مولای من ! من همان کودکم که تو پرورده ای و بزرگش کرده ای !
من همان نادانم که تو آموزشش داده ای و دانایی اش بخشیده ای !
من همان گمراهم که تو به راهش آورده ای و هدایتش کرده ای !
من همان پست بی مقدارم که تو از زمین بلندش کرده ای و رفعتش بخشیده ای !
من همان ترسوی بیم آکنده ام که تو امانش داده ای و خاطرش را آسوده کرده ای !
من همان گرسنه ام که تو سیرش ساخته ای !
من همان تشنه ام که تو آبش داده ای !
من همان برهنه ام که تو لباسش پوشانده ای !
من همان فقیرم که تو غنایش بخشیده ای !
من همان ضعیفم که تو قوت و قدرتش داده ای !
من همان ذلیلم که تو عزیزش کرده ای !
من همان بیمارم که تو شفایش بخشیده ای !
من همان گدایم که تو کرامتش کرده ای !
من همان گنهکارم که تو گناهانش را پوشانده ای !
من همان ضعیف مظلومم که تو به یاریش شتافته ای !
من همان رانده درمانده ام که تو منزل و ماوایش داده ای !
خدای من !
من همانم که در خلوت از تو شرم نکرد و پیش دیگران نیز در اندیشه تو نبود !
منم آن درگیر ماجراهای سترگ !
من همانم که به سرور خود جسارت کرده است و بر مهتر خود دلیری ورزیده است !
من همانم که جبار آسمان را نا فرمانی کرده است !
من همانم که زمینه معصیت خداوند جلیل را فراهم کردم !
من همانم که در گناه از دیگران پیشی گرفتم !
من همانم که تو پرده بر زشتی رفتارم افکندی و من شرم نکردم و همچنان گناه کردم و معصیت را از حد گذراندم !
من همانم که تو وقتی مرا از چشم خود انداختی و نظر عنایتت را برداشتی ، اعتنا نکردم !
تو آن قدر با صبوریت مهلتم دادی و با
پرده اغماضت ، گناهانم را پوشاندی که گمان کردم از دیدن من پرهیز می کنی و
از عقوبت گناهانم اجتناب می ورزی ؛
انگار تو شرمسار منی ...
خدای من قصد من به هنگام ارتکاب گناه ، نافرمانی تو نبوده است
نمی خواسته ام منکر خدایی تو باشم
نمی خواسته ام فرمان تو را سبک بشمارم و زیر پا بگذارم
نه !
هرگز چنین نبود.
بلکه این نفس من بود که مرا می فریفت و این هوس بود که بر من چیره می شد
و این بخت بد بود که به یاری می شتافت
و این پرده پوشی تو بود که مرا مغرور می کرد.
چنین می شد که پای پرهیزم می لغزید و به وادی گناه می افتادم و معصیت تو را مرتکب می شدم.
اما اکنون چه کسی می تواند مرا از عذاب برهاند؟
فردا چه کسی می تواند از دست دشمنان خلاصم کند؟
پس وای بر من !
وای بر رسوایی ام !
وای بر آنچه در نامه اعمالم ثبت کرده ای!
برگرفته از دعای ابوحمزه _شکوای سبز.سیدمهدی شجاعی
تمثیلات آیت ا... مجتهدی تهرانی(ره):
_ اگردرپیشانی ها کنتوری بود که
چنانچه گناه می کردیم یک شماره می انداخت دراین صورت مجبور بودیم پیش
همدیگر نرویم یادستمال رابه پیشانی بگیریم ویا دستمالی ببندیم که آبرویمان
نرود.
خدای متعال فرمود:اگردوستانت بوی گناهت را می یافتند باتو نمی نشستند.(احادیث قدسی-۶۹)
ونیز فرمود:اگرآنچه راکه من از تو می دانم مردم هم می دانستند کسی به تو سلام نمی کرد.( احادیث قدسی-۶۶)
حضرت علی (علیه السلام) هم فرموده اند:اگرپرده هارا کنار می زدید همدیگررادفن نمی کردید.(امالی صدوق-۵۳۱)
قرآن ؛من شرمنده توام
اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه اِمان آوازت بلند می شودهمه از هم می پرسند"چه کس مرده است؟"
چه غفلت بزرگی که
می پنداریم خدا تو را برای مردگان ما نازل کرده است.
قران ؛من شرمنده توام
اگر تو را از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام.
یکی ذوق می کند که تو را بر روی برنج نوشته ،یکی ذوق می کند که تو را
فرش
کرده،یکی ذوق می کند که تو را با طلا نوشته،یکی به خود می بالد که تو را در
کوچکترین قطع ممکن منتشر کرده و...
ایا واقعا خدا تو را
فرستاده تا ما موزه سازی کنیم؟
قران ،من شرمنده توام
اگر حتی انان که تو را می خوانند وتو
را می شنوند،ان چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره
می نشینند...اگر چند آیه
از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می
زنند"احسنت..." گویی مسابقه نفس است .
قران من شرمنده توام
اگر به یک فستیوال مبدل شده ای؛حفظ کردن تو با شماره صفحه...؛خواندن
تو از آخر به اول...؛یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟
ای کاش آنان
که تو را حفظ کرده اند،حفظ کنی ،تا اینچنین تو را اسباب
مسابقات هوش نکنند.
خوشا به حال کسی که دلش رحلی است برای تو.
آنان که وقتی
تو را می خوانند چنان حظ می کنند،گویی که قران همین الان به
ایشان نازل شده است.آنچه ما با قران کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به
صلیب جهالت کشیده ایم...
واقعاً شرمنده ایم قرآن
دعای آن حضرت است به هنگامی که روزی بر او تنگ می شد .
خداوندا ، تو ما را آزمودی تا در کم و
بیش روزیهایمان بدگمان شدیم و در مدت عمرمان به آرزوهای دور و دراز گرفتار
آمدیم ، تا آنگاه که روزی خود از
درگاه دیگر روزیخواران طلبیدیم و به عمری
دراز چون عمر پیران کهنسال طمع بستیم .
بار خدایا ، بر محمد و خاندانش درود بفرست و ما را به یقینی
صادق برسان که
ما را از رنج طلب معاش کفایت کند و اطمینانی خالص بخش که ما را از شدت تعب
معاف دارد .
خداوندا ، آن وعده ای را که در
وحی خود بر پیامبر(ص)بدان تصریح کرده ای و
در قرآن بر آن سوگند خورده ای سبب قطع دلمشغولی ما به رزقی که خود آن را
تکفل کرده ای قرار
ده .
خداوندا ، تو خود گفته ای«روزی شما و هر چه به شما وعده شده درآسمان است .
»(1) و در پی آن سوگند خورده ای که«سوگند به
پروردگارآسمانها و زمین که این
سخن آن چنان که سخن می گویید حتمی است . »(2) ای خداوند گفته تو راست ترین
گفته هاست و سوگند
تودرست ترین و کامل ترین سوگندهاست .
پی نوشتها
1 . و فی السماء رزقکم و ما توعدون . (سوره 51/آیه 22)
2 . فو رب السماء و الارض انه لحق مثل ما انکم تنطقون . (سوره 51/آیه 23)
صحیفه سجادیه_نیایش بیست و نهم
ﻧﻤﺎﺯﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺍﮔﺮ "ﻧﻤﺎﺯ " ﺑﻮﺩ
ﻧﻤﺎﺯﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺍﮔﺮ "ﻧﻤﺎﺯ " ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺳﻔﺮ، ﺫﻭﻕ ﻧﻤﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺍﺯ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻧﺶ !
ﻧﻤﺎﺯﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺍﮔﺮ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺭﮐﻌﺖ ﺁﺧﺮﺵ ﺍﯾﻦ ﻗﺪﺭ ﮐﯿﻒ ﻧﺪﺍﺷﺖ !
ﺍﮔﺮ ﻧﻤﺎﺯﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﻮﺩ،
ﮐﻪ ﺍﻭﻝ ﻭﻗﺖ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﯾﻤﺶ، ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ، ﺧﻮﺩ ﺭﺍ
"ﺧﻼﺹ " ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﯿﻢ ...
ﺍﮔﺮ ﻧﻤﺎﺯﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﻮﺩ
ﮐﻪ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﻧﻤﯽ ﺷﺪ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﯾﺶ ﭘﺎﻧﺘﻮﻣﯿﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻥ محل ﺷﺎﺭﮊﺭ ﮔﻮﺷﯽ ...
ﺍﮔﺮ ﻧﻤﺎﺯﻣﺎﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﻮﺩ،
ﮐﻪ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﻧﻤﯽ ﺷﺪ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻓﺮﺻﺖ ﻃﻼﯾﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻠﻖ ﺍﯾﺪﻩ ﻫﺎﯼ ﺑﮑﺮ !!
ﺗﺒﺪﯾﻞ ﻧﻤﯽ ﺷﺪ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺗﺮﯾﻦ ﺯﻣﺎﻥ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻓﻼﻥ ﻫﻤﮑﺎﺭ !
ﺗﺒﺪﯾﻞ ﻧﻤﯽ ﺷﺪ ﺑﻪ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺣﺴﺎﺏ !!
ﻧﻪ
ﻧﻤﺎﺯﻫﺎﯾﻤﺎﻥ "ﻧﻤﺎﺯ " ﻧﯿﺴﺖ
ﺍﮔﺮ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﻮﺩ، ﯾﮏ "ﮐﺎﺭﻭﺍﺵ ﻗﻮﯼ " ﻣﯽ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻓﺸﺎﺭ ﻣﯽ ﺷﺴﺖ ﺍﺯ ﺩﻟﻤﺎﻥ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﻫﺎ ﺭﺍ، ﻟﮑﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ، ﭘﻠﺸﺘﯽ ﻫﺎ ﺭﺍ.
ﺍﮔﺮ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﻮﺩ، ﻣﯽ ﺷﺪ " ﮐﯿﻤﯿﺎ " ﻭ ﻣﺲ ﻭﺟﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﻃﻼ ...
ﺍﮔﺮ ﻧﻤﺎﺯﻣﺎﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﻮﺩ،
ﻣﯽ ﺷﺪ ﭘﻞ، ﻣﯽ ﺷﺪ ﭘﻨﺎﻫﮕﺎﻩ، ﻣﯽ ﺷﺪ ﺩﺍﺭﻭ، ﻣﯽ ﺷﺪ
ﻣﺮﻫﻢ، ﻣﯽ ﺷﺪ ﺩﺭﻣﺎﻥ،ﻣﯽ ﺷﺪ ﺷﺎﻩ ﮐﻠﯿﺪ، ﻣﯽ ﺷﺪ ﻣﯿﻌﺎﺩﮔﺎﻩ، ﻣﯽ ﺷﺪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ....
ﺧﺪﺍﯾﺎ ! ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﮐﻪ ﺩﺭﻫﺎﯼ ﺁﺳﻤﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺳﺨﺎﻭﺩﺗﻤﻨﺪﺍﻧﻪ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ،
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﭼﯿﺰ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ.
ﺑﺮ ﻣﻦ ﻣﻨﺖ ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻭ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻦ ﻧﻤﺎﺯﻫﺎﯾﻢ،
"ﻧﻤﺎﺯ " ﺷﻮﺩ .... ﻓﻘﻂ ﻫﻤﯿﻦ !
بگذار هر کجا تنفر است بذر عشق بکارم
هر کجا آزادگی هست ببخشایم
و هر کجا غم هست شادی نثار کنم
الهی توفیقم ده که بیش از طلب همدلی همدلی نکنم
بیش از انکه دوستم بدارند دوست بدارم
زیرا در عطا کردن است که ستوده میشوم
و در بخشیدن است که بخشیده میشوم.
دکتر علی شریعتی
نیایش پنجم
دعای آن حضرت است در حق خود و دوستانش .
ای خداوندی که عجایب عظمت تو پایان نپذیرد ، درود بفرست برمحمد و
خاندانش و ما را از سرگرایی در برابر عظمت خود بازدار .
ای خداوندی که زمان فرمانرواییت را نهایتی نیست ، درود بفرست بر محمد و
خاندانش و ما را از مکافات عقوبت خویش رهایی بخش .
ای خداوندی که خزاین رحمتت فنا نشود ، درود بفرست بر محمد وخاندانش و ما را
از رحمت خویش نصیبی ده .
ای خداوندی که دیدگان از دیدارت فرومانند ، درود بفرست برمحمد و خاندانش و
ما را به مقام قرب خود نزدیک ساز .
ای خداوندی که در برابر عظمت تو هر عظمتی حقیر نماید ، درودبفرست بر محمد و
خاندانش و ما را در نزد خود گرامی بدار .
ای خداوندی که هر نهانی پیش تو آشکار است ، درود بفرست برمحمد و خاندانش و
ما را در پیشگاه خود رسوا مگردان .
خداوندا ، ما را به عطای خویش از عطای هر بخشنده ای بی نیازگردان . به
پیوند خویش وحشت تنهایی از ما دور بدار تا به بخشش تو به کس جز تو نگراییم و
در پناه جود و احسان تو از کس نهراسیم .
بار خدایا درود بفرست بر محمد و خاندانش و به سود ما تدبیر کن نه بر زیان
ما . به سود ما مکر نما نه به زیان ما . ما را پیروزی ده و پیروزی ازما
مستان .
بار خدایا ، درود بفرست بر محمد و خاندانش و ما را از خشم خوددور نگه دار و
در پناه خود بدار . ما را به خود راه نمای و از خود دور مدار ، که هر کرا
از خشم خود دور نگهداری سلامت به دست آرد و هر کرا راه نمایی به دانش رسد و
هر کرا به خود نزدیک گردانی سود برد .
بار خدایا ، درود بفرست بر محمد و خاندانش و ما را از سطوت حوادث زمان و شر
دامهای شیطان و تلخی قهر سلطان حفظ فرمای .
بار خدایا ، هر که بی نیازی یافته تنها به فضل و قوت تو یافته ، پس درود
بفرست بر محمد و خاندان او و ما را بی نیاز گردان . بخشندگان چون دست سخا
گشایند ، تنها از فضل انعام تو بخشند ، پس بر محمد وخاندانش درود بفرست و
بر ما عطا ببخشای . هدایت یافتگان تنها به نور وجه تو هدایت یافته اند ، پس
بر محمد و خاندانش درود بفرست و ما راهدایت فرمای .
خداوندا ، آن را که تو یاری کنی به خذلان کس زیان نبیند و آن را که تو بر
او ببخشایی به منع کس نقصان نگیرد و آن را که تو راه بنمایی به گمراهی کس
از راه نرود .
پس درود بفرست بر محمد و خاندانش و ما را به عزت خویش ازآسیب بندگانت در
امان دار و به بخشایش خویش از هر کس ، جز خود ، بی نیاز فرمای و به
راهنمایی خویش راه ما به حق بگشای .
بار خدایا ، درود بفرست بر محمد و خاندانش و سلامت دلهای ما رادر یاد کرد
عظمتت ، آسایش ابدان ما را در شکر نعمتت و گشادگی زبان ما را در وصف احسانت
قرار ده .
بار خدایا درود بفرست بر محمد و خاندان او و ما را در زمره داعیانی درآور
که به تو دعوت می کنند و در شمار راهنمایانی که به تو راه می نمایند و ما
را از خاصترین خاصان درگاه خود گردان . یا ارحم الراحمین .
امام سجاد ع
عشق فقط خدا