ادواردو آنیلی» در ۶ ژوئن ۱۹۵۴ درنیویورک
از پدری ایتالیایی و مادری یهودی پا به عرصه دنیا گذاشت.
مادر وی «مارلا کاراچولو»، یک پرنسس یهودی بود و
پدرش سناتور «جیووانی آنیلی»، مرد ثروتمند و معروف ایتالیایی بود.
وی مالک کارخانهجات اتومبیلسازی فیات، فراری، لامبورگینی، لانچیا، آلفارمو و آیوکو،
به همراه چندین کارخانه تولید قطعات صنعتی، چند بانک خصوصی،
شرکتهای طراحی مد و لباس، روزنامههای پرتیراژ "لاستامپا" و "کوریره دلاسرا"،
باشگاه اتومبیلرانی فراری و باشگاه فوتبال یوونتوس بود.
علاوه بر اینها، چندین شرکت ساختمانسازی، راهسازی،
تولید لوازم پزشکی و هلیکوپترسازی هم وجود دارد که خانواده آنیلی جزء سهامداران اصلی آنها میباشند.
میزان ثروت و نفوذ خانواده آنیلی به حدی است که
رسانههای ایتالیا از آنها به عنوان خاندان پادشاهی ایتالیا نام میبرند.
کارشناسان اقتصادی درآمد سالانه خانواده آنیلی را بالغ بر ۶۰ میلیارد دلار تخمین می زنند که
۳برابر درآمد نفتی جمهوری اسلامی ایران است.
ادواردو تحصیلات مقدماتی را در ایتالیا طی کرد و بعد به کالج آتلانتیک در انگلستان رفت و
پس از آن در رشته ادیان و فلسفه شرق از دانشگاه پرینستون ایالات متحده
با اخذ درجه دکتری فارغ التحصیل شد.ا
دواردو شرح مسلمان شدنش را چنین می گوید:
در نیویورک که بودم یک روز در کتابخانه قدم می زدم و کتابها را نگاه می کردم
چشمم افتاد به قرآن . کنجکاو شدم که ببینم در قرآن چه چیزی آمده است.
آنرا برداشتم وشروع کردم به ورق زدن و آیاتش ر ا به انگلیسی خواندم ،
احساس کردم که این کلمات ،کلمات نورانی است ونمی تواند گفته بشر باشد
. خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم, آن را امانت گرفتم و بیشتر مطالعه کردم و
احساس کردم که آن را می فهمم و قبول دارم .
بعد از این قضیه به یک مرکز اسلامی در نیویورک مراجعه میکند و
درخواستش مبنی بر اینکه میخواهد مسلمان شود را مطرح میکند.
آنها هم نام «هشام عزیز» را برای وی انتخاب میکنند.
محمد اسحاق عبداللهی که از دوستان مسلمان آنیلی است نیز در مورد او میگوید؛
«ادواردو خیلی شبها بیدار میماند و با نور شمع تا صبح قران را مطالعه میکرد.»
این گفته که ادواردو در اثر معاشرت با مسلمانان به این دین گرویده،
یک ادعای بیثبات است، چون با موقعیت مالی و سیاسی که پدر ادواردو داشت،
هیچکس به خود اجازه نمیداد که چنین مسائلی را با او در میان بگذارد و
او را به دین جدید دعوت کند.
وی پس از ملاقات و گفتگو با دکتر قدیری ابیانه شیعه شده بود.
اولین آشنایی وی با تشیع و انقلاب اسلامی ایران از طریق یکی از مصاحبه های
دکتر محمد حسن قدیری ابیانه (رایزن مطبوعاتی سفارت ایران در ایتالیا بین سالهای ۵۸ تا ۶۱)
از طریق تلویزیون ایتالیا بوده است و پس از آن برای دیدار با وی به سفارت مراجعه می کند و
پیوند دوستی بین آنها ایجاد می شود.دکتر قدیری در مورد اولین ملاقاتش با ادواردو می گوید:
بعد از یک میزگرد مطبوعاتی که برگزار کردیم -
به عنوان رایزن مطبوعاتی سفارت ایران-،
یک روز یکشنبه در حالی که من در اقامتگاه سفارت بودم، دربان سفارت گفت که
یک جوان ایتالیایی آمده و میخواهد شما را ببیند. من هم گفتم
اگر میشود به او بگویید فردا برای ملاقات بیایند.
ولی بعد از لحظاتی دربان سفارت دوباره زنگ زد که این جوان میگوید خدا هر در بستهای را میگشاید.
من هم گفتم در را باز کنند و خودم هم رفتم به استقبالاش.
جوان قد بلند لاغری بود که با یک موتور گازی کهنه آمده بود و
خودش را ادواردو آنیلی معرفی کرد. من بدون اینکه انتظار جواب مثبتی از او داشته باشم،
از او پرسیدم که شما با خانوادهِ آنیلی معروف نسبتی دارید و او گفت که من پسرش هستم
و زمانی که فخرالدین حجازی در سال ۱۳۵۹ به ایتالیا سفر میکند و
با ادواردو آشنا میشود، از او میخواهد که یک بار دیگر تشرف خویش را به تشیع اعلام نماید.
سپس فخرالدین حجازی نام مهدی را برای او انتخاب میکند.
او در مکاتبات خود از نام هشام عزیز که سالها از آن استفاده کرده بود،
استفاده میکرد و در مکالمات خود با دوستان ایرانیش از نام مهدی استفاده بهره میگرفت.
ادواردو همواره به دنبال این بود که دوستان و بستگانش را با اسلام آشنا کند.
به دعوت او دوستش، لوکا گائتانی لاواتلی اسلام آورد و مسلمان شد.
او مدتی در ایتالیا منزوی بود و در یک آپارتمان در شهر رم زندگی میکرد.
بوسه امام بر پیشانیه ادواردو...
در فروردین سال 1360 با امام خمینی(ره) دیدار کرد و
بعدها از این که امام در آن دیدار پیشانی اش را بوسیده بود،
به عنوان یکی از بهترین خاطرات زندگی اش یاد کرده بود.(بنا به گفته اطرافیان امام :
ادواردو انیلی تنها فرد خارجی بود که امام پیشانیه او را بوسید)
ادواردو قرار بود یک ماه قبل از شهادتش به ایران بیاید و دوست داشت
با مقام معظم رهبری دیدار کند، لیکن والدین او برای ممانعت از سفر او به ایران،
گذرنامهاش را پنهان کرده بودند. وی قرار بود در حوزه علمیه قم مشغول تحصیل شود.
ادواردو همچنین دیدارهایی را با مقام معظم رهبری قبل از دوران ریاست جمهوری و
همچنین با حجت الاسلام و المسلمین اقای اکبر هاشمی رفسنجانی انجام داده بود.
وقتی برای اولین بار به مشهد سفر کرده بود،
در بازگشت از حرم امام رضا(ع) از او پرسیده بودند از امام چه خواستی؟
گفته بود از او خواستم قلب پدرم را نسبت به من مهربان کند.
پرسیده بودند دیگر چه خواستی؟ گفته بود هیچی، چون سر امام رضا خیلی شلوغ بود،
خیلی ها بودند که از او چیزهایی میخواستند!
در اواخر دهه ۸۰، موضوع انتخاب جانشین برای سناتور آنیلی در شورای رهبری فیات مطرح شد
و ادواردو را به دلیل اعتقادات مذهبیاش نامناسب تشخیص دادند،
اما در واقع وارث اصلی او بود و باید بهانهای برای کنار گذاشتنش پیدا میکردند.
در همین زمان ماجرای ماریندی پیش آمد.
در اکتبر ۱۹۹۰ رسانهها اعلام کردند که به خاطر حمل ۳۰۰ گرم هروئین، وی را
در شهر ساحلی ماریندی در کنیا دستگیر کردهاند. ماجرایی که اصلاً واقعیت نداشت و
پلیس و دادگاه کنیا خیلی زود متوجه اشتباهشان شدند،
اما خوراک مطبوعات ایتالیا که اکثراً زیر نفوذ پدرش بودند،
فراهم شد و برخی حتی او را قاچاقچی نامیدند و تبرئه شدنش را
به خاطر نفوذ پدرش می|دانستنند. بعد از آن با اینکه برخی مطبوعات به اشتباه خود
در مورد ادواردو اشاره کردند، اما با گسترش شایعات،
افکار عمومی برای معرفی جانشینی غیر از او برای مدیریت فیات آماده شد.
در اوایل دهه ۹۰، پسر عمویش "جیووانی امبرتو" را به جانشینی انتخاب کردند.
ادواردو نیز مخالفتی نکرد و حتی برای وی نامه نوشت و ضمن تبریک به او
توصیه کرد که بازیچه دست پول پرستان نشود. اما در سال ۹۷، خانواده آنیلی
با یک بحران مواجه شد. جیووانی در ۳۶ سالگی، بر اثر سرطان ناشناخته ای درگذشت.
جالب اینجاست که جورجو برادر سناتور آنیلی نیز در سن ۳۶ سالگی به مرگ مشکوکی در
سالهای دور کشته شده و سهم او بین بقیه تقسیم گشته بود.
شورای رهبری نیز "جاکوب الکان" خواهرزاده وی را به جانشینی انتخاب کرد.
این انتخاب ادواردو را به شدت ناراحت کرد. او این بار سکوت نکرد و
حتی با قدرت در مقابل خانوادهاش که تصمیم داشتند
نام خانوادگی جان الکان را به آنیلی تغییر دهند،
ایستاد و اجازه این کار را نداد. وی مصاحبهای با روزنامه "مونیفست"
که متعلق به حزب چپ ایتالیا و به لحاظ سیاسی مخالف پدرش بود انجام داد و
به شدت انتقاد کرد.او در این مصاحبه گفته بود که درست بعد از تشییع جنازه پسر عمویش،
جاکوب الکان که هنوز ۲۲ سالش نشده به سمت هیات مدیره فیات منسوب شده بوده و
او فکر میکند که این انتخاب، یک سقوط برای دم و دستگاه در بر داشته باشد.
در دهه ۹۰ هیچگونه مسئولیتی نداشت و اغلب اوقات را با مطالعه، سفر،
روزنامهنگاری و فعالیتهای بشر دوستانه گذراند.
پدرش او را تهدید به محرومیت از ارث در صورت عدم ترک اعتقاد
به اسلام کرده بود و
او برای حفظ دینش حاضر به گذشت از میلیاردها دلار ثروت شده بود.
او به خاطر اسلام آوردن، به شدت تحت فشار خانواده بود تا دست از اسلام بکشد.
یک بار در امریکا به بازدید از یک کارخانه هلیکوپترسازی رفته بود و
مقامات کارخانه و ژنرالهای ارتش امریکا برایش توضیح می دادند.
در بازدید به یک هلیکوپتر میرسند که در موردش میگویند
این هلیکوپتر تمام تکنولوژی برتر جهان را در خود دارد و از همان هلیکوپترهایی است که
در جریان طبس به کار رفته است.
ادواردو میپرسد در طبس که این هلیکوپترهای امریکایی شکست خوردهاند؟
و آن ژنرال امریکایی هم در پاسخش میگوید خدای آنها از هلیکوپترهای ما قویتر بود.
بعدها ادواردو به یکی از دوستان ایرانیاش گفته بود که
با تمام سختیها و مصائبی که به من وارد میشود هر از چند گاهی
چنین جملههایی من را سر حال می آورد!
پسر سلطان شراب ادواردو همواره به دنبال این بود که نزدیکانش را نیز با اسلام آشنا کند.
در یکی از سفرهایش به ایران، یکی از دوستانش را با خودش آورده بود.
جالب است که آن دوستش هم پسر سلطان شراب ایتالیا بود که
بعد از مدتی او هم اسلام آورد و مسلمان شد و فرزند بزرگترین تولید کننده و
صادرکننده شراب ایتالیا از طریق آنیلی مسلمان شد.
او هنوز زنده است ولی منزوی است و در آپارتمانی در شهر رم زندگی میکند.
ادواردو با اینکه به دلیل موقعیت مالی و سیاسی خانوده اش با بسیاری از
رهبران سیاسی و مذهبی جهان ملاقات کرده بود، اما در ملاقات با حضرت امام(ره) به
شدت شیفته سادگی ، عظمت و معنویت ایشان شده بود.
این ارتباط عملاً مسیر زندگی ادواردو را عوض کرد.
ایگورمن خبرنگار روزنامه لاستامپا ایتالیا می گوید: وقتی ادواردو از
ملاقاتش با حضرت امام و تحت تاثیر قرار گرفتنش صحبت می کرد،
من احساس کردم که امام او را سحر کرده است.ادواردو همچنین یک ماه
قبل از شهادتش قصد داشت به ایران بیاید، ولی والدین او
برای ممانعت از این سفر، گذرنامه اش را پنهان کرده بودند.
دکتر قدیری ذکر می کند که برای خانواده آنیلی خیلی سخت بود که
در کشور ایتالیا که مرکز مسیحیت کاتولیک است بگویند که پسر سناتور
آنیلی به اسلام رو آورده است . بنابر این ادواردو را به شدت تحت فشار قرار دادند
تا از اسلام دست بردارد.تحریم و تهدیدش کردند که از
ارث محروم خواهد شد و حتی از ارث محرومش کردند،
ولی او دست از اسلام بر نداشت و این خود به تنهایی میتواند احتمال خودکشی او
را منتفی کند، چون او که برای حفظ دینش حاضر به گذشت از
میلیارها دلار ثروت شده بود، چگونه ممکن بود با این اعتقاد راسخ به اسلام،
دست به خودکشی بزند که در اسلام حرام است؟
"حسین عبداللهی از دوستان صمیمی ادواردو می گوید:
چندین بار که دوستانش می خواستند
بروند خانه ادواردو -که روی تپه بود -
مجبور بودند تاکسی بگیرند من پول تاکسی آنها را می دادم,
ببینید چقدر تحت فشار بود، یعنی یک آنیلی پول تاکسی نداشت؟؟؟
شهادت یا خودکشی؟
در نوامبر سال 2000 جسد ادورادو آنیلی در بزرگراه تورینو-ساوانا در شمال ایتالیا و در نزدیکی شهر تورین پیدا شد. اتومبیل وی نیز که یک فیات کرومای خاکستری بود، بر روی پل رومانو و در حالی که چراغ های راهنمایش روشن بود و درهای آن باز بود، رها شده بود.
محلی که جسد ادواردو در آن پیدا شد |
پلیس ایتالیا مرگ ادواردو را خودکشی تشخیص داد و علت آن را استفاده بیش از حد از مواد مخدر اعلام کرد. اما دلایل روشنی وجود دارد که حاکی از قتل ادورادو است. در ادامه به ذکر این دلایل می پردازیم:
1) نخست اینکه ادواردو به هیچ وجه معتاد نبود و حتی در مواردی مشاهده شده است که با دوستان و نزدیکانش که از مواد مخدر استفاده می کردند، ساعت ها گفت و گو می کرد تا آنها را از این کار بازدارد. دکتر قدیری ابیانه در وبلاگ شخصی خودش درباره یک مورد از تلاش های اینچنینی ادواردو می گوید: "در سفری که ادواردو به ایران داشت، با برادر یکی از دوستان ما که معتاد بود کلی صحبت کرد و خیلی تلاش کرد تا او را با منطق و استدلال از مصرف مواد مخدر منصرف کند." به هیچ وجه منطقی به نظر نمیرسد که چنین فردی به دلیل استفاده بیش از حد از مواد مخدر خودکشی کند."
2) در اسلام خود کشی به شدت منع شده است. ادواردو شخصی به شدت آرمانگرا بود که حتی مایل نبود برای کاستن از فشارها و تهدیدات، به صورت مصلحتآمیز اعلام کند که از اسلام روی برگردانده است. هدف وی شناساندن اسلام به مردم ایتالیا و غربیها بود. چنین فردی چگونه میتواند خودکشی کند؟ خودکشی اقدامی است که افراد بیدین و کسانی که به آخر خط رسیدهاند، انجام میدهند. این در حالی است که ادواردو به فردی کاملا معتقد تبدیل شده بود و هنوز در ابتدای راه بود و کارهای زیادی برای انجام دادن داشت.
3) آشپز ادواردو میگوید صبح روزی که وی به قتل رسید، نوع غذای ناهارش را مشخص کرده بود. حال این سوال مطرح میشود کسی که قصد خودکشی داشته باشد، چرا باید برای دو یا سه ساعت بعدش سفارش غذا بدهد. همچنین ادواردو در صبح روز حادثه با دایی خود به صورت تلفنی مکالمه کرده بود و به گفته دایی ادواردو هیچگونه مورد مشکوکی در میان صحبت های وی به چشم نمی خورد و وی کاملا عادی صحبت می کرد. همچنین ادواردو هیچگونه یادداشتی مبنی بر تصمیمش برای خودکشی از خود به جای نگذاشته بود.
4) حسین عبداللهی با اشاره به برنامه های بلندمدت ادواردو می گوید: "ادواردو می گفت می خواهم به ایران بروم و پناهنده سیاسی شوم و در قم به تحصیلاتم ادامه دهم." محمد عبداللهی نیز می گوید: "یک هفته قبل از آنکه ادواردو فوت کند، با هم نشسته بودیم و سوره بنی اسرائیل را به زبان ایتالیایی می خواندیم. ادواردو به من گفت می خواهد زبان عربی را فرابگیرد تا بتواند بهتر قرآن را درک کند. بدیهی است که فردی که برنامه های بلندمدت برای زندگی خود دارد و اهداف والایی را دنبال می کند به هیچ وجه دست به خودکشی نخواهد زد.
تصویر ادواردو و حسین عبداللهی, صمیمی ترین دوست ایرانی وی |
5) مورد مشکوک دیگری که درباره شهادت ادواردو وجود دارد این است که هیچ گونه بررسی تکمیلی در مورد نحوه قتل او انجام نشد. جسد وی کالبد شکافی نشد و مرگ وی فوراً خودکشی جلوه داده شد. حتی قبل از آنکه پلیس مرگ وی را به صورت رسمی خودکشی اعلام کند، برخی روزنامه ها خبر خودکشی پسر رئیس کارخانه فیات را چاپ کردند و ذهن مردم را کاملا به سمت گزینه خودکشی سوق دادند. جسد وی نیز تا ظهر فردای روز حادثه به خاک سپرده شد تا فرصت برای هیچ گونه تحقیقی مهیا نباشد.
6) پس از مرگ ادواردو سانسور مطلقی درباره مسلمان بودن، عقاید و حتی سفر وی به ایران انجام شد. اظهارنظرهای روزنامه های ایران به ویژه انجمن اسلامی فارغ التحصیلان ایتالیا درباره احتمال قتل وی به هیچوجه بازتاب داده نمیشد. در حالی که خانواده آنیلی یکی از بزرگترین خانواده های ایتالیا است و کوچکترین اظهارنظری درباره این خانواده به سرعت منعکس می شود، به نحوی که نخست وزیر ایتالیا درگذشت ادواردو را به خانواده آنیلی تسلیت گفت و قبل از بازی ایتالیا و انگلستان، ورزشگاه یک دقیقه به احترام ادواردو سکوت کرد. همچنین پس از مرگ ادواردو تمامی اسناد و شواهد مربوط به فعالیت ها و زندگی وی جمع آوری شد و حتی فیلم مستندی که توسط وی ساخته شده بود و در آرشیو کانال 1 ایتالیا بود، از آرشیو این کانال خارج شد.7) چند سال پس از قتل ادواردو، یکی از دوستان بسیار نزدیک وی به نام لوکا کائتانی لواتلی نیز با همین سناریو به قتل رسید. او دوست ادواردو بود و با وی به ایران آمده و در ایران شیعه شده بود. لوکا نیز یکی از نجیب زادگان ایتالیایی بود. پدر لوکا به سلطان شراب ایتالیا معروف بود و خانودهاش از سرشناسترین خانوادههای این کشور به حساب میآمدند. با توجه به سرنوشت مشابه او با ادواردو، به نظر میرسد تاکتیک "خودکشی سازی" یکی از تاکتیک های اصلی برای از بین بردن چنین جوانانی است که حاضر نیستند در جهالت باقی بمانند.
8) دکتر مارکو باوا یکی از دوستان صمیمی ادواردو بود که به نحوه زسیدگی به
پرونده ادواردو اعتراض کرد. وی در سال 2001 نامه ای به شورای عالی قضایی
ایتالیا نوشت و در آن ضمن انتقاد از فرآیند رسیدگی به پرونده ادواردو، علت
عدم استفاده از آدمک انسانی برای بازسازی صحنه خودکشی را جویا شد. به عقیده
وی شواهد موجود درباره لباس ها و کفش ادواردو، خودکشی را تایید نمی کنند.
وی همچنین عدم انجام کالبدشکافی را غیرقابل قبول خوانده بود.
دکتر مارکو دلایل دیگری نیز دارد که اثبات می کند ادواردو خودکشی نکرده
است. وی اینگونه استدلال می کند: "زمان مرگ ادواردو بین ساعت های 9 تا
10:30 صبح روز پنجشنبه اعلام شده است. در این ساعت از روز به صورت میانگین
هر 10 الی 15 ثانیه، یک ماشین از آن منطقه عبور می کند. امکان ندارد هیچ کس
ادواردو را در حین خودکشی ندیده باشد. زیرا پارک کردن ماشین، بیرون آمدن
از آن، بالا رفتن از حصار یک و نیم متری کنار بزرگراه و پریدن به پایین
حداقل 2 دقیقه طول می کشد و قطعا در این مدت می بایست افرادی وی را دیده
باشند. در حالیکه هیچکس شاهد این اتفاقات نبوده است.
انگیزه قتل ادواردو
خانواده ادواردو بسیار پولدار و بانفوذ بودند. فقط سود دارایی های خانواده او 60 میلیارد دلار در سال برآورد شده است. کارخانه ماشین سازی فیات، فراری،اوبکو، لامبورگینی، لانچیا، آلفارمو، چندین کارخانه صنعتی ، بانک های خصوصی، شرکت های طراحی مد و لباس، روزنامه های لاستامپا، کوریره، دلاسرا و باشگاه فوتبال یوونتوس تنها بخشی از اموال خانواده آنیلی است. چون بعدها ادواردو مسلمان شد، پدرش حاضر نشد که ارث و میراثش را بهدست او بسپارد؛ لذا پسرعموی مسیحیاش را بهعنوان جانشین تعیین کردند. اما ناگهان این خبر پیچید که او بر اثر سرطان ناشناختهای فوت کرد. اگر زنده میماند، مدیریت این اموال به یک مسیحی میرسید. بدین ترتیب آخرین مسیحی خانواده آنیلی نیز فوت شد و تنها ادواردو باقی مانده بود. این بدین معنی بود که تا رسیدن اموال این خانواده به دست یهودیان یک گام باقی مانده بود و آن مرگ ادواردو بود.
و حرف آخر متن زیر قسمت پایانی نامهای است که دواردو مهدی آنیلی در
تاریخ 3 می 1980 نوشته است. امیدوارم الله شما را هدایت کند.
امیدوارم او شما را حفظ کند، لطفاً محتاط باشید؛
زیرا من امروز احساس قویای نسبت به شما دارم.
امیدوارم الله همیشه با ما باشد
شهید ادواردو مهدی آنیلی وارث خانواده آنیلی
پی نوشت خادم وبلاگ
این شخصیت ادواردو انیلی فقط با پیامبران و امامان قابل مقایسه است
چرا که تنها پیامبری مثل ابراهیم ع حاضر میشود بخاطر خدایش
اسماعیلش را قربانی کند و یا تفسیر جواب حضرت محمد ص به
مقامات مکه در اولین لحظات نبوتش میدهد که اگر ماه را در دست راستم و خورشید را
در دست چپم بگذارید از این دعوت دست نمیکشم و
یا شخصیتی مثل امام حسین ع که در مقابل خدا و دینش
از فرزند 6ماهه اش گرفته تا جان و مال خود و خانواده اش را
در راه خدا میدهد و ذره ای هم شک نمیکند
ادواردو اهل تفکر بود و اهل لجاجت نبود بخاطر همین وقتی قرآن را خواند
پیش داوری نکرد تفکر و تامل کرد و چون باسواد هم بود فهمید که
این جملات نمیتواند نوشته دست بشر باشدو در مقابل آنهمه ثروت افسانه ای خدا را انتخاب کرد
و این یکی دیگر از اعجاز علمی قرآن است که
نحوه نگارشش و آیات و استدلال و منطق و علمش بر قلب کسانی که
اهل تفکر هستند مسلط است و تاثیر اعجاز گونه اش را میگذارد و کسی هم که خدا را شناخت
بقول مولانا
هر کس که تو را شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
حال بیندیشیم و یه فلش بک به شخصیت خودمان بزنیم که
حاضریم اعتقادمان را چند معامله کنیم چقدر روزانه در
اکثر صنف ها بیش از حقمان دستمزد میگیریم و
انتهایش میگوییم خدا بده برکت مگر میشود؟
موقعیتمان را قدر بدانیم کسی بخاطر قرن خواندن و اعتقاد و عشقمان به خدا
و اسلام ما را زندانی نمیکند و منزوی نمیکند این آزادی و محیط اسلامی را قدر بدانیم
دنیا چند روزی بیش نیست و از این دوره زود گذر بجای دل مشغولی های چند روزه دنیا
خدا و عشقش را مطالبه کنیم که ماندنی هستند و ابدی
مرتضی زمانی خادم وبلاگ و کانال عشق فقط خدا
**************************************
فیلم مستند ادواردو در کانال تلگرامی وبلاگ عشق فقط خدا موجود می باشد
https://telegram.me/eshgekhodayi