آیا کسی هست که #خدا را دیده باشد؟
تنها کسی که با خدا ملاقات داشته و با خدا سخن گفته حضرت #محمد_مصطفی (ص)بود
که بین خدا و حضرت محمد ص فقط یک پرده بود
مامون گفت : ای پسر رسول خدا ( اگر حضرت موسی نبی خدا و معصوم است ) پس معنی
این ایه چیست که حضرت #موسی در آنجا از خدا در خواست میکند که خدا را ببیند :
رَبِّ أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیْکَ چرا حضرت موسی از خدا چنین درخواستی کرد ؟
مگر نمیدانست که خدا دیده نمیشود ؟
امام رضا علیه السلام فرمودند : بدرستیکه حضرت موسی علیه السلام می دانست که
خداوند به چشم دیده نمیشود ولی هنگامی که خداوند عزوجل با او صحبت کرد و نجوا کرد ،
حضرت موسی به سمت قوم خودش بازگشت و به قوم خود خبر داد که خدا با من مستقیما
و بدون واسطه وحی صحبت کرد .
قوم بنی اسرائیل گفتند ما باور نمیکنیم الا اینکه خدا باما هم هم مثل تو سخن بگوید .
در میان قوم موسی علیه السلام 700 هزار مرد بودند که موسی علیه السلام از میان آنها 70
هزار مرد را انتخاب کرد . سپس از میان آن 70 هزار نفر 700 نفر انتخاب کرد . سپس از میان
آن 700 نفر ، 70 نفر انتخاب کرد تا انها را به میقات ببرد و تا انها هم صدای خدا را بشنوند .
پس موسی با آن هفتاد نفر به سوی طور سینا رفتند .
پس آن 70 نفر را در دامنه کوه قرار داد و خود با بالای کوه رفت و
از خدا در خواست کرد تا خدای عزوجل با انها حرف بزند و آنهاصدای خدا را بشنوند .
پس خدا نیز استجابت کرد و با آنها حرف زد و
انها صدای خدا را از بالا ی سر خودشان و از چپ و راست و پایین و روبرو و پشت سر خود شنیدند .
آن هفتاد نفر به موسی گفتند ما باور نمیکنیم که این صدایی که شنیدیم کلام خدا باشد
الا اینکه خدا را به ما #نشان بدهی .
پس هنگامی که این سخن کفر آمیز را زدند و در برابر معجزه خداوند استکبار ورزیدند ،
خداوند صاعقه ای بر آنها فرود اورد و همه آنها به خاطر آن حرف کفر آمیز دچار عذاب الهی شدند .
موسی علیه السلام گفت ای پروردگار من ، هنگامی که به سوی قوم خودم بازگشتم
چه بگویم به آنها ؟
در حالی که میدانم انها به من چه خواهند گفت . انها به من تهمت میزنند و میگویند که تو آن 70 نفر را بردی و کشتی . چون تو نتوانستی ادعای خود (صحبت کردن مستقیم با خدا ) را بر انها ثابت کنی و چون نتوانستی این کار را بکنی انها را کشتی .
خداوند عزوجل ان 70 نفر را دوباره زنده کرد
پس آن هفتاد نفر باز هم از موسی درخواست کردند و گفتند : اگر تو از خدا بخواهی که خودش را نشان بدهد قبول میکند . موسی به انها گفت : این قوم من !!خداوند با چشمان
دیده نمیشود و جسم ندارد که دیده بشود . و خداوند فقط به وسیله آیات و نشانه هایش
شناخته میشود .
آن هفتاد نفر گفتند . ما به این حرف ها ایمان نمیاوریم تا اینکه تو از خدا بخواهی تا
خودش را نشان بدهد .
موسی علیه السلام گفت : ای پروردگار من ، تو شنیدی انچه که بنی اسرائیل درخواست میکند .
و تو اگاهی به صلاح انها .
خداوند عزوجل وحی کرد که ای موسی از من بخواه انچه که قومت میخواهند .
موسی درخواست کرد و گفت : رَبِّ أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیْکَ پروردگارا خودت را به من نشان بده
تا من به تو نگاه کنم .
خداوند فرمود : لَنْ تَرانِی وَ لکِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ .
من دیده نمیشوم ولی به کوه نگاه کن . اگراین کوه در جاى خود ثابت ماند تو هم مراخواهى دید.
پس چون پروردگارش بر کوه تجلّى کرد آن را خرد و غبار کرد و موسى بیهوش افتاد و چون به هوش آمد گفت:
تو (از دیده شدن با چشم) پاک و منزهى،
بازگشتم به معرفت خود از جهل قوم خودم و
من نخستین ایمان اورندگان هستم از میان قوم خود که تو دیده نمیشوی .