باز هم تسبیح بسمالله را گم کردهام
شمس من کی میرسد؟ من راه را گم کردهام
طره از پیشانیات بردار ای بالا بلند
در شب یلدا مسیر ماه را گم کردهام
در میان مردمان دنبال آدم گشتهام
در میان کوه سوزن، کاه را گم کردهام
زندگی بیعشق شطرنجیست در خورد شکست
در صف مُشتی پیاده، شاه را گم کردهام
خواستم با عقل راه خویش را پیدا کنم
حال میبینم که حتی چاه را گم کردهام
زندگی آن قدر هم درهم نبود و من فقط
سرنخ این رشتهی کوتاه را گم کرده ام
در ادامه یادی کنیم از این شعر زیبا
سائلی بی دست و پایم راه را گم کرده ام
عبد کوی هل اتایمراه را گم کرده ام
بس که دوری جستم از این بارگاه با صفا
آستان صاحب درگاه را گم کرده ام
آشنایم، نیستم از فرقه ی بیگانگان
چند روزی دلبر دلخواه را گم کرده ام
دردهایم را نگفتم چند گاهی با طبیب
شد دلم بی غمگسار و چاه را گم کرده ام
قدر عشقت را ندانستم، شدم مشغول خویش
خیمه ی زیبای ثارالله را گم کرده ام
ای یگانه تکسوار پهن دشت انتظار
شرمسارم، حجت الله را گم کرده ام
گوش جان نسپرده ام بر یا لثارات الحسین
راه قرب کوی آن خونخواه را گم کرده ام
کربلا کوته ترین راه است تا درگاه دوست
با که گویم این ره کوتاه را گم کرده ام
آزمـودم دل خــود را
بــه هـزاران شیـوه
هیــــچ چیز جز
شـادش نـــکرد...
روایت کرده اند که جوانى در بنى اسرائیل بود
که بیست سال اطاعت و عبادت کرد
و بیست سال معصیت کرد، روزى در آینه نگاه کرد
دید موهایش سفید شده. به خود آمد و از کرده خود
پشیمان شد. عرض کرد: الهى بیست سال عبادت
و بیست سال معصیت کردم، اگر به سوى تو برگردم
آیا قبولم مى کنى؟
ناگهان ندایی شنید که :
ما را دوست داشتى پس تو را دوست داشتیم،
ما را ترک کردى پس تو را ترک کردیم،
معصیت ما را کردى تو را مهلت دادیم،
پس اگر برگردى به جانب ما تو را قبول مى کنیم
مـــن از هـــمــه عــالــم و آدم،
بــه داشـتـن خـالــقـی
ای فرزند آدم ...
من سخنانت را می شنوم وقتی که با من حرف
می زنی و درد دل باز می گویی ...
تو نیز سخنان مرا در کتاب من بخوان که
فرشتگانم بر تو فرود آورده اند
و من بدان وسیله با تو سخن می گویم ...
در خلوت خود به اندیشه بنشین
و در تنهایی خود سخنان مرا بشنو
نعمت های مرا بشمار و خطاهای خودت را به یاد آر
مرا دوست داشته باش و محبتم را در دل دیگران
نیز بیانداز مهربانی های مرا برایشان بازگو کن
و سایه سار لطف مرا
بر فراز وجودشان نشان ده ...
(حدیث قدسی از کتاب ای فرزند آدم)
در این ماه عزیز دعا کنید
چشمانی داشته باشید
که «بهترین ها »را در آدم ها ببیند
قلبی که «خطاکار ترین ها» را ببخشد
ذهنی ، که «بدیها» را فراموش کند
و روحی که هیچگاه «ایمانش »به خدا را از دست ندهد
آمین یا رب العالمین
شخصی زیر درخت گردو ایستاده بود و میگفت:
« خدایا! همه کارهایت درست است فقط نمیفهمم
چرا گردوی به این کوچکی را بالای این درخت بزرگ قرار
دادهای ولی هندوانه به آن بزرگی را لای بته های کوچک!»
همین طور که داشت با خدا درد دل میکرد ناگهان
بادی وزید و گردویی روی صورتش افتاد
و از بینی اش خون آمد او به خودش آمد
وگفت: «خدایا کارت درست است اگر یک هندوانه
بالای درخت بود، معلوم نبود چه بلایی سرم می آمد!»
آیت الله مجتهدی تهرانی
هرجا کم آوردی، حوصله نداشتی، گرفته بودی،
پول نداشتی، کار نداشتی ، باطریت تموم شد،
تسبیح رو بردار
صد بار بگو استغفرالله ربی و اتوب الیه آروم میشی
استغفار آثار فوق العاده زیادی دارد
و فقط برای آمرزش گناه و توبه نیست ...
خدا ﻓﺮﻗﯽ برایش ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺗﻮ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺨﻮﺍﻧﯽ ﯾﺎ ﻧﻪ،
ﻓﺮﻗﯽ برایش ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺭﻭﺯﻩ ﺑﮕﯿﺮﯼ ﯾﺎ ﻧﻪ،
ﻓﺮﻗﯽ برایش ﻧﺪﺍﺭﺩ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﻋﺰﯾﺰﺍﻧﺶ ضجه ﺯﺩﻩ ﺑﺎﺷﯽ،
ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﻓﺮﻕ ﻣﯿﮑﻨﺪ .
ﻭ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﻕ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺧﺪﺍﯾﻤﺎﻥ ﺟﺪﻝ ﮐﺮﺩﯾﻢ؛
ﻣﻦ ﮔﻔﺘﻢ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺗﺮﻡ ﺗﻮ ﮔﻔﺘﯽ ﻣﻦ !
ﻭ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺧﺪﺍﯼ ﻫﺮﺩﻭﯾﻤﺎﻥ ﯾﮑﯿﺴﺖ
ﻓﻘﻂ ﺭﺍﻩ ﺍﺗﺼﺎﻟﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﺩ .
ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﻫﺎﯼ ﺍﺗﺼﺎل ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺩﺳﺖ ﻧﺰﻧﯿﺪ !
ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﺪﻫﯿﺪ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﯼ
ﺧﻮﺩﺵ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﯾﺶ ﻭﺻﻞ ﺷﻮﺩ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺷﯿﻮﻩﯼ ﺗﻮ ....
خدا دوستدار آشناست. عارف عاشق می خواهد نه مشتری بهشت.
**********************************
عشق فقط خدا