عشق فقط خدا

عاقبت عشق زمینی را به عشق آسمانی باختیم

عشق فقط خدا

عاقبت ما کشتی دل را به دریای جنون انداختیم
عاقبت عشق زمینی را به عشق آسمانی باختیم

تا رها گردیم از دلواپسی در آنسوی خط زمان
ما در عرش کبریایی خانه ای از جنس ایمان ساختیم

با تو ام با نی عالم با تو ام ای مهربانم
ای تو خورشید فروزان من شبم شب را بسوزان

کوچکم با قطره بودن راهی ام کن سوی دریا
عاقبت باید رها شد روزی از زندان دنیا

سیر در دنیای معنا بی زمان و بی مکان
وصل در عین جدایی زندگی با جان جان
..زندگی با جان جان

عاشقان در شوق پروازند از این خاکدان
چون که باشد پای یک عشق خدایی در میان...

کانال تلگرام ما
contact
جهت ورود کلیک کنید :)
جست و جو
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
  • ۰
  • ۰

داستانک معنوی


 

🎋گویند جبرئیل امین نزد یوسف پیامبر بود، جوانی از آنجا می گذشت...؛

جبرئیل گفت این جوان را می شناسی؟

🎋این همان کسی است که در نوزادی به پاکی تو شهادت داد و

ماجرای زلیخا به نفع تو تمام شد.

🎋یوسف دستور داد تا آن جوان را پیش او بیاورند و

در حق او احسان فراوان کرد و به او هدایــای بی شماری داد و

دستــور داد هر خواستــه ای دارد برآورده شــود.

🎋در آن حال یوسف متوجه گریه جبرئیل شد و دلیل آن را پرسید؛

🎋جبرئیل گفت: ای یوسف، تو عبد خدا هستی و

در قبال کسی که در زمان نوزادی به پاکی تو شهادت داده چنین نیکی می کنی،

حال به من بگو حال بنده ای که در شبانه روز 5 بار #نماز می خواند و

در آن به پاکی خدا شهادت می دهد

چگونه است و خدا با چنین بنده ای چگونه رفتار می کند .


***************************************


نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی