من از یادت در این دنیا بهشتی ساخته ام،
زیباتر از رؤیای زمینیان.
روحش شاد آنکه به بهانه زندگی در این مخمصه غرق شد.
جوانى بسیار مغرور همواره مادرش را رنج مى داد،
تا جایی که که روزى مادرش را
که بر اثر پیرى و ضعف ، توان راه رفتن نداشت ،
بالاى کوه بُرد و در آنجا گذاشت ،
در این هنگام مادرش در این فکر افتاد مبادا پسرم
در مسیر پرتگاه کوه بیفتد و بدنش خراش بردارد
و یا طعمه درندگان گردد!
براى پسرش چنین دعا کرد:
خدایا! پسرم را از طعمه درّندگان و از گزند حوادث حفظ کن ،
از سوى خداوند به موسى (ع) خطاب شد!
به آن کوه برو و منظره مهر مادرى را ببین .
ببین مهر مادر چه ها مى کند
جفا دیده اما دعا مى کند
موسى (ع)به آنجا رفت ، وقتى مهر مادرى را دریافت ،
احساساتش به جوش و خروش آمد، که به راستى مادر چقدر مهربان است
ولى به زودى خداوند به او وحى کرد که :
اى موسى ! من به بندگانم مهربانتر از مادر هستم .
دوباره خطاب آمدى بر کلیم
که موسى از این مادر دلپریش
منم مهربانتر به مخلوق خویش
ولى حیف کاو خود ستائى کند
در عین بدى من از آن دل خوشم
که با توبه اى ناز او مى کشم
حضرت ابراهیم (ع) مهمان نواز و مهمان دوست بود،
روزى یک نفر مجوسى در مسیر راه خود، به خانه ابراهیم آمد
تا مهمان او شود. ابراهیم به او فرمود: اگر تو قبول اسلام کنى
((یعنى دین حنیف مرا بپذیرى)) تو را مى پذیرم
وگرنه تو را مهمان نخواهم کرد، مجوسى از آنجا رفت.
خداوند به ابراهیم (ع) وحى کرد: اى ابراهیم
ما هفتاد سال است او کافر مى باشد
و به او روزى مى دهیم، اگر تو یک شب به او غذا مى دادى
چه مى شد؟ ابراهیم (ع) از کرده خود پشیمان شد
و پس از جستجو، او را یافت و با کمال احترام او را مهمان خود نمود.
مجوسى راز جریان را از ابراهیم پرسید،
ابراهیم (ع) موضوع وحى خدا را براى او بازگو کرد.
مجوسى گفت: آیا براستى خداوند به من این گونه لطف مى نماید؟
و این چنین به خدا ایمان آورد...
رحــــــــــمت سرشار خـــــــــــدا:
در روایات آمده در روز قیامت دو نفر را مى آورند
که سزاوار دوزخ مى باشند، به یکى از آنها امر مى شود،
وارد دوزخ شو...
او با شتاب به سوى دوزخ مى رود، به او مى گویند مگر
نمى دانى تو را به کجا مى فرستند، میگوید مى دانم ،
من به خاطر نافرمانى خدا مستحق دوزخ شده ام .
اگر امروز نیز نافرمانى کنم موجب عذاب بسیار و سخت خواهم شد،
لذا براى اجراى فرمان خدا شتاب مى کنم . که تأ خیر نیفتد.
رحمت الهى به جوش مى آید خطاب به مأ موران مى گوید
که این بنده ام را بازگردانید و به سوى بهشت روانه اش کنید.
هرگاه بنده ای ده مرتبه یا الله بگوید دعایش رد نمی شود
هر یک از حروف آن را حذف کنند ، معنی وی برقرار است
از همه اسماء بیشتر است چه در قرآن ۲۷۰۸ جا ذکر شده است
امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس ده (۱۰) بار« یاللهُ» بگوید
باو گفته شود حاجتت چیست...
یک پژوهشگر هلندی غیرمسلمان چندی پیش تحقیقی
در دانشگاه آمستردام انجام داده و به این نتیجه رسیده بود
که ذکر کلمه جلاله «الله» و تکرار آن و نیز صدای این لفظ،
موجب آرامش روحی میشود و استرس و نگرانی را
از بدن انسان دور میکند.
مـــــن به بندگانـــم ازمـــادر مـــــهربانترم
در یکى از جنگهای رسول خدا
هوا بسیار گرم بود ، کودکى در بیابان
بر اثر گرماى بسیار، سخت مى گریست ،
مادرش (که گویا براى کمک به رزمندگان آمده بود)
در میان آنها بود، ناگهان به یاد بچه اش افتاد و به
اطراف نگاه کرد و او را دید، با شتاب به سوى او دوید ،
او را در آغوش گرفت ، و بعد
روى ریگهاى سوزان جزیرة العرب خوابید
و بچه اش را روى سینه اش گرفت ، تا از رسیدن
شدّت گرما به فرزندش بکاهد، و مادر در این حال گریه مى کرد
و مى گفت : ((آخ کودکم ، آخ کودکم )).
منظره بقدرى جانسوز بود که همه حاضران ، بى اختیار
گریستند، وقتی رسول خدا از این ماجرا با خبر شد
به آنها فرمود:آیا شما از محبّت و مهر شدید
این مادر نسبت به فرزندش ، تعجب مى کنید؟
عرض کردند: آرى .
فرمود: ((حتما بدانید خداوند متعال به همه شما
مهربانتر است از این زن ، نسبت به فرزندش )).
مسلمانان از این بشارت ، بسیار شاد شدند
بگو در زمین سیر کنید وبنگرید خداوند
چگونه آفرینش را بوجود آورده...
ای مردم مثلی زده شده به آن گوش دهید:
کسانی را که غیر از خدا می خوانید
هرگز مگسی را نمی توانند خلق کنند،.
*******************************************