءکم من دون الله ان کنتم صادقین » (بقره ،23) ؛


و اگر دربارۀ کتابی که بر بندۀ خود فرستاره ایم شک دارید ، یک سوره مانند آن بیاورد و تمام گواهان خود را به غیر از خدا برای این کار دعوت کنید و اگر راست می گویید که قرآن کتاب آسمانی نیست .


 3- « تلک آیات الله نتلوها علیک بالحق و انک لمن المرسلین » (بقره ، 252) ؛


این آیات خداست که براستی برای تو می خوانیم و همانا تو البته از جملۀ پیامبران مرسل می باشی .


 4- « نزل علیک الکتاب بالحق مصدقا لما بین یدیه و انزل التوراة و الانجیل * من قبل هدی للناس و انزل الفرقان » (آل عمران ، 3و4) ؛


خدایی که قرآن را به سوی تو براستی فرستاده که دلیل راستی کتب آسمانی پیش از او باشد و قبل از قرآن تورات و انجیل را فرستاد *. برای هدایت مردم و کتابی که به طور کامل جداکنندۀ حق از باطل است ( قرآن ) را فرستاد .


 5- « هذا بیان للناس و هدی و موعظة للمتقین » (آل عمران ، 138)  ؛


این (کتاب خدا و آیات مذکور) حجت و بیانی است برای عموم مردم و راهنما و پند برای پرهیزکاران .


 6- « افلا یتدبرون القرآن ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا » (نساء ، 82) ؛


آیا در قرآن (از روی فکر و تامل) نمی نگرند (که این کتاب بدون تردید از سوی خداست) و اگر از سوی غیر خدا بود در آن اختلاف بسیاری می یافتید .


 7- « قد جاء کم من الله نور و کتاب مبین » (مائده ،15) ؛


همانا از جانب خدا نوری و کتابی روشن برای شما آمده است .


 8- « و اوحی الی هذا القرآن لانذرکم به و من بلغ » (انعام ،19) ؛


این قرآن بر من وحی شده تا شما و تمام کسانی را که این قرآن به آنها می رسد (پند و اندرز دهم) و (از مخالفت با فرمان خدا) بترسانم .


 9- « و هذا کتاب انزلناه مبارک مصدق الذی بین یدیه » (انعام ،92) ؛


و این (قرآن) کتابی است که  ما فرستادیم پر برکت که آنچه را پیش از آن آمده است تصدیق می کند .


10- « و هذا کتاب انزلناه مبارک فاتبعوه و اتقوا لعلکم ترحمون » (انعام ،155) ؛


و این کتابی است که ما آن را با برکت و خیر بسیارفرو فرستادیم پس از آن پیروی کنید و پرهیزکار باشید که رحمت و لطف الهی شامل حال شما گردد .


11- « کتاب انزل الیک فلاتکن فی صدرک حرج منه لتنذر به و ذکری للمومنین » (اعراف ،2) ؛


(ای رسول ما) کتابی بزرگ برای تو نازل شد پس دلتنگ و رنجیده خاطر (از انکار مردم) مباش تا مردم را به آیات عذابش بترسانی و اهل ایمان را به بشارتش یادآور شوی .


12- « هذا بصائرمن ربکم و هدی و رحمة لقوم یومنون » (اعراف ،203) ؛


این (آیات قرآن) مایۀ بصیرت است از جانب پروردگار شما و هدایت و رحمت است برای گروهی که ایمان می آورند .


13- « تنزیلا ممن خلق الارض و السماوات العی » (طه ،4) ؛


این کتاب (قرآن) فرستادۀ کسی است که زمین و آسمانهای بلند را آفرید .


14- « و انک لتلقی القرآن من لدن حکیم علیم » (نمل ،6) ؛


(ای رسول ما) آیات قرآن عظیم از جانب خدای دانای حکیم به توسط وحی بر تو نازل می شود .


15- « بل هو آیات بینات فی صدور الذین اوتوا العلم » (عنکبوت ،49) ؛


بلکه این قرآن آیات روشن الهی است در لوح سینۀ آنان که نور خدا علم و دانش یافتند .


16- « ام یقولون افتراه قل فاتو بسورة مثله و ادعوا من استطعتم من دون الله ان کنتم صادقین » (یونس ،38) ؛


آیا کافران می گویند قرآن را به دروغ به خدا نسبت داده است (ای رسول ما) بگو اگر راست می گویید یک سوره همانند آن بیاورید و غیر از خدا هر کس را می توانید به یاری طلبید .


17- « الر کتاب انزلناه الیک لتخرج الناس من الظلمات الی النور باذن ربهم الی صراط العزیز الحمید » (ابراهیم ،1) ؛


این قرآن کتابی است که بر تو فرستادیم تا مردم را به امر خدا از ظلمات (جهل و کفر) بیرون آری (با علم و ایمان) یه عالم نور برسانی و به راه خدای مقتدر و ستوده صفات راهنمایی کنی .


18- « الر تلک آیات الکتاب المبین » (یوسف ،1) ؛


این است آیات کتاب الهی که حقایق را آشکار می سازد .


19- « الر تلک آیات الکتاب و قرآن مبین » (حجر ،1) ؛


الر (اسرار این حروف نزد خدا و رسول) ، الر (اسرار این حروف نزد خدا و رسول است) ، این است آبات کتاب خدا و قرآنی که حقایق را آشکار می کند .


20- « المر تلک آیات الکتاب و الذی انزل الیک من ربک الحق ولکن اکثر الناس لا یومنون » (رعد ،1) ؛


این است آیات کتاب خدا و قرآنی که به حق و راستی بر تو از جانب پروردگار نازل گردیده و لیکن اکثر مردم به آن ایمان نمی آورند .


21- « و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شیء و هدی و رحمة و بشری للمسلمین » (نحل ،89) ؛


و ما بر تو قرآن عظیم را فرستادیم تا حقیقت همه چیز را روشن کند و برای مسلمانان هدایت و رحمت و بشارت باشد .


22- « ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم و یبشر المومنین الذین یعلمون الصالحات ان لهم اجرا کبیرا » (اسراء ،1) ؛


همانا این قرآن مردم را به استوارترین طریقه هدایت می کند و اهل ایمان را که نیکوکار باشند به اجر و ثواب عظیم بشارت می دهد .


23- « و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمومنین و لا تزید الظالمین الا خسارا » (اسراء ،82) ؛


و ما آنچه از قرآن فرستادیم شفای دل و رحمت الهی برای اهل ایمان است و (لیکن) کافران  را چیزی جز زیان نخواهد بود .


     24- « و قرانا فرقناه لتقراه علی الناس علی مکث و نزلناه تنریلا » (اسراء ،106) ؛


و قرآن که آن را به صورت آیات جدا فرو فرستادیم تا به تدریج و به آهستگی آن را برای مردم فرو خوانی .


25- « انا نحن نزلنا علیک القرآن تنزیلا » (دهر، 23) ؛


ای رسول محققا ما این قرآن عظیم الشان را برای تو فرستادیم .


26- « و اذا قرات القرآن جعلنا بینک و بین الذین لا یومنون بالاخرة حجابا مستورا » (اسراء ،45) ؛


و چون تو قرآن تلاوت می کنی ما میان تو و آنها که ایمان ندارد پرده ای می افکنیم که آنها از فهم آن دور بمانند .


27- « تنزیل من الرحمن الرحیم » (فصلت ،2) ؛


این قرآن تنزیل از جانب خدای بخشنده و مهربان است .


28- « کتاب فصلت آیاته قرآنا عربیا لقوم یعلمون » (فصلت ،3) ؛


قرآن کتابی است که آیات جامعش (حقایق و احکام الهی را) به زبان عربی فصیح برای دانشمندان مبین ساخته است .


29- « ان الذین کفروا بالذکر لما جاءهم و انه لکتاب عزیز » (فصلت ،41) ؛


همانا آنانکه به این قرآن که برای هدایت آنان آمد کافر شدند (چقدر نادانند) در صورتی که این کتاب به حقیقت همان صاحب عزت (و معجز بزرگ) است .


30- « لا یاتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه تنزیل من حکیم حمید » (فصلت ،42) ؛


و هرگز از پیش وپس (آینده و گذشته حوادث عالم) این کتاب حق باطل نشود (و تا قیامت حکومت و حکومتش باقی است) زیرا قرآن فرستادۀ خدای مقتدر حکیم و ستوده صفات است .


31- « لو انزلنا هذا القرآن علی جبل لرایته خاشعا متصدعا من خشیة الله » (حشر ،21) ؛


اگر این قرآن عظیم الشان را بر کوه نازل می کردیم مشاهده می کردی که کوه از ترس خدا خاشع و ذلیل و متلاشی می شد .


32- « و انه لذکر لک و لقومک و سوف تسئلون » (زخرف ،44) ؛


و بدان که بر قرآن برای تو و مومنان پندآموز و یادآور تمام خواسته های الهی است و در قیامت از شما نسبت به مسئولیتی که در برابر قرآن داشتید سوال می شود .


33- « ما فرطنا فی الکتاب من شی ء ثم الی ربهم یحشرون » (انعام ،38) ؛


ما هیچ چیز را در این کتاب فروگذار نکردیم سپس همگی به سوی پروردگارشان محشور می گردند .


34- « و ما کان هذا القرآن ان یفتری من دون الله ولکن تصدیق الذی بین یدیه و تفصیل الکتاب لا ریب فیه من رب العالمین » (یونس ،37) ؛


و این قرآن عظیم نه بدان پایه از فصاحت و جامعیت است که کسی جز به وحی خدا تواند یافت لیکن علاوه بر آنکه به معجزۀ بر حق بودن خود گواه است سایر کتابهای آسمانی دیگر را نیز تصدیق می کند و کتاب و احکام الهی را به تفصیل بیان می کند که بی هیچ شک نازل از جانب خدای عالم است.




35-إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَریمٌ × فی کِتابٍ مَکْنُونٍ × لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ. (واقعه: 79)



همانا آن قرآن کریمى است که در کتاب محفوظى جاى دارد و جز پاکان بدان دست نیابند.






صدق الله العلی العظیم


**********************************


عشق فقط خدا

  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰



ما کتاب کهنه ای هستیم ... سرتا پا غلط!

خواندنی ها را سراسر خوانده ایم ... امّا غلط!



سال ها تدریس می کردم ... خطا را با خطا

سال ها تصحیح می کردم، غلط را با غلط!



بی خبر بودم ... دریغا ... از اصول الدین عشق!

خط غلط، انشا غلط، دانش غلط، تقوی غلط!



دین اگر این است ! بی دینان زِ ما مؤمن ترند

این مسلمانی ست آخر؟ لا غلط ... الّا غلط !



روز اوّل درس مان دادند، یک دنیا فریب ...

روز آخر ... مشق ما این بود: یک عُـقـبا غلط!



گفتنی ها را یکایک هر چه باد و هر چه بود

شیخــنا فرمود ... امّا یا خطا شد ... یا غلط..!



گفتم از فرط غلط ها ... دفتر دل شد سیاه!

گفت می دانم ... غلط داریم آخر تا غلط !



روی هر سطری که خواندیم از کتاب سرنوشت

دیده ی من یک غلط می دید و او ... صدها غلط!



یا رب ... از تو مغفرت زیباست ،از ما اعتراف...

یا رب از تو مرحمت می زیبد و از ما غلط..



بزرگترین نعمت خدا به انسان قدرت حیات است ...

پاک آفریده شدیم ... پاک بمانیم ...

پاک از دنیا برویم ...


فاصله ی بین ما تا خدا

همان روحی است که در بدن دمیده شد !


برخی از ستارگان،

همین نقطه های کوچک نورانی در آسمان

میلیونها مرتبه از زمین بزرگتر هستند،

به راستی...

خالق آنها چقـــدر بزرگتــــــــر است؟!

شاید به این دلیل باشد که

حضرت علی (ع)میفرمایند:


هیچ عبادتى همانند تفکر در آفرینش نیست


بلال حبشی می گوید:

«شبی پیامبر گرامی اسلام (ص) تا سپیده دم به مناجات ایستاده بود

و می گریست یادم می آید که سحرگاه وقتی برای نماز صبح

به خدمت آن حضرت رفتم، چشمان اشک آلود ایشان را دیدم

و تعجب کردم سپس به ایشان عرض کردم: یا رسول الله

چرا گریه می کنی درحالی که مشمول عنایات خداوند هستی؟

حضرت در جواب من فرمود: «در شبی که گذشت، خداوند

آیات تکان دهنده ای را بر من نازل کرد ای بلال،

وای به حال کسی که این آیات را بخواند و در آنها

اندیشه نکند سپس با صدای دلنشین خود این آیات را قرائت فرمود:

«مسلما در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و شد شب و روز،

نشانه های (روشنی) برای صاحبان خرد و عقل است،

همانها که خدا را در حال ایستادن و نشستن و آنگاه که

بر پهلو خوابیده اند یاد می کنند و

در اسرار آفرینش آسمانها و زمین می اندیشند و می گویند

بار الها این را بیهوده نیافریده ای، تو پاک و منزهی،

ما را از عذاب آتش نگه دار.»



در میان دشت سرسبز و بزرگ

زندگی میکرد یک مور ضعیف


ناتوان و کوچک و دل خسته بود

دست و پای کوچکش ریز و نحیف


روزگاری رفت دنبال غذا

دانه ای زیر درخت افتاده بود


شاد و خندان گشت، آن مور سیاه

چون خدا بر او غذایی داده بود


با هزاران رنج بدبختی گرفت

با دو چنگش گوشه ی آن دانه را


رهسپار خانه شد در آن زمان

تا که آرد روزی ِ کاشانه را


شاد و خندان گفت او در بین راه

عاشقم من در دلم عشق خداست


خاک پایش سرمه بر چشم من است

هر دقیقه سجده ی شکرش بجاست


قلب من با عشق ایزد میزند

کاش میشد در ره او جان دهم


ذات ایزد پاک و از زشتی جداست

کاش جانم در ره ایمان دهم


لحظه ای از سجده و شکرش گذشت

تا که بادی در دل ِ صحرا وزید


دانه ی آن مور کوچک را گرفت

شد خدای مهربان شمر و یزید


ماجراها گفت از ظلم خدا

ناسزا و صد حدیث و نقل قول


ابن ملجم هم چنین ظالم نبود

مهربانتر بود، چنگیز مغول


اشک چشمم گشته همچون نهرخون

چون گرفتی آن غذا و دانه را


ازمن بی کس چرا کردی دریغ

دانه ای گندم و قوت لانه را


پس نمیخواهم خدای کینه توز

از هم اکنون من به دینت کافرم


در دلم مهری نمیبینم دگر

پس بدان بی دین و بی پیغمبرم


اشک و آهش آن زمان پایان گرفت

از میان آسمان آمد طنین


صوت زیبا و کلام دلنشین

آمد از بالا رسیدش بر زمین


مور من بس کن دگر غمگین نباش

بر خدایت گفته ای صد ناسزا


رحمت شایان به جانت کرده ام

این نباشد لطف ایزد را سزا


بلبلی زیبا میان آسمان

دانه ای را دید میغلتد به راه


آمد از با لا به سمت دانه ات

در پی اش مور ِ نگون بخت سیاه


آن زمان طوفان و بادآمد پدید

تا که گردد دانه از چنگت جدا


چون رها گشتی کنون از چنگ مرگ

ناسزا گویی بر این لطف خدا


گفت بلبل آن زمان در فکرخویش

دانه خوردن بهتر است از مور ریز


میروم من دانه را آرم به چنگ

تا غذایی در پی جنگ و گریز


رفت بلبل دانه را دنبال کرد

اینچنین شد ماجرا در انتها


لطف ایزد شامل حال تو شد

گشته ای از چنگ آن بلبل رها


حکمتی باشد به هر رنج و بلا

گر شنیدی این پیام و این صدا


ترک ایمان بعد هر رنجی نکن

یا نشو قاضی به اعمال خدا


******************************


با درج این مطلب  بد نیست در مورد مورچه و

قدرت خداوند در خلقت این موجود کوچک

اما شگفت انگیز مطالبی رو منتقل کنم که

مطمئنم قابل توجه خواهد بود


چند سال پیش عده ای از دانشمندان بی دین گردآمدند

تا اشتباهی را در قرآن کریم جستجو نموده و بیابند،

و نادرستی دین اسلام را اثبات نمایند.


آن ها به کند وکاو و مطالعه ی آیات قرآن کریم پرداختند.

تا اینکه به  سوره  نمل رسیدند که

در ان واژه ” یَحطِمَنَّکُم ” به کار برده شده بود.


سوره نمل آیه ۱۸ می فرماید:

 حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِ النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ

یَا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاکِنَکُمْ

لَا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ

تا چون به دره مورچه ها رسیدند،

مورچه ای گفت: ای مورچه ها به لانه هایتان وارد شوید‌،

مبادا سلیمان و لشگرش خردتان کنند و خود آگاه نباشند.

 

بی درنگ شاد و سرمست شدند که چیزی در

آن یافتند که به ضرر این دین است. گفتند:

واژه ی ” یَحطِمَنَّکُم ”

(شما را درهم شکنند)

از “تحطیم” شکستن، ویران کردن آمده است.

چگونه مورچه ویران شده و درهم می شکند،

حال آنکه از ماده ی قابل درهم شکستن و

خرد شدن ساخته نشده است!

بنابراین این واژه در این آیه درست بکار برده نشده است!

آن ها شروع به منتشر ساختن نتیجه ی کنکاش

خود نموده و آن را بزرگنمایی کردند.

اما حتی پاسخ ساده ای را هم از زبان مسلمانان نشنیدند. 

چند سال از اکتشاف آن ها گذشت...

اعجاز قران در بدن مورچه

 

دانشمندی استرالیایی تحقیقات طولانی و زیادی را روی این مخلوق ضعیف انجام داد.

تا جایی که چیزهایی را دریافت که کسی توقعش را نداشت.

او پی برد که ساختار بدن مورچه ها

دارای مقدار قابل توجهی از ماده ی شیشه است.

یعنی حدود ۷۵% از غشای خارجی بدن مورچه ها

را شیشه تشکیل می دهد.

بنابراین واژه ی مذکور در جای درست خود به کار برده شده بود.

به دنبال این اکتشاف، دانشمند استرالیایی مسلمان شدن خود را آشکار ساخت.

 

دیگر دانشمندان به تازگی کشف کردند که

بدن مورچه با اسکلت استخوانی سختی پوشیده شده

که بدن ضعیفش را از هرگونه آسیبی محافظت می کند.

ولی این پوشش استخوانی در حین قراردادن آن زیر

فشار به راحتی خردشده و مانند یک تکه شیشه می شکند.

حقیقت خرد شدن و له شدن مورچه را که در حال حاضر کشف شده،

قبل از ۱۴ قرن قرآن کریم آن را از زبان یک مورچه برای ما نقل کرد.

“سبحان الله العزیز الحکیم !” 


آیا او خبر ندارد از آنچه آفریده، حال آنکه او مهربان و بسیار آگاه است !


******************


مورچه کوچک قدرت و معجزه خداوند


مورچه ای صبحگاهان ، از لانه ی زیر زمینی ی خود بیرون می آید

و به دنبال آذوقه ای برای ذخیره سازی برای زمستان است .

به دانه ی گندمی برمی خورد و آن را به دهان گرفته و به هر

زحمتی که هست ، آن را تا لانه می بَرَد . لانه ی او

زیر زمین است و زیر زمین نمناک و مرطوب و

جای مناسبی است برای سبز شدن دانه ی گندم و

در نتیجه از بین رفتن آن . مورچه به گفته ی جانورشناسان

وقتی دانه را به لانه می بَرَد ، آن را از وسط نصف می کند و

با این کار از سبز شدن آن جلوگیری می نماید !
این بود یک قضیه ی ساده از

زندگی ی روزمرّه ی یک مورچه
اگر سرسری از کنار این قضیه بگذریم و

مشمول خطاب ( افلا تدبّرون ) می شویم .

چرا که تدبّر در کتاب تکوین همانند تدبر در

کتاب تدوین لازم و ضروری است و

تمام مخلوقات آیات و نشانه های الهی هستند
به نظر شما این مورچه ی ریز در این قضیه ی ساده چند علم دارد ؟

علم ؟!؟ بله ، مگر علم شاخ و دُم دارد ؟

من که کمی فکر کردم 6 علم و دانش برای این مورچه کشف کردم .

قطعا شما هم با تدبر می توانید بر این موارد بیفزایید :
1 – علم هواشناسی : چون می داند که هوا همیشه خوب و

خرم و زمین همواره سرسبز نیست بلکه

زمستانی خواهد آمد که باید برای آن اندیشه نمود
2 – علم غذا شناسی ( یک ) : چون وقتی به دانه ی گندم می رسد ،

تشخیص می دهد که این شیء خاصیت غذایی دارد .

اذا اگر شما قطعه ی چوب یا پلاستیکی را دقیقا و

با مهارت به اندازه و شکل دانه ی گندم بتراشید و

به آن رنگ دانه ی کندم بزنید ،

مورچه هرگز به آن اعتنایی نخواهد نمود !
3 – علم غذاشناسی ( دو ) : مورچه می داند که

دانه ی گندم قابلیت نگهداری ی چند ماهه در

زیر زمین را دارد و تا آن وقت فاسد نمی شود

لذا غذاهایی مثل گوشت که چند روزه فاسد می شوند

برای ذخیره سازی انتخاب نمی کند
4 – علم گیاه شناسی ( یک : آسیب شناسی ) : مورچه می داند که

این گندم آسیب پذیر است و اگر همینگونه زیر خاک رَوَد ، سبز می شود
5 – علم گیاه شناسی ( دو : درمان شناسی ) :

مورچه ی می داند که علاج درد این گندم و راه رفع آسیب آن

این است که آن را از وسط نصف کند .

توجه دارید که این علم غیر از علم قبلی است .

زیرا آسیب شناسی با درمان دو مرحله ی جداگانه است .

در اولی درد تشخیص داده می شود و در دومی راه درمان .

چه بسا امراضی که دانشمندان آن را تشخیص داده اند و

به ماهیت آن پی بُرده اند ( مثل سرطان ) ولی هنوز

راه درمان آن را کشف نکرده اند
6 – علم انبار داری و ذخیره سازی :

که از علوم مهم امروزه ی بشری است .

مورچه می داند که دانه های گندم قطعه شده را

در چه مکان و دما و شرائطی انبار کند تا

تا زمستان سالم بمانند و قابلیت مصرف خود را حفظ کنند
تازه این شش علم ، علومی است که بشر تا به حال کشف کرده است .

قرآن که مدعی است مورچه حتی سخن می گوید و در سوره نمل فرموده :

مورچه با حضرت سلیمان (ع) گفتگو کرد و حتی به او انتقاد نمود !
حالا یک سؤال ساده از تمام مُلحدان و بی خدایان دارم :
چه کسی این 6 علم را به مورچه آموخته است ؟

آیا مورچه درس خوانده یا کتاب مطالعه کرده یا

در رشته غذاشناسی و گیاه شناسی دانشگاه تحصیل نموده است ؟!
مگر هر علمی به معلم نیاز ندارد ؟

تازه معلم مورچه خیلی مهارت داشته .

چون همین الآن اگر همه ی جانورشناسان دنیا جمع شوند ،

نمی توانند به یک مورچه یک مهارت دلخواهشان را بیاموزند !
ممکن است جواب دهند :

مورچه طبق غریزه ی حیوانی خود این کارها را انجام می دهد
آری ، ما هم می دانیم . ولی چه کسی این غریزه ی را

درسیستم بدن و مغز مورچه طراحی نموده است ؟

آیا کافی است که یک کلمه ی ( غریزه )

را بپرانیم و از کنار این همه عجائب به راحتی رد شویم ؟!؟
تازه مگر مورچه در مقابل سایر جانوران و

کرات آسمانی و کهکشان ها اصلا به حساب می آید ؟!؟


*************************************

عشق فقط خدا


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰



اهمیت و جایـگاه قـرآن


هر چه می توانید قرآن بخوانید زیرا شفای شما در قرآن است





 
 
قرآن به دلایل متعددی دچار دگرگونی و تحریف نشده است.

برخی از دلایل عدم تحریف قرآن:

1) آیات

الف) تصریح خداوند بر حفظ قرآن


«انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون»[1]

ما خود، ذکر (قرآن) را به‌تدریج نازل کردیم و خود برای آن نگهبانیم.

ب) آیه عدم اتیان باطل:

«إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا بِالذِّکْرِ لَمَّا جاءَهُمْ وَ إِنَّهُ لَکِتابٌ عَزیزٌ *
 
لا یأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِن بَینْ‏ِ یدَیهِ وَ لَا مِنْ خَلْفِهِ  تَنزِیلٌ مِّنْ حَکِیمٍ حَمِید»[2]

همانا کسانی به ذکر (قرآن‌) (هنگامی که به‌سوی آنها آمد) کفر ورزیدند

و حال آن‌که (آن ذکر) کتابی شکست‏ ناپذیر است * که از هیچ راهی،

باطل به آن راه ندارد؛ که به‌تدریج از جانب خداوند دانای ستوده شده نازل شده است.


ج) آیه شریفه


«إنّ علینا جمعه و قرآنه»[3]

همانا گردآوردن و خواندن آن بر عهده ماست

2) احادیث:

الف ) حدیث ثقلین؛

«انّی تارک فیکم الثّقلین کتاب اللّه و عترتی اهل بیتی و

 انّهما لن یفترقا حتی یردا علی‌الحوض»[4]

من در میان شما دو یادگار گران‌بها باقی می‌گذارم،

 کتاب الهی و عترتم که اهل بیت من است و آن‌دو از همدیگر جدایی‌ناپذیرند

 تا در آخرت در کنار حوض کوثر به نزد من بازآیند.

کتاب خدا باید سالم و مصون از تحریف باقی بماند تا

در کوثر بر پیامبر(ص) وارد شود. اگر تحریف شود

دیگر کتاب‌الله نیست موضوعیت این حدیث فقط با

مصون ماندن قرآن از تحریف صادق است.

ب) احادیث عرضه احادیث بر قرآن؛ احادیث صحیحه‌ای هستند که

قائل به عرضه احادیث متعارض بر قرآن کریم و اخذ موافق قرآن و

طرد مخالف قرآن هستند و معلوم است زمانی می توان صدور

 چنین دستوری ازسوی ائمه معصومین درست باشد که قرآن خودش، مصون از تحریف باشد.

ج) احادیث وارده از ائمه(علیهم‌السلام)؛

 در باب اینکه آنچه در دست مردم است، همان قرآن نازل شده از سوی خداوند است.

3) اجماع فریقین؛

بزرگـان شیعه از شیخ صدوق تا فقهای

معاصر قائل به عدم تحریف قرآن بوده‌اند.


4) معجزه بودن قرآن؛

 با تحریف الفاظ، معانی آیات قرآن مختل می‌گردد و


حال آنکه معجزه بودن قرآن (که مورد تحدی قرآن است)

منوط به صحت آیات و صحت استناد آنها به خداست.


 اگر قرآن کریم دستخوش تحریف واقع شود تحدی موضوعا منتفی می‌شود.

5) سوره کامل در نماز؛

در رکعات اول و دوم هر نماز،


باید سوره کامل خواند که حاکی اعتقاد به این است، که چیزی از قرآن نیفتاده است.

6) تواتر در نقل آیات قرآن؛

 تمام آیات قرآن، به‌طور


 متواتر نقل شده و حال آنکه ادعاهای قائلین به تحریف، واحد است که قابل پذیرش نیست.


7) اهتمام خارق‌العاده پیامبر(ص) و صحابه در حفظ و جمع قرآن.


8) جمع آوری قرآن در زمان پـیامبر(ص) (هرچند که مدون بین‌الدفتین نبود).


9)اگر قرآن کریم، دست‌خوش تحریف شده چرا ائمه(ع) نه تذکر داده‌اند و نه به مقابله با آن پرداخته‌اند.
 
قرآن و انسان

اکنون که به صدق متن قرآن و استواری معنای آن پی بردیم باید در

 پی استفاده از این منبع وحیانی باشیم و خود را در

 معرض این نسیم جان افزا و سعادت بخش قرار دهیم:



1)       ضرورت سکوت و گوش سپردن به قرآن:

«وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ» (اعراف204)

و چون قرآن خوانده شود بدان گوش فرادهید و خاموش باشید، باشد که مشمول رحمت شوید.


 2)       پناه بردن از شیطان به خدا:

«فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ» (نحل98)

پس هنگامی که قرآن می‏خوانی از شیطان رانده شده به خدا پناه بر.
 
3)       تبعیت از قرآن و پروای از خدا:

«و هذا کتاب انزلناه مبارک فاتبعوه و اتقوا لعلکم ترحمون» (انعام6)

و این کتابی است پربرکت که ما آن را فرو فرستادیم،

پس از آن پیروی کنید و پروا پیشه سازید، شاید مشمول رحمت گردید

4)تدبر در قرآن

«أَ فَلا یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلی‏ قُلُوبٍ أَقْفالُها» (محمد24)


پس آیا در این قرآن تدبر و اندیشه نمی‏کنند یا بر دل‏هایی قفل‏های

 (عناد و قساوت و شقاوت) آن نهاده شده است؟!
 
5)       عبرت‌آموزی:

«لَقَدْ کانَ فی‏ قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِی الْأَلْبابِ ما کانَ حَدیثاً یفْتَری‏ وَ

 لکِنْ تَصْدیقَ الَّذی بَینَ یدَیهِ وَ تَفْصیلَ کُلِّ شَی‏ءٍ وَ هُدی وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ یؤْمِنُونَ»(یوسف111)

به راستی در سرگذشت آنان، برای خردمندان عبرتی است.


سخنی نیست که به دروغ ساخته شده باشد، بلکه تصدیق آنچه [از کتابهایی‏] است که

 پیش از آن بوده و روشنگر هر چیز است و

برای مردمی که ایمان می‏آورند رهنمود و رحمتی است.
 
6)       شفای مؤمنین و خسران ظالمین؛‏

«وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَسارا»(اسراء82)

و ما از قرآن آنچه را که برای مؤمنان مایه درمان و

 رحمت است نازل می‏کنیم و حال آنکه ستمگران را جز زیان نمی‏افزاید.
 
 
منبع پژوهشکده باقرالعلوم

[1]. حجر / 9.
[2]. فصلت41ـ42.
[3]. قیامت / 17.
[4] صدوق، محمد بن على/ کمال‏الدین و تمام النعمه/ دار الکتب الاسلامیه قم‏/  1395هـ.ق ج : 2 ص :

**************************

لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلی‏ جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً

 مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ


اگر ما این قرآن ( عظیم الشأن ) را ( به جای دلهای خلق ) بر کوه نازل می کردیم

مشاهده می کردی که کوه از ترس و عظمت خدا خاشع و ذلیل و متلاشی می گشت.

و این امثال را برای مردم بیان می کنیم باشد که اهل ( عقل و ) فکرت شوند.

هدایت و قرآن


پیامبر اکرم صلی الله علیه و آلهفرمود: من دو چیز در میان شما باقى گذاشتم،

تا وقتى که به آن دو چنگ زنید هرگز گمراه نخواهید شد: یکى قرآن، دیگرى خاندانم.

بـرتـرى قـرآن  

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

بـرترى قـرآن بر سـایر سخـنها هـمانند برترى خدا بر مخـلوقات اوسـت.

احتـرام قـرآن

رسـول اکرم صلی الله علیه و آلهفرمود:

قـرآن جز خـدا بهترین و برترین چیـزهاست،

کسى که احـترام قـرآن را نـگهدارد به خدا احـترام کرده است،

و کسـى که حـرمت قـرآن را نـگه ندارد نسبت به خدا بى حرمتى کرده اسـت،

احـترام به قـرآن در پیشـگاه الهى هـمانند احتـرام پـدر بر فـرزند اسـت.

رمـز جاودانگى قــرآن

امام هشتم علیه السلام از امام کاظم علیه السلام نقل مى کند که فرمود:

مردى از امـام صادق علیه السلام پـرسید

چگونه است که قـرآن هـر چه خـوانده و منتشـر مى شـود

جز بر تازگى و طـراوتش افـزوده نمى شـود؟ امام صـادق علیه السلام فرمود:

زیرا خـداوند آنرا براى زمان و مردم خـاصى قرار نـداده اسـت،

بنـابراین در هر عصـرى نو، پیـش هر ملتى تا روز قیـامت تازه و شـاداب اسـت.

رهـبرى قـرآن

پیامبر گرامى اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:

بر شما باد قرآن، پس آنرا رهبر و پیشواى خود قرار دهید،

زیرا آن، سخن پروردگار جهانیان است. از طرف اوست و

بسوى او برمى گردد، بنابراین به متشابهات آنها هم ایمان آورید

و از ضرب المثلهاى آن پند گیرید.

محتواى قـرآن

امام على علیه السلام فرمود: تـاریخ گـذشتگان و


آیـندگان و بـرنامه زنـدگى شـما در قـرآن اسـت.

شـفاى قـرآن

پیامبر بزرگوار صلی الله علیه و آله فرمود: بر شما باد به قرآن، چون قرآن،

شفاى سودمند، و داروى پربرکت است و

نگهبان کسى است که به آن چنگ مى زند،

و نجاتبخش کسى است که از آن پیروى کند.

نـور قـرآن 

امام حسن مجتبى علیه السلام فرمود: در این قـرآن چراغـهاى روشـن (هـدایت) و داروى شـفابخش دلهـاست.

مـیزان بـودن قــرآن

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: اى مردم آنچه از من


براى شما نقل مى شود چنانچه هماهنگ با قرآن بود بدانید گفتار


من است و اگر مخالف با محتواى قرآن بود گفته من نیست.

 

حاملان قرآن و مسئولیت آنان

شرافت قرآنیان

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آلهفرمود: قرآنیان و شب زنده داران، بزرگواران امّت من هستند.

حامـل قـرآن

پیامبر خدا صلی الله علیه و آلهفرمود: حامل و حافظ قرآن پرچمدار اسلام است،


کسى که او را احترام کند خدا را گرامى داشته است، کسى که به او اهانت کند


مورد لعن و نفرین خدا خواهد بود.

مقـام قـرآن دانـان

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: قرآنیان بالاترین مقام انسانى بعد از


پیامبران و فرستادگان الهى را دارند، پس حقوق آنان را کم ندانید،


زیرا در پیشگاه الهى داراى منزلتى هستند.

حاملان و آموزگاران قرآن

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:


حاملان قرآن همان آموزگاران سخن خدا و دربرکنندگان نور خدایند،


کسى که آنان را دوست بدارد، خدا را دوست داشته و کسى که


نسبت به آنان دشمنى کند با خدا دشمنى کرده است.

مسئولیت قـرآن خـوان

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: اى جامعه قرآن خوانان!

در مورد آنچه از قرآن خداوند بر دوش شما نهاده تقواى الهى را پیشه کنید،

زیرا من و شما مسئولیم، من مسئول ابلاغ رسالتم و

از شما در باره آنچه از کتاب خدا و سنّت من دارید سؤال خواهد شد.

قـرآن و وظائف ما

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

قرآن و شگفتیهاى قرآن و مفاهیم آن را بیاموزید.

مفاهیم قرآن همان واجبات و حدود آن است،

زیرا قرآن برپنج وجه نازل شده است:

حلال و حرام و محکم و متشابه و ضرب المثلها،

به حلال قرآن عمل کنید، و حرام را رها کنید، به محکمات عمل کنید و

متشابه آن را واگذارید و از ضرب المثلها پند گیرید.

قرآن براى عمل

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: کسى که قرآن را بیاموزد و

به آن عمل نکند و دنیا دوستى و زینت آن را بر قرآن ترجیح دهد

سزاوار خشم خداوند است،

و در ردیف یهود و نصارى قرار خواهد داشت که کتاب خدا را پشت سر انداختند.

قاریان و امیران

امام صادق علیه السلام به نقل از پدرانش فرمود:

دو گروهند که اگر اصلاح بشوند امّت من اصلاح خواهند شد و

چنانچه فاسد شوند امت را فاسد خواهند کرد: حاکمان و قاریان قرآن.

قرائت بـدون عـمل

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:

کسى که قرآن بخواند و به آن عمل نکند خداوند او را روز قیامت کور محشور خواهد کرد.

قـرائت قـرآن و گناه

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: کسى که قرآن بخواند و

بعد حرام بخورد و بنوشد یا محبّت و زینت دنیا را بر آن برترى دهد

مستوجب خشم الهى مى شود مگر اینکه توبه کند،

و اگر بدون توبه بمیرد، روز قیامت قرآن با او به محاجّه برمى خیزد و

تا او را محکوم نکند دست برنمى دارد.

آمـوزش قــرآن


پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود:


بهترین شما کسى است که قرآن آموزد و آن را آموزش دهد.

ارزش آموزش قــرآن

امام صادق علیه السلام فرمود: اگر کسى از قرآن یک حرف بیاموزد،

خداوند براى او ده حسنه مى نویسد، و ده گناه از او مى بخشد،

و ده درجه او را بالا مى برد، فرمود: نمى گویم، در مقابل هر آیه،

بلکه در مقابل هر حرفى مانند «باء» یا «تا» یا همانند آنها.

ثمرات یادگیرى قــرآن

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: اگر خواستار زندگى سـعادتمندان،

و مـرگ شهیدان و نجات روز محـشر، و سـایه در

روز قـیامت و هـدایت در روز گـمراهى هستید پس قـرآن بیاموزید،

زیرا آن گفـته خـداى مهربان و ایمنى از شیـطان و موجب برترى و وزنه خوبـیهاى شـما است.

فهم قرآن همراه آمـوزش

حضرت على علیه السلام فرمود: قـرآن را بیـاموزید که

نیـکوترین گفـتار است، و در آن دانـا و آگاه شـوید که بـهار دلهـاست و

از نور آن شـفا بخواهید، که شـفا بخـش دلهـاست، آن را خـوب بخوانید چون مفیدترین قصّـه هاسـت.

                                            مومن و آموزش قرآن

امام صادق علیه السلام فرمود: شایسته است که انسانِ مؤمن نمیرد تا

 

قرآن را بیاموزد یا در حال آموزش آن باشد.

قـرائت قـرآن

روخوانى قـرآن

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: برترین عبادت امّت من روخوانى قرآن است.

فضیلت قـرائت قــرآن

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:

اى سلمان! بر تو باد خواندن قرآن، زیرا

قرآن خواندن کفّاره گناهان و سپرى در مقابل آتش و بازدارنده از عذاب است.

روزى پنجاه آیه

امـام صـادق علیه السلام فرمود:

قـرآن، عـهدنامه خدا به بنـدگان اوست،

پس شایسته است مســلمان در عـهدنـامـه اش بـنگرد،

و روزى پنـجـاه آیـه از آن بخـواند.

انس با قـرآن در جـوانى

امـام صـادق علیه السلام فرمود: مؤمـنى که در جـوانى قـرآن بخـوانـد،

قـرآن با گـوشت و خـون او مـخــلوط مـى شــود،

و خــدا او را بــا ســفیـران بـزرگـوار و نیـکوکار قـرار مـى دهـد و

روز قیـامت قـرآن مـدافـع اوسـت.

رمضان بهار قـرآن

امام باقر علیه السلام فرمود: هـر چیـزى بـهارى دارد و بـهار قـرآن مـاه مـبارک رمـضـان اسـت.

قــرآن در ماه رمضان

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: کسى که در

ماه مبارک رمضان یک آیه قرآن بخواند پاداش او همانند کسى است که

قرآن را در ماههاى دیگر ختم کرده است.

خانه و قرآن

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: خانه اى که در

آن قرآن خوانده شود فرشتگان وارد آن مى شوند،

و شیطانها از آن دور مى شوند،

و اهل آن در آسایش قرار مى گیرند و به خیر و

برکت آن خانه افزوده مى شود و از بدیها و

آفات آن خانه کاسته مى شود. و خانه اى که در آن قرآن نخوانند،

محلّ حضور شیاطین و دورى فرشتگان مى شود و

بر اهلش تنگ مى شود و شرّش بسیار و خیرش اندک خواهد شد.

نورانیت خانه و قــرآن

امام صادق علیه السلام فرمود:

خانه اى را که مسلمانى در آن است و قرآن تلاوت مى کند

اهل آسمان آنرا مى بینند همانگونه که مردم دنیا ستاره نورانى را در آسمان مى بینند


گـوش دادن به قـرآن

امام صادق علیه السلام فرمود: کسى که حرفى از

کتاب خدا را بشنود بدون آن که بخواند خداوند حسنه اى براى او مى نویسد،

و گناهى را از او مى بخشد، و یک درجه او را بالا مى برد.

آداب قرائت قـرآن

امام صادق علیه السلام فرمود:

هنگامى که به آیه اى که یاد بهشت است رسیدى از خدا بهشت بطلب،

و وقتى به آیه اى که یادآور آتش است رسیدى از آن به خدا پناه ببر.

آهـنگ قـرائت قـرآن 

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: قـرآن را با صـدا و آهنگ عـربى بخوانید.

مقـام حافـظ قـرآن 

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:

تعداد درجات بهشت به تعداد آیه هاى قرآن است،

هنگامى که اهل قرآن وارد بهشت شود به او گفته مى شود

قرآن بخوان و بالا برو، براى هر آیه اى درجه اى است،

بنابراین بالاترین درجه از آنِ حافظان قرآن است.

روخوانى یـا از حفـظ؟

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:

کسى که از رو قرآن بخواند، خدا براى او دوهزار حسنه مى نـویسد،

و کسـى که آنـرا از حـفظ بخـواند هـزار حسنه نوشـته مى شـود.

پاداش ختـم قـرآن

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:

وقتـى کسى قرآن را ختم کند، در آن هنگام هزار فرشته بر او درود مى فـرستـند.

قرائت غلط

  رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
 
قـارى چنـانچه قـرآن را غلط یا اشتباه یا با لحن غیر عربى بخواند
 فـرشته آنرا هـمانطور که نازل شده (صحیح و کامل) مى نویـسد.



به عقیده ما مسلمین, قرآن سخن و وحی خداوند یکتاست.

سخنی است که شنیدنش لرزه بر اندام می آورد.

درون آدمی را نرم کرده و ذهن را متوجه ذکر خدا می کند.

سخن خداوندی است که صاحب ملکوت آسمانها و زمین است و

آگاه و دانا به ریز و درشت خلقت است. این است که

ماقرآن را روشنگر و راهنما می دانیم و عقیده داریم که معجزه پیامبر است.

از طرفی هر انسان غیر مسلمانی که بدون تعصب و غرض قرآن را بخواند

بر نظم و آهنگ دلنواز آن اذعان دارد.

این خود شاهدی بر اعجاز کلامی قرآن است

چرا که قرآن وحی بر پیامبری بی سواد بوده است.

ولی چنان آهنگ کلامی قرآن زیبا بوده و چنان  معانی آن بر دل

می نشسته که اعراب زمان پیابر را مسلمان کرده. اعرابی که

خود سخنور بوده اند و شعرای بسیاری داشته اند در

برابر نظم و آهنگ کلام خدا سر فرود آورده اند.

از طرفی کفاری که تعصب چشمانشان را کور و

گوشهایشان را سنگین کرده بود قرآن را نمی پذیرفتند.

گاهی به پیامبر تهمت شاعری می زدند و گاهی قرآن را افسانه های پیشین می خواندند.

برای اثبات بطلان ادعای کفار زمان پیامبر و همچنین کسانی که

با تعصب و دیده کور به قرآن می نگرند ،

خداوند آنها را به آوردن سوره ای مثل سوره های قرآن فرا می خواند.

بهاین موضوع در پنج جای قرآن اشاره شده است:

۱– سوره ۲ آیات ۲۳ و ۲۴
و اگر در آنچه بر بنده خود نازل کرده‏ایم شک دارید

پس اگر راست مى‏گویید سوره‏اى مانند آن بیاورید و گواهان خود را غیر خدا فرا خوانید.

پس اگر نکردید و هرگز نمى‏توانید کرد از آن آتشى که

سوختش مردمان و سنگها هستند و براى کافران آماده شده بپرهیزید.

۲– سوره ۱۷ آیه ۸۸

بگو اگر انس و جن گرد آیند تا نظیر این قرآن را

بیاورند مانند آن را نخواهند آورد هر

چند برخى از آنها پشتیبان برخى [دیگر] باشند.


۳– سوره ۱۱ آیات ۱۳ و ۱۴


یا مى‏گویند این [قرآن] را به دروغ ساخته است بگو اگر راست مى‏گویید


ده سوره برساخته‏شده مانند آن بیاورید و غیر از خدا هر که

را مى‏توانید فرا خوانید. و اگر آنها دعوت شما را نپذیرفتند بدانید

با علم الهی نازل شده و هیچ معبودی جز او نیست آیا با اینحال تسلیم می‏شوید؟


۴– سوره ۱۰ آیات ۳۸ و ۳۹


یا مى‏گویند آن را به دروغ ساخته است بگو اگر راست مى‏گویید

سوره‏اى مانند آن بیاورید و هر که را جز خدا مى‏توانید فرا

خوانید.بلکه چیزى را دروغ شمردند که به علم آن احاطه نداشتند و

هنوز تاویل آن برایشان نیامده است کسانى [هم] که پیش از

آنان بودند همین گونه [پیامبرانشان را] تکذیب کردند.


۵– سوره ۵۲ آیات ۳۳ و ۳۴


مىیگویند آن را بربافته [نه] بلکه باور ندارند.

پس اگر راست مى‏گویند سخنى مثل آن بیاورند.

بر طبق این آیات خداوند ناباوران را به آوردن سوره ای شبیه قرآن فرا می خواند.

کفار زمان پیامبر با همه سخن وریشان و

تسلطشان به زبان عربی نتوانستند این کار را بکنند.

آنها که تهمت شاعری به پیامبر می زدند فرصت طلایی به

دست آورده بودند تا در زمانی که اسلام نو پا بود و

تعداد مسلمین بسیار اندک ، این دین جدید را فقط با آوردن یک

سوره به زانو بیاورند ولی نتوانستند. اکنون که قرنها از این فرا

خوانی قرآن می گذرد، عده ای از مخالفان قرآن که نه تنها

نظم و زیبایی ظاهری قرآن را درک تکرده اند بلکه مفهوم و

معنی قرآن را نیز متوجه نمی شوند، ادعا می کنند که تقلید از

قرآن و نوشتن سوره ای مثل  سوره های قرآن کاری ساده است.

بعضیها پا را فراتر گذاشته و اشعار حافظ و فردوسی و شاعران

دیگر را برتر از قرآن می دانند. این عده خود درک نمی کنند که

سخنور و شاعر برجسته ای چون حافظ خود به اعجاز قرآن اذعان داشته چرا

که شعر میسروده و تفاوت شعر خود با قرآن را درک می کرده. قرآن برای

این موضوع مثال عصای موسی را می آورد. وقتی که موسی عصای خود را

به اذن خداوند تبدیل به مار کرد ، فرعون که احاطه علمی نداشت و

تعصب چشمانش را کور کرده بود معجزه موسی را نمی پذیرفت در

حالیکه جادوگران او که فرعون برای مبارزه با موسی فرا خوانده بود ،

ضعف و محدودیت خود را درک می کردند  و با دیدن معجزه موسی ایمان آوردند.

چرا که آنها بر خلاف فرعون می دیدند که کار موسی از

عهده یک انسان خارج است و تنها یک قدرت مافوق طبیعی و برتر از عهده آن بر می آید.

در اینجا برای نشان دادن پوچی ادعای این افراد تصمیم گرفتم که از دید

یک غیر مسلمان ولی بدون تعصب به این موضوع نگاه کنم. ببینم بدون

در نظر گرفتن اعتقاداتم به عنوان یک مسلمان آیا می توانم سوره ای مانند

سوره های قرآن بنویسم یا نه. اگر در انتها اذعان کردم که اینکار نه تنها

از عهده من بلکه از عهده هیچ انسانی بر نمی آید

خط بطلانی می کشم بر ادعای مخالفین متعصب قرآن.
برای اینکار به کوتاهترین سوره قرآن توجه کردم.

سوره کوثر کوتاهترین سوره قرآن است که تنها ده کلمه دارد:

إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ : ما تو را [چشمه] کوثر و فراوانی تعمت دادیم
فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ :  پس براى پروردگارت نماز گزار و قربانى کن
إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ : دشمنت‏ خودبى‏تبار و دست کوتاه از آینده خواهد بود

با خواندن این سوره متوجه می شویم که این سوره به صورت نظم است.

پس اگر قرار باشد سوره ای مانند این بیاوریم باید به صورت نظم باشد.

از طرفی کلمات نظم به دقت انتخاب شده اند.

کوثر و انهر و ابتر هر سه چهار حرف دارند که نوشتن نظمی مثل آن را مشکل می کنند.

در قدم بعد به دنبال این سه لغت در قرآن گشتم. متوجه شدم که

این سه لغت تنها و تنها یکبار و آنهم در این سوره آمده اند. این

یعنی اگر قرآن ساخته سخنان پیامبر می بود او باید با لغاتی که

نه قبل و نه بعد از آن استفاده می کند شعر بگوید. این نوشتن

سوره ای مثل این را بسیار مشکل می کند. ما شاید بتوانیم از

سخن دیگران تقلید کنیم ولی اگر لازم بود که با لغاتی که هرگز

استفاده نکرده ایم نظم بگوییم کار بسیار مشکلی می داشتیم.

تا اینجا من فقط به نظم ظاهری قرآن نگاه کرده ام  و

فعلا بسیار تحت تاثیر قرار گرفته ام.

در مرحله بعد به معنی و مفهوم سوره نگاه کردم. این تیر خلاصی بود

برای من که ایمان بیاورم نه  تنها من بلکه هیچ انسان

دیگری نمی تواند شبیه این سوره بیاورد. آیات پیشگویی هستند در

مورد مخالفان پیامبر که در زمان پیامبر به حقیقت پیوست.

پیامبر به اوج اقتدار رسید و خداوند نعمتش را بر او کامل کرد و

دشمنانش همه کوتاه دست ماندند. هیچ انسانی هرگز نخواهد

توانست آینده را پیشگویی کند. اگر اعراب زمان پیامبر در برابرنظم و

آهنگ سوره کو ثر سر تسلیم فرد آوردند اکنون ما باید سر تعظیم بر

مفهوم آن نیز فرود بیاوریم. این یعنی ما با درک اندکی که از قرآن داریم

اگر بدون تعصب به کوچکترین سوره قرآن بنگریم اذعان می کنیم که

این سوره سخن قدرتی است که دانای نهان و غیب است. خداند در قرآن می فرماید:

و کلیدهاى غیب تنها نزد اوست جز او [کسى] آن را نمى‏داند و آنچه

در خشکى و دریاست مى‏داند و هیچ برگى فرو نمى‏افتد مگر [اینکه] آن را مى‏داند و

هیچ دانه‏اى در تاریکیهاى زمین و هیچ تر و

خشکى نیست مگر اینکه در کتابى روشن [ثبت] است.

سوره های دیگر هر کدام داستانی دگر دارند و عظمتی دگر.

ما با دانش اندکمان تنها در حد و اندازه فهممان می توایم از

قرآن استفاده کنیم و با توصل به خدا قرآن را راهنمای مسیرمان قرار دهیم.


یادداشت مدیر وبلاگ


بی شک در این مورد مطالب زیاد دیگری است که

به مرور گرد آوری خواهیم کرد و صد البته

تفسیرقرآن بسیار پیچیده است و بی شک بشر

تا الان نتوانسته است همه زوایای پیچیده و

مخفی و معانی و ذات والای این کتاب بزرگ اسمانی را

داشته باشد کتابی که با بودن در انواع حکومتها و

طغیان بشر و تحریفها و سوزانده شدن ها و

تلاش های بسیار برای استفاده از آن به نفع حکومت

دوران ها چون صاحبش گفته اجازه تحریف و

تغییر در آن نمیدهیم همیشه مصون از دستکاری و

تعرض مانده است که مثال دومی ندارد خدا در قرآن میفرماید

آیا در قرآن نمی اندیشید اگر از جانب غیر خدا بود قطعاً در آن اختلاف بسیاری می یافتی


بعنوان مثال قران حرکت کرات را آن زمان ادعا کرده و بشر

الان به این نتیجه میرسید که کرات ثابت هستند یا مثل های دیگر

حتی یک مورد هم نمیتوان یافت که کسی در

مقام مناظره با مطالب قران به پیروزی برسد و اختلافی در آن پیدا کند



بعنوان مثال هر چه علم بشری رو به جلو میرود ابعاد منطق و معجرات و

درستی و پیش بینی های قرآن وسیع تر ثابت میشودخداوند

درقرآن کریم 1400سال پیش موضوعاتی رافرموده است که

صحت علمی آنها امروزه اثبات میشود و اگر از غیر خدا بود

حداقل یک مورد باید پیدا میشد که علم امروزی یک ادعای

علمی قران را نفی میکرد ولی اینگونه که نیست هر روز

با اثبات منطق و علوم و معجزات قرآنی روز بروز به

اعتبار این کتاب اسمانی افزوده میشود هر شخصی که

روحیه عناد و تعصب شیطانی نداشته باشد با چند بار

خواندن قرآن براحتی متوجه میشود که این مطالب نمیتواند

نوشته دست بشر باشد اصلا کتابی مشابه با این نوع

نویسندگی وجود ندارد از باب ایات مشابه و محکم

ونوع تقسیم بندی و شروع و خاتمه مطالب..

بعنوان یک حقیرتوصیه دارم حداقل دو بار آنهم معنی فارسی قرآن ر

ا از اول تا آخر بخوانید بعد اگر کمتر از یک گنج یافتید کنارش بگذارید

اگر ما صبح متوجه بشیم یه کاغذی یا مجله ای رو تو

حیاطمون انداختن بدون اینکه بخونیمش نمیندازیمش سطل زباله

یا بعد از چند ساعت گوشی رو که چک میکنید اگر پیامکی داشتید

حتی تبلیغاتی معمولا یکبار آن را یمخوانید بعد حذفش میکنید

اما کتابی به این عظمت و معجزه که شاید بنده در این مطلب

حتی یک درصد از ابعاد و عظمتش را نتوانستم گردآوری کنم را

سالهاست که در خانه هایمان خاک میخورد و

نهایتا در مراسمات از آن بعنوان یک ابزار

استفاده میشود در مطالب بعدی از قرآن باز هم خواهیم گفت و

اگر شما دوستان هم مطلبی در خور وصف قران داشتید

میتوانید به وبلاگ بفرستید تا در راه شناسایی

این گنج عظیم به دوستان و همراهان سهمی داشته باشید


مرتضی زمانی


مدیر وبلاگ 


  • مرتضی زمانی