عشق فقط خدا

عاقبت عشق زمینی را به عشق آسمانی باختیم

عشق فقط خدا

عاقبت ما کشتی دل را به دریای جنون انداختیم
عاقبت عشق زمینی را به عشق آسمانی باختیم

تا رها گردیم از دلواپسی در آنسوی خط زمان
ما در عرش کبریایی خانه ای از جنس ایمان ساختیم

با تو ام با نی عالم با تو ام ای مهربانم
ای تو خورشید فروزان من شبم شب را بسوزان

کوچکم با قطره بودن راهی ام کن سوی دریا
عاقبت باید رها شد روزی از زندان دنیا

سیر در دنیای معنا بی زمان و بی مکان
وصل در عین جدایی زندگی با جان جان
..زندگی با جان جان

عاشقان در شوق پروازند از این خاکدان
چون که باشد پای یک عشق خدایی در میان...

کانال تلگرام ما
contact
جهت ورود کلیک کنید :)
جست و جو
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شکر» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰


چهار حمد🌹

      🍃🍂حمد خداوند متعال🍂🍃


 🌸✨ امام علی ؏ ؛


هر کس از پیروان ما هر روز این چهار حمد را بخواند

خداوند او را چهار چیز کرامت فرماید✨


🔶1⃣👈 عمر طبیعی

🔸2⃣👈 مال و فرزند بسیار

🔶3⃣👈 با ایمان از دنیا رفتن

🔸4⃣👈 بی‌حساب داخل بهشت شدن


     
💎بسمِ اَللهِ اَلرَّحمنِِ اَلرَّحیمِ💎

🌸🍃 الحَمدُلِلّهِ اَلّذی عَرَّفََنی نَفسَهُ وَلَم یَترُکنی عُمیانَ اَلقََلب
ِ
🌸🍃 الحَمدُلِلّهِ اَلّذی جَعَلَنی مِن اُمَّةِمُحَمَّدٍ صَلَّی اَللهُ عَلَیهِ وَالِه

🌸🍃 الحَمدُ لِلّهِ اَلَّذی جَعَلَ رِِزقی فی یَدِه وَلَم یَجعَلهُ فی اَیدِی النّاس

🌸🍃 الحَمدُلِلّهِ اَلَّذی سَتَرذنوبی وَ عُیُوبی وَلَم یَفضَحنی بَینَ الخلائق


✨ستایش خدا را که خود را به من شناساند ومرا کوردل نگذاشت.

✨ستایش خدا را که مرا از امت حضرت محمّد صلی الله علیه و آله قرار داد.

✨ستایش خدا را که روزیم را در دست خودش قرار داد و آن را در دست مردم ننهاد

✨ ستایش خدا را که گناهانم وعیوبم را پوشاند ومرا در میان مردم رسوا نکرد.

📚 مفاتیح الجنان ص ۱۰۳۸


عشق فقط خدا

عشق فقط خدا

وبلاگ و کانال عشق فقط خدا


www.deniz.blog.ir

eshgekhodayi@


تلگرام - سروش - ایتا - آی گپ
  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

امان از زخم زبان


داستانک معنوی


امان از زخم زبان

ببینید قضاوت و شمادت غیرمنصفانه و نابجا
با مقاوم ترین انسان روی زمین چه می کند



حضرت ایوب را نماد صبر میدانیم.


اما ایشان یکجا از شیطان به خدا شکایت میکند:

به یاد آر بنده ما ایوب را آنزمان که پروردگار خود را ندا داد که شیطان مرا دچار عذاب وگرفتاری نموده

🔵 سوره مبارکه صاد آیه ۴۱

ایوب نبی از چه چیزی خسته شد و زبان به شکایت گشود؟

امام صادق(ع) پاسخ این سوال را در #روایتی داده اند:


شیطان به خدا گفت، چون به ایوب نعمتهای زیادی عطا کرده ای او #شاکر است.


خداوند برای اینکه به همه عبودیت و اخلاص ایوب را ثابت کند؛


نعمتها را از او یکی یکی گرفت تا دچار به ابتلا و بیماری شود.

تا آن زمان ایوب نبی شاکر بود اما پس از آن به مقام صبر میرسد.

نکته جالب اینجاست که ایوب نبی از یک حرف آزرده خاطر شد، وقتی در بیماری سخت بود،

علمای_بنی اسرائیل نزد او آمدند و گفتند:

ای ایوب چه گناهی کرده ای که خداوند تو را اینگونه عذاب کرده است؟

✅ این زخم زبان علمای بنی اسرائیل باعث شد ایوب نبی رنجیده شود.

او در اوج نعمت، شاکر بود و امتحان شد...

و در اوج سختی و از دست دادن نعمت صابر بود و امتحان شد...

📚علل الشرایع ج ۱ ص
۷۶




وبلاگ و کانال عشق فقط خدا


www.deniz.blog.ir

eshgekhodayi@


تلگرام - سروش - ایتا - آی گپ

  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰




🔶حضرت داوود علیه السلام عرض کرد: پروردگارا! همنشین مرا در بهشت به من معرفی کن و نشان بده.

خداوند فرمود: مَتّی (پدر حضرت یونس) همنشین تو در بهشت است.

🔶داوود اجازه خواست به دیدار متّی برود، خداوند به او اجازه داد.

او با فرزندش سلیمان به محل زندگی متی آمدند. خانه ای را دیدند که از برگ خرما ساخته شده بود.

پرسیدند: متی کجا است؟ گفتند: در بازار است.

هر دو به بازار آمدند و از محل او پرسیدند.

در جواب گفتند: او در بازار هیزم فروشان است. به سراغ او رفتند.

عده ای گفتند: ما هم منتظر او هستیم.

داوود و سلیمان به انتظار دیدار و نشستند و او در حالی که پشته ای از هیزم بر سر داشت.

مردم به احترام او برخاستند و پشته را از سر او بر زمین نهادند.

🔶متی پس از حمد خدا هیزم را در معرض فروش گذاشت و گفت:

چه کسی جنس حلالی را با پول حلال می خرد؟

یکی از حاضران هیزم را خرید. داوود و سلیمان به او سلام کردند.

متی آن ها را به منزل خود دعوت کرد و با پول هیزم مقداری گندم خرید و به منزل آورد،

سپس آن را با آسیاب آرد کرد و خمیر نمود، آن گاه آتش افروخت و مشغول پختن نان شد.

🔶در آن حال با داوود و سلیمان به گفت و گو پرداخت تا نان پخته شد.

مقداری نان در ظرف چوبی گذاشت و کمی نمک بر آن پاشید و

ظرفی پر از آب هم در کنارش نهاد و دو زانو نشست و همگی مشغول خوردن آن شدند.

🔶متی لقمه ای برداشت، وقتی خواست آن را در دهان بگذارد گفت:


بسم الله و هنگامی که خواست ببلعد گفت: اَلْحَمْدُلِلَّه و


این عمل را در لقمه های بعدی نیز تکرار کرد،


آن گاه با نام خدا کمی آب میل کرد و هنگامی که خواست آب را بر زمین بگذارد،


خدا را ستود و گفت: الهی! چه کسی را مانند من نعمت بخشیدی و


درباره اش احسان نمودی؟


چشم بینا، گوش شنوا و تن سالم به من عنایت کردی و


نیرو دادی تا توانستم نزد درختی آن را نه، کاشته ام و


نه در حفظ آن کوشش نموده ام بروم و آن را وسیله روزی من قرار دادی و


کسی را فرستادی که آن را از من خرید و


با پول آن، گندمی خریدم که آن را نکاشته بودم و


آتش را مسخرم ساختی تا با آن نان بپزم و با میل و رغبت آن را بخورم


تا در عبادت و اطاعت تو نیرومند باشم، خدایا! تو را سپاسگزارم.


پس از آن، مدتی گریست.


در این موقع داوود به فرزندش سلیمان فرمود:

فرزندم! بلند شو برویم، من هرگز بنده ای مانند این شخص ندیده بودم که

نسبت به پروردگار سپاسگزارتر و حق شناس تر باشد.

📚داستان های بحار، ج 4، ص 214 -218


عشق فقط خدا

عشق فقط خدا

عشق فقط خدا


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰



داستانک معنوی


استاد رضا، فردی خشنود و شاکر بود و در بدترین شرایط

آرامش درون و متانت خود را از دست نمی داد.

روزی باران سیل آسایی به راه افتاد و

خسارات جدی به مردم دهکده وارد کرد.

اما همگان استاد رضا را دیدند که دست به آسمان برده و

خدا را بخاطر همه چیز شکر می کند
و

همین امر باعث حیرت دیگران شد. از او پرسیدند

با این همه مصیبت چه جای شکر گزاری باقی مانده؟

پاسخ داد: باید از خدا شاکر باشیم که

همه روزها شرایط آب و هوا و اقلیمی بدین شکل نیست.

این سیل به ما نعمت داشتن روزهای آرام و بدون بحران را

خاطر نشان می کند.

که ما متوجه ارزش آنها نمی شویم مگر خلاف آن را تجربه کنیم.

داشتن روحیه سپاس و شکرگزاری

یکی از بزرگترین مصادیق مثبت اندیشی و خوش بینی است.


**************************


❤️کانال تلگرامی عشق فقط خدا❤️


صوت و کلیپ معنوی در


https://telegram.me/eshgekhodayi


Image result for ‫بنر تلگرام‬‎
  • مرتضی زمانی