عشق فقط خدا

عاقبت عشق زمینی را به عشق آسمانی باختیم

عشق فقط خدا

عاقبت ما کشتی دل را به دریای جنون انداختیم
عاقبت عشق زمینی را به عشق آسمانی باختیم

تا رها گردیم از دلواپسی در آنسوی خط زمان
ما در عرش کبریایی خانه ای از جنس ایمان ساختیم

با تو ام با نی عالم با تو ام ای مهربانم
ای تو خورشید فروزان من شبم شب را بسوزان

کوچکم با قطره بودن راهی ام کن سوی دریا
عاقبت باید رها شد روزی از زندان دنیا

سیر در دنیای معنا بی زمان و بی مکان
وصل در عین جدایی زندگی با جان جان
..زندگی با جان جان

عاشقان در شوق پروازند از این خاکدان
چون که باشد پای یک عشق خدایی در میان...

کانال تلگرام ما
contact
جهت ورود کلیک کنید :)
جست و جو
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خظبه همام» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰


عید بزرگ غدیر بر شما دوستان گلم مبارک

بسم الله الرّحمن الرّحیم

روز گشایش و درود
عن ابى عبد الله(علیه السلام) قال:والعمل فیه یعدل ثمانین شهرا، و ینبغى

ان یکثر فیه ذکر الله عزوجل، والصلوة على النبى(صلی الله علیه و آله و سلم) ،

ویوسع الرجل فیه على عیاله....وسائل الشیعه 7: 325، ح 6.
امام صادق(علیه السلام) فرمودند:
ارزش عمل در آن روز (عید غدیر) برابر با هشتاد ماه است، و

شایسته است آن روز ذکر خدا و درود بر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) زیاد شود، و مرد،

بر خانواده خود توسعه دهد.
وز تکبیر
عن على بن موسى الرضا(علیه السلام) :من زار فیه مؤمنا

ادخل‏الله قبره سبعین نورا و وسع فى قبره و یزور قبره کل یوم سبعون الف ملک ویبشرونه بالجنة....

.اقبال الاعمال: 778.

امام رضا(علیه السلام) فرمودند:
کسى که در روز (غدیر) مؤمنى را دیدار کند، خداوند هفتاد نور بر قبر او وارد مى کند و

قبرش را توسعه مى‏ دهد و هر روز هفتاد هزار فرشته قبر او

را زیارت مى‏ کنند و او را به بهشت بشارت مى‏ دهند.


نماز روز غدیر
عن ابى عبد الله(علیه السلام) قال:و من صلى فیه رکعتین اى وقت‏شاء

و افضله قرب الزوال و هى الساعة التى اقیم فیها امیرالمؤمنین(علیه السلام)

بغدیر خم علما للناس و... کان کمن حضر ذلک الیوم...

وسائل الشیعه 5: 225، ح 2.
امام صادق(علیه السلام) فرمودند:
کسى که در روز عید غدیر هر ساعتى که خواست، دو رکعت نماز بخواند و

بهتر اینست که نزدیک ظهر باشد که آن ساعتى است که امیرالمؤمنین(علیه السلام) در آن ساعت در

غدیر خم به امامت منصوب شد، (هر که چنین کند)

همانند کسى است که در آن روز حضور پیدا کرده است.
وزه غدیر
قال الصادق(علیه السلام):صیام یوم غدیر خم یعدل صیام عمر الدنیا لو عاش انسان ثم صام

ما عمرت الدنیا لکان له ثواب ذلک.... وسائل الشیعه 7: 324، ح 4.
امام صادق(علیه السلام) فرمودند:
روزه روز غدیر خم با روزه تمام عمر جهان برابر است. یعنى اگر انسانى همیشه زنده باشد و

همه عمر را روزه بگیرد، ثواب او به اندازه ثواب روزه عید غدیر است.



مولا برای از تو سرودن غزل کم است

تلمیح و استعاره، مجاز و بدل کم است


قرآن ناب لایق وصف مقام توست

شعر و حدیث و قصه و ضرب المثل کم است


آن لحظه که حلاوت نام تو بر لب است
شیرینی شکر که چه گویم، عسل کم است


باید برای مدح تو از صبح بدر گفت
هیجان نهروان و شکوه جمل کم است


ای دست اقتدار خدا، فارس العرب
اصلا برای شأن تو تعبیر "یل" کم است


هر قدر هم که دم بزنم ای امیر عشق
از شوکت و جلالت تو، ما حَصَل کم است


شُهره شده میان عرب تک سواری ات
آوازه های صاعقه ذوالفقاری ات

🌻اعمال وآداب روز عید غدیر🌻
1-روزه داشتن

2-غسل کردن

3-افطاری دادن

4-اطعام کردن

5-زینت کردن وآراستن

6-پوشیدن لباس نو

7-دیدارومصاحفه بامومنان

8-ابرازشادمانی کردن ،تبریک گفتن،هدیه دادن

وذکرصلوات

9-خواندن نمازعیدغدیر(دورکعت ودرهررکعت حمدوده مرتبه سوره ی توحید،آیه الکرسی

وسوره ی قدر)

10-عقداخوت وبرادری

11-قرائت دعای شریف ندبه

12-زیارت امیرالمومنین علی(ع)ازدوریانزدیک


 🌻التماس دعا🌻


شعری زیبا از القاب امیر المومنین علی علیه السلام

،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،

شبی در خواب بودم خواب دیدم ،

 

میان خواب حرفی را شنیدم ،

 

کسی می گفت اعمالت سیاه است ،

 

تمام نامه ات بار گناه است ،

 

اگرخواهی ز مولایت بخوانی ،

 

غروب نیلی حیدر بمانی ،

 

اگر خواهی شود راضی پیمبر ،

 

بگو در شعر ها اوصاف حیدر ،

 

بگو که دشمن کفار بوده.

 

بگو که حیدر کرار بوده ،

 

بگفتم چشم از جان می نویسم،

 

کتابی همچو قرآن می نویسم،

 

شروع شد شعر من با نام ایزد ،

 

خدا هم دم ز حیدر نیز می زد.

 

علی صدیق اکبر بود والله.

 

علی فاتح به خیبربود والله.

 

علی چشم خدا،دست خدا بود ،

 

علی نور خدا ،مشکل گشا بود

 

 

علی فاروق اعظم بود مردم ،

 

ولی الله معظم بود مردم.

 

علی والی، علی مسجد، علی می،

 

صراط المستقیم بوده پیاپی،

 

ولی الله اعظم بود حیدر.

 

کریم الله معظم بود حیدر ،

 

علی چون ذوالفقارش دست دارد.

 

هزاران شیعه پا بست دارد ،

 

علی اذن خدا ، وجه خدا بود ،

 

علی شیر خدا ، محو خدا بود ،

 

علی را فاطمه معنا نموده ،

 

گدایان را علی آقا نموده.

 

علی مولود کعبه ، سر الله ،

 

امیرالمومنین بوده به والله ،

 

علی با دشمنان هم مهربان بود ،

 

امیرالمومنین شاه جهان بود.

 

ولایت را ز حیدر غصب کردند.

 

خلیفه جای حیدر نصب کردند.

 

ز بعد رحلت جان پیمبر ،

 

سلامش بی جواب گردید حیدر ،

 

چه تعبیری شده خواب پیمبر ،

 

که بوزینه نشیند روی منبر ،

 

تمام حرف من امشب همین است ،

 

فقط حیدر امیر المومنین است.


عَلی شاه

عَلی ماه

عَلی راه

عَلی نَصْرُمِن الله

عَلی زِمزِمه ى هَر دِلِ آگاه

عَلی عِینِ یَقینْ است

عَلی بَر هَمه ى خَلْقْ امیرالْمؤمِنینْ است

عَلی کاشِفِ هَر غَم

عَلی بَر هَمه مَرْحَمْ

عَلی ذِکْرِ لَبِ عیسى بن مَرْیَمْ

عَلی هَستى خاتَمْ

عَلی بَرگِ بَراتِ هَمه ى خَلْقْ ز آتَش و جَهَنَّمْ

عَلی اصلِ وجودْ است

عَلی روى سُجودْ است

عَلی مَعدَنِ جودْ است

عَلی رازونیازْ است

عَلی سوزو گُدازْاست

عَلی مَحْرَمِ راز است

عَلی مُهرِ قبولی نَماز است

عَلی بَرْگ و بَراتْ است

عَلی حَجُّ زَکاتْ است

عَلی تَجَلّی صفاتْ است

عَلی بابِ نِجاتْ است

عَلی حَیّ و مَماتْ است

عَلی رَمْز عُبور و مُرور از روى صراط است

عَلی ساقی کوثَر که هَمان آب حیات است

فَقَط حِیدَرِ کَرّار امیر الْمؤمِنینْ است...

یاعلی


ﺑﻪ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻨﺎﻥ

ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﻗﺮﺍﻥ

ﺑﻪ ﺟﻼﻝ ﺍﺣﻤﺪ

ﺑﻪ ﻣﻘﺎﻡ ﺣﯿﺪﺭ

ﺑﻪ ﮐﻤﺎﻝ ﺯﻫﺮﺍ

ﺑﻪ ﻭﻗﺎﺭ ﺯﯾﻨﺐ

ﺑﻪ ﺷﺒﯿﺮ ﻭ ﺷﺒﺮ

ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﻭ ﮐﻮﺛﺮ

ﺑﻪ ﻗﺘﺎﻝ ﺣﻤﺰﻩ

ﺑﻪ ﻧﺒﺮﺩ ﻣﺎﻟﮏ

ﺑﻪ ﺻﻔﺎﯼ ﺳﻠﻤﺎﻥ

ﺑﻪ ﺧﻠﻮﺹ ﺑﻮﺫﺭ

ﺑﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﯾﻦ

ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻤﺎﻥ

ﺑﻪ ﺣﺒﯿﺐ ﻭ ﻣﯿﺜﻢ

ﺑﻪ ﺑﻼﻝ ﻭ ﻗﻨﺒﺮ

ﮐﻪ ﻋﻠﯿﺴﺖ ﻭﺍﻻ

ﮐﻪ ﻋﻠﯿﺴﺖ ﺍﻋﻼ

ﮐﻪ ﻋﻠﯿﺴﺖ ﺍﻗﺎ

ﮐﻪ ﻋﻠﯿﺴﺖ ﺑﺎﻻ

ﮐﻪ ﻋﻠﯿﺴﺖ ﻣﻮﻻ

ﮐﻪ ﻋﻠﯿﺴﺖ ﻫﺎﺩﯼ

ﮐﻪ ﻋﻠﯿﺴﺖ ﺭﺣﻤﺖ

ﮐﻪ ﻋﻠﯿﺴﺖ ﺳﺮﻭﺭ

ﮐﻪ ﻋﻠﯿﺴﺖ ﺍﻭﻝ

ﮐﻪ ﻋﻠﯿﺴﺖ ﺁﺧﺮ

ﮐﻪ ﻋﻠﯿﺴﺖ ﻇﺎﻫﺮ

ﮐﻪ ﻋﻠﯿﺴﺖ ﺑﺎﻃﻦ

ﮐﻪ ﻋﻠﯿﺴﺖ ﺁﺩﻡ
ﮐﻪ ﻋﻠﯿﺴﺖ ﺧﺎﺗﻢ

ﺑﻪ ﻋﻠﯽ ﺑﺒﺎﻟﻢ

ﺑﻪ ﻋﻠﯽ ﺑﻨﺎﺯﻡ

ﺯ ﻋﻠﯽ ﺑﺨﻮﺍﻫﻢ

ﺯ ﻋﻠﯽ ﺑﺨﻮﺍﻧﻢ

ﺯ ﻋﻠﯽ ﺳﺘﺎﻧﻢ

ﮐﻪ ﻋﻠﯿﺴﺖ ﻋﺸﻘﻢ



علیدور ملک عشقون پادشاهی/

علیدور بی نوالر دادخواهی.


علیدور سر دبیر دفتر عشق/

علیدور دلستان کشور عشق.


علینون وار آدوندا بس حلاوت/

گل اونان کسب ائدر رنگ و طراوت.


علینی سسله گر قلبین آلشسا/

سویر الله علیدن کیم دانشسا


.علینون عشقی کار دیگر ایلر/

مس قلبی آقام باخسا زر ایلر.


علی لنگروی عرش و کائناته/

علینی سویمین چاتماز نجاته


.یوز اون دوت سوریه معنا علیدور

/که معنای الف تا یا علیدور.


بولون دنیا و هم عقبا علیدور

/بولون لادن صورا الا علیدور.


غرض بو آفرینشدن علیدور/

اصول دین و بینشدن علیدور


.علی تک تاز هر جنگ و جدلدی

/علی هر جنگیده مرد عملدی


.علی اللهیلن هر دم ملازیم

/او دورکی وصفینه قرآندی لازیم.


علی انگشتر حقه نگیندی

/علی حیثیه قرآن و دیندی.


علیدن دردیوه درمان آلارسان/

صراط مستقیمه یول تاپارسان.


علی حیران ائدوب جمله عدونی/

فقط بیرجه علی سویلوب سلونی.


علینون هر تلی ولیله اطلاق

/علینون صورتی وشمس مصداق.


علینون آدیدور آب حیاتیم /

علیدور هم حیاتیم هم مماتیم


.بیوردی حضرت طاها مکرر/

سیزه من شهر علمم بو علی در.


علی رکن و حجر مشعر منادی

/علی کوثردی زمزم دی صفادی.


علیدور بیزلره باب کرامت/

علیدور مالک روز قیامت.



علی جان ...


ای عشق پاک ... ای راه راستین الهی ...

ای صراط مستقیم ....

از غدیر تو سال هاست که می گذرد

ولی هنوز ،

به جرم عشق تو ، هزاران سر ، بر روی زمین می افتد ...

رنجها برده اند تا این میراث ارزشمند به ما رسیده است ...

گوارایمان باد ، این عشق ...

گوارایمان باد ...

دست مان را بگیر ...

الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة علی بن ابی طالب


مهرت ز ازل به بند بندم کردند

تا خوب به تو علاقه مندم کردند

من کودک نو پای زمین خور بودم

با جمله یا علی بلندم کردند


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰




یکی از یاران پرهیزکار امام (ع) به نام همام گفت:

 ای امیرمومنان پرهیزکاران را برای من آن چنان توصیف کن گویا آنان را با چشم می‏نگرم.

 امام (ع) در پاسخ او درنگی کرد و فرمود:

 (ای همام! از خدا بترس و نیکوکار باش که خداوند با پرهیزکاران و نیکوکاران است)

 اما همام دست بردار نبود و اصرار ورزید، تا آنکه امام (ع) تصمیم گرفت

 صفات پرهیزکاران را بیان فرماید.

پس خدا را سپاس و ثنا گفت، و بر پیامبرش درود فرستاد، و فرمود)

سیمای پرهیزکاران

پس از ستایش پروردگار! همانا خداوند سبحان پدیده‏ ها را در حالی آفرید

که از اطاعتشان بی‏ نیاز، و از نافرمانی آنان در امان بود،

 زیرا نه معصیت گناهکاران به خدا زیانی می‏رسانند و نه اطاعت مومنان برای او سودی دارد،

روزی بندگان را تقسیم، و هر کدام را در جایگاه خویش قرار داد،

 اما پرهیزکاران! در دنیا دارای فضیلت‏های برترند، سخنانشان راست،

پوشش آنان میانه ‏روی، و راه رفتنشان با تواضع و فروتنی است،

 چشمان خود را بر آنچه خدا حرام کرده می‏پوشانند،

و گوشهای خود را وقف دانش سودمند کرده ‏اند،

 و در روزگار سختی و گشایش حالشان یکسان است،

و اگر نبود مرگی که خدا بر آنان مقدر فرمود، روح آنان حتی به اندازه

برهم زدن چشم، در بدنها قرار نمی‏گرفت، از شوق دیدار بهشت، و از ترس عذاب جهنم،


 خدا در جانشان بزرگ و دیگران کوچک مقدارند.

بهشت برای آنان چنان است که گویی آن را دیده و در نعمتهای آن بسر می‏برند،

 و جهنم را چنان باور دارند که گویی آن را دیده و در عذابش گرفتارند


دلهای پرهیزکاران اندوهگین، و مردم از آزارشان در امان، تنهایشان فربه نبوده،

 و درخواستهایشان اندک، و عفیف و پاکدامنند.

در روزگار کوتاه دنیا صبر کرده تا آسایش جاودانه قیامت را به دست آورند،

 تجارتی پرسود که پروردگارشان فراهم فرمود
، دنیا می‏خواست آنها را بفریبد اما عزم دنیا نکردند،

 می‏خواست آنها را اسیر خود گرداند که با فدا کردن جان، خود را آزاد ساختند.


 شب پرهیزکاران
 
پرهیزکاران در شب بر پا ایستاده مشغول نمازند، قرآن را جزء جزء و با تفکر و اندیشه می‏خوانند،

 با قرآن جان خود را محزون و داروی درد خود را می‏یابند،

 وقتی به آیه‏ ای برسند که تشویقی در آن است، با شوق و طمع بهشت به آن روی آورند،

و با جان پرشوق در آن خیره شوند، و گمان می‏برند که نعمتهای بهشت در برابر دیدگانشان قرار داد

 و هرگاه به آیه‏ای می‏رسند که ترس از خدا در آن باشد، گوش دل به آن می‏سپارند، و گویا صدای

برهم خوردن شعله‏ های آتش، در گوششان طنین ‏افکن است،


 پس قامت به شکل رکوع خم کرده، پیشانی و دست و پا بر خاک مالیده،

 و از خدا آزادی خود از آتش جهنم را می‏طلبند.

روز پرهیزکاران پرهیزکاران در روز، دانشمندانی بردبار، و نیکوکارانی باتقوا هستند

 که ترس الهی آنان را چونان تیر تراشیده لاغر کرده است،

کسی که به آنها می‏نگرد می‏پندارد که بیمارند اما آنان را بیماری نیست،

و می‏گوید، مردم در اشتباهند!

 در صورتیکه آشفتگی ظاهرشان از امری بزرگ است.

از اعمال اندک خود خشنود نیستند، و اعمال زیاد خود را بسیار نمی‏شمارند،

 نفس خود را متهم می‏کنند،

 و از کردار خود ترسناکند، هرگاه یکی از آنان را بستایند،

 از آنچه در تعریف او گفته شد در هراس افتاده می‏گوید: (من خود را از دیگران بهتر می‏شناسم

 و خدای من، مرا بهتر از من می‏شناسد، بار خدایا، مرا بر آنچه می‏گویند محاکمه نفرما،

 و بهتر از آن قرارم ده که می‏گویند، و گناهانی که نمی‏دانند بیامرز.)

نشانه‏ های پرهیزکاران
 
و از نشانه‏های یکی از پرهیزکاران این است که او را اینگونه می‏بینی، در دینداری نیرومند،

نرمخو و دوراندیش، دارای ایمانی پر از یقین، حریص در کسب دانش، و با داشتن علم بردبار،

 و در توانگری میانه‏ رو، در عبادت فروتن، و آراسته در تهیدستی، در سختی‏ها بردبار،

در جستجوی کسب حلال، در راه هدایت شادمان، پرهیزکننده از طمع ‏ورزی، می‏باشد،

اعمال نیکو انجام می‏دهد و ترسان است،

 روز را به شب می‏رساند با سپاسگزاری، و شب را به روز می‏ آورد با یاد خدا،

شب می‏خوابد اما ترسان، و برمی‏خیزد شادمان، ترس برای اینکه دچار غفلت نشود،

 و شادمانی برای فضل و رحمتی که به او رسیده است.

 اگر نفس او در آنچه دشوار است فرمان نبرد، از آنچه دوست دارد محرومش می‏کند،

 روشنی چشم پرهیزکار در چیزی قرار دارد که جاودانه است،

 و آنچه را ترک می‏کند که پایدار نیست،

 بردباری را با علم، و سخن را با عمل، درمی‏ آمیزد پرهیزگار را می‏بینی که:

 آرزویش نزدیک، لغزشهایش اندک، قلبش فروتن، نفسش قانع، خوراکش کم،

 کارش آسان، دینش حفظ شده، شهوتش مرده، خشمش فرو خورده است. مردم

به خیرش امیدوار،

 و از آزارش در امانند، اگر در بیخبران باشد نامش در گروه یادآو
ران

 خدا ثبت می‏گردد، و اگر در یادآوران باشد نامش در گروه بیخبران نوشته نمی‏شود،

 ستمکار خود را عفو می‏کند، به آنکه محرومش ساخته می‏بخشد،

 آن کس که با او بریده می‏پیوندد، از سخن زشت دور، و گفتارش نرم،

 بدیهای او پنهان و کار نیکش آشکار است. نیکی‏های او به همه رسیده،

و آزار او به کسی نمی‏رسد.

در سختی‏ها آرام، و در ناگواریها بردبار و در خوشیها سپاسگزار است،

 به آنکه دشمن دارد ستم نکند، و نسبت به آنکه دوست دارد به گناه آلوده نشود،

 پیش از آن که بر ضد او گواهی دهند به حق اعتراف می‏کند،

و آنچه را به او سپرده ‏اند ضایع نمی‏سازد،

و آنچه را به او تذکر دادند فراموش نمی‏کند. مردم را با لقبهای زشت نمی‏خواند،

 همسایگان را آزار نمی‏رساند، در مصیبتهای دیگران شاد نمی‏شود،

و در کار ناروا دخالت نمی‏کند، و از محدوده حق خارج نمی‏شود،

 اگر خاموش است سکوت او اندوهگینش نمی‏کند، و اگر بخندد آواز خنده او بلند نمی‏شود،

 و اگر به او ستمی روا دارند صبر می‏کند تا خدا انتقام او را بگیرد.

نفس او از دستش در زحمت، ولی مردم در آسایشند،

برای قیامت خود را به زحمت می‏افکند،

 ولی مردم را به رفاه و آسایش می‏رساند، دوری او از برخی مردم، از روی زهد و پارسایی،

و نزدیک شدنش با بعضی دیگر از روی مهربانی و نرمی است، دوری او از تکبر و خودپسندی،

 و نزدیکی او از روی حیله و نیرنگ نیست، (سخن امام که به اینجا رسید،

ناگهان همام ناله ای زد و جان داد. امام (ع) فرمود:)

 سوگند بخدا من از این پیش ‏آمد بر همام می‏ترسیدم،

سپس گفت: آیا پندهای رسا با آنان که پذیرنده آنند چنین می‏کند؟

شخصی رسید و گفت: چرا با تو چنین نکرد؟ امام (ع) پاسخ داد:

 وای بر تو، هر اجلی وقت معینی دارد که از آن پیش نیافتد

 و سبب مشخصی دارد که از آن تجاوز نکند،

 آرام باش و دیگر چنین سخنانی مگو، که شیطان آن را بر زبانت رانده است.



  • مرتضی زمانی