یک آموزش مهم در مورد سبد دارایی (بخش اول)
سالها پیش، اندکی پس از
برچیده شدن دیوار برلین جوکی درباره مهاجری که به تازگی از یکی از کشورهای
بلوک شرقی وارد اولین فروشگاه کفش آمریکا میشود تا یک جفت کفش بخرد دهان
به دهان میگشت. شهروندان کشورهای کمونیست به عرضه محدود تمام کالاها و
خدمات اساسی عادت کرده بودند.
مهاجر قصه ما نیز از این قاعده مستثنی
نبود. او در دنیای بزرگ شده بود که حتی یافتن یک جفت کفش با اندازهای
دقیقاً مناسب پای متقاضی یک خوششانسی محسوب میشد چه رسد به اینکه چندین
جفت کفش مناسب برای انتخاب وجود داشته باشد. حال این فرد در فروشگاه با
طیفی گسترده از انتخابها روبهروست طوری که عصبی میشود و در نهایت بدون
آنکه چیزی بخرد خارج میشود.
فروشنده از او میپرسد: «آیا ما هر آنچه شما میخواستید نداشتیم؟»
مهاجر پاسخ میدهد: «مشکل همین جاست. آنقدر گزینه برای انتخاب وجود دارد که گیج شدهام و نمیتوانم انتخاب کنم.»
امروزه
سرمایهگذارها گزینههای بسیار متنوعتری نسبت به گذشته برای انتخاب
دارند. اما با وجود یک چنین طیفی از گزینهها، سرمایهگذارها در انتخاب
دچار مشکل هستند. آیا تعداد زیاد ابزارهای سرمایهگذاری عملاً روند
تصمیمگیری را دشوارتر کرده است؟ آیا روشهایی برای آسانسازی رویکرد
سرمایهگذاری و همزمان حفظ سود وجود دارد؟
با چشمانداز مناسب آغاز کردن
به
نظر میرسد تصوری غلط و فراگیر وجود دارد مبنی بر اینکه به سرعت میتوان
از طریق سرمایهگذاری به سود بالا دست یافت. در طول تاریخ تنها تعداد
محدودی از سرمایهگذارها به یک چنین روشی ثروتمند شدهاند ولی آنها
ریسکهایی بسیار بالاتر از میزانی که سرمایهگذارهای معمولی تحملاش را
دارند پذیرفتهاند. بنابراین به اعتقاد کارشناسان، در آغاز سرمایهگذاری
داشتن ذهنیت کسب سریع سود مناسب نیست.
به عنوان قاعدهای کلی، به
یاد داشته باشید معمولاً درآمد و پتانسیل افزایش ثروت از طریق شغلی که
دارید بسیار بالاتر از درآمد و پتانسیل افزایش ثروت از طریق سرمایهگذاری
است.
ثروت با گذشت زمان و از طریق پسانداز کردن این درآمد تولید
شده به دست میآید. با درآمدی مناسب و عادت منظم به پسانداز، میزانی بالا
از ثروت با گذشت زمان حاصل میشود حتی اگر این ثروت حاصل سرمایهگذاری در
یک حساب پسانداز بانکی باشد. اما سرمایهگذاران آگاه میدانند که از طریق
سرمایهگذاری پسانداز انباشته شده خود در دیگر ابزارهای سرمایهگذاری که
پتانسیل بالاتر رشد سرمایه را فراهم میکنند میتوانند ارزش خالص سرمایه
خود را با سرعت بالاتر افزایش دهند.
بستههای متفاوت، محتوای یکسان
مدیران
شرکتهای مالی و سرمایهگذاری که میدانند همه شرکتها عملاً از یک بازار
در حال انتخاب ابزارهایی برای سرمایهگذاری هستند برای جذب مشتری تلاش
میکنند راههای متفاوت ترکیب و بستهبندی داراییهای سرمایهگذاری را
بیابند و به سرمایهگذارها پیشنهاد دهند.
در نتیجه امروزه هزاران
صندوق سرمایهگذاری وجود دارند که صرفاً ترکیبهای مختلف یک مجموعه ثابت از
سهام یا اوراق قرضه هستند. نتیجه این ترکیبها و ساختارهای چندگانه و
متعدد این است که پس از مدتی سرمایهگذارها اغلب داراییهای پیچیدهای که
هیچ نظم خاصی در آنها وجود ندارد در سبد داراییهایشان انباشته میکنند.
در
اختیار داشتن داراییهای بسیار مختلف اغلب باعث میشود سرمایهگذارها فرصت
کافی برای بررسی نحوه تاثیرگذاری متقابل این سرمایهگذاریها نداشته
باشند. همچنین عملاً هیچ روشی برای درک عملکرد کلی آنها وجود ندارد. از سوی
دیگر، وظیفه پیگیری تعداد زیادی صورت مالی و اسناد مرتبط با آنها برای
سرمایهگذارها و مشاوران مالیاتی آنها به یک کابوس تبدیل میشود.
در
نتیجه سرمایهگذارها مجبور میشوند به بررسی تکتک حسابها و
سرمایهگذاریها به عنوان بخشهای مجزا و نه در شکل یک سبد دارایی واحد و
یکپارچه بپردازند. در دنیای تفسیر رفتار مالی سرمایهگذارها، به این وضعیت
حسابرسی ذهنی گفته میشود و به اعتقاد کارشناسان این امر مانعی بزرگ در راه
موفقیت بلندمدت سرمایهگذارهاست. بسیار مفیدتر است رویکردی سادهتر برای
سرمایهگذاری اتخاذ شود.