✨❤️ کزدست جانان میبرم
✨💚 طاقت نمیدارم ولی
✨❤️ افتان وخیزان میبرم
✨💚 درمان درد عاشقان
✨❤️ صبرست ومن دیوانهام
✨💚 نه درد ساکن میشود
✨❤️ نه ره به درمان میبرم
#سعدی
نهج البلاغه حکمت 252
(اخلاقى، اجتماعى، اعتقادى)
فلسفه احکام اسلامی
و درود خدا بر او، فرمود:
🍃🌹خدا«ایمان»را براى پاکسازى دل از شرک
🍃🌹و «نماز» را براى پاک بودن از کبرو خودپسندى،
🍃🌹و «زکات» را عامل فزونى روزى
🍃🌹و «روزه» را براى آزمودن اخلاص بندگان
🍃🌹و«حج» را براى نزدیکى و همبستگى مسلمانان
🍃🌹و «جهاد» را براى عزّت اسلام
🍃🌹و «امر به معروف» را براى اصلاح توده هاى ناآگاه
🍃🌹و «نهى از منکر» را براى بازداشتن بى خردان از زشتى ها
🍃🌹«صله رحم» را براى فراوانى خویشاوندان
🍃🌹و «قصاص» را براى پاسدارى از خون ها،
🍃🌹و اجراى «حدود» را براى بزرگداشت محرّمات الهى
🍃🌹و ترک «مى گسارى» را براى سلامت عقل،
🍃🌹و دورى از «دزدى» را براى تحقّق عفّت،
🍃🌹و ترک «زنا» را براى سلامت نسل آدمى،
🍃🌹و ترک «لواط» را براى فزونى فرزندان،
🍃🌹و «گواهى دادن» را براى به دست آوردن حقوق انکار شده،
🍃🌹و ترک «دروغ» را براى حرمت نگهداشتن راستى،
🍃🌹و«سلام»کردن را براى امنیّت از ترس ها
🍃🌹و«امامت»را براى سازمان یافتن امور امّت
🍃🌹و «فرمانبردارى از امام» را براى بزرگداشت مقام رهبرى، واجب کرد.
**************************
به علی شناختم من
❤️ کانال تلگرامی عشق فقط خدا ❤️
✨🌹 مرا تا جان بود،
جانان تو باشی
✨🌹 ز جان خوشتر چه باشد،
آن تو باشی
✨🌹 به هر زخمی مرا،
مرهم تو سازی
✨🌹 به هر دردی مرا،
درمان تو باشی
✨ #خاقانی
#تلنگر
🌺 کلاه سرتان نرود!
🍃 روزی عدهای از بازاریان به دیدن علامه شیخ محمدتقی شوشتری (ره) رفتند.
از وضعیت بازار، احکام خرید و فروش، معاملات حلال و حرام، احکام قرض و وام سخن گفتند.
ایشان با حوصله به سؤالات حاضرین جواب میدادند.
.
🍃 در آخر که حضار میخواستند مجلس را ترک کنند از شیخ خواستند که با جملهای آنها را راهنمایی کند.
آقا فرمودند: حواستان جمع باشد روستاییانی که به شهر برای خرید و فروش میآیند سرتان کلاه نگذارند!
🍃 چند نفری از بازاریان از شگردهای خاص خودشان گفتند
که چگونه اجناس روستاییان را ارزان میخرند و کالاهای خود را چند برابر به آنها میفروشند!
✨ شیخ بعد از سکوتی کوتاه فرمود:
همین نکته مورد نظر من است،
شما به خیال خودتان سر آنها کلاه میگذارید،
در حالی که این نوع معاملات حرام است
و شما در جهان آخرت بار این گناهان را به دوش خواهید کشید
و حسنات شما به قیمت اندک ضایع میشود ✨
🍃 آن زمان میفهمید که در اصل کلاه بر سر شما رفته است،
اما دیگر دیر شده و پشیمانی سودی نخواهد بخشید!
❤️ کانال تلگرامی عشق فقط خدا ❤️
https://telegram.me/eshgekhodayi
💚مردم گویند،
🌹بهشت خواهی یا دوست؟
💚ای بیخبران
🌹بهشت با دوست نکوست...
#تقدیم_به_ساحت_دوست🌹
#پست_ویژه #طب_اسلامی
بدون هیچ اغراقی آتئیستهای ایرانی بعد از خواندن گزارش منتشر شده در شبکهی خبری آمریکایی
سیانان(CNN)، باید از وجود خود شرمنده شوند.
مقاله ی منتشر شده در
سیانان(CNN) آمریکا با عنوان
Muslim inventions that shaped the modern world
ترجمه: اختراعات مسلمانان که جهان مدرن را شکل داد
به معرفی بیش از ده اختراع مسلمانان میپردازد که جهان مدرنی که اکنون میشناسیم را شکل داده اند. با این اختراعات میتوان گفت که تقریبا تمام پیشرفتهای علمی که اکنون در جهان مدرن وجود دارد را ابتدا #مسلمانان بنا نهاده بودند. این ده مورد از اختراعات مسلمانان
که CNN معرفی کرده است را به اختصار می آوریم(خوده سیانان اعلام کرده است که تعداد اختراعات بسیار بیشتر است و صرفا ده مورد را انتخاب کرده است که ما هشت مورد را میآوریم):
1: جراحی
تقریبا هزار سال پیش دکتر مشهور الزهواری یک دایرهالمعارف مصور 1500 صفحهای در زمینهی جراحی منتشر کرد که برای 500 سال مرجع علوم پزشکی اروپا بوده است. همچنین او انجام اولین عملیات سزارین و ساخت اولین جفت از ابزار جراحی را نیز گزارش داده است.
2: ماشین پرنده
عباس ابن فرناس اولین شخصی بود که به طور جدی برای ساختن ماشین پرنده و پرواز کردن تلاش کرده است. اون در قرن نهم یک وسیلهی بالدار را طراحی کرد. در مشهورترین آزمایش خود او توانست برای چند لحظه به سمت بالا پرواز کند. طرحهای او بیشک صدها سال بعد الهام بخش هنرمند و مخترع ایتالیایی لئوناردو داوینچی بوده است.
3: دانشگاه
در سال 859 یک شاهزادهی جوان با نام فاطمه الفریحی اولین دانشگاه که اعطا کنندهی مدرک دانشگاهی بود را در مراکش تاسیس کرد.
4: اپتیک( علم بررسی بینایی و نور)
بسیاری از مهمترین پیشرفتها در زمینهی اپتیک از مسلمانها ناشی شده است. تقریبا هزار سال پیش ابن هیثم ثابت کرد که چشم انسان اشیا را بخاطر نوری که از آن ها بازتاب شده و وارد چشم ما میشود میبیند و بدین ترتیب نظریات اقلیدس و بطلیموس را باطل کرد که معتقد بودند نور از خوده چشم خارج میشود. این فیزیکدان بزرگ مسلمان همچنین پدیدهی اتاق تاریک( مربوط به عکاسی) را کشف کرد که توضیح میدهد چگونه چشم به دلیل ارتباط بین عصب بینایی و مغز، تصاویر را به صورت قائم میبیند.
5: بیمارستانها
بیمارستانها به گونهای که اکنون میشناسیم که دارای بخشها و مراکز آموزشی است، از قرن نهم در مصر شکل گرفت. اولین مرکز پزشکی از این نوع، بیمارستان احمد ابن طلون نام داشت که سال 872 در قاهره تاسیس شد و از قاهره در سراسر جهان پخش شد.
6: جبر( شاخهای از علم ریاضی)
واژهی جبر از عنوان رسالهی یک ریاضیدان مشهور پارسی با نام " کتاب الجبر و المقابله" گرفته شده است که ترجمه آن تقریبا میشود "کتاب استدلال و تعادل". همین ریاضیدان یعنی الخوارزمی، اولین کسی بود که مفهوم یک عدد تواندار را معرفی کرد.
7: مسواک
محمد پیامبر (ص) اولین استفاده از مسواک را حدود هزار و چهارصد سال پیش عمومی کرد. با استفاده از شاخهی درختی با نام مسواک دندانهایش را تمیز و نفسش را تازه کرد. مواد مشابه مسواک در خمیر دندانهای امروزی مورد استفاده قرار میگیرد.
8: سامانهی میل لنگ( مورد استفاده در موتور احتراق داخلی و دوچرخه)
بسیاری از پایههای اتوماتیک مدرن اولین بار در دنیای اسلام مورد استفاده قرار گرفته است، از جمله سیستم انقلابی میلههای متحرک. با تبدیل حرکت چرخشی به حرکت خطی، میل لنگ میتواند اجسام سنگین را تقریبا به سهولت بلند کند. این تکنولوژی که توسط الجزری در قرن دوازدهم کشف شد در سراسر جهان پخش شد و منجر به ایجاد همه چیز از جمله دوچرخه و موتور احتراق داخلی شد.
لینک گزارش منتشر شده در شبکهی خبری سیانان(CNN)👇
http://edition.cnn.com/2010/WORLD/meast/01/29/muslim.inventions/index.html
تقریبا هر آنچه در جهان مدرن کنونی وجود دارد مدیون اسلام است اما آتئیستهای حقیر ایرانی میگویند اسلام برای پیشرفت دنیا چه کاری کرده است؟
نقد الحاد و آتئیسمـْـ
🆔 @Naghde_elhad
مؤسسه علمی پژوهشی باورباران
www.bavarbaran.ir
❤️ کانال تلگرامی عشق فقط خدا ❤️
✨💞میبرم نام تو و
✨🌺از تو
✨🌸نشان میجویم
✨💞در رَه عشـــ❤️ـــق تو
✨🌺 تــــــا
✨🌸نام و نشان است مرا
وقتى که حاتم.طایى از دنیا رفت، برادرش خواست جاى او رابگیرد.
حاتم مکانى ساخته بود که هفتاد در داشت.
هر کس از هر درى که مى خواست وارد مى شد و از او چیزى طلب مى کرد و حاتم به اوعطا مى کرد.
برادرش خواست در آن مکان بنشیند و حاتم بخشى کند!
مادرش گفت:
تو نمى توانى جاى برادرت را بگیرى،
بیهوده خود رابه زحمت مینداز...!!
برادر حاتم توجه نکرد.
مادرش براى اثبات حرفش،
لباس کهنه اى پوشید و به طور ناشناس نزد پسرش آمد و چیزى خواست.
وقتى گرفت از در دیگری رجوع کرد و باز چیزى خواست.
برادر حاتم با اکراه به او چیزى داد.
چون مادرش این بار از در سوم بازآمد و چیزى طلب کرد،
برادر حاتم با عصبانیت و فریاد گفت: تودوبار گرفتى و بازهم مى خواهى؟
عجب گداى پررویى هستى!
مادرش چهره خود را آشکار کرد و گفت: نگفتم تو لایق این کارنیستى؟
من یک روز هفتاد بار از برادرت به همین شکل چیزى خواستم و او هر بار مرا رد نکرد.
بزرگان زاده نمیشوند٬ ساخته می شوند...
❤️ کانال تلگرامی عشق فقط خدا ❤️
✨💞 ما ز مَلِک برتریم
✨🌸 وز مُلک افزون تریم
✨💞 زین دو چرا نگذریم؟
✨🌸 منزل ما کِبریاست
✨💞 گوهر پاک ازکجا!
✨🌸 عالم خاک از کجا!
✨💞 برچه فرود آمدیم؟
✨🌸 بار کنید،این چه جاست؟
✨ #مولانا
🌸در میان قوم حضرت موسی جوانی بود که آشکارا و نهانی هر نوع گناهی را انجام میداد و قوم بنی اسرائیل از شدت گناهان او به تنگ آمده بودند و از دست او به پروردگار خود شکایت کردند.
🌸خطاب الهی به موسی رسید که آن جوان را از شهر بیرون کن که به واسطه او،آتش غضب الهی بر اهل شهر نازل آید.
🌸حضرت موسی(ع) آن جوان را به قریه ای از قرای آن بلد تبعید کرد. خطاب آمد که او را از آن قریه نیز بیرون کن، موسی (ع) او را از آن قریه اخراج کرد. آن جوان رفت به کوهی که در آن نه انسان و نه حیوان و نه زراعتی بود.
🌸بعد از مدتی در آن غار مریض شد.
نزد او کسی نبود که از او نگهداری و پرستاری نماید.
🌸صورتش را روی خاکها گذاشت و عرض کرد پروردگارا! اگر مادرم بر بالینم حاضر بود هر آینه بر غربت وذلت من ترحم و گریه می کرد و اگر پدرم بر بالینم بود بعد از مردن مرا غسل می داد و کفن می کرد وبه خاک می سپرد و اگر زن و بچه ام در کنارم بودند، برایم گریه می کردند و می گفتند
(اللهم اغفر لولدنا الغریب الضعیف العاصی المطرود من بلد و من قریه الی مغاره )
🌸بعد عرض کرد پروردگارا! بین من و پدر و مادر و زن و بچه ام جدایی انداختی، مرا از رحمت خود نا امید نفرما .
🌸چنانکه قلبم را از دوری خاندانم سوزاندی، مرا به خاطر گناهانم مسوزان!
🌸ناگاه خداوند ملکی به صورت پدرش و حوریه ای به صورت مادرش و حوریه ای به شکل همسرش و غلامانی به صورت فرزندانش فرستاد تا در کنارش بنشینند و برای او گریه کنند.
🌸جوان گمان کرد که آنان پدر و مادر و زن و فرزندانش می باشند و با دلی خوش و نهادی امیدوار چشم از این جهان فرو بست.
🌸آنگاه خطاب به موسی (ع) رسید
که ای موسی!
🌸شخصی از اولیا و دوستان ما در فلان غار از دنیا رفته، برو او را غسل بده و کفن نما و بر جنازه اش نماز بخوان و دفنش کن!
🌸موسی (ع) به آن مکان آمد، دید همان جوانی است که او را از شهر و قریه اخراج کرده بود،
🌸 در این هنگام از جانب خدا خطاب آمد ای موسی من به ناله های جانسوز او و به دور افتادنش از خاندانش ترحم کردم و به خاطر اظهار ذلت و خواریش حورالعین هایی به صورت خاندانش فرستادم تا بر او گریه و ترحم کنند.
🌸ای موسی! وقتی که غریبی از دنیا می رود،
ملائکه آسمانها بر غربت او گریه می کنند،
پس چگونه من بر غربت او ترحم نکنم و حال آنکه من ارحم الراحمین هستم.
📚جامع الاخبار
🌸بنازم رحمت بینهایتت را خداا...
❤️ کانال تلگرامی عشق فقط خدا ❤️
✨💞 به ره کعبه
✨💞 به پا رو،
✨💞 به ره عشق به سر
✨💞 زانکه طی،
✨💞 مرحله عشق
✨💞 به پا نتوان کرد
#صغیر_اصفهانی
❤️ عهد کردم عاشقانه
سر نهم در پای عشق
زندگی یعنی نشستن
با تو در دنیای عشق
❤️ عشق یعنی با تو بودن
تا ابد، دلدار من
نقش کردم از تو در قاب دلم،
سیمای عشق
❤️ کانال تلگرامی عشق فقط خدا ❤️
بانوی مومنی در یکی از خاطرات خود میگوید:
با جوانی بسیار متدین ازدواج کردم. با پدر و مادر همسرم زندگی میکردیم. همسرم نسبت به پدر و مادرش بسیار مهربان و خوش اخلاق بود. خداوند پس از یک سال دختری به ما عطا کرد که اسم او را اسماء نهادیم.
مسؤولیت همسرم به غرب عربستان انتقال یافت و یک هفته در اداره کار میکرد و یک هفته استراحت.
در حالی که دخترم پا در چهار سالگی نهاده بود همسرم هنگام بازگشت به خانه در ریاض در یک سانحه رانندگی به کما رفت و پس از مدتی پزشکان مغز و اعصاب ابراز کردند که 95% از مغزش از کار افتاده است.
برخی از نزدیکان پس از 5 سال از گذشت این حادثه سخت به من پیشنهاد کردند که میتوانید از شوهرت جدا شوی، اما این پیشنهاد را نپذیرفتم و مرتب به شوهرم در بیمارستان سر میزدم و جویای احوال او میشدم.
به تربیت و پرورش دخترم بسیار اهتمام میورزیدم، بنابراین او را در دارالتحفظ ثبت نام کردم و در سن 10 سالگی تمام قرآن را حفظ کرد.
دخترم 19 سالش شده بود و 15 سال پس از سانحه ای که برای شوهرم پیش آمده بود، زمانی که به اتفاق به ملاقات پدرش رفتیم، اصرار میورزید که شب نزد پدرش بماند و پس از اصرار زیاد او و مخالفت من، سرانجام به پیشنهاد او تن دادم.
دخترم برای من نقل کرد که در کنار پدرم سورهی بقره را از حفظ خواندم، سپس خواب من را فراگرفت و خود را در خواب بسیار خوشحال و مسرور دیدم. سپس برخاستم و تا توانستم نماز شب خواندم و پس از مدتی به خواب فرو رفتم.
کسی در خواب به من میگفت: «چطور میخوابی در حالی که خدا بیدار است؟
برخیز! اکنون وقت قبول شدن دعاست، پس دعاکن،
خداوند دعاهایت را میپذیرد.»
با عجله رفتم وضو گرفتم،
با چشمانی پر از اشک به صورت پدرم مینگریستم و
اینچنین با خدا به راز و نیاز پرداختم:
«یا حی یا قیوم، یا جبار، یا عظیم، یا رحمان یا رحیم... این پدر من و بندهای از بندگان توست که چنین گرفتار شده است و ما نیز در مقابل این مصیبت آرام گرفته و به قضا و قدر تو راضی شدهایم. خداوندا! پدرم اکنون در سایهی رحمت و خواست توست. خداوندا! همانگونه که ایوب را شفا دادی، همانگونه که موسی را به آغوش مادرش برگرداندی، همانگونه که یونس را در شکم نهنگ و ابراهیم را در کورهی آتش نجات دادی پدرم را نیز شفا ده. خداوندا! پزشکان ابراز داشتهاند که هیچ امیدی به بازگشت او وجود ندارد، اما امیدواریم که تو او را به میان ما باز گردانی.»
قبل از اینکه سپیدهی صبح بدمد خواب بر چشمانم چیره شد و باز در خواب فرو رفتم،
همینکه چشمانم گرم شدند، شنیدم که صدای ضعیفی من را صدا میزد و میگفت:
تو کی هستی؟ اینجا چکار میکنی؟ این صدا من را بیدار کرد و به طرف راست و چپ نگاه کردم.
آنچه که من را در بهت و حیرت فرو برد این بود که صدای پدرم بود!
با عجله و شور و شوق و گریه و زاری او را در آغوش گرفتم.
او من را پس زد و گفت: دختر تو محرم من نیستی، مگر نمیدانی در آغوش گرفتن نامحرم حرام است؟
گفتم: من اسماء، دخترت هستم و با عجله و شکر و شور و شوق پزشک و پرستاران را باخبر کردم.
همه آمدند و چون پدرم را با هوش دیدند شگفتزده شدند و همه میگفتند:
سبحان الله. این کار خداوند است که مرده را زنده میگرداند.
پدر اسماء پس از 15 سال کما به هوش آمد،
در بارهی آن رویداد تنها این را به یاد میآورد که
قبل از سانحه خواستم توقف کنم و نماز چاشتگاه را به جا آورم و
نمیدانم نماز چاشتگاه را خواندم یا نه.
بدینصورت همسرم پس از 15 سال کما و از دست دادن 95% از مغزش به آغوش خانوادهی ما بازگشت و خداوند پسری به ما عطا کرد و زندگی به روال عادی خود بازگشت.
🍃 پس هرگز از رحمت خدا ناامید نشوید، هرکاری نزد خدا آسان است.
❣پروردگاری که بر او توکل کنیم ❣
💠دارای چهار ویژگی است:
✔️ از نیاز تو آگاه است ✨
✔️ بخل ندارد ✨
✔️ جهت برآوردن نیازت قادر است✨
✔️ به تو محبت دارد ✨
❤️ کانال تلگرامی عشق فقط خدا ❤️
ای در سر هر کس از تو سودای دگر
در راه تو هر طایفه را رای دگر
چیزی ز تو هر کسی تمنا دارد
ما جز تو نداریم تمنای دگر
در روزگاری که قحطی شده بود و مردم برای نان شبشان محتاج بودند درویشی، که مدتها بود بیکار بود و بی چیز و دیگر در خانه چیزی برای خوردن نداشتند وقتی رنگ و روی زرد و وارفته بچه هایش را دید به ناچار مقداری طناب داشت که برای حفر چاه برای دیگران از آن استفاده می کرد آن را به بازار برد و به یک درهم فروخت.
می خواست با آن یک درهم برای بچه های خود غذایی تهیه کند. به طرف بازار که می رفت، دو نفر را دید که با هم جر و بحث می کردند و کم کم کارشان به دعوا کشید. مرد درویش از دیگران پرسید: «چرا آنها به سر و کله هم می زنند؟»
گفتند: « این مرد یک درهم به آن یکی بدهکار است. طلبکار به او مهلت نمی دهد و می خواهد به زندانش بیندازد.»
درویش یک درهم خود را به مرد طلبکار داد و دست خالی به خانه برگشت. وقتی به خانه رسید، به زن و بچه های خود گفت: « طناب را فروختم و یک درهم گرفتم، اما آن را در راه خدا، خرج کردم.»
درویش خانه را گشت و گلیم کهنه ای را پیداکرد. آن را به بازار برد تا بفروشد. همه جای بازار را به دنبال مشتری گشت، اما خریداری پیدا نشد. خسته و نگران به طرف خانه به راه افتاد.
آن روز، صیادی یک ماهی صید کرده بود و می خواست آن را بفروشد، اما هیچ کس ماهی را نمی خرید.
مرد درویش و صیاد در بازار به هم رسیدند و از حال هم با خبر شدند. صیاد به درویش گفت: « بیا با هم معامله ای بکنیم. تو گلیم را به من بده، من هم ماهی را به تو می دهم.» درویش قبول کرد. درویش، ماهی را به خانه برد و مشغول پاک کردن آن شد تا غذایی درست کند. وقتی که شکم ماهی را پاره کرد، ناگهان مرواریدی درشت و نورانی از داخل آن بیرون آمد.
درویش فهمید که آن مروارید هدیه ای از طرف خداست. با خوشحالی، مروارید را به بازار برد تا بفروشد، اما هیچ کس نتوانست قیمتی بر روی آن بگذارد.
سرانجام کسی پیدا شد و مروارید را به صد هزار دینار طلا از او خرید. درویش سکه های طلا را بار الاغی کرد و به طرف خانه رفت. چیزی نگذشت که درویش دیگری در خانه او را زد و گفت: «در راه خدا چیزی بدهید.»
درویش با خود گفت: « شاید این درویش هم حال و روزش مثل حال و روز دیروز خودم باشد.» این بود که او را صدا زد و گفت: « برادر، نصف این پولها مال تو. برو و هر چه زودتر کسی را بیاور تا بتوانی سکه های طلا را ببری. »
درویش گفت: « من نیازی به پول ندارم. من فرستاده خداوندی هستم که می گوید:« هر کس یک درهم در راه من خرج کند، ما صد هزار درهم از خزانه غیب به او پاداش می دهیم.» بدان که خداوند کار خیر هیچ کس را بدون پاداش نمی گذارد.»هم در این دنیا و هم در آخرت...
این قول خدا در قرآن است که میفرماید
هر کس به خدا توکل کند خدا از جایی که گمان نمی برد به او روزی می رساند
با خدا معامله کن و بندگی ات را بکن
او خدایی کردن را خوب می داند...
*****************************
❤️ کانال تلگرامی عشق فقط خدا ❤️
به امام علی علیه السّلام
ای علی:
🍃مؤمن حقیقی سه نشانه دارد: روزه، نماز، أدای زکات.
🍃و شخص ظاهر_ساز را نیز سه نشانه است:
در حضور چابلوسی، در پشت سر بدگوئی، و در مصیبت سرزنش کند.
🍃 و ستمکار را سه ویژگی است:
زیر دستش را سرکوب کند، و بالادست خویش را نافرمانی، و همنوعان ستمکارش را یاری نماید.
🍃و ریاکار را سه نشانه است:
نزد مردم سرحال، و به وقت تنهائی بیحوصله، و در همه کار خوش دارد از او تعریف شود.
🍃و منافق را سه علامت است:
اگر سخن گوید دروغ است، و چنانچه مورد اعتماد و امانت داری واقع شود خیانت کند،
و به هنگام وعده زیر قول خود زند.
🍃تنبل را سه نشانه است:
در انجام امور سستی کند تا به تقصیر و عقب ماندگی افتد،
و کوتاهی کند آنقدر که به تباهی کشاند، و تلف کند تا گناهکار شود.
🍃عاقل را نشاید که برای غیر سه مورد سفر کند:
بهبود وضع زندگی، قدمی برداشتن برای روز جزا، و بردن لذّتی در غیر حرام.
ای علی
🍃 هیچ فقری سختتر از نادانی
🍃 و هیچ ثروتی سودمندتر از خرد
🍃 و هیچ تنهائی هولناکتر از تکبّر نیست
🍃 و هیچ عملی چون عاقبت اندیشی
🍃 و هیچ پرهیزی چون خویشتن داری
🍃 و هیچ افتخار خانوادگی همچون خوش أخلاقی نیست
🍃 و به تحقیق دروغ، بلای گفتار
🍃 و فراموشی، بلای دانش
🍃 و منّت گذاشتن، بلای بخشش است.
📚تحف العقول
*****************************
❤️ کانال تلگرامی عشق فقط خدا ❤️
🌷※◁روزی امام رضا علیه السلام از کوچه رد میشدند که
جوانی از ایشان سوال کرد:
شما گناه نمیتوانید بکنید یا دوست ندارید؟
🌷※◁حضرت حرکت کردند و به خانهای رسیدند که
چاه فاضلاب خود به بیرون میکشیدند.
🌷※◁حضرت از آن جوان سوال کردند: آیا تو
گرسنه که می شوی حتی فکر میکنی که
کمی از این نجاست ها میل میکنی؟
جوان گفت: هرگز هرگز
🌷※◁امام فرمودند: گناه مانند آن نجاست است.
اگر بر نجس بودن گناه علم پیدا کنیم٬
آن گاه هرگز خودمان سمت گناه نمیرویم
و نیازی نیست کسی مانع ما شود.👏👏👏👌👌
*****************************
❤️ کانال تلگرامی عشق فقط خدا ❤️