سبیح شیعه نام گهر بار حیدر(ع) است
خلقت همیشه مست و گرفتار حیدر (ع)است
صدیق اکبرى که شنیدى فقط علی ست (ع)
پس این لقب همیشه سزاوار حیدر(ع) است
فاروق اعظم است به نص صریح وحى
فرقان بین باطل و حق کار حیدر(ع) است
ما بى على(ع) بهشت خدا را نخواستیم
اصلا بهشت دیدن رخسار حیدر(ع) است
دنیاى بى ولاى على (ع)عین دوزخ است
معیار خلق ما همه معیار حیدر(ع) است
شیعه تمام عمر بدهکار حیدر (ع)است؛؛!!؛؛
ما را خدا به عشق على(ع) ٱفریده است
استاد میرباقری:
"آنهایی که عمرشان را استفاده کردند، در شب قدر درها به رویشان باز می شود.
آنهایی که قدم برنداشتند دو کار باید انجام بدهند؛
یکی این که سرمایه امشبتان امید به فضل خدا باشد.
درهای فضل خدا همه را می گیرد. فضل به این معناست که
وقتی سحره فرعون می رفتند با موسای کلیم بجنگند،
یک لحظه خدا دلشان را گرفت، آن گاه مؤمن شدند.
فرعون گفت: به دارتان می زنم. گفتند: بزن. در دعای عرفه هست؛
خدایا ما که قصد جنگ با تو نداریم، سحره آمدند با تو بجنگند گرفتیشان،
خدایا ما گناهمان جنگ با تو نبود، شیطنت نفس بود،
تو را قبول داشتیم. زمین خوردگی های ما جنگ با تو نیست.
به خدا امیدوار باشید. فرمود: «کُنْ لِمَا لَاتَرْجُو أَرْجى مِنْکَ لِمَا تَرْجُو»؛
آن جایی که امیدت قطع می شود امیدوار به خدا باش.
موسای کلیم می رفت آتش بیاورد، پیغمبر شد. به فضل خدا امیدوار باشیم.
فرمود: هیچ کسی به هیچ خیری نرسید الا با امید به فضل خدا.
دستگاه خدا و رحمتش بی نهایت وسیع است.
در دعای ابوحمزه چندین بار تکرار شده خدایا مرا ببخش.
درست است که گناهان من بزرگ است
(عظمت گناهان در دعای ابوحمزه توضیح داده می شود)
ولی«وَ مَا خَطَرِی هَبْنِی»؛ خودم و گناهم در دستگاه تو اصلا چیزی به حساب نمی آییم.
امید به فضل خدا داشته باشید؛ دلتان را بگیرد کار تمام است.
یک تصرف در دل انسان بکند، محبت دنیا بیرون رود،
محبت امیرالمومنین (ع) جایگزینش می شود و انسان عرشی می شود.
شب قدر شب این فیض های خداست، این که در این شب گفته اند بیدار باشید
حتی یک لحظه هم نخوابید چون شاید در همان یک لحظه یک خبری بود...
حضرت به مرحوم بافقی وعده داده بودند در راه کربلا که به ایران می آمدند
در قم و نیشابور من را می بینی. در قم حضرت را زیارت نکرد
نیشابور وقتی ایشان را دید گفت: آقا به ما وعده قم دادید فرمود:
آمدیم در حرم حضرت معصومه (س) یک کسی از شما مسئله پرسیده بود
مشغول بودید ما هم رفتیم.
شب قدر یعنی همه لحظاتش یک لحظه است؛ انسان را برق می گیرد،
اگر گرفت تمام است. عالمتان عوض می شود.
وقتی هواپیما راه می رود یک لحظه پرواز می کند؛ آن لحظه پرواز اگر خواب بودید
کار تمام است. شب قدر از این شب هاست یک لحظه اش انسان را بگیرد کار تمام است؛
«وَ بَرَقَ لَهُ لَامِعٌ کَثِیرُ الْبَرْق»،
یک جلوه از امیرالمومنین (ع) در شب قدر در دل کسی بیاید کارش تمام است،
بار عمرش بسته می شود، باب گناه به روی او بسته می شود،
لذت عبادت در ذائقه اش می آید. شب قدر چنین شبی است.
به فضل خدا امیدوار باشید؛ حتی اگر عمل ندارید.
در مسجدالنبی به حضرت عرض کرد یا رسول الله(ص) «مَتَى تَقُومُ السَّاعَةُ»؛
قیامت کی برپا می شود؟ حضرت بعد از اتمام نماز به جمعیت گفتند
چه کسی سؤال کرد قیامت کی بر پا می شود!
مرد اعرابی گفت: آقا من. حضرت به او گفتند چه آماده کرده ای؟
گفت: آقا من زیاد اهل نماز و روزه نیستم واجبات را می خوانم
، ناتوانم اما شما را دوست دارم. حضرت جمله ای گفتند
که انس می گوید مسلمان ها هیچ روز آنقدر خوشحال نشده بودند،
حضرت فرمود:«الْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَب»؛ از من جدا نیستی،
اگر تو من را دوست داری من نیز تو را دوست دارم.
به محبت امیرالمومنین (ع) امیدوار باشیم
تا خدا به خاطر این محبت یک چیزی به ما بدهد.
شب قدر حسن ظن بالله داشته باشیم.
اگر کسی به ما بدی کرده باشد سراغمان بیاید او را می بخشیم.
گاهی انسان از او راضی هم می شود.
خدای متعال سریع الرضاست؛ یعنی زود راضی می شود،
نه این که می بخشد، سریع الرضاست.
پس حسن ظن به خدای متعال، سرمایه شب قدر است. آن هایی که کار نکردند،
امید بالله داشته باشند.
در روایت دارد روز قیامت به یک عده ای که زحمت کشیدند،
می دهند! یک عده ای هم کار نکردند مثل آنها را به ایشان می دهند!
می گویند: خدایا چرا به این ها مقاماتی مثل ما دادید؟
می فرماید اینها دعا کردند به آنها دادیم!
در شب قدر مردانه از خدا بخواهید."
بسم الله الرحمن الرحیم
از دانایی پرسیدم
نظر شما در مورد مولا علی (ع) چیه؟
ایشان پرسید : بهترین مکان کجاست ؟
گفتم : مسجد
پرسید : بهترین جای مسجد کجاست ؟
گفتم : محراب
پرسید : بهترین عمل چیه؟
گفتم : نماز
پرسید : بهترین نماز ؟
گفتم نماز صبح
پرسید : بهترین قسمت نماز؟
گفتم: سجده
پرسید : بهترین قسمت بدن ؟
گفتم : سر
پرسید : بهترین قسمت سر ؟
گفتم پیشانی
پرسید : بهترین ماه؟
گفتم رمضان
پرسید : بهترین شب؟
گفتم شب قدر
پرسید : بهترین نحوه مردن ؟
گفتم شهادت
آنوقت به من گفت :
مولا علی در ماه رمضان در شب قدر
در مسجد در محراب مسجد ،
در حال نماز ،
نماز صبح در سجده نماز فرق مبارکش شکافت !
یعنی هنوز مات و مبهوت این نتیجه گیری بسیار زیبا هستم
اما اعمالی که در هر سه شب (شبهای قدر) مشترک است وباید انجام داد :
اول : غسل است ( مقارن غروب آفتاب ، که بهتر است نماز شام را با غسل خواند )
دوم : دو رکعت نماز است
که در هر رکعت بعد از حمد هفتمرتبه توحید بخواند
وبعد از فراغ هفتاد مرتبه اَستَغفُرِاللهَ وَاَتوبُ اِلَیهِ
ودر روایتی است که از جای خود بر نخیزد تا حقتعالی او وپدر ومادرش را بیامرزد.
سوم : قرآن مجید را بگشاید وبگذارد در مقابل خود وبگوید :
اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُِکَ بِکِتابِکَ المُنزَلِوَمافیهِاسمُکَالاَکبَرُو،اَسماؤُکَ
الحُسنی وَیُخافُ وَ یُرجی اَن تَجعَلَنی مِن عُتَقائِکَ مِنَ النّار پس هر حاجت که دارد بخواند
چهارم : مصحف شریف را بگیرد وبر سر بگذارد وبگوید :
اَللّهمَّ بِحَقِّ هذاالقُرآنِ وَ بِحَقِّ مَن اَرسَلتَه بِه وَبِحَقِ کُلِّ مومنٍ
مَدَحتَه ُ فیهِ وَبِحَقِّکَ عَلَیهِم فلا اَحَدَ اَعرَفُبِ بِحَقِّکَ مِنکَ
ده مرتبه بگوید : بِکَ یا الله
ده مرتبه : بِمُحَمَّدٍ
ده مرتبه : بِعلیٍّ
ده مرتبه : بِفاطِمَةَ
ده مرتبه : بِالحَسَنِ
ده مرتبه : بِالحُسَین ِ
ده مرتبه : بِعلیّ بنِ الحُسین
ده مرتبه : بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ
ده مرتبه : بِجَعفَر بنِ مُحَمَّدٍ
ده مرتبه : بِموُسی بنِ جَعفَر ٍ
ده مرتبه : بِعلیِّ بنِ عَلیٍّ
ده مرتبه : بِعَلِیِّ بنِ مُحَمَّدٍ
ده مرتبه : بِالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ
ده مرتبه : بِالحُجَّةِ
پس هر حاجتی داری طلب کن .
پنجم : زیارت امام حسین (ع) است؛ که در خبر است
که چون شب قدر میشود منادی از آسمان هفتم ندا میکند
که حق تعالی آمرزید هر کسی را که به زیارت قبر امام حسین (ع) آمده .
ششم : احیا داشتن این شبها است
که در روایت امده هر کس احیا کند شب قدر را گناهان او آمرزیده شود
هر چند به عدد ستارگان آسمان وسنگینی کوهها وکیل دریاها باشد .
هفتم : صد رکعت نماز کند که فضیلت بسیار دارد ،
وافضل آنست که در هر رکعت بعد از حمد ده مزتبه توحید بخواند .
هشتم : بخواند :اَللّهُمَّ اِنّی اَمسَیتُ لَکَ عَبدًا داخِرًا لا اَملِکُ لِنَفسی وَ اَعتَرِفُ ....
پلک های نیمه بازش،آیه های درد بود
آخرین ساعات عمر حیدر شب گرد بود
چادر خاکی زهرا، بالش زیر سرش
عکس دربی سوخته در قاب چشمان ترش
زخم فرقش، ترجمان عمق زخم سینه بود
کوفه هم مثل مدینه دشمن آئینه بود
آتش آه حزینش بر جگر افتاده است
این دم آخر،به یاد میخ در افتاده است
در نگاه زینبِ دل خسته زخمش آشناست
زخم فرقش،شکل زخم پهلوی خیرالنساست
زخم های کهنه بر رفتن مجابش کرده اند
نا امیدانه طبیبان هم جوابش کرده اند
معنی "فزت و رب الکعبه"ی او روشن است
حیدر مظلوم،سی سال است فکر رفتن است
کوفه شبها آشنا با اشک فانوسش شده
ماجرای کوچه سی سال است کابوسش شده
غصه ی آن کوچه سی سال است پیرش کرده است
کم محلی های مردم گوشه گیرش کرده است
اضطراب زینب او را برده در هول و ولا
زیر لب با گریه می گوید که وای از کربلا
گریه های مرتضی دنیای رمز و راز بود
معجر زینب برایش روضه های باز بود
دانه های اشک او می گفت با صد شور و شین
کربلا،عباس من! جان تو و جان حسین
.
جملاتی زیبا ازحضرت علی علیه السلام
1- گریه نکردن از سختی دل است.
2-سختی دل از گناه زیاد است.
3-گناه زیاد از آرزوهای زیاد است.
4-آرزوی زیاد از فراموشی مرگ است.
5-فراموشی مرگ از محبت به مال دنیاست.
6- محبت به مال دنیا سرآغاز همه خطاهاست
ازامام علی (ع)پرسیدندواجب و واجبتر چیست؟
نزدیک ونزدیکترکدامند؟ عجیب وعجیبترچیست؟
سخت وسخت ترچیست؟
فرمود:واجب اطاعت از الله و واجبتر ازآن ترک گناه است.
نزدیک قیامت ونزدیکتر ازآن مرگ است.
عجیب دنیا وعجیبتر ازآن محبت دنیاست.
سخت قبراست وسخت تر ازآن دست خالی رفتن به قبر است.
.در پیش علی حقیر بودن عشق است
آهو به پناه شیر بودن عشق است
در محضر سلطان ولایت حیدر
افتاده و سر به زیر بودن عشق است
گر حیدر امیر کل عالم باشد
زیر نظر امیر بودن عشق است
بر تخت سلیمان نبی حک کردند
در ملک علی فقیر بودن عشق است
از سوی کمان ابروانش به خدا
مجروح یکی دو تیر بودن عشق است
در آتش چشمان سیاهش ولله
گرم دم یا مجیر بودن عشق است
در طی طریق عاشقی سوی نجف
آوارهء این مسیربودن عشق است