زندگی شیرین
درویشی به اشتباه فرشتگان به جهنم فرستاده می شود .
پس از اندک زمانی داد شیطان در می آید و رو به فرشتگان می کند و می گوید : جاسوس می فرستید به جهنم!؟
از روزی که این ادم به جهنم آمده مداوم در جهنم در گفتگو و بحث است و جهنمیان را هدایت می کند و…
حال سخن درویشی که به جهنم رفته بود این چنین است:
با چنان عشقی زندگی کن که حتی بنا به تصادف اگر به جهنم افتادی خود شیطان تو را به بهشت باز گرداند
یک نفر پشت سرت هست
آماده است تا که کمی پای تو لغزش گیرد …
و اگر قرار شود که بیفتی به روی زمین ، آنجاست که نگهت خواهد داشت …
همیشه از سایه هم نزدیکتر به تو !
نور هم که قطع شود ، حضورش پر رنگتر خواهد شد !
چه خدای خوبی داریم ....
کسی که به نیک گزینى خدا مطمئن باشد،جز آنچه را که خدا برایش گزیده،آرزو نمی کند
یک نگاه به نامحرم
می تواند سالها عبادتت را بسوزاند
ویک نگاه نکردن می تواند برتر از سالها عبادت باشد
فقط یک نگاه را بر گردان!
چشمت را ببند!
باخدا معامله کن!
چکهای خدا سر وقت پاس میشود.....
کاش دل ها آنقدر خالص بودند که دعاها قبل از پایین آمدن دست ها مستجاب میشدند....!!
ای پیامبر به بندگانم بگو،اگر دعای شما نبود پروردگارم هیچ اعتنایی به شما نمی کرد...
خطا از من است، می دانم. از من که سالهاست گفته ام "ایاک نعبد"، اما به
دیگران هم دلسپرده ام. از من که سالهاست گفته ام " ایاک نستعین" ، اما به
دیگران هم تکیه کرده ام. اما رهایم نکن...
بیش از همیشه دلتنگم...
به اندازه ی تمام روزهای نبودنم...
خدای خوبی داریم . . .
آنقدر خوب که با هر مقدار بار سنگین گناه ،
اگر پشیمان شویم و توبه کنیم باز هم مهربانانه ما را می بخشد . . .
و آنقدر بخشنده است که باز فرصت جبران را در اختیارمان می گذارد . . .
آری خدای خوبی داریم ...
خدایی که مشتاقانه ما را می نگرد ،
با چنین خدای بخشنده و مهربانی ؛
ناامیدی از درگاهش معنایی ندارد . . .
پروردگارا تو تکراری ترین “حضور” روزگار منی و من عجیب به آغوش تو از آن سوی فاصله ها خو گرفته ام !
.... ..................
مردم می گویند، ” آدم های خوب را پیدا کنید و بدها را رها کنید.”
اما باید اینگونه باشد، ” خوبی را در آدم ها پیدا کنید و بدی آن ها را نادیده بگیرید. ”
هیچکس کامل نیست
پرتوی از نور خورشید چند روزی مهمان تاریکخانه قلبم بود. با خودش باران را
به این شهر نفرین شده آورد. فانوس در دست آمد و شعله ای بر دیوار دلم آویخت
و رفت. و حالا، من هستم و خالقــم و چه زیباست لمس خــدا .
خدایا این دستهای منه
همونی که همیشه بطرفت درازه
و این هم سری که جلوی همه خم شده
ولی افسوس از یکبار طاعتِ با صداقت برای اطاعت
خدایا … این منم … اشرف مخلوقاتت … جانشین تو بر روی زمین …
همونی که وقتی منو آفریدی خودت رو احسن الخالقین نامیدی
خدایا من دارم به خودم می بازم
خدایا دستم رو بگیر
دست کسی رو که
امیدی به طاعت ناچیز و ریایی خودش نداره …
ای خدای من
ای آفریدگار من
ای همه ی هستیم
بر من این نعمت را ارزانی دار که:
بیشتر در پی تسلا دادن باشم تا تسلی یافتن
بیشتر در پی فهمیدن باشم تا فهمیده شدن
بیشتر پی دوست داشتن باشم تا دوست داشته شدن
زیرا در بخشیدن است که می یابیم
و در عفو کردن است که بخشیده می شویم
و در مردن است که حیات جاوید می یابیم
******************************************