عشق فقط خدا

عاقبت عشق زمینی را به عشق آسمانی باختیم

عشق فقط خدا

عاقبت ما کشتی دل را به دریای جنون انداختیم
عاقبت عشق زمینی را به عشق آسمانی باختیم

تا رها گردیم از دلواپسی در آنسوی خط زمان
ما در عرش کبریایی خانه ای از جنس ایمان ساختیم

با تو ام با نی عالم با تو ام ای مهربانم
ای تو خورشید فروزان من شبم شب را بسوزان

کوچکم با قطره بودن راهی ام کن سوی دریا
عاقبت باید رها شد روزی از زندان دنیا

سیر در دنیای معنا بی زمان و بی مکان
وصل در عین جدایی زندگی با جان جان
..زندگی با جان جان

عاشقان در شوق پروازند از این خاکدان
چون که باشد پای یک عشق خدایی در میان...

کانال تلگرام ما
contact
جهت ورود کلیک کنید :)
جست و جو
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۴۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آرامش» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰


سوال؟

آیا خدا به عبادات ما نیاز دارد که فرمان داده نماز بخوانیم و رو به کعبه بایستیم؟


✅ پاسخ : اگر همه مردم رو به خورشید خانه بسازند چیزی به خورشید اضافه نمی‏شود و اگر همه مردم پشت به خورشید خانه بسازند، چیزی از خورشید کم نمی‏شود.

خورشید نیازی به مردم ندارد که رو به او کنند، این مردم هستند که برای دریافت نور و گرما باید خانه‏ های خود را رو به خورشید بسازند.
 
خداوند به عبادات مردم نیازی ندارد که فرمان داده نماز بخوانند. این مردم هستند که با رو کردن به او از الطاف خاص الهی برخوردار می‏شوند و رشد می‏کنند.

 قرآن کریم می‏فرماید: اگر همه مردم کافر شوند، ذره ‏ای در خداوند اثر ندارد، زیرا او از همه انسان‏ها بی نیاز است.

«ان تکفروا انتم و من فی الارض جیمعا فان الله لغنی حمید.»

(سوره ابراهیم،آیه 8.)

***************************************


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

🌹
#پرسش_و_پاسخ_معنوی

چرا از مرگ مى‌ترسیم؟ 🌺

استاد قرائتی:

راننده زمانى در جاده می ترسد که

یا بنزین ندارد؛

یا کالای قاچاق حمل کرده

 یا اضافه سوار کرده؛

یا با سرعت غیر مجاز رفته؛

یا جاده را گم کرده؛

یا در مقصد جایى را آماده نکرده؛

و یا همراهانش نا اهل باشند.

اگر انسان براى بعد از مرگ خود،


زاد و توشه لازم را برداشته باشد،


کار خلاف نکرده باشد،


راه را بداند،


در مقصد جایى را در نظر گرفته باشد،


و دوستانش افراد صالح باشند،


و حرکتش طبق مقررات و مجاز باشد؛

نگرانى نخواهد داشت👌👏👏

  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰




بعضی ﭼﻚﻫﺎ ﺩﻭ ﺍﻣﻀﺎ ﺩﺍﺭﻧﺪ،


ﺗﺎ ﺍﻣﻀﺎﻱ ﺩﻭﻡ ﻧﺒﺎﺷﺪ، ﻧﻘﺪ ﻧﻤﻲﺷﻮﻧﺪ،


ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﺍﻣﻀﺎﯼ ﺩﻭﻡ، ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻫﻞ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻫﻢ


ﺍﻣﻀﺎ ﻛﻨﻨﺪ ﻫﻴﭻ ﻓﺎﻳﺪﻩﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ!


ﺑﺎﻧﻚ ﻓﻘﻂ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻣﻀﺎ ﺭﺍ ﻣﻲﺷﻨﺎﺳﺪ؛


حال، ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﺗﯽ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ


ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺑﻴﻔﺘﺪ، ﻣﺜﻞ ﭼﻚ ﺩﻭ ﺍﻣﻀﺎ ﻣﯽﻣﺎﻧﺪ!


ﻳﻚ ﺍﻣﻀﺎﯼ ﺁﻥ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﺎﺳﺖ


و ﺍﻣﻀﺎﯼ ﺩﻳﮕﺮﺵ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺧﺪﺍﺳﺖ؛


ﺗﺎ ﺍﻭ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﻫﻴﭻ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﺩ


ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﻫﻤﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﻨﺪ!


پس ﺍﮔﺮ ﻛﺴﻲ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺗﻬﺪﻳﺪ ﻛﺮﺩ


ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺁﺑﺮﻭﻳﺖ ﺭﺍ ﻣﻲﺭﻳﺰﻡ،


ﺳﻜﻪ ﻳﻚ ﭘﻮﻟﺖ ﻣﻲﻛﻨﻢ، ﻛﺎﺭﯼ ﻣﻲﻛﻨﻢ


ﻛﻪ ﺳﻨﮓ ﺭﻭﻱ ﻳﺦ ﺷﻮﯼ،


ﺑﻼﻳﯽ ﺳﺮﺕ ﻣﻲﺁﻭﺭﻡ ﻛﻪ ﻣﺮﻍﻫﺎﯼ ﺁﺳﻤﺎﻥ


به ﺣﺎﻟﺖ ﮔﺮﻳﻪ ﻛﻨﻨﺪ ﻫﻴﭻ ﻧﺘﺮﺱ!


ﭼﻮﻥ ﺍﻳﻦ ﭼﻚ، ﺩﻭ ﺍﻣﻀﺎ ﺩﺍﺭﺩ


و ﺍﻣﻀﺎﻱ ﺩﻭﻡ ﻣﺎﻝ ﺧﺪﺍﺳﺖ؛


یعنی ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻭ ﺍﻭ ﻳﺎ ﻧﻤﻲﺧﻮﺍﻫﺪ،


ﻳﺎ ﺍﮔﺮ ﻫﻢ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻫﺮﭼﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻪ ﺳﻮﺩ ماﺳﺖ؛


♡ﻫﺮ ﭼﻪ ﺁﻥ ﺧﺴﺮﻭ ﻛﻨﺪ ﺷﻴﺮﻳﻦ ﺑﻮﺩ♡





کانال تلگرام در مورد خدا


کانال تلگرام خدا


صوت و کلیپ معنوی در


❤️کانال تلگرامی عشق فقط خدا❤️



https://telegram.me/eshgekhodayi


Image result for ‫بنر تلگرام‬‎

  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰


#داستانک_آموزنده

#انسانیت_ساده_یا_پیچیده_20


دوستی تعریف می کرد :

اولین روزهایی که در سوئد بودم ،

یکى از همکارانم هر روز صبح با ماشینش مرا از هتل برمی‌داشت و به محل کار می‌برد .

 ماه سپتامبر بود و هوا کمى سرد و برفى .

ما صبح‌ها زود به کارخانه می‌رسیدیم و

همکارم ماشینش را در نقطه دورى نسبت به ورودى ساختمان پارک می‌کرد .

در آن زمان ، ٢٠٠٠ کارمند کارخانه اسکانیا با ماشین شخصى به سر کار می‌آمدند .

روز اول ، من چیزى نگفتم ، همین طور روز دوم و سوم .

روز چهارم به همکارم گفتم : آیا جاى پارک ثابتى داری؟

 چرا ماشینت را این قدر دور از در ورودى پارک می‌کنى؟

 در حالى که جلوتر هم جاى پارک هست؟

او در جواب گفت: براى این که ما زود می‌رسیم و وقت براى پیاده‌رفتن داریم .

 این جاها را باید براى کسانى بگذاریم که دیرتر می‌رسند و

 احتیاج به جاى پارکى نزدیک‌تر به در ورودى دارند تا

 به موقع به سرکارشان برسند .

مگه تو این طور فکر نمی‌کنی؟ 

فرهنگ عامل اصلی در پیشرفت جوامع بشری است




#داستانک_قابل_تامل


🔶 پیرمردی بود  که پس از پایان هر روزش از درد و ازسختیهایش مینالید،،،

دوستی، از او پرسید: این همه درد چیست که از آن رنجوری،،؟؟

▪️پیرمرد گفت: دو باز شکاری دارم، که

باید آنها را رام کنم، دو تا خرگوش هم دارم که باید مواظب باشم، بیرون نروند،

▫️دوتا عقاب هم دارم که بایدآنهارا

هدایت و تربیت کنم، ماری هم دارم که آنرا حبس کرده ام،

 شیری نیز دارم که همیشه، باید آنرا در قفسی آهنین، زندانی کنم، بیماری نیز دارم

  که باید از او مراقبت کنم،، و در خدمتش باشم،،


▪️مردگفت: چه مےگویی، آیا با من شوخی میکنی؟

مگر مےشود انسانی اینهمه حیوان را با هم در یکجا، جمع کند و مراقبت

کند!!؟ پیرمرد گفت: شوخی نمےکنم، اما

حقیقت تلخ و دردناکیست،


🔵 آن دو باز چشمان منند،

که باید با تلاش وکوشش ازآنها مراقبت کنم،،



🔵 آن دو خرگوش پاهای منند،

که باید مراقب باشم بسوی گناه  کشیده نشوند،



🔵 آن دوعقاب نیز، دستان منند،

که بایدآنها را به کارکردن، آموزش دهم

تا خرج خودم و خرج دیگر برادران

نیازمندم را مهیا کنم،


🔵 آن مار، زبان من است،

که مدام باید آنرا دربند کنم تا مبادا

کلام ناشایستی ازاو، سر بزند،

🔵 شیر، قلب من است که با وی همیشه

درنبردم که مبادا،،کارهای شروری از وی سرزند

،

🔵 و آن بیمار، جسم وجان من است،

که محتاج هوشیاری، مراقبت و آگاهی من دارد،



✨این کار روزانه من است که اینچنین

مرا رنجور کرده و امانم را بریده.


******


شما چطور؟ مواظب هستید؟


کانال عشق فقط خدا


@eshgekhodayi




#داستانک_قابل_تامل

💕یکی از بزرگان میگفت:

ما یک گاریچی در محلمان

بود، که نفت می برد و به او عمو نفتی می گفتند.

یک روز مرا دید و گفت:

سلام. ببخشید خانه تان را گازکشی کرده اید!؟

گفتم: بله!

گفت: فهمیدم. چون سلام هایت تغییر کرده است!

من تعجب کردم، گفتم: یعنی چه!؟


گفت: قبل از اینکه خانه ات گازکشی شود، خوب مرا تحویل می گرفتی،

 حالم را می پرسیدی. همه اهل محل همینطور بودند.

هرکس خانه اش گازکشی میشود،

دیگر سلام علیک او تغییر میکند…

یه لحظه دنیا روی سرم خراب شد

از اون لحظه، فهمیدم سی سال سلامم بوی نفت میداد.

عوض اینکه بوی انسانیت و اخلاقیات بدهد.

سی سال او را با اخلاق خوب تحویل گرفتم.

خیال میکردم اخلاقم خوب است.

 ولی حالا که خانه را گازکشی کردم ناخودآگاه فکر کردم نیازی نیست به او سلام کنم.
.

.

.

یادمان باشد، سلام مان   بوی نیاز    ندهد!


کانال عشق فقط خدا


@eshgekhodayi




#داستانک_معنوی


🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹
🌹
#داستان_های_بحارالانوار
☆____________________

💟 گریه پیامبر صلى الله علیه و آله ! 💟

رسول خدا صلى الله علیه و آله شبى در خانه همسرشان امّ سلمه بود.


نیمه شب از خواب برخاست و در گوشه تاریکى مشغول دعا و گریه زارى شد.


امّ سلمه که جاى رسول خدا صلى الله علیه و آله را در رختخوابش ‍ خالى دید،


حرکت کرد تا ایشان را بیابد. متوجه شد رسول اکرم صلى الله علیه و آله در گوشه خانه ،


جاى تاریکى ایستاده و دست به سوى آسمان بلند کرده اند. در حال گریه مى فرمود:


خدایا! آن نعمت هایى که به من مرحمت نموده اى از من نگیر!


مرا مورد شماتت دشمنان قرار مده و حاسدانم را بر من مسلط مگردان !


خدایا! مرا به سوى آن بدیها و مکروههایى که از آنها نجاتم داده اى برنگردان !


خدایا! مرا هیچ وقت و هیچ آنى به خودم وامگذار و


خودت مرا از همه چیز و از هر گونه آفتى نگهدار!


در این هنگام ، امّ سلمه در حالى که به شدت مى گریست به جاى خود برگشت .


پیامبر صلى الله علیه و آله که صداى گریه ایشان را شنیدند


به طرف وى رفتند و علت گریه را جویا شدند.


امّ سلمه گفت :


- یا رسول الله ! گریه شما مرا گریان نموده است ، چرا مى گریید؟


وقتى شما با آن مقام و منزلت که نزد خدا دارید، این گونه از خدا مى ترسید و


از خدا مى خواهید لحظه اى حتى به اندازه یک چشم به هم زدن به خودتان وانگذارد،


پس واى بر احوال ما!


رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند:


- چگونه نترسم و چطور گریه نکنم و از عاقبت خود هراسان نباشم و


به خودم و به مقام و منزلتم خاطر جمع باشم ، در حالى که


حضرت یونس ‍ علیه السلام را(3) خداوند لحظه اى به خود واگذاشت و


آمد بر سرش آنچه نمى بایست !
 
💖☆💖☆💖☆💖☆💖☆💖

کانال تلگرام در مورد خدا


کانال تلگرام خدا


صوت و کلیپ معنوی در


❤️کانال تلگرامی عشق فقط خدا❤️



https://telegram.me/eshgekhodayi


Image result for ‫بنر تلگرام‬‎

  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰



بسم الله الرحمن الرحیم


موضوع : خلقت انسان و شبهات آن


بخش مجری کنفرانس : دشمن شناسی و مباحث ایدئولوژیک


استاد ارائه دهنده: جناب آقای محمد مهدوی


باب هدف خلقت / حدیث ۴


مکالمه ای بین خداوند متعال و حضرت آدم ع


از امام باقر علیه السّلام شنیدم که مى‌فرمودند :


آنگاه که خداوند متعال – براى گرفتن میثاق از ذریّه آدم علیه السّلام و


اقرار و شهادتشان به ربوبیّت خداى سبحان و نبوّت همۀ انبیاء -آنان را

از پشت آدم بیرون آورد ، نخستین پیمانى که از ایشان گرفت،

اقرار به نبوّت حضرت محمّد صلّى اللّه علیه و آله بود.

 

 خداى متعال به آدم فرمود : بنگر، چه مى‌بینى؟


• پس آدم علیه السّلام به ذریّۀ خود – در حالى که

به صورت مورچه بوده و آسمان را پر کرده بودند – نگاه کرد و گفت:

پروردگارا! از تعدادشان سخت در شگفتم!

آنها را براى چه آفریدى؟

از گرفتن میثاق و بستن پیمان برایشان چه چیزى اراده کرده‌اى؟


خداوند متعال فرمودند : من خواستار دو چیز هستم:

  1.  تنها مرا پیروی کنند، و براى من شریک و همتایى قرار ندهند؛

  2.  به فرستادگانم ایمان آورده و از آنان پیروى نمایند.


آدم علیه السّلام عرض کرد :


براى چه برخى از آنها [از نظر درجه و مقام]بزرگتر و برخى داراى نور بیشتر و


بعضى کم فروغ و گروهى بى‌فروغ [و ظلمت محض]مى‌باشند؟ !


خداى سبحان فرمودند: این گونه آفریدم تا


در همۀ حالات آنان را مورد آزمایش و آزمون قرار دهم.


آدم علیه السّلام عرض کرد : پروردگارا! آیا اجازه مى‌دهید سخنى بگویم؟


خداوند متعال فرمودند: سخن بگو،


روح تو از روح من است اما طبیعت تو خلاف ماهیت من است.


آدم علیه السّلام عرض کرد :


پروردگارا! اگر انسان‌ها را متفاوت نمى‌آفریدى بلکه از نظر صورت، اندازه، طبیعت، سرشت، رنگ، عمر و رزق و روزى یکسان مى‌آفریدى، بعضى بر برخى ظلم و بیداد نمى‌کردند و میان آنان حسادت و کینه‌توزى و اختلاف و نزاع رخ نمى‌داد؟


 خداوند متعال فرمودند: اى آدم! سخنت برگرفته از انشعاب روحت از روح من است اما [طبیعتت ناشى از خلاف و ماهیت من است]و این ناتوانى طبیعتت تو را به تکلّف انداخته و نسبت به چیزى که دانش لازم و بینش کافى به آن ندارى، وارد میدان شده‌اى.


سوال ؟؟؟


حالا اینجا ببینیم فرضیات حضرت آدم برای پرسش این سوال درست بوده؟


نیک ووجیسیک


8

۳۱ساله یک مبلغ مذهبی متولد شهر ملبورن در استرالیا است که


دچار وضعیت بسیار نادری به نام سندرم تترا- امیلیا است که


در این شرایط او فاقد چهار عضو دست ها و پاها است.

7

6

4

3


دو اصل موفقیت در زندگی آقای نیک ووجستیک :

اصل اول : شکرگذاری خدا

آیا این مثالی برای این آیه نیست؟

  • سوره مبارکه ابراهیم آیه ۷ :

  • لئن شَکَرْتُمْ‏ لَأَزیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی‏ لَشَدیدٌ

  • «اگر شکرگزارى کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود؛

  •  و اگر ناسپاسى کنید، مجازاتم شدید است!»


استیون هاوکینگ


استیون هاوکینگ متولد( ۸ ژانویه ۱۹۴۲) فیزیکدان نظری،

کیهان‌شناس و نویسنده بریتانیایی

1

2

هاوکینگ مبتلا به بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک بوده و

از هر گونه تحرک عاجز است؛ نه می‌تواند بنشیند، نه برخیزد،

و نه راه برود. حتی قادر نیست دست و پایش را تکان بدهد

یا بدنش را خم و راست کند و حتی توانایی سخن گفتن را نیز ندارد.


 چند نکته قابل توجه :


  1. یکی بی دست و پا مبلغ خداپرستی و شکر گذاری از خدا

  2. یکی هم معلول از دست و پا الان شده مبلغ پوچ گرایی و الحاد و عدم شکر گذاری



  3. پس شکر گذار بودن ربطی به امکاناتی که خداوند به انسان داده نداره

  4. آیا نمیشد همه یک جور آفریده شوند؟

***************


پی نوشت خادم وبلاگ


در مورد شکر گذاری و عدالت خداوند متعال و ربط دادن بعضی ها به

وضعیت زندگی و سلامتی و برآورده شدن حاجات یا برآورده نشدنشان

بهتر است اشاره ای داشته باشیم به دو شخصیت متفاوت دنیا در گذشته

ثروتمند تر از قارون نداشتیم و فقیر تر و

بیمارتراز حضرت ایوب ع هم نداشتیم قارون اونقدر سرپیچی از دستور خدا کرد و

بخل ورزید که زمین او را به قعر خود برد و مدفون کرد

ایوب ع هم در اوج سختی و فقر و بیماری شکر گذاری کرد و

خدا دوباره او را ثروتمند کرد وفرزندانش و ملک و منالش را به او بازگردانید


پس شکر گذار باشیم در هر شرایطی چه دعایمان مستجاب شود و چه نشود

چه فقیر باشیم چه غنی چه سالم باشیم یا بیمار و معلول

و این فلسفه و حکمت آفرینش است که خدا میخواهد

ما را با وضعیت های متفاوت آزمایش کند


  1. بااحترام :مرتضی زمانی

  2. خادم وبلاگ و کانال عشق فقط خدا


**************

کانال تلگرام در مورد خدا


کانال تلگرام خدا


صوت و کلیپ معنوی در


❤️کانال تلگرامی عشق فقط خدا❤️



https://telegram.me/eshgekhodayi


Image result for ‫بنر تلگرام‬‎

  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰



روی ﺩﯾــﻮﺍﺭ ﺩﻝ ﺧﻮﺩ ﺑﻨـــﻮﯾﺴﯿﺪ:

      خـــﺪﺍ ﻫﺴـــﺖ ....



   ﻧﻪ ﯾـــک ﺑــﺎﺭ ﻭ ﻧـﻪ ﺩﻩ ﺑـاﺭ ...

  که ﺻـــﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺍﯾـــﻤﺎﻥ ﻭ ﺗﻮﺍﺿــﻊ ﺑﻨــﻮﯾﺴﯿــﺪ

     " ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺖ "


    ســـﺮ ﺁﻥ ﺳــﻔﺮﻩ ی ﺧــﺎﻟﯽ ﮐــﻪ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺍﺷــﮏ ﯾﺘﯿﻢ ﺍﺳﺖ

      ‌ ﺧــﺪﺍ ﻫﺴﺖ "



   پﺸــﺖ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﮔــﻠﯽ ﭘﯿـﺮﺯﻧﯽ ﮔﻔــﺖ :

   " ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺖ "



    ﺁﻥ ﺟـــﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﻫﻤــﻪی ﺧﺴﺘــﮕﯽ ﻭ ﺩﺭ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﻬــﺎ ،

   ﺳﺮ ﺗﻌــﻈﯿﻢ ﻓﺮﻭ ﺑــﺮﺩ ﻭ ﭼﻨــﯿﻦ ﮔﻔﺖ:
"
      ﺧـــﺪﺍ ﻫﺴﺖ "


   ﮐﻮﺩﮐـــﯽ ﺭﻓــﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﺗــﺨﺘﻪ .....!

   گوﺷﻪ ﺗﯿﺮﻩ آن ﺗﺨﺘﻪ ﻧﻮﺷﺖ :

   ﺩﺭ ﺩﻝ ﮐــﻮﭼﮏ ﻣﻦ ﺩﺭﺩ ﺯﯾـﺎﺩ ﺍﺳــﺖ ﻭﻟـﯽ ﯾﺎﺩ
ﺧـــﺪﺍ هست



طبق آموزه های قرآن کریم


انسان دو حالت بیشتر نمی تونه


داشته باشه یا خوش است یا ناخوش؛


خالق هستی در ضمن دو آیه


این مسئله را اینگونه بیان می کند


اگر حالت خوش است پس شکر مرا بجا آور


و اگر ناخوش هستی از صبر و نماز کمک بگیر؛


یکی اتکا به نفس و خود که صبر مظهر آن است


و دیگری اتکای به خداوند که نماز،


بهترین تجلی آن است


صبر هم فقط تحمل کردن مصیبت نیست


چه بسا صبر در طاعت که چشمه سار


رحمت خداوند را جاری و ساری کنه


و چه بسا صبر در معصیت که زندگی


را برای آدمی شیرین ، و معنا ببخشه


بی تردید اگر انسان این دو اصل را رعایت کنه


می تونه با همت خود و نیز تکیه به


تکیه گاهی نامحدود و بی نهایت


مثل خدا امواج سهمگین مشکلات را در هم شکند...





مرو به هند برو با خدای خویش بساز


به هر کجا روی آسمان همین رنگ است




http://news.asemanpub.com/uploads/imagepost/JamNewsImage14445463-1462245495.jpg


#تلنگر_و_قابل_تامل

🎀 «این داستان واقعی می باشد»🎀

🎈خواندن این داستان را به برادران و خواهران گرامی توصیه می کنم..!

       📧”پیامک ناشناس📧

💠 چند ماه قبل زمانی که مشغول انجام کارهای خانه بودم


پیامکی با عنوان ”سلام“ برایم ارسال شد

🔢 شماره تلفن فرستنده پیام برایم کاملاً ناآشنا بود،


تردید داشتم که به آن پیام پاسخ بدهم یا نه؟!



 در همین افکار سیر می کردم که به خاطر یک کنجکاوی ساده تصمیم گرفتم


فرستنده پیام را سر کار بگذارم به همین دلیل در پاسخ او


پیامی با این مضمون ”علیک سلام که چی!“ برایش فرستادم،


 اما همین پاسخ کوتاه به آتشی تبدیل شد که


شعله های آن تمام زندگی ام را سوزاند،🔥

📩 ارتباط پیامکی من و سعید این گونه آغاز شد و


مدتی ادامه یافت من هم که فکر می کردم طرف مقابلم یک پسربچه است🙇


و او را سر کار گذاشته ام مدام به پیام هایش پاسخ می دادم،


تا این که او از من درخواست ملاقات کرد..!


🎈 به همین خاطر سر قرار با او در اطراف یکی از میدان های مشهد حاضر شدم،


اما وقتی چشمم به جوانی که سرقرار آمده بود،


افتاد تازه فهمیدم چه اشتباه بزرگی مرتکب شده ام،😒


او کارگر فروشگاه محله ما بود،


اما دیگر دیر شده بود و نمی توانستم خودم را پنهان کنم


چون می ترسیدم او با آبروی من بازی کند


به همین خاطر ارتباطم را با او ادامه دادم،

📱 دیگر به پیام های شبانه او عادت کرده بودم


این ارتباط خیابانی تا آن جا پیش رفت که


جملات مبتذل و مستهجن💥


برای یکدیگر ارسال می کردیم.

🌀 در همین روزها بود که همسرم متوجه موضوع شد و


از دادگاه⚖ تقاضای طلاق کرد


من هم که نمی خواستم زندگی ام را از دست بدهم


چند شکایت مانند تقاضای مهریه مطرح کردم،


اما او با دسترسی به پیامک هایی✉️ که


برای آن شخص فرستاده بودم دوباره از من شکایت کرد،


😔 حالا هم می دانم این نتیجه آتشی است که خودم آن را شعله ور کردم،


ولی نمی دانم عاقبت دختر ۳ ساله ام چه خواهد شد.

🎀 خواهر مسلمانم!


»»》آن زن در ادامه می گوید:


هیچ گاه فکر نمی کردم با پاسخ دادن به یک پیامک ناشناس این گونه


  زندگی ام در معرض تاراج قرار گیرد و با دست خودم آن هم فقط بخاطر یک


کنجکاوی مسخره آشیانه ای را که چند سال برای ساختنش زحمت کشیده بودم..!


ویران کنم.......😔



📌 برگرفته شده از:

     روزنامه صبح خراسان 📰

***************************

پی نوشت مدیر وبلاگ


🌟”مواظب حیله های شیطان باشید“🌟


بزرگترین آتش سوزی ها حاصل یک بی احتیاطی کوچک و از یک جرقه شروع میشود


نباید زمینه آتش سوزی رو فر اهم کرد

در قانون مثلث آتش

لازمه شکل گرفتن یک آتش بودن

جرقه اکسیژن و مواد مستعد آتش

 باید هر سه کنار هم باشند تا یک آتش شکل گیرد

نباید زمینه گناه و دام شیطان رو درست کرد .....مواظب باشید

از پیامبر اکرم روایت داریم نگه داشتن دین در آخرالزمان

 مانند نگه داشتن ذغال داغ در دستان است

به قرآن و خدا پناه ببرید و هیچ گناهی رو دستکم نگیرید

 چرا که همه شکست های بزرگ و

سرنوشت دنیا و آخرتمون در ابتدا

حتی با یک نگاه یک پیامک یک شوخی  میتواند نابود شود

مرتضی زمانی مدیر وبلاگ

*************************************


❤️کانال عشق فقط خدا❤️


https://telegram.me/eshgekhodayi


Image result for ‫بنر تلگرام‬‎


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰



هر روز حسم تازه تر میشه

غرق تو می شم بلکه دریاشم


بیزارم از اینکه تمام عمر

از روی عادت عاشقت باشم



روایت است که وحــی شد به حضــرت عزیز،


که هرگاه بلایی به تو می رسد شکایت مرا نزد دیگری مبر


 چنــانـکه من شکایت تو را نزد ملائــکه ام نمیبرم .


در وقتی که اعمال زشت تو بالا می رود من ستاری میکنم


 پس تو هم مانند من ستاری کن.



عاشق اگربیند ستم، کی شکوه از یارش کند؟


 بــلبـــل نمیــرنــجد ز گل هـر چنـد آزارش کنــد



آیا ندانسته ای که خدا آنچه را که در آسمانها و


آنچه را که در زمین است می داند؟


هیچ گفتگوی محرمانه ای میان سه تن نیست مگز اینکه


او چهارمین آنهاست، و نه میان پنج تن مگر اینکه


او ششمین آنهاست، و نه کمتر از این و نه بیشتر


مگر اینکه هر کجا باشند او با آنهاست


آنگاه روز قیامت آنان را به آنچه کرده اند


آگاه خواهد گردانید. زیرا خدا به هر چیزی داناست.


" سوره مجادله آیه۷ "



می گویند "پیکاسو" بهترین نقاش دنیاست


اما قربونت برم خدا که در عرصه نقاشی هم غریبی!


ای خالق زیبا آفرینم بدون هیچ طرح قبلی


چه ها کرده ای !!!


 "المصور" شایسته نامیست که خود را به آن نامیدی




گاهی وقت‌ها
    تشکرکردن از خــــــــدا

    فقـــــــط گفتن کلمه‌ی

    خــــدایا شکرت نیست…

    گاهی وقت‌ها

    برای تشکر از خــــــــــدا

    بایـــد کاری کرد ،

    دلی را شاد کرد ، گلی را

    هـــــــــدیه داد و بخششی را

    تــقــــــــدیم کرد .

     برای تشکر از خـــــــدا

    از دنیای کلمه‌ها فاصله بگیر

    و وارد دنیای عمل شو.



قال خدا عز و جل:


ای فرزند آدم زمانی که دندان تو بر آمد


و قدرت قطع و بریدن پیدا نمود ،


به تو میوۀ تابستان و میوۀ زمستان را


در وقت مخصوصش ، روزی کردم


(امّا همانطوری که گفتم با وجود این همه نعمتها ،


انصاف را نسبت به من رعایت نکردی)


وقتی شناختی که من پروردگار تو هستم


نافرمانی مرا کردی با این وجود


اکنون که نافرمانی مرا نمودی ، مرا بخوان


زیرا من ( بتو ) نزدیکم و تو را اجابت می


کنم ، مرا بخوان که من آمرزندۀ مهربانم


"حدیث قدسی از خداوند"



درخت سایه‌اش را بی‌دریغ به تو می‌بخشد


  و خورشید گرمایش را و گل شمیم خوشش را،


باران طراوتش را و آسمان برکتش را


  و رود قطره قطره آبش را


    و پرنده نوای دل انگیزش را…


و همه و همه بخشیدن را از  خدایی آموخته‌اند


که آن‌ها را زیبا آفریده…


  زیباترین آفریده خدا انسان است.


    تو برای بخشیدن چه داری؟


      ثروتت؟دانشت؟جانت؟


همه این‌ها خوب است…


اما چرا از گنج بی‌پایانی که در وجودت داری خرج نمی‌کنی؟


   محبتــــــــــــــــــــــــ !


حاضری آنرا ببخشی؟


  با خنده‌ای بر لبت


    یا اخلاقی خوش


     یا دستان پرمهری که بر سر کودکی خسته از کار می‌کشی…


       یا با محبتی که به عشقت می‌کنی…


         یا…


مطمئن باش گنجت تمام نمی‌شود بلکه زیاد خواهد شد…


      پس از بخشیدنش دریغ نکن…



دلنوشته


"یا خیر حبیب و محبوب"

دلم را تنها به عشق خودت مصفا کن

"یا دلیل المتحیرین"

 چنان آرامشی برایم فراهم ساز که از منجلاب سرگردانی

و آوارگی بیرون آمده و طعم حقیقت را بچشم

"یا امان الخائفین"

مرا از هراس دنیا و بالاخص هول و وحشت

آخرت سلامت بدار

"یا کاشف الکرب"

درد و رنج و غم دنیا را از من زائل بفرما تا

در سایه آرامش، بیشتر از پیش به معبود خود بپردازم و

در راه رسیدن به حقیقت، رنگ معشوق به خود بگیرم

"یا ستارالعیوب"

زشتی‌های مرا بپوشان و آبرویم را مریز

"یا غفارالذنوب"

نامه اعمالم را پاکسازی بفرما

و ای خدای رحمان و رحیم به نام تمامی اسماء حسنایت،

دست این بنده حقیر را بگیر و مرا به حال خودم وامگذار 

حتی برای لحظه‌ای




عشق فقط خدا


کانال تلگرامی عشق فقط خدا


https://telegram.me/eshgekhodayi


Image result for ‫بنر تلگرام‬‎

  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

ماه خدا که ماه رفیع الکمال بود

هنگامه زدون زنگ ضلال بود

در هر غروب و هر سحر دیده اشکبار

قلب و دلم به وقت دعا پر جلال بود




چه شبهایی ز دست این گدا رفت


سحرهای پر از عشق و صفا رفت


خداحافظ دعاهای مبارک


بهار رحمت و ذکر خدا رفت


.

.

.

خدایا خیلی سعی کردم قدر این مهمونی رو بدونم ولی

بازم احساس می کنم نتونستم ،

یعنی سال بعد هم ما رو دعوت می کنی ؟


کانال تلگرامی عشق فقط خدا



Image result for ‫بنر تلگرام‬‎

.


خداحافظ ماه پروردگار الرحمن الراحمین


خداحافظ ماه لحظه های افطار و سحر


خداحافظ ماه نعمت و رحمت و برکت


خداحافظ ماه شب های نورانی قدر

خداحافظ ای ربّنای غروب😔


خداحافظ ای رزق و روزی ِ پاک

خداحافظ ای جمع ِ افلاک و خاک


خداحافظ ای لحظه های سحر

خداحافظ ای ماه چشمان ِ تر


خداحافظ ای بغض افطارها

خدا حافظ ای ماه ِ دیدار ها


خداحافظ ای ختم یاسین و نور

خداحافظ ای ماه ِ عشق و سرور


خداحافظ ای ماه رو راستی

خداحافظ ای بی کم و کاستی


خداحافظ ای قدر زلفت دراز

خداحافظ ای اشتیاق ِ نماز


خداحافظ ای لحظه های دعا

خداحافظ ای ماه ِ ارض و سماء


خداحافظ ای ماه ِ صبر و رضا

تو ای ماه آرامش مرتضی


خداحافظ ا ی گرمی آفتاب

خداحافظ ای خوابهایت ثواب


خداحافظ ای بهترین سرنوشت

تو پای مرا می کشی تا بهشت


خداحافظ ای ماه تقدیر من

سحرهای تو صبح تطهیر من


خداحافظ ای برکت سفره ها

خداحافظ ای ماه ِ خوب خدا


tl8Ii


فرازهایی از دعای وداع امام سجاد (ع) با ماه رمضان :


بدرود ای بزرگترین ماه خداوند و ای عید اولیای خدا


بدرود ای ماه دست یافتن به آرزوها


بدرود ای یاریگر ما که در برابر شیطان یاریمان دادی


بدرود ای که هنوز فرا نرسیده از آمدنت شادمان بودیم


و هنوز رخت برنبسته از رفتنت اندوهناک


در وداع ماه مبارک بگوئید:


بار پروردگارا تو خود گفتی در کتاب مقدس که بر


نبی مرسلت نازل فرموده‏ای و قول تو حق است که


ماه رمضان که در او قرآن نازل شده و مایه هدایت و


رستگاری مردم و دلائل آشکار از هدایت و وسیله تشخیص حق از


باطل می‏باشد، اینک ماه رمضان به پایان رسید «و فیوضاتش تا


سال آینده از ما قطع شد» پس تقاضا می‏نمایم از تو به آبروی گرامیت،


و کلمات تام و تمامت، اینکه اگر بر من گناهی باقی مانده ( و پاک نشدم)


که هنوز آن گناهم را نیامرزیدی، و اراده حسابرسی او را داری،


یا می‏خواهی به آن گناه باقیمانده عذابم کنی، و یا به اندازه گناهم عقوبت نمائی،


تا اینکه طلوع کند فجر این شب، یا پایان پذیرد این ماه مبارک،


مگر آنکه آن گناهانم را بیامرزی و از تقصیرم در گذری،


ای مهربانترین مهربانان


ای ماهترین ماه


ای آموزگار زنده بودن در دل شب، 


به من یاد دادی می توان در دنیا هم آسمانی بود. 


یادم دادی که در ره دوست بی خواب و خور شدن یعنی چه. 

آغوشت شیرین تر از خرمایی بود که با آن افطارم را باز می کردم. 

ملودی دعای سحر و افتتاحت با تپش های قلبم آنقدر هماهنگ بود

که اشکهایم را روی گونه هایم می غلطاند و می رقصاند.

نخوردن آب و غذا در روزهایت چقدر لذیذ بود و

 چه بی مزّه است اوّلین روزی که لب به آب و غذا خواهم زد.


تو عید بزرگ اولیای خدا بودی؛ با رفتنت چگونه نماز عید بخوانم. 


ای آغوش مهربان خدا بی تو چه کسی آرامگاه من است.

 

دارد بساط ماه خدا جمع می شود


از سفره نان و آب و غذا جمع می شود


آن دامنی که دست کرم پهن کرده بود


دارد ز دست های گدا جمع می شود


فرصت گذشت،این رمضان هم تمام شد


زیباترین بهانه ما جمع می شود


یک ماه شهر ما نفس راحتی کشید


اما چه زود حال و هوا جمع می شود


نزد طبیب حال دلم خوب می شود


وقتی طبیب هست شفا جمع می شود


من تازه انس، تازه گرفتم به نام تو


ربّ کریم ! سفره چرا جمع می شود؟


امام صادق ع


 


دلنوشته زیبای وداع ماه رمضان


 آن را وداع می‏گوییم؛ وداع کسی که هجرانش بر ما غم‏انگیز است


 و روی گرداندنش ما را به اندوه و وحشت دچار کرده


اینگونه وداع میکنیم:  


سلام بر تو ای بزرگ‏ترین ماه خدا و ای عید عاشقان حق.


سلام بر تو ای کریم‏ترین هم‌نشین از میان اوقات! و ای بهترین ماه در روزها و ساعات.


سلام بر تو ای ماهی که در طی تو برآورده شدن آمال نزدیک گشته،


 و ای مایه امیدی که دوری‌ات رنج‏آور است.


سلام بر تو ای هم ‌دمی که چون رو کنی، ما را مونس شادکننده‏ای


 و چون سپری شوی،  وحشت‏آور و دردناکی.


سلام بر تو ای هم‌سایه‏ای که دل‌ها نزد تو نرم شد و گناهان در تو نقصان گرفت.


سلام بر تو ای یاوری که ما را در مبارزه با شیطان یاری دادی


 و ای مصاحبی که راه‌های احسان را هموار و آسان ساختی.


سلام بر تو که چه بسیارند آزادشدگان حضرت حق در تو


و چه سعادت‌مند است کسی که حرمتت را به واسطه خودت رعایت کرد!


سلام بر تو که چه بسیار گناهان را از پرونده ما زدودی و چه عیب‏ها که بر ما پوشاندی!


سلام بر تو که زمانت بر گنه‌کاران چه طولانی بود و در دل مؤمنان چه هیبتی داشتی!


سلام بر تو ای ماهی که هیچ زمانی با تو پهلو نزند!


سلام بر تو ای ماهی که از هر نظر مایه سلامتی.


سلام بر تو که مصاحبتت ناپسند و معاشرتت نکوهیده نیست.


سلام بر تو هم‌چنان که با برکات بر ما وارد شدی و


ناپاکی معاصی را از پرونده ما شستی.


سلام بر تو که وداع با تو نه از باب خستگی


و فراغت از روزه‏ات، نه به خاطر ملالت است.


سلام بر تو که قبل از آمدنت، در آرزویت به سر می‏بردیم


و پیش از رفتنت بر هجرانت محزونیم.


سلام بر تو که چه بدی‏ها که به سبب تو از جانب ما گشته


و چه خوبی‌ها که از برکت تو به سوی ما سرازیر شده!


سلام بر تو و بر شب قدری که از هزار ماه بهتر است.


سلام بر تو که دیروز چه سخت بر تو دل بسته بودیم و فردا چه بسیار شایق تو می‏شویم!


سلام بر تو و بر فضیلت تو که از آن محروم گشتیم


و بر برکات گذشته‏ات که از دست ما گرفته شد.


بارالها ما اهل این ماهیم که ما را به آن شرافت بخشیدی


و توفیق ادراکش را به ما عنایت فرمودی


 آن‌گاه که تیره‏بختان وقتش را نشناختند و از بخت بدشان از فضلش محروم شدند.


بارالها! پایان یافتن این ماه را پایان یافتن خطاهایمان قرار ده


و به دنبال خارج شدنش، ما را از بدی‌هامان خارج کن


 و ما را از سعادت‌مندترین اهل این ماه به آن


و پرنصیب‏ترین آنان در آن و بهره‏مندترین ایشان از خودت قرار ده.


بارالها! در این روز فطر که آن را برای اهل ایمان عید و شادی


و برای اهل آیین خود روز اجتماع و گردهمایی قراردادی،


به درگاهت توبه می‏کنیم،


از هر معصیتی که دچارش شدیم یا هر کار بدی که


به آن دست زدیم یا اندیشه سوئی که در دل داشتیم؛


 مانند توبه کسی که خیال بازگشت به گناه را ندارد


و پس از توبه به جانب هیچ خطایی برنمی‏گردد؛


توبه پاک و خالصی که از شک و تردید پیراسته باشد.


 پس آن را از ما بپذیر و از ما راضی شو و ما را بر آن استوار بدار.


بارالها! ترس از عذاب وعده داده شده و رغبت به ثواب موعود را روزی ما کن،


تا لذت آن‌چه را از تو می‏خواهیم، بیابیم و غصه آن‌چه را از آن به تو پناه می‏بریم، دریابیم


 و ما را در پیشگاهت از توبه‌کنندگانی قرار ده که محبتت را بر ایشان حتم ساخته‏ای


و بازگشتشان را به طاعت خود قبول نموده‏ای، ای عادل‏ترین عادل‏ها!


بارالها! از پدران و مادران و اهل دین ما همگی، چه آن که


از ایشان از دنیا رفته و چه آن که تا قیامت به آنان خواهد


پیوست، درگذر!


بارالها! بر محمد پیامبر ما و بر آلش درود فرست،


هم‌چنان که بر فرشتگان مقربت درود فرستادی و بر او و بر آلش درود فرست،


آن طور که بر پیامبران مرسلت درود فرستادی و بر او و بر آلش درود فرست،


آن طور که بر بندگان شایسته‏ات درود نثار کردی


چنان درودی که برکتش به ما برسد و سودش نصیب ما گردد


 و به‏خاطر آن دعاهایمان مستجاب شود؛


تو بزرگوارترین کسی هستی که به او توجه شده


و بی‏نیاز کننده‏ترین کسی هستی که بر او اعتماد شده


و بخشنده‏ترین کسی هستی که از احسانش درخواست شده


 و تو بر هر چیز توان


         الهی العفو العفو العفو ....




**************************


کانال تلگرامی عشق فقط خدا


Image result for ‫بنر تلگرام‬‎


عشق فقط خدا

  • مرتضی زمانی
  • ۱
  • ۰



چه زیباست!!؟

در بخشیـــــــــــــــــدن

"خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا"

باشیم...



ای ماندگار ، ای ماندنی ترین عشق ،


 ای یکتا یاور ، ای باعث بزرگی ای بزرگ ،


 ای جدا از من و با من!


 ای بی نیاز از من و دوستدار من!


 باران دیدگانمان میل تو را دارند،


چه زیباست با آسمان آبی رحمت تو همراز شدن...


 

عارف بزرگ "ابراهیم ادهم" روایت می کند


روزی بر چوپانی عبور کردم و از وی تقاضای آب کردم.


گفت : «هم شیر دارم ،هم آب ؛ کدام را خواهی؟»


گفتم آب را .چوپان برخاست و عصا را بر سنگ زد


و آبی گوارا از سنگ بیرون آمد،من تعجب کردم


گفت:«تعجب نکن ، وقتی بنده ی خدا مطیع حق باشد


همه ی عالم مطیع او می شوند و فرمان او را اجابت می کنند.»



روزهایی که مثل خواب می گذرند


آرزوهایی که هر روز ساعت به ساعت بر عقل می تازند


و چشم ها را کور می کنند و سرها را مست


آرزوهایی شیرین ولی نشدنی


و یا شدنی اما پست ، اما پوچ


آرزوهایی که آدمی را سرگرم می کنند و سرگردان


و او را به نزد واقعیات رها می سازند


واقعیت هایی شوک برانگیز ، واقعیت هایی بی رحم


پس چه وخیم است حال زنده ای که دنیا به بازیش گرفته


و مرگ سرانجام اوست و آخرت چشم انتظارش


رحم کن ای خدا...





داستانک معنوی


 عابدی بود که در دل کوه با خدا راز و نیازمیکرد،


 و خدا هر شب به فرشتگانش امر میکرد تا از طعام بهشتی،


برای او ببرند و او را بدینگونه سیر نمایند...


 بعد از ۷۰ سال عبادت ، روزی خدا به فرشتگانش گفت:


امشب برای او طعام نبرید، بگذارید امتحانش کنیم


آن شب گرسنگی بر عابد غالب شد. طاقتش تمام شد


و از کوه پایین آمد و به خانه بت پرستی که در دامنه کوه


منزل داشت رفت و از او طلب نان کرد،


بت پرست ۳ قرص نان به او داد و او بسمت عبادتگاه خود


حرکت کرد. سگ نگهبان خانه بت پرست به دنبال او راه افتاد،


مرد عابد یک قرص نان را جلوی او انداخت


سگ نان را خورد و دوباره راه او را گرفت، مرد


قرص دوم نان را نیز جلوی او انداخت و خواست برود


اما سگ دست بردار نبود و نمی گذاشت


مرد به راهش ادامه دهد.


مرد عابد با عصبانیت قرص سوم را نیز جلوی او انداخت و گفت :


ای حیوان تو چه بی حیایی! صاحبت قرص نانی به من داد


اما تو نگذاشتی آنرا ببرم؟


ناگاه سگ به سخن آمد و گفت: من بی حیا نیستم،


من سالهای سال سگ در خانه مردی هستم،


شبهابی که به من غذا داد پیشش ماندم ،


شبهایی هم که غذا نداد باز هم پیشش ماندم،


شبهایی که مرا از خانه اش راند، پشت در خانه اش تا صبح نشستم...


تو بی حیایی، که عمری خدایت هر شب غذای شبت را


برایت فرستاد و هر چه خواستی عطایت کرد، یک شب که


غذایی نرسید، فراموشش کردی و از او بریدی


و برای رفع گرسنگی ات به در خانه یک بت پرست آمدی


و طلب نان کردی...


مرد با شنیدن این سخنان منقلب شد


و به عبادتگاه خویش بازگشت و توبه کرد...



بشنو که از گلدسته ها بانگ “الله اکبر” می آید :


آری ، خدا بزرگ تر است از غم ها و اندوه ها


و ناامیدی ها و تنهایی های ما !


خدایا تو می دانی ما را چه می شود


و ما خود نمی دانیم که ما را چه می شود !


پس تو نجاتمان بده ، ای آنکه بی آنکه بگویم شنیده ای …



هیچ جنبنده ای در زمین ، و هیچ پرنده ای که با دو بال خود


پرواز می کند ، نیست مگر اینکه امتهایی همانند شما هستند


ما هیچ چیز را در این کتاب ، فرو گذار نکردیم


سپس همگی به سوی پروردگارشان محشور می گردند.


(آیه 38 سوره انعام)



گفت ای موسی ز من می‌جو پناه

با دهانی که نکردی تو گناه


گفت موسی من ندارم آن دهان

گفت ما را از دهان غیر خوان


از دهان غیر کی کردی گناه

از دهان غیر بر خوان کای اله





مورچه درمیان مخلوقات خداوند بیشترین علاقه رابرای


همکاری ، فداکاری ، ازخودگذشتگی وکمک به دیگران دارد ؛


  مورچه ها تمام آنچه را که دارند برای کمک به دیگران فدا می کنند


آیا این منظره ما رابه تفکردرخلقت خداوند بلند مرتبه فرانمی خواند ؟!


به خصوص اینکه دانشمندان پی برده اند که بزرگترین خوشبختی


در زمانی است که به دیگران کمک می کنی !


وازاین روست که می گویند مال ، قدرت وشهرت دلیل خوشبختی نیستند ؛


بلکه سعادت واقعی درکمک ویاری رساندن به نیازمندان است !... سبحان الله .


آیا مورچه ها اسرارخوشبختی را درک کرده اند


وبا کشف این حقیقت به آن عمل می کنند  ؟!


خداوند سبحان دراین مورد می فرماید :


" درنیکوکاری وتقوی به یکدیگرکمک کنید ؛ ولی درگناه وستمکاری


یکدیگر را یاری نکنید وازخداوند بترسید که همانا عقاب خداوند شدید است . "


به قلم: عبد الدائم الکحیل


خدایا اگر گناهانم را بر روی سنگ نوشته بودم

از هم پاشیده بود!

اگر بر روی آب دریـــا نوشته بودم

خشک شده بود!

اگر زمین از آن آگاه شده بود مرا

به درون خود کشیده بود!

اگر آسمان از آن آگاه گشته بود مرا

هلاک کرده بود!

 خدایا ممنون که ستارالعیوب منی!

خدایا از تو مهربون تر کجا پیدا کنم؟؟؟؟



توکل یعنی اجازه دادن به خداوند


 که خودش تصمیم بگیرد!


 یعنی فقط بخواه و آرزو کن


 اما پیشاپیش شاد باش!


 و ایمان داشته باش که رویاهایت


 هم چون بارانی در حال فرو ریختنند!


 پیشاپیش شاد باش و شکر گذار


 چرا که خداوند نه به قدر رویاها


 بلکه به اندازه ایمان و اطمینان توست که می بخشد



بعدِ حمد و بعدِ بسم الله الرحمن الرحیم

میبرم بر توپناه از شرِّ شیطان رجیم

کن کمک یا رب بمانم در صراط مستقیم

ای ملائک تا ابد بر درگه لطفت مقیم

یا سمیعُ یا علیمُ یاعلی یا عظیم

یا حلیم یا کریم یا حکیم یا قدیم

در دلم دارم امیدِ رحمت ای پروردگار

یا امان الخائفین، یا رب اللیلِ و النهار

یا عظیمَ المنِّ یا ربَّ الحُبوبِ والثِّمار

سیدی العفو ، یا ربِّ الصّغارِ و الکِبار

عفو، یا ستّار، یا ربّ الصحاری والقِفار

رحم، یا غفار، یا ربَّ البَراری والبِحار

شد گناهم علتی تا اینکه باشم از تو دور

در تقابُل با گناهانم ولی بودی صبور

تو کریم و مهربان بودی و من مست غرور

از رگ گردن به من نزدیکتر داری حضور

یا مُهَیمِن یا مُزَیِّن یا طهورُ یا شکور

یا مُلقِّن یا مُهَوِّن یا عَفُوُّ یا غفور

رحم کن بر بنده ات یا راحم الشَّیخِ الکبیر

رومگردانی ز من یا رازِق الطِّفل الصغیر

من گناه آلوده ای هستم، أَجِرنا یا مُجیر

عُدَّتی فی شدّتی، یا جابِرَ العظمِ الکَسیر

یا لطیفُ یا خبیر یا قدیر یا منیر

یا بشیرُ یا نذیرُ یا بصیرُ یا ظَهیر

شامل ما بوده الطاف تو ای رب جلیل

ای خدای بی شریکِ بی نظیرِ بی بدیل

ای که آتش را گلستان می نمایی بر خلیل

پس طمع بر رحمتت هرگز نمی خواهد دلیل

یا جمیلُ یا وکیلُ یا کفیلِ یا قبیل

یا مُدیلُ یا مُنیلُ یا مُقیلُ یا مُحیل

غرق عصیانم خدایا داده دنیایم فریب

از گناهم خسته ام توفیق توبه کن نصیب

ای نگاهِ پر ز مهرت بندگانت را شکیب

وای از آن روزی که دوزخ سمت ما دارد لهیب

یا حبیبُ یا طبیب یا قریب یا رقیب

یا حسیبُ یا مَهیبُ یا مُثیبُ یا مجیب

ظاهری تو، باطنی تو، آخری تو، اوّلی

تو امید آخر هر بنده ی مستأصلی

هر سحر کردم صدا نام تو با صوت جلی

یا بدیع یا منیع یا وفیُّ یا علیّ

یا حفیُّ یا رضیُّ یا قویُّ یا ولیّ

یا زکیُّ یا بدیُّ یا غنیُّ یا مَلیّ



قال الله عزّوجلّ


ای فرزند آدم!

خودت را محو بندگی من کن تا دلت را پر از بی نیازی کنم.

(کافی2/83)


شرمسارم که از مهربانیت سو استفاده میکنم و مدام خطا میکنم


و تواز آن میگذری و باز هم تکرار و تکرار... ازاین همه تکراربیهوده بیزارم


پس چرا؟ چرا باز هم به بیراه میروم؟ نمیدانم


چه شد که چنین شد؟ آیا تابلوی راه و بیراه را کسی جابه جا کرده بود؟


نمیدانم.. اما میدانم خطا از من است.. تو بزرگی کن و ببخش



‌ (فوق العاده زیبا در وصف علی (ع)


آوای دل ، وِرد زبان ، یک واژه است آنهم علی

روحِ اذان ، آرامِ جان ، آقای خوبیها علی


با ذکر نامش هم خدا ، سازَد بهشت را خانه ات

پس تا توانی تو بخوان ، نام مُسَمّای علی


دل را ز دنیا میکَنی ، آن را به یکتا میدهی

ایمن ز بدها می شوی ، با بردنِ نام علی



راه نشانت می دهد ، دنیا به کامت می کند

از تو شفاعت می کند ، محشر بُوَد با تو؛ علی


عشق علی دارم به سر ، نام علی دارم به لب

مهر علی دارم به دل ، سلطان جنت یا علی


جان را فدایت میکنم ، ای مُقتَدای عالَمِین

ای نور چشم مصطفی ، عالِم به عالَم یا علی

***************************************


عشق فقط خدا

  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰



ما کتاب کهنه ای هستیم ... سرتا پا غلط!

خواندنی ها را سراسر خوانده ایم ... امّا غلط!



سال ها تدریس می کردم ... خطا را با خطا

سال ها تصحیح می کردم، غلط را با غلط!



بی خبر بودم ... دریغا ... از اصول الدین عشق!

خط غلط، انشا غلط، دانش غلط، تقوی غلط!



دین اگر این است ! بی دینان زِ ما مؤمن ترند

این مسلمانی ست آخر؟ لا غلط ... الّا غلط !



روز اوّل درس مان دادند، یک دنیا فریب ...

روز آخر ... مشق ما این بود: یک عُـقـبا غلط!



گفتنی ها را یکایک هر چه باد و هر چه بود

شیخــنا فرمود ... امّا یا خطا شد ... یا غلط..!



گفتم از فرط غلط ها ... دفتر دل شد سیاه!

گفت می دانم ... غلط داریم آخر تا غلط !



روی هر سطری که خواندیم از کتاب سرنوشت

دیده ی من یک غلط می دید و او ... صدها غلط!



یا رب ... از تو مغفرت زیباست ،از ما اعتراف...

یا رب از تو مرحمت می زیبد و از ما غلط..



بزرگترین نعمت خدا به انسان قدرت حیات است ...

پاک آفریده شدیم ... پاک بمانیم ...

پاک از دنیا برویم ...


فاصله ی بین ما تا خدا

همان روحی است که در بدن دمیده شد !


برخی از ستارگان،

همین نقطه های کوچک نورانی در آسمان

میلیونها مرتبه از زمین بزرگتر هستند،

به راستی...

خالق آنها چقـــدر بزرگتــــــــر است؟!

شاید به این دلیل باشد که

حضرت علی (ع)میفرمایند:


هیچ عبادتى همانند تفکر در آفرینش نیست


بلال حبشی می گوید:

«شبی پیامبر گرامی اسلام (ص) تا سپیده دم به مناجات ایستاده بود

و می گریست یادم می آید که سحرگاه وقتی برای نماز صبح

به خدمت آن حضرت رفتم، چشمان اشک آلود ایشان را دیدم

و تعجب کردم سپس به ایشان عرض کردم: یا رسول الله

چرا گریه می کنی درحالی که مشمول عنایات خداوند هستی؟

حضرت در جواب من فرمود: «در شبی که گذشت، خداوند

آیات تکان دهنده ای را بر من نازل کرد ای بلال،

وای به حال کسی که این آیات را بخواند و در آنها

اندیشه نکند سپس با صدای دلنشین خود این آیات را قرائت فرمود:

«مسلما در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و شد شب و روز،

نشانه های (روشنی) برای صاحبان خرد و عقل است،

همانها که خدا را در حال ایستادن و نشستن و آنگاه که

بر پهلو خوابیده اند یاد می کنند و

در اسرار آفرینش آسمانها و زمین می اندیشند و می گویند

بار الها این را بیهوده نیافریده ای، تو پاک و منزهی،

ما را از عذاب آتش نگه دار.»



در میان دشت سرسبز و بزرگ

زندگی میکرد یک مور ضعیف


ناتوان و کوچک و دل خسته بود

دست و پای کوچکش ریز و نحیف


روزگاری رفت دنبال غذا

دانه ای زیر درخت افتاده بود


شاد و خندان گشت، آن مور سیاه

چون خدا بر او غذایی داده بود


با هزاران رنج بدبختی گرفت

با دو چنگش گوشه ی آن دانه را


رهسپار خانه شد در آن زمان

تا که آرد روزی ِ کاشانه را


شاد و خندان گفت او در بین راه

عاشقم من در دلم عشق خداست


خاک پایش سرمه بر چشم من است

هر دقیقه سجده ی شکرش بجاست


قلب من با عشق ایزد میزند

کاش میشد در ره او جان دهم


ذات ایزد پاک و از زشتی جداست

کاش جانم در ره ایمان دهم


لحظه ای از سجده و شکرش گذشت

تا که بادی در دل ِ صحرا وزید


دانه ی آن مور کوچک را گرفت

شد خدای مهربان شمر و یزید


ماجراها گفت از ظلم خدا

ناسزا و صد حدیث و نقل قول


ابن ملجم هم چنین ظالم نبود

مهربانتر بود، چنگیز مغول


اشک چشمم گشته همچون نهرخون

چون گرفتی آن غذا و دانه را


ازمن بی کس چرا کردی دریغ

دانه ای گندم و قوت لانه را


پس نمیخواهم خدای کینه توز

از هم اکنون من به دینت کافرم


در دلم مهری نمیبینم دگر

پس بدان بی دین و بی پیغمبرم


اشک و آهش آن زمان پایان گرفت

از میان آسمان آمد طنین


صوت زیبا و کلام دلنشین

آمد از بالا رسیدش بر زمین


مور من بس کن دگر غمگین نباش

بر خدایت گفته ای صد ناسزا


رحمت شایان به جانت کرده ام

این نباشد لطف ایزد را سزا


بلبلی زیبا میان آسمان

دانه ای را دید میغلتد به راه


آمد از با لا به سمت دانه ات

در پی اش مور ِ نگون بخت سیاه


آن زمان طوفان و بادآمد پدید

تا که گردد دانه از چنگت جدا


چون رها گشتی کنون از چنگ مرگ

ناسزا گویی بر این لطف خدا


گفت بلبل آن زمان در فکرخویش

دانه خوردن بهتر است از مور ریز


میروم من دانه را آرم به چنگ

تا غذایی در پی جنگ و گریز


رفت بلبل دانه را دنبال کرد

اینچنین شد ماجرا در انتها


لطف ایزد شامل حال تو شد

گشته ای از چنگ آن بلبل رها


حکمتی باشد به هر رنج و بلا

گر شنیدی این پیام و این صدا


ترک ایمان بعد هر رنجی نکن

یا نشو قاضی به اعمال خدا


******************************


با درج این مطلب  بد نیست در مورد مورچه و

قدرت خداوند در خلقت این موجود کوچک

اما شگفت انگیز مطالبی رو منتقل کنم که

مطمئنم قابل توجه خواهد بود


چند سال پیش عده ای از دانشمندان بی دین گردآمدند

تا اشتباهی را در قرآن کریم جستجو نموده و بیابند،

و نادرستی دین اسلام را اثبات نمایند.


آن ها به کند وکاو و مطالعه ی آیات قرآن کریم پرداختند.

تا اینکه به  سوره  نمل رسیدند که

در ان واژه ” یَحطِمَنَّکُم ” به کار برده شده بود.


سوره نمل آیه ۱۸ می فرماید:

 حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِ النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ

یَا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاکِنَکُمْ

لَا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ

تا چون به دره مورچه ها رسیدند،

مورچه ای گفت: ای مورچه ها به لانه هایتان وارد شوید‌،

مبادا سلیمان و لشگرش خردتان کنند و خود آگاه نباشند.

 

بی درنگ شاد و سرمست شدند که چیزی در

آن یافتند که به ضرر این دین است. گفتند:

واژه ی ” یَحطِمَنَّکُم ”

(شما را درهم شکنند)

از “تحطیم” شکستن، ویران کردن آمده است.

چگونه مورچه ویران شده و درهم می شکند،

حال آنکه از ماده ی قابل درهم شکستن و

خرد شدن ساخته نشده است!

بنابراین این واژه در این آیه درست بکار برده نشده است!

آن ها شروع به منتشر ساختن نتیجه ی کنکاش

خود نموده و آن را بزرگنمایی کردند.

اما حتی پاسخ ساده ای را هم از زبان مسلمانان نشنیدند. 

چند سال از اکتشاف آن ها گذشت...

اعجاز قران در بدن مورچه

 

دانشمندی استرالیایی تحقیقات طولانی و زیادی را روی این مخلوق ضعیف انجام داد.

تا جایی که چیزهایی را دریافت که کسی توقعش را نداشت.

او پی برد که ساختار بدن مورچه ها

دارای مقدار قابل توجهی از ماده ی شیشه است.

یعنی حدود ۷۵% از غشای خارجی بدن مورچه ها

را شیشه تشکیل می دهد.

بنابراین واژه ی مذکور در جای درست خود به کار برده شده بود.

به دنبال این اکتشاف، دانشمند استرالیایی مسلمان شدن خود را آشکار ساخت.

 

دیگر دانشمندان به تازگی کشف کردند که

بدن مورچه با اسکلت استخوانی سختی پوشیده شده

که بدن ضعیفش را از هرگونه آسیبی محافظت می کند.

ولی این پوشش استخوانی در حین قراردادن آن زیر

فشار به راحتی خردشده و مانند یک تکه شیشه می شکند.

حقیقت خرد شدن و له شدن مورچه را که در حال حاضر کشف شده،

قبل از ۱۴ قرن قرآن کریم آن را از زبان یک مورچه برای ما نقل کرد.

“سبحان الله العزیز الحکیم !” 


آیا او خبر ندارد از آنچه آفریده، حال آنکه او مهربان و بسیار آگاه است !


******************


مورچه کوچک قدرت و معجزه خداوند


مورچه ای صبحگاهان ، از لانه ی زیر زمینی ی خود بیرون می آید

و به دنبال آذوقه ای برای ذخیره سازی برای زمستان است .

به دانه ی گندمی برمی خورد و آن را به دهان گرفته و به هر

زحمتی که هست ، آن را تا لانه می بَرَد . لانه ی او

زیر زمین است و زیر زمین نمناک و مرطوب و

جای مناسبی است برای سبز شدن دانه ی گندم و

در نتیجه از بین رفتن آن . مورچه به گفته ی جانورشناسان

وقتی دانه را به لانه می بَرَد ، آن را از وسط نصف می کند و

با این کار از سبز شدن آن جلوگیری می نماید !
این بود یک قضیه ی ساده از

زندگی ی روزمرّه ی یک مورچه
اگر سرسری از کنار این قضیه بگذریم و

مشمول خطاب ( افلا تدبّرون ) می شویم .

چرا که تدبّر در کتاب تکوین همانند تدبر در

کتاب تدوین لازم و ضروری است و

تمام مخلوقات آیات و نشانه های الهی هستند
به نظر شما این مورچه ی ریز در این قضیه ی ساده چند علم دارد ؟

علم ؟!؟ بله ، مگر علم شاخ و دُم دارد ؟

من که کمی فکر کردم 6 علم و دانش برای این مورچه کشف کردم .

قطعا شما هم با تدبر می توانید بر این موارد بیفزایید :
1 – علم هواشناسی : چون می داند که هوا همیشه خوب و

خرم و زمین همواره سرسبز نیست بلکه

زمستانی خواهد آمد که باید برای آن اندیشه نمود
2 – علم غذا شناسی ( یک ) : چون وقتی به دانه ی گندم می رسد ،

تشخیص می دهد که این شیء خاصیت غذایی دارد .

اذا اگر شما قطعه ی چوب یا پلاستیکی را دقیقا و

با مهارت به اندازه و شکل دانه ی گندم بتراشید و

به آن رنگ دانه ی کندم بزنید ،

مورچه هرگز به آن اعتنایی نخواهد نمود !
3 – علم غذاشناسی ( دو ) : مورچه می داند که

دانه ی گندم قابلیت نگهداری ی چند ماهه در

زیر زمین را دارد و تا آن وقت فاسد نمی شود

لذا غذاهایی مثل گوشت که چند روزه فاسد می شوند

برای ذخیره سازی انتخاب نمی کند
4 – علم گیاه شناسی ( یک : آسیب شناسی ) : مورچه می داند که

این گندم آسیب پذیر است و اگر همینگونه زیر خاک رَوَد ، سبز می شود
5 – علم گیاه شناسی ( دو : درمان شناسی ) :

مورچه ی می داند که علاج درد این گندم و راه رفع آسیب آن

این است که آن را از وسط نصف کند .

توجه دارید که این علم غیر از علم قبلی است .

زیرا آسیب شناسی با درمان دو مرحله ی جداگانه است .

در اولی درد تشخیص داده می شود و در دومی راه درمان .

چه بسا امراضی که دانشمندان آن را تشخیص داده اند و

به ماهیت آن پی بُرده اند ( مثل سرطان ) ولی هنوز

راه درمان آن را کشف نکرده اند
6 – علم انبار داری و ذخیره سازی :

که از علوم مهم امروزه ی بشری است .

مورچه می داند که دانه های گندم قطعه شده را

در چه مکان و دما و شرائطی انبار کند تا

تا زمستان سالم بمانند و قابلیت مصرف خود را حفظ کنند
تازه این شش علم ، علومی است که بشر تا به حال کشف کرده است .

قرآن که مدعی است مورچه حتی سخن می گوید و در سوره نمل فرموده :

مورچه با حضرت سلیمان (ع) گفتگو کرد و حتی به او انتقاد نمود !
حالا یک سؤال ساده از تمام مُلحدان و بی خدایان دارم :
چه کسی این 6 علم را به مورچه آموخته است ؟

آیا مورچه درس خوانده یا کتاب مطالعه کرده یا

در رشته غذاشناسی و گیاه شناسی دانشگاه تحصیل نموده است ؟!
مگر هر علمی به معلم نیاز ندارد ؟

تازه معلم مورچه خیلی مهارت داشته .

چون همین الآن اگر همه ی جانورشناسان دنیا جمع شوند ،

نمی توانند به یک مورچه یک مهارت دلخواهشان را بیاموزند !
ممکن است جواب دهند :

مورچه طبق غریزه ی حیوانی خود این کارها را انجام می دهد
آری ، ما هم می دانیم . ولی چه کسی این غریزه ی را

درسیستم بدن و مغز مورچه طراحی نموده است ؟

آیا کافی است که یک کلمه ی ( غریزه )

را بپرانیم و از کنار این همه عجائب به راحتی رد شویم ؟!؟
تازه مگر مورچه در مقابل سایر جانوران و

کرات آسمانی و کهکشان ها اصلا به حساب می آید ؟!؟


*************************************

عشق فقط خدا


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰



اهمیت و جایـگاه قـرآن


هر چه می توانید قرآن بخوانید زیرا شفای شما در قرآن است





 
 
قرآن به دلایل متعددی دچار دگرگونی و تحریف نشده است.

برخی از دلایل عدم تحریف قرآن:

1) آیات

الف) تصریح خداوند بر حفظ قرآن


«انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون»[1]

ما خود، ذکر (قرآن) را به‌تدریج نازل کردیم و خود برای آن نگهبانیم.

ب) آیه عدم اتیان باطل:

«إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا بِالذِّکْرِ لَمَّا جاءَهُمْ وَ إِنَّهُ لَکِتابٌ عَزیزٌ *
 
لا یأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِن بَینْ‏ِ یدَیهِ وَ لَا مِنْ خَلْفِهِ  تَنزِیلٌ مِّنْ حَکِیمٍ حَمِید»[2]

همانا کسانی به ذکر (قرآن‌) (هنگامی که به‌سوی آنها آمد) کفر ورزیدند

و حال آن‌که (آن ذکر) کتابی شکست‏ ناپذیر است * که از هیچ راهی،

باطل به آن راه ندارد؛ که به‌تدریج از جانب خداوند دانای ستوده شده نازل شده است.


ج) آیه شریفه


«إنّ علینا جمعه و قرآنه»[3]

همانا گردآوردن و خواندن آن بر عهده ماست

2) احادیث:

الف ) حدیث ثقلین؛

«انّی تارک فیکم الثّقلین کتاب اللّه و عترتی اهل بیتی و

 انّهما لن یفترقا حتی یردا علی‌الحوض»[4]

من در میان شما دو یادگار گران‌بها باقی می‌گذارم،

 کتاب الهی و عترتم که اهل بیت من است و آن‌دو از همدیگر جدایی‌ناپذیرند

 تا در آخرت در کنار حوض کوثر به نزد من بازآیند.

کتاب خدا باید سالم و مصون از تحریف باقی بماند تا

در کوثر بر پیامبر(ص) وارد شود. اگر تحریف شود

دیگر کتاب‌الله نیست موضوعیت این حدیث فقط با

مصون ماندن قرآن از تحریف صادق است.

ب) احادیث عرضه احادیث بر قرآن؛ احادیث صحیحه‌ای هستند که

قائل به عرضه احادیث متعارض بر قرآن کریم و اخذ موافق قرآن و

طرد مخالف قرآن هستند و معلوم است زمانی می توان صدور

 چنین دستوری ازسوی ائمه معصومین درست باشد که قرآن خودش، مصون از تحریف باشد.

ج) احادیث وارده از ائمه(علیهم‌السلام)؛

 در باب اینکه آنچه در دست مردم است، همان قرآن نازل شده از سوی خداوند است.

3) اجماع فریقین؛

بزرگـان شیعه از شیخ صدوق تا فقهای

معاصر قائل به عدم تحریف قرآن بوده‌اند.


4) معجزه بودن قرآن؛

 با تحریف الفاظ، معانی آیات قرآن مختل می‌گردد و


حال آنکه معجزه بودن قرآن (که مورد تحدی قرآن است)

منوط به صحت آیات و صحت استناد آنها به خداست.


 اگر قرآن کریم دستخوش تحریف واقع شود تحدی موضوعا منتفی می‌شود.

5) سوره کامل در نماز؛

در رکعات اول و دوم هر نماز،


باید سوره کامل خواند که حاکی اعتقاد به این است، که چیزی از قرآن نیفتاده است.

6) تواتر در نقل آیات قرآن؛

 تمام آیات قرآن، به‌طور


 متواتر نقل شده و حال آنکه ادعاهای قائلین به تحریف، واحد است که قابل پذیرش نیست.


7) اهتمام خارق‌العاده پیامبر(ص) و صحابه در حفظ و جمع قرآن.


8) جمع آوری قرآن در زمان پـیامبر(ص) (هرچند که مدون بین‌الدفتین نبود).


9)اگر قرآن کریم، دست‌خوش تحریف شده چرا ائمه(ع) نه تذکر داده‌اند و نه به مقابله با آن پرداخته‌اند.
 
قرآن و انسان

اکنون که به صدق متن قرآن و استواری معنای آن پی بردیم باید در

 پی استفاده از این منبع وحیانی باشیم و خود را در

 معرض این نسیم جان افزا و سعادت بخش قرار دهیم:



1)       ضرورت سکوت و گوش سپردن به قرآن:

«وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ» (اعراف204)

و چون قرآن خوانده شود بدان گوش فرادهید و خاموش باشید، باشد که مشمول رحمت شوید.


 2)       پناه بردن از شیطان به خدا:

«فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ» (نحل98)

پس هنگامی که قرآن می‏خوانی از شیطان رانده شده به خدا پناه بر.
 
3)       تبعیت از قرآن و پروای از خدا:

«و هذا کتاب انزلناه مبارک فاتبعوه و اتقوا لعلکم ترحمون» (انعام6)

و این کتابی است پربرکت که ما آن را فرو فرستادیم،

پس از آن پیروی کنید و پروا پیشه سازید، شاید مشمول رحمت گردید

4)تدبر در قرآن

«أَ فَلا یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلی‏ قُلُوبٍ أَقْفالُها» (محمد24)


پس آیا در این قرآن تدبر و اندیشه نمی‏کنند یا بر دل‏هایی قفل‏های

 (عناد و قساوت و شقاوت) آن نهاده شده است؟!
 
5)       عبرت‌آموزی:

«لَقَدْ کانَ فی‏ قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِی الْأَلْبابِ ما کانَ حَدیثاً یفْتَری‏ وَ

 لکِنْ تَصْدیقَ الَّذی بَینَ یدَیهِ وَ تَفْصیلَ کُلِّ شَی‏ءٍ وَ هُدی وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ یؤْمِنُونَ»(یوسف111)

به راستی در سرگذشت آنان، برای خردمندان عبرتی است.


سخنی نیست که به دروغ ساخته شده باشد، بلکه تصدیق آنچه [از کتابهایی‏] است که

 پیش از آن بوده و روشنگر هر چیز است و

برای مردمی که ایمان می‏آورند رهنمود و رحمتی است.
 
6)       شفای مؤمنین و خسران ظالمین؛‏

«وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَسارا»(اسراء82)

و ما از قرآن آنچه را که برای مؤمنان مایه درمان و

 رحمت است نازل می‏کنیم و حال آنکه ستمگران را جز زیان نمی‏افزاید.
 
 
منبع پژوهشکده باقرالعلوم

[1]. حجر / 9.
[2]. فصلت41ـ42.
[3]. قیامت / 17.
[4] صدوق، محمد بن على/ کمال‏الدین و تمام النعمه/ دار الکتب الاسلامیه قم‏/  1395هـ.ق ج : 2 ص :

**************************

لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلی‏ جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً

 مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ


اگر ما این قرآن ( عظیم الشأن ) را ( به جای دلهای خلق ) بر کوه نازل می کردیم

مشاهده می کردی که کوه از ترس و عظمت خدا خاشع و ذلیل و متلاشی می گشت.

و این امثال را برای مردم بیان می کنیم باشد که اهل ( عقل و ) فکرت شوند.

هدایت و قرآن


پیامبر اکرم صلی الله علیه و آلهفرمود: من دو چیز در میان شما باقى گذاشتم،

تا وقتى که به آن دو چنگ زنید هرگز گمراه نخواهید شد: یکى قرآن، دیگرى خاندانم.

بـرتـرى قـرآن  

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

بـرترى قـرآن بر سـایر سخـنها هـمانند برترى خدا بر مخـلوقات اوسـت.

احتـرام قـرآن

رسـول اکرم صلی الله علیه و آلهفرمود:

قـرآن جز خـدا بهترین و برترین چیـزهاست،

کسى که احـترام قـرآن را نـگهدارد به خدا احـترام کرده است،

و کسـى که حـرمت قـرآن را نـگه ندارد نسبت به خدا بى حرمتى کرده اسـت،

احـترام به قـرآن در پیشـگاه الهى هـمانند احتـرام پـدر بر فـرزند اسـت.

رمـز جاودانگى قــرآن

امام هشتم علیه السلام از امام کاظم علیه السلام نقل مى کند که فرمود:

مردى از امـام صادق علیه السلام پـرسید

چگونه است که قـرآن هـر چه خـوانده و منتشـر مى شـود

جز بر تازگى و طـراوتش افـزوده نمى شـود؟ امام صـادق علیه السلام فرمود:

زیرا خـداوند آنرا براى زمان و مردم خـاصى قرار نـداده اسـت،

بنـابراین در هر عصـرى نو، پیـش هر ملتى تا روز قیـامت تازه و شـاداب اسـت.

رهـبرى قـرآن

پیامبر گرامى اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:

بر شما باد قرآن، پس آنرا رهبر و پیشواى خود قرار دهید،

زیرا آن، سخن پروردگار جهانیان است. از طرف اوست و

بسوى او برمى گردد، بنابراین به متشابهات آنها هم ایمان آورید

و از ضرب المثلهاى آن پند گیرید.

محتواى قـرآن

امام على علیه السلام فرمود: تـاریخ گـذشتگان و


آیـندگان و بـرنامه زنـدگى شـما در قـرآن اسـت.

شـفاى قـرآن

پیامبر بزرگوار صلی الله علیه و آله فرمود: بر شما باد به قرآن، چون قرآن،

شفاى سودمند، و داروى پربرکت است و

نگهبان کسى است که به آن چنگ مى زند،

و نجاتبخش کسى است که از آن پیروى کند.

نـور قـرآن 

امام حسن مجتبى علیه السلام فرمود: در این قـرآن چراغـهاى روشـن (هـدایت) و داروى شـفابخش دلهـاست.

مـیزان بـودن قــرآن

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: اى مردم آنچه از من


براى شما نقل مى شود چنانچه هماهنگ با قرآن بود بدانید گفتار


من است و اگر مخالف با محتواى قرآن بود گفته من نیست.

 

حاملان قرآن و مسئولیت آنان

شرافت قرآنیان

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آلهفرمود: قرآنیان و شب زنده داران، بزرگواران امّت من هستند.

حامـل قـرآن

پیامبر خدا صلی الله علیه و آلهفرمود: حامل و حافظ قرآن پرچمدار اسلام است،


کسى که او را احترام کند خدا را گرامى داشته است، کسى که به او اهانت کند


مورد لعن و نفرین خدا خواهد بود.

مقـام قـرآن دانـان

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: قرآنیان بالاترین مقام انسانى بعد از


پیامبران و فرستادگان الهى را دارند، پس حقوق آنان را کم ندانید،


زیرا در پیشگاه الهى داراى منزلتى هستند.

حاملان و آموزگاران قرآن

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:


حاملان قرآن همان آموزگاران سخن خدا و دربرکنندگان نور خدایند،


کسى که آنان را دوست بدارد، خدا را دوست داشته و کسى که


نسبت به آنان دشمنى کند با خدا دشمنى کرده است.

مسئولیت قـرآن خـوان

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: اى جامعه قرآن خوانان!

در مورد آنچه از قرآن خداوند بر دوش شما نهاده تقواى الهى را پیشه کنید،

زیرا من و شما مسئولیم، من مسئول ابلاغ رسالتم و

از شما در باره آنچه از کتاب خدا و سنّت من دارید سؤال خواهد شد.

قـرآن و وظائف ما

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

قرآن و شگفتیهاى قرآن و مفاهیم آن را بیاموزید.

مفاهیم قرآن همان واجبات و حدود آن است،

زیرا قرآن برپنج وجه نازل شده است:

حلال و حرام و محکم و متشابه و ضرب المثلها،

به حلال قرآن عمل کنید، و حرام را رها کنید، به محکمات عمل کنید و

متشابه آن را واگذارید و از ضرب المثلها پند گیرید.

قرآن براى عمل

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: کسى که قرآن را بیاموزد و

به آن عمل نکند و دنیا دوستى و زینت آن را بر قرآن ترجیح دهد

سزاوار خشم خداوند است،

و در ردیف یهود و نصارى قرار خواهد داشت که کتاب خدا را پشت سر انداختند.

قاریان و امیران

امام صادق علیه السلام به نقل از پدرانش فرمود:

دو گروهند که اگر اصلاح بشوند امّت من اصلاح خواهند شد و

چنانچه فاسد شوند امت را فاسد خواهند کرد: حاکمان و قاریان قرآن.

قرائت بـدون عـمل

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:

کسى که قرآن بخواند و به آن عمل نکند خداوند او را روز قیامت کور محشور خواهد کرد.

قـرائت قـرآن و گناه

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: کسى که قرآن بخواند و

بعد حرام بخورد و بنوشد یا محبّت و زینت دنیا را بر آن برترى دهد

مستوجب خشم الهى مى شود مگر اینکه توبه کند،

و اگر بدون توبه بمیرد، روز قیامت قرآن با او به محاجّه برمى خیزد و

تا او را محکوم نکند دست برنمى دارد.

آمـوزش قــرآن


پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود:


بهترین شما کسى است که قرآن آموزد و آن را آموزش دهد.

ارزش آموزش قــرآن

امام صادق علیه السلام فرمود: اگر کسى از قرآن یک حرف بیاموزد،

خداوند براى او ده حسنه مى نویسد، و ده گناه از او مى بخشد،

و ده درجه او را بالا مى برد، فرمود: نمى گویم، در مقابل هر آیه،

بلکه در مقابل هر حرفى مانند «باء» یا «تا» یا همانند آنها.

ثمرات یادگیرى قــرآن

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: اگر خواستار زندگى سـعادتمندان،

و مـرگ شهیدان و نجات روز محـشر، و سـایه در

روز قـیامت و هـدایت در روز گـمراهى هستید پس قـرآن بیاموزید،

زیرا آن گفـته خـداى مهربان و ایمنى از شیـطان و موجب برترى و وزنه خوبـیهاى شـما است.

فهم قرآن همراه آمـوزش

حضرت على علیه السلام فرمود: قـرآن را بیـاموزید که

نیـکوترین گفـتار است، و در آن دانـا و آگاه شـوید که بـهار دلهـاست و

از نور آن شـفا بخواهید، که شـفا بخـش دلهـاست، آن را خـوب بخوانید چون مفیدترین قصّـه هاسـت.

                                            مومن و آموزش قرآن

امام صادق علیه السلام فرمود: شایسته است که انسانِ مؤمن نمیرد تا

 

قرآن را بیاموزد یا در حال آموزش آن باشد.

قـرائت قـرآن

روخوانى قـرآن

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: برترین عبادت امّت من روخوانى قرآن است.

فضیلت قـرائت قــرآن

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:

اى سلمان! بر تو باد خواندن قرآن، زیرا

قرآن خواندن کفّاره گناهان و سپرى در مقابل آتش و بازدارنده از عذاب است.

روزى پنجاه آیه

امـام صـادق علیه السلام فرمود:

قـرآن، عـهدنامه خدا به بنـدگان اوست،

پس شایسته است مســلمان در عـهدنـامـه اش بـنگرد،

و روزى پنـجـاه آیـه از آن بخـواند.

انس با قـرآن در جـوانى

امـام صـادق علیه السلام فرمود: مؤمـنى که در جـوانى قـرآن بخـوانـد،

قـرآن با گـوشت و خـون او مـخــلوط مـى شــود،

و خــدا او را بــا ســفیـران بـزرگـوار و نیـکوکار قـرار مـى دهـد و

روز قیـامت قـرآن مـدافـع اوسـت.

رمضان بهار قـرآن

امام باقر علیه السلام فرمود: هـر چیـزى بـهارى دارد و بـهار قـرآن مـاه مـبارک رمـضـان اسـت.

قــرآن در ماه رمضان

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: کسى که در

ماه مبارک رمضان یک آیه قرآن بخواند پاداش او همانند کسى است که

قرآن را در ماههاى دیگر ختم کرده است.

خانه و قرآن

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: خانه اى که در

آن قرآن خوانده شود فرشتگان وارد آن مى شوند،

و شیطانها از آن دور مى شوند،

و اهل آن در آسایش قرار مى گیرند و به خیر و

برکت آن خانه افزوده مى شود و از بدیها و

آفات آن خانه کاسته مى شود. و خانه اى که در آن قرآن نخوانند،

محلّ حضور شیاطین و دورى فرشتگان مى شود و

بر اهلش تنگ مى شود و شرّش بسیار و خیرش اندک خواهد شد.

نورانیت خانه و قــرآن

امام صادق علیه السلام فرمود:

خانه اى را که مسلمانى در آن است و قرآن تلاوت مى کند

اهل آسمان آنرا مى بینند همانگونه که مردم دنیا ستاره نورانى را در آسمان مى بینند


گـوش دادن به قـرآن

امام صادق علیه السلام فرمود: کسى که حرفى از

کتاب خدا را بشنود بدون آن که بخواند خداوند حسنه اى براى او مى نویسد،

و گناهى را از او مى بخشد، و یک درجه او را بالا مى برد.

آداب قرائت قـرآن

امام صادق علیه السلام فرمود:

هنگامى که به آیه اى که یاد بهشت است رسیدى از خدا بهشت بطلب،

و وقتى به آیه اى که یادآور آتش است رسیدى از آن به خدا پناه ببر.

آهـنگ قـرائت قـرآن 

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: قـرآن را با صـدا و آهنگ عـربى بخوانید.

مقـام حافـظ قـرآن 

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:

تعداد درجات بهشت به تعداد آیه هاى قرآن است،

هنگامى که اهل قرآن وارد بهشت شود به او گفته مى شود

قرآن بخوان و بالا برو، براى هر آیه اى درجه اى است،

بنابراین بالاترین درجه از آنِ حافظان قرآن است.

روخوانى یـا از حفـظ؟

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:

کسى که از رو قرآن بخواند، خدا براى او دوهزار حسنه مى نـویسد،

و کسـى که آنـرا از حـفظ بخـواند هـزار حسنه نوشـته مى شـود.

پاداش ختـم قـرآن

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:

وقتـى کسى قرآن را ختم کند، در آن هنگام هزار فرشته بر او درود مى فـرستـند.

قرائت غلط

  رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
 
قـارى چنـانچه قـرآن را غلط یا اشتباه یا با لحن غیر عربى بخواند
 فـرشته آنرا هـمانطور که نازل شده (صحیح و کامل) مى نویـسد.



به عقیده ما مسلمین, قرآن سخن و وحی خداوند یکتاست.

سخنی است که شنیدنش لرزه بر اندام می آورد.

درون آدمی را نرم کرده و ذهن را متوجه ذکر خدا می کند.

سخن خداوندی است که صاحب ملکوت آسمانها و زمین است و

آگاه و دانا به ریز و درشت خلقت است. این است که

ماقرآن را روشنگر و راهنما می دانیم و عقیده داریم که معجزه پیامبر است.

از طرفی هر انسان غیر مسلمانی که بدون تعصب و غرض قرآن را بخواند

بر نظم و آهنگ دلنواز آن اذعان دارد.

این خود شاهدی بر اعجاز کلامی قرآن است

چرا که قرآن وحی بر پیامبری بی سواد بوده است.

ولی چنان آهنگ کلامی قرآن زیبا بوده و چنان  معانی آن بر دل

می نشسته که اعراب زمان پیابر را مسلمان کرده. اعرابی که

خود سخنور بوده اند و شعرای بسیاری داشته اند در

برابر نظم و آهنگ کلام خدا سر فرود آورده اند.

از طرفی کفاری که تعصب چشمانشان را کور و

گوشهایشان را سنگین کرده بود قرآن را نمی پذیرفتند.

گاهی به پیامبر تهمت شاعری می زدند و گاهی قرآن را افسانه های پیشین می خواندند.

برای اثبات بطلان ادعای کفار زمان پیامبر و همچنین کسانی که

با تعصب و دیده کور به قرآن می نگرند ،

خداوند آنها را به آوردن سوره ای مثل سوره های قرآن فرا می خواند.

بهاین موضوع در پنج جای قرآن اشاره شده است:

۱– سوره ۲ آیات ۲۳ و ۲۴
و اگر در آنچه بر بنده خود نازل کرده‏ایم شک دارید

پس اگر راست مى‏گویید سوره‏اى مانند آن بیاورید و گواهان خود را غیر خدا فرا خوانید.

پس اگر نکردید و هرگز نمى‏توانید کرد از آن آتشى که

سوختش مردمان و سنگها هستند و براى کافران آماده شده بپرهیزید.

۲– سوره ۱۷ آیه ۸۸

بگو اگر انس و جن گرد آیند تا نظیر این قرآن را

بیاورند مانند آن را نخواهند آورد هر

چند برخى از آنها پشتیبان برخى [دیگر] باشند.


۳– سوره ۱۱ آیات ۱۳ و ۱۴


یا مى‏گویند این [قرآن] را به دروغ ساخته است بگو اگر راست مى‏گویید


ده سوره برساخته‏شده مانند آن بیاورید و غیر از خدا هر که

را مى‏توانید فرا خوانید. و اگر آنها دعوت شما را نپذیرفتند بدانید

با علم الهی نازل شده و هیچ معبودی جز او نیست آیا با اینحال تسلیم می‏شوید؟


۴– سوره ۱۰ آیات ۳۸ و ۳۹


یا مى‏گویند آن را به دروغ ساخته است بگو اگر راست مى‏گویید

سوره‏اى مانند آن بیاورید و هر که را جز خدا مى‏توانید فرا

خوانید.بلکه چیزى را دروغ شمردند که به علم آن احاطه نداشتند و

هنوز تاویل آن برایشان نیامده است کسانى [هم] که پیش از

آنان بودند همین گونه [پیامبرانشان را] تکذیب کردند.


۵– سوره ۵۲ آیات ۳۳ و ۳۴


مىیگویند آن را بربافته [نه] بلکه باور ندارند.

پس اگر راست مى‏گویند سخنى مثل آن بیاورند.

بر طبق این آیات خداوند ناباوران را به آوردن سوره ای شبیه قرآن فرا می خواند.

کفار زمان پیامبر با همه سخن وریشان و

تسلطشان به زبان عربی نتوانستند این کار را بکنند.

آنها که تهمت شاعری به پیامبر می زدند فرصت طلایی به

دست آورده بودند تا در زمانی که اسلام نو پا بود و

تعداد مسلمین بسیار اندک ، این دین جدید را فقط با آوردن یک

سوره به زانو بیاورند ولی نتوانستند. اکنون که قرنها از این فرا

خوانی قرآن می گذرد، عده ای از مخالفان قرآن که نه تنها

نظم و زیبایی ظاهری قرآن را درک تکرده اند بلکه مفهوم و

معنی قرآن را نیز متوجه نمی شوند، ادعا می کنند که تقلید از

قرآن و نوشتن سوره ای مثل  سوره های قرآن کاری ساده است.

بعضیها پا را فراتر گذاشته و اشعار حافظ و فردوسی و شاعران

دیگر را برتر از قرآن می دانند. این عده خود درک نمی کنند که

سخنور و شاعر برجسته ای چون حافظ خود به اعجاز قرآن اذعان داشته چرا

که شعر میسروده و تفاوت شعر خود با قرآن را درک می کرده. قرآن برای

این موضوع مثال عصای موسی را می آورد. وقتی که موسی عصای خود را

به اذن خداوند تبدیل به مار کرد ، فرعون که احاطه علمی نداشت و

تعصب چشمانش را کور کرده بود معجزه موسی را نمی پذیرفت در

حالیکه جادوگران او که فرعون برای مبارزه با موسی فرا خوانده بود ،

ضعف و محدودیت خود را درک می کردند  و با دیدن معجزه موسی ایمان آوردند.

چرا که آنها بر خلاف فرعون می دیدند که کار موسی از

عهده یک انسان خارج است و تنها یک قدرت مافوق طبیعی و برتر از عهده آن بر می آید.

در اینجا برای نشان دادن پوچی ادعای این افراد تصمیم گرفتم که از دید

یک غیر مسلمان ولی بدون تعصب به این موضوع نگاه کنم. ببینم بدون

در نظر گرفتن اعتقاداتم به عنوان یک مسلمان آیا می توانم سوره ای مانند

سوره های قرآن بنویسم یا نه. اگر در انتها اذعان کردم که اینکار نه تنها

از عهده من بلکه از عهده هیچ انسانی بر نمی آید

خط بطلانی می کشم بر ادعای مخالفین متعصب قرآن.
برای اینکار به کوتاهترین سوره قرآن توجه کردم.

سوره کوثر کوتاهترین سوره قرآن است که تنها ده کلمه دارد:

إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ : ما تو را [چشمه] کوثر و فراوانی تعمت دادیم
فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ :  پس براى پروردگارت نماز گزار و قربانى کن
إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ : دشمنت‏ خودبى‏تبار و دست کوتاه از آینده خواهد بود

با خواندن این سوره متوجه می شویم که این سوره به صورت نظم است.

پس اگر قرار باشد سوره ای مانند این بیاوریم باید به صورت نظم باشد.

از طرفی کلمات نظم به دقت انتخاب شده اند.

کوثر و انهر و ابتر هر سه چهار حرف دارند که نوشتن نظمی مثل آن را مشکل می کنند.

در قدم بعد به دنبال این سه لغت در قرآن گشتم. متوجه شدم که

این سه لغت تنها و تنها یکبار و آنهم در این سوره آمده اند. این

یعنی اگر قرآن ساخته سخنان پیامبر می بود او باید با لغاتی که

نه قبل و نه بعد از آن استفاده می کند شعر بگوید. این نوشتن

سوره ای مثل این را بسیار مشکل می کند. ما شاید بتوانیم از

سخن دیگران تقلید کنیم ولی اگر لازم بود که با لغاتی که هرگز

استفاده نکرده ایم نظم بگوییم کار بسیار مشکلی می داشتیم.

تا اینجا من فقط به نظم ظاهری قرآن نگاه کرده ام  و

فعلا بسیار تحت تاثیر قرار گرفته ام.

در مرحله بعد به معنی و مفهوم سوره نگاه کردم. این تیر خلاصی بود

برای من که ایمان بیاورم نه  تنها من بلکه هیچ انسان

دیگری نمی تواند شبیه این سوره بیاورد. آیات پیشگویی هستند در

مورد مخالفان پیامبر که در زمان پیامبر به حقیقت پیوست.

پیامبر به اوج اقتدار رسید و خداوند نعمتش را بر او کامل کرد و

دشمنانش همه کوتاه دست ماندند. هیچ انسانی هرگز نخواهد

توانست آینده را پیشگویی کند. اگر اعراب زمان پیامبر در برابرنظم و

آهنگ سوره کو ثر سر تسلیم فرد آوردند اکنون ما باید سر تعظیم بر

مفهوم آن نیز فرود بیاوریم. این یعنی ما با درک اندکی که از قرآن داریم

اگر بدون تعصب به کوچکترین سوره قرآن بنگریم اذعان می کنیم که

این سوره سخن قدرتی است که دانای نهان و غیب است. خداند در قرآن می فرماید:

و کلیدهاى غیب تنها نزد اوست جز او [کسى] آن را نمى‏داند و آنچه

در خشکى و دریاست مى‏داند و هیچ برگى فرو نمى‏افتد مگر [اینکه] آن را مى‏داند و

هیچ دانه‏اى در تاریکیهاى زمین و هیچ تر و

خشکى نیست مگر اینکه در کتابى روشن [ثبت] است.

سوره های دیگر هر کدام داستانی دگر دارند و عظمتی دگر.

ما با دانش اندکمان تنها در حد و اندازه فهممان می توایم از

قرآن استفاده کنیم و با توصل به خدا قرآن را راهنمای مسیرمان قرار دهیم.


یادداشت مدیر وبلاگ


بی شک در این مورد مطالب زیاد دیگری است که

به مرور گرد آوری خواهیم کرد و صد البته

تفسیرقرآن بسیار پیچیده است و بی شک بشر

تا الان نتوانسته است همه زوایای پیچیده و

مخفی و معانی و ذات والای این کتاب بزرگ اسمانی را

داشته باشد کتابی که با بودن در انواع حکومتها و

طغیان بشر و تحریفها و سوزانده شدن ها و

تلاش های بسیار برای استفاده از آن به نفع حکومت

دوران ها چون صاحبش گفته اجازه تحریف و

تغییر در آن نمیدهیم همیشه مصون از دستکاری و

تعرض مانده است که مثال دومی ندارد خدا در قرآن میفرماید

آیا در قرآن نمی اندیشید اگر از جانب غیر خدا بود قطعاً در آن اختلاف بسیاری می یافتی


بعنوان مثال قران حرکت کرات را آن زمان ادعا کرده و بشر

الان به این نتیجه میرسید که کرات ثابت هستند یا مثل های دیگر

حتی یک مورد هم نمیتوان یافت که کسی در

مقام مناظره با مطالب قران به پیروزی برسد و اختلافی در آن پیدا کند



بعنوان مثال هر چه علم بشری رو به جلو میرود ابعاد منطق و معجرات و

درستی و پیش بینی های قرآن وسیع تر ثابت میشودخداوند

درقرآن کریم 1400سال پیش موضوعاتی رافرموده است که

صحت علمی آنها امروزه اثبات میشود و اگر از غیر خدا بود

حداقل یک مورد باید پیدا میشد که علم امروزی یک ادعای

علمی قران را نفی میکرد ولی اینگونه که نیست هر روز

با اثبات منطق و علوم و معجزات قرآنی روز بروز به

اعتبار این کتاب اسمانی افزوده میشود هر شخصی که

روحیه عناد و تعصب شیطانی نداشته باشد با چند بار

خواندن قرآن براحتی متوجه میشود که این مطالب نمیتواند

نوشته دست بشر باشد اصلا کتابی مشابه با این نوع

نویسندگی وجود ندارد از باب ایات مشابه و محکم

ونوع تقسیم بندی و شروع و خاتمه مطالب..

بعنوان یک حقیرتوصیه دارم حداقل دو بار آنهم معنی فارسی قرآن ر

ا از اول تا آخر بخوانید بعد اگر کمتر از یک گنج یافتید کنارش بگذارید

اگر ما صبح متوجه بشیم یه کاغذی یا مجله ای رو تو

حیاطمون انداختن بدون اینکه بخونیمش نمیندازیمش سطل زباله

یا بعد از چند ساعت گوشی رو که چک میکنید اگر پیامکی داشتید

حتی تبلیغاتی معمولا یکبار آن را یمخوانید بعد حذفش میکنید

اما کتابی به این عظمت و معجزه که شاید بنده در این مطلب

حتی یک درصد از ابعاد و عظمتش را نتوانستم گردآوری کنم را

سالهاست که در خانه هایمان خاک میخورد و

نهایتا در مراسمات از آن بعنوان یک ابزار

استفاده میشود در مطالب بعدی از قرآن باز هم خواهیم گفت و

اگر شما دوستان هم مطلبی در خور وصف قران داشتید

میتوانید به وبلاگ بفرستید تا در راه شناسایی

این گنج عظیم به دوستان و همراهان سهمی داشته باشید


مرتضی زمانی


مدیر وبلاگ 


  • مرتضی زمانی
  • ۱
  • ۰



باز هم تسبیح بسم‌الله را گم کرده‌ام


شمس من کی می‌رسد؟ من راه را گم کرده‌ام




طره از پیشانی‌ات بردار ای بالا بلند


در شب یلدا مسیر ماه را گم کرده‌ام



در میان مردمان دنبال آدم گشته‌ام


در میان کوه سوزن، کاه را گم کرده‌ام



زندگی بی‌عشق شطرنجی‌ست در خورد شکست


در صف مُشتی پیاده، شاه را گم کرده‌ام



خواستم با عقل راه خویش را پیدا کنم


حال می‌بینم که حتی چاه را گم کرده‌ام



زندگی آن‌ قدر هم درهم نبود و من فقط


سرنخ این رشته‌ی کوتاه را گم کرده ام


در ادامه یادی کنیم از این شعر زیبا


سائلی بی دست و پایم راه را گم کرده ام


عبد کوی هل اتایمراه را گم کرده ام


بس که دوری جستم از این بارگاه با صفا

آستان صاحب درگاه را گم کرده ام


آشنایم، نیستم از فرقه ی بیگانگان

چند روزی دلبر دلخواه را گم کرده ام


دردهایم را نگفتم چند گاهی با طبیب

شد دلم بی غمگسار و چاه را گم کرده ام


قدر عشقت را ندانستم، شدم مشغول خویش

خیمه ی زیبای ثارالله را گم کرده ام


ای یگانه تکسوار پهن دشت انتظار

شرمسارم، حجت الله را گم کرده ام


گوش جان نسپرده ام بر یا لثارات الحسین

راه قرب کوی آن خونخواه را گم کرده ام


کربلا کوته ترین راه است تا درگاه دوست

با که گویم این ره کوتاه را گم کرده ام




آزمـودم دل خــود را

  بــه هـزاران شیـوه


   هیــــچ چیز جز

  یـاد خـــــدا

    شـادش نـــکرد...



روایت کرده اند که جوانى در بنى اسرائیل بود

که بیست سال اطاعت و عبادت کرد

و بیست سال معصیت کرد، روزى در آینه نگاه کرد

دید موهایش سفید شده. به خود آمد و از کرده خود

پشیمان شد. عرض کرد: الهى بیست سال عبادت

و بیست سال معصیت کردم، اگر به سوى تو برگردم

آیا قبولم مى کنى؟

ناگهان ندایی شنید که :

  ما را دوست داشتى پس تو را دوست داشتیم،

ما را ترک کردى پس تو را ترک کردیم،

معصیت ما را کردى تو را مهلت دادیم،

پس اگر برگردى به جانب ما تو را قبول مى کنیم


مـــن از هـــمــه عــالــم و آدم،

بــه داشـتـن خـالــقـی

چــون تــو مــی نــازم...


ای فرزند آدم ...

من سخنانت را می شنوم وقتی که با من حرف

می زنی و درد دل باز می گویی ...

تو نیز سخنان مرا در کتاب من بخوان که

فرشتگانم بر تو فرود آورده اند

و من بدان وسیله با تو سخن می گویم ...

در خلوت خود به اندیشه بنشین

و در تنهایی خود سخنان مرا بشنو

نعمت های مرا بشمار و خطاهای خودت را به یاد آر

مرا دوست داشته باش و محبتم را در دل دیگران

نیز بیانداز مهربانی های مرا برایشان بازگو کن

و سایه سار لطف مرا

بر فراز وجودشان نشان ده ...

(حدیث قدسی از کتاب ای فرزند آدم)



در این ماه عزیز دعا کنید

چشمانی داشته باشید

که «بهترین ها »را در آدم ها ببیند

قلبی که «خطاکار ترین ها» را ببخشد

ذهنی ، که «بدیها» را فراموش کند

و روحی که هیچگاه «ایمانش »به خدا را از دست ندهد

آمین یا رب العالمین


حکمت خدا

شخصی زیر درخت گردو ایستاده بود و می‌گفت:

« خدایا! همه کارهایت درست است فقط نمی‌فهمم

چرا گردوی به این کوچکی را بالای این درخت بزرگ قرار

داده‌ای ولی هندوانه به آن بزرگی را لای بته های کوچک!»

همین طور که داشت با خدا درد دل می‌کرد ناگهان

بادی وزید و گردویی روی صورتش افتاد

و از بینی اش خون آمد  او به خودش آمد

وگفت: «خدایا کارت درست است اگر یک هندوانه

بالای درخت بود، معلوم نبود چه بلایی سرم می آمد!»

"مرحوم آیت‌الله مجتهدی"


آیت الله مجتهدی تهرانی

هرجا کم آوردی، حوصله نداشتی، گرفته بودی،

پول نداشتی، کار نداشتی ، باطریت تموم شد،

تسبیح رو بردار

صد بار بگو استغفرالله ربی و اتوب الیه آروم میشی

استغفار آثار فوق العاده زیادی دارد

و فقط برای آمرزش گناه و توبه نیست ...




خدا ﻓﺮﻗﯽ برایش ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺗﻮ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺨﻮﺍﻧﯽ ﯾﺎ ﻧﻪ،
ﻓﺮﻗﯽ برایش ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺭﻭﺯﻩ ﺑﮕﯿﺮﯼ ﯾﺎ ﻧﻪ،
ﻓﺮﻗﯽ برایش ﻧﺪﺍﺭﺩ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﻋﺰﯾﺰﺍﻧﺶ ضجه ﺯﺩﻩ ﺑﺎﺷﯽ،
ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﻓﺮﻕ ﻣﯿﮑﻨﺪ .
ﻭ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﻕ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺧﺪﺍﯾﻤﺎﻥ ﺟﺪﻝ ﮐﺮﺩﯾﻢ؛
ﻣﻦ ﮔﻔﺘﻢ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺗﺮﻡ ﺗﻮ ﮔﻔﺘﯽ ﻣﻦ !
ﻭ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺧﺪﺍﯼ ﻫﺮﺩﻭﯾﻤﺎﻥ ﯾﮑﯿﺴﺖ
ﻓﻘﻂ ﺭﺍﻩ ﺍﺗﺼﺎﻟﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﺩ .
ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﻫﺎﯼ ﺍﺗﺼﺎل ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺩﺳﺖ ﻧﺰﻧﯿﺪ !
ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﺪﻫﯿﺪ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﯼ
ﺧﻮﺩﺵ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﯾﺶ ﻭﺻﻞ ﺷﻮﺩ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺷﯿﻮﻩﯼ ﺗﻮ ....


 خدا دوستدار آشناست. عارف عاشق می خواهد نه مشتری بهشت.


**********************************


عشق فقط خدا

  • مرتضی زمانی
  • ۲
  • ۰



گفتی که گنه کنی تو را سوزانم

این را به کسی گو که تو را نشناسد


لطف بی کران خدا


در برخى روایات آمده است که

وقتى بندهاى از گناه پشیمان شد و به سوى خدا

بازگشت و گفت: «خداى من! من بد کردم»،

خدا مىفرماید: ؛ من آن را پوشاندم

و چون مىگوید: خداى من! من پشیمان شدم

خدا مىفرماید: ؛ من قبول کردم

؛اى جوان، اگر توبه کردى و شکستى، حیا نکن

که دیگر بار به سوى ما بر گردى!

و هر گاه دوباره توبه را شکستى، حیا نکن

آیا حیا تو را از اینکه سه باره به سوى ما

بیایى، منع مىکند؟ (: حیا نکن و بیا.)؛

و هر گاه براى سوّمین بار توبه را شکستى،

براى چهارمین بار به سوى ما بیا

؛من بخشندهاى هستم که بخل نمیورزم

؛ من بردبارى هستم که شتاب نمىکنم

من آنم که: بر معاصى پرده مىپوشم، و توبه کنندگان را قبول مىکنم

و از خطا کنندگان مىگذرم و به پشیمانان، رحم مىکنم

؛ «وَاَنَا اَرحَمُ الراحِمِین»و من رحم کنندهترین رحم کنندگانم

 ؛ کدام فردى به سوى درگاه ما آمد و او را رد کردیم؟

 ؛ چه کسى به سوى ما پناه برد و ما او را دور کردیم؟

؛ چه کسى به سوى ما بازگردید که او را نپذیرفتیم؟

 چه کسى از ما درخواستى کرد که به او عطا نکردیم؟

 ؛ چه کسى از ما آمرزش خواست و ما او را نیامرزیدیم؟

؛من آنم که گناهان را مىآمرزم و عیبها را مىپوشانم

و اندوهناکان را یارى مىکنم و به گریانِ ندبهکننده

رحم مىکنم ومن داناى امور نهان و پنهان هستم...

( گفتاری از حضرت آیت الله العظمی صافی)



 مــاه زیبــای خــدا ای رمضـان ماه قـرآن و دعـا ای رمضـان

هر کجـا پا بنهی یـاد خــداست ذکرحق در همه جا ای رمضـان

شبت آرام وسحر شیرین است روزهـا پــر ز صفـا ای رمضـان

صـوت قـرآن و منـاجـات و دعـــا همـه آهنـگ خــدا ای رمضـان

دل مـا را کـه گنـه کـرده سیـاه پرکن از نـور و صفـا ای رمضـان

همـه مهـمـان خـداونـد کریـــم سر این سفره سرا ای رمضـان

وقـت افـطـار و سحــر یـاد کنیـم از امــام و شهــدا ای رمضـان

تا خــدا عمــر دهــد با دل شــاد نشـوم از تو جــدا ای رمضـان




خدایا

فقط گیر یک نگاه تو مانده ام

تو که مرا

بپسندی ، دیگر چه باک

از پیله های روزگار...


گفتگوی ماهی با سلیمان نبی

روزى یکى از حیوانات دریائى سر از آب بیرون آورده

عرض ‍ کرد اى سلیمان، امروز مرا ضیافت و مهمان کن،

سلیمان امر کرد آذوقه یک ماه لشکرش را لب دریا جمع کردند

تا آنکه مثل کوهى شد، پس تمام آنها را به آن حیوان دادند،

تمام را بلعید و گفت: بقیه قوت من چه شد،

این مقدارى از غذاهاى هر روز من بود

سلیمان تعجب کرد، فرمود: آیا مثل تو دیگر

جانورى در دریا هست،

آن ماهى گفت: هزار گروه مثل من هستند

پس هر کسى که روى حقیقت توکل بر خدا پیدا کرد،

خداوند از جایى که گمان ندارد

اسباب روزى او را فراهم مى کند...


ای فرزند آدم لحظه ای در صبح

مرا یاد کن

و لحضه ای در عصر ، هرچه خواهی

بتو می دهم ...

(حدیث قدسی 6 از کتاب یابن آدم)



آیا کسی را تا به حال دیده‌اید که هیچ گونه گرهی در کارهایش نیافتاده باشد!؟

Eight2l

ممکن نیست کسی را بیابید که در زندگی اش با گرفتاری یا

مشکلی روبه رو نشده باشد. چالش و مشکل،

سنت قطعی خداوند در زمین است. ما خاکیان در رنج و

سختی آفریده شده‏ایم.

لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کَبَدٍ؛

«ما انسان را در رنج آفریدیم [و زندگى او پر از رنج‌هاست]!»

(بلد، ۴). جوهره جان ما، باید جلای رنج را برای صیقل یافتن تحمل کند.

به قول استاد شهید مطهری:

شداید سازنده است. از موجودی موجود دیگر می‏سازد: از ضعیف،

قوی و از پست، عالی و از خام، پخته به وجود می‏آورد؛

خاصیت تصفیه و تخلیص دارد: کدورت‌ها و زنگارها را می‏زداید؛

خاصیت تهییج و تحریک دارد، هوشیاری و حساسیت به وجود می‏آورد؛

و ضعف و سستی را از بین می‏برد

(مرتضی مطهرى، مجموعه آثار، ج‏۲۳، ص۷۵۱).

حکمت سختی‌ها و مشکلات در زندگی:

چالش‌ها، سختی‌ها، مشکلات، گرفتاری‌ها، مصیبت‌ها،

، رنج‌ها و دردها، همه‌وهمه ورزش روحی و ابزار آزمایشی است

از الطاف الهی، تا ما انسان‌ها با انتخابگری خود به ره‌یافتگی و

رشد دست یابیم. «آزمایش الهی، صفات انسانى را

از نهانگاه قوه و استعداد به صفحه فعلیت و کمال بیرون مى‏آورد.

آزمایش خدا تعیین وزن نیست؛ افزایش دادن وزن است» (همان، ج‏۱، ص۲۰۶).


هنر زندگی در حل مسئله:

هنر زندگی در توانایی و مهارت کنار آمدن با مشکلات و حل آنهاست.

کسب توانایی لازم برای مشکل‌گشایی و برخورداری از

مهارت حل موفقیت‌آمیز مسائل ما را توانا می‌سازد

به‌طور سازنده با مشکلات زندگی برخورد کنیم.

حل مسئله، مهارتی است که رضامندی از

زندگی و پیشرفت و تکامل در گرو آن است.

درواقع هنگامی می‌توان طعم خوشبختی و لذت زندگی را چشید

که بتوان با مشکلات روبه‌رو شد و مسائل را حل کرد.

آن هنگام می‌توانیم این وعده الهی را تجربه کنیم که

پایان دشواری، آسانی است: إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً (انشراح (۹۴)، ۶). ‏

همه عمر تلخی کشیده است سعدی

  که نامـش برآمـد به شـیرین‌زبانی‏

منبع: نورعلیزاده میانجی، مسعود، این گره با دست باز می‌شود:
مهارت حل مسئله و چیرگی بر مشکلات زندگی،
 قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، چ دوم، ۱۳۹۴، ص ۹ و


هر گاه دیدی خدای سبحان پیاپی بر تو بلا نازل می کند

بدان که تو  را بیدارکرده است

و  چون دیدی با آنکه گناه می کنی،

پیاپی به تو  نعمت می دهد

بدان که این تدریجاً به سوی هلاکت بردن توست

امام علی (ع)



اعجاز قرآنی

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه:

چند سالی است که زمین شناسان نسبت دریا و خشکی کره زمین را بیان کرده اند؛

اما همین نسبت طی محاسبه عددی در آیات قرآن کریم آمده است.


به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از خبرگزاری اعجاز قرآن، سالهاست که


دانشمندان زمین شناس نسبت دریا و خشکی را


در کره زمین تعیین کرده اند و


این همان حقیقتی است که


قرآن کریم 14 قرن پیش عنوان کرده بود.


کلمه "بحر" به معنی دریا به صورت صیغه مفرد آن در 32 آیه از قرآن آمده است .

کلمه "بر" نیز به معنای خشکی به صورت صیغه مفرد آن در 12 آیه از قرآن آمده است.

در یک مورد نیز کلمه "یبسا" که آن هم معنای خشکی می دهد آمده است که

 در مجموع در 13 آیه از قرآن کلمه خشکی وارد شده است.
 
بنابراین در 32 آیه قرآن کلمه دریا و در 13 آیه کلمه خشکی آمده است.

 مجمع آیاتی که در آنها کلمات دریا و خشکی آمده است

(32+ 13) می شود 45 آیه.
 

حال اگر این اعداد را با نسبت ریاضی بیان کنیم ،

 نسبتهای زیربه دست می آید :

نسبت کلمه دریا در آیات قرآن 71 = 32:45 و

 نسبت کلمه خشکی در آیات قرآن  29 = 13:45                                               
 

پس می توان گفت که نسبت کلمات دریا و خشکی در

 قرآن به ترتیب 71 درصد و 29 درصد است.

 یعنی در 71% از مجموع 45 آیه از کلمه دریا و

در 29% از مجموع 45 آیه از کلمه خشکی استفاده شده است .
 

حال اگر به سایت سازمان فضانوردی آمریکا ( NASA)

مراجعه کنیم و نسبت دریاها و خشکی های زمین را مشاهده کنیم؛

 درمی یابیم که نسبت دریاهای زمین 71% و

 برای خشکیهای زمین 29% ثبت شده و

این همان حقیقتی است که
14
 قرن پیش قرآن کریم به آن اشاره کرده است.

فردی چند گردو به رهگذری داد

و گفت بشکن و بخور و برای من دعا کن!

رهگذر گردو ها را شکست ولی دعا نکرد

آن مرد گفت: گردو ها را می خوری نوش جان

ولی من صدای دعای تو را نشنیدم!

رهگذر گفت:

" مطمئن باش اگر در راه خدا داده ای

خدا خودش صدای  شکستن گردو ها را شنیده است"


اى کسانى که ایمان آورده ‏اید

خدا را یاد کنید یادى بسیار

و صبح و شام او را به پاکى بستایید

اوست کسى که با فرشتگان خود

بر شما درود میفرستد تا شما را

از تاریکی ها به سوى روشنایى برآورد

و به مؤمنان همواره مهربان است

" 41/42/43 احزاب"



ای کسی که لذت می بری از دنیا و رزق و برق آن

و چشمهایت به خاطر لذت ها خواب نمی رود

خودت را مشغول کردی به چیزی که تمام نمی شود

به خدا چه خواهی گفت وقتی او را ملاقات کردی

"بهلول"

 


 الهـی ای خالق بی مـدد
 
 وای واحـد بی عــدد، ای بخشنده بی منت،
 
ای داننده رازهـا،
 
ای شنونده آوازها،ای بیننده نمازها،
 
 ای شناسنده نامها،ای رساننده گامها،
 
ای مهربان بر خلایق،
 
عذرهای ما بپذیر که تو غنی و ما فقیر
 
و برعیب های مامگیر که تو قوی وما حقیر
 
از بنده خطاآید وذلت واز تو عطاآیدو رحمت

**********************************************

عشق فقط خدا
 
  • مرتضی زمانی
  • ۱
  • ۰




گاهی خیال می کنم از من بریده ای


بهتر ز من برای دلت برگزیده ای



از من عبور می کنی و دم نمی زنی


تنها دلم خوش است که شاید ندیده ای



یک روز می رسد که به آغوش گیرمت


هرگز بعید نیست خدا را چه دیده ای

 

 بگرفت دُم مار را یک خارپُشت اندر دهن

سر درکشید و گِرد شد مانند گویی آن دَغا


آن مار ابله خویش را بر خار می‌زد دم به دم

سوراخ سوراخ آمد او از خود زدن بر خارها


بی صبر بود و بی‌حیل ،خود را بکشت او از عجل

گر صبر کردی یک زمان رستی از او آن بدلِقا


بر خارپشتِ هر بلا ،خود را مزن تو هم هلا

ساکن نشین وین وِرد خوان جاءَ القَضا ضاقَ الفَضا


فرمود رب العالمین با صابرانم همنشین

ای همنشین صابران افرَغ عَلَینا صَبرَنا


رفتم به وادی دگر باقی تو فرما ای پدر

مر صابران را می‌رسان هر دم سلامی نو ز ما

«مولانا»



سنگین ترین وزنه دنیا


از آقای  رضا زاده پرسیده بودند

بالاترین وزنه چندکیلو هستش که یه نفر بزنه

بهش بگن پهلوان؟


درجواب گفتند بالاترین وزنه

یه پتوی 400یا500گرمی هستش

که صبح باید بلند کنیم

تا نماز صبح یا نماز شب رو بخونیم

هرکی بتونه اون وزنه رو بلند کنه


بهش میگن پهلوان...



اگر جای دانه هایت را که روزی کاشته ای فراموش کردی...

باران به تو خواهد گفت کجا کاشته ای... پس خیر را بکار

در هر زمینی...و زیر هر آسمانی... و برای هر کسی...

تو نمی دانی کجا آن را خواهی یافت!


کار نیک هر جا که کاشته شود به بار می نشیند...

اثر زیبا باقی می ماند

حتی اگر روزی صاحب اثر دیگر حضور نداشته باشد...


ای انسـان، قدر خود را بدان...

به حدی گرانے ، که فقط خدا

توان خریدت را دارد...

پس خود را به قیمت حسرتے تلخ،

به تاراج مده . . .



ﺧﺪﺍﻱ ﻣﻦ

ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺑﻴﺸﺘﺮ مراقبم باش

ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻨﺪ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻳﻦ ﺷﮑﺴﺖ، افتادن از چشمان توست

کمکم کن ﮐﻪ ﻣﻦ ﺷﮑﺴﺖ ﻧﺨﻮﺭﻡ

ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ هم ﺗﻮ ﺭﺍ ﻗﺎﺿﻲ ﺍﻟﺤـﺎﺟـﺎﺕ ﻣﻲ دانم،

ﺣﺘﻲ ﺍﮔﺮ آرزوهایم ﺭﺍ ﻧﺎﺩﻳﺪﻩ ﺑﮕﻴﺮﻱ ...

ﻫﻨﻮﺯ هم تو را پناه بی پناهان ﻣﻲ ﺩﺍﻧﻢ،

ﺣﺘﻲ ﺍﮔﺮ پناهم ندهی

 ﻣﻦ تمام ﺍﻣﻴـﺪﻡ ﺑﻪ ﺗﻮﺳﺖ

ای که از همه نسبت به من دلسوزتری


پروردگارت را در دل خود

از روی تضرِِِع و خوف و آهسته و آرام

صبحگاهان و شامگاهان یاد کن!

و از غافلان مباش

 

«آیه 205 سوره اعراف»



اى فرزند، دنیا می‌خواهی نماز شب بخوان،


آخرت می‌خواهی، نماز شب بخوان

 

«سفارش آیت الله قاضی به شاگرد خود»



گر میان مُشک تن را جا شود

روزِ مردن گند او پیدا شود


مُشک را بر تن مزن،بر دل بمال

مُشک چه بُوَد؟ نام پاک ذوالجلال


خـــدایــــا

بـه آنـچـه ڪه دادی تـشـڪـر

بـه آنـچـه ڪه نـدادی تـفـڪر

بـه آنـچـه ڪه گـرفـتـی تـذڪر

ڪـه : داده ات نــعـمـت
نـداده ات حـڪمـت

و گـرفـتـه ات عـبـرت اسـت



خداجونم یه حسی بهم میگه خیلی ازت دور شدم

میدونم تقصیر خودمه ، اما تو خیلی بزرگی

یه کاری کن این فاصله از بین بره

خداجونم نمیخوام دیگه از دستت بدم

درسته من لیاقت چون تویی را ندارم

اما با تو بودن خیلی حس خوبیه

دیگه هیچوقت نمیخوام ازت دور بشم

هیچ وقـــت!!!

هیچ وقــــــــــت!!!

هیچ وقــــــــــــت!!!



داستانک


«ملا فتح‏ اللَّه کاشانى» در تفسیر منهج الصادقین،نقل می کند:

در زمان «مالک دینار» جوانى از زمره اهل معصیت

و طغیان از دنیا رفت. مردم به خاطر آلودگى

او جنازه‏ اش را تطهیر نکردند، بلکه در مکان پست و

پر از زباله ای‏ انداختند و رفتند.

شبانه در عالم رؤیا از جانب حق تعالى به مالک دینار

گفتند: بدن بنده ما را بردار و پس از غسل و کفن

در گورستان صالحان و پاکان دفن کن. عرضه داشت: او از

گروه فاسقان و بدکاران است، چگونه و با

چه وسیله مقرّب درگاه احدیّت شد؟

جواب آمد: در وقت جان دادن با چشم گریان گفت:

یا مَنْ لَهُ الدُّنیا وَ الآخِرَةُ إرْحَمْ مَن لَیْسَ لَهُ الدُّنیا وَ الآخرَةُ.

اى که دنیا و آخرت از اوست،

رحم کن به کسى که نه دنیا دارد نه آخرت.

مالک،کدام دردمند به درگاه ما آمد که دردش را درمان نکردیم؟ و

کدام حاجتمند به پیشگاه ما نالید که حاجتش را برنیاوردیم؟»


*************************************


عشق فقط خدا

  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

ﭘـــﺲ ﺍﺕ ﻧﻤـــﯽ ﺩﻫﻢ..

ﺑـــﻪ ﻫـــﯿﭻ ﺳﺎﻋــــﺘﯽ

ﺑـــﻪ ﻫﯿـــﭻ ﺩﻗﯿﻘـــﻪ ﺍﯼ

ﺑـــﻪ ﻫﯿـــﭻ ﻗﯿﻤﺘــــﯽ !

ﺳﺨﺖ ﭼﺴﺒﯿــــﺪﻩ ﺍﻡ ﺗﻤﺎﻣــــﺖ ﺭﺍ

ﻣﮕــر ﺗو را ﺳـــــﺎﺩﻩ ﺑﺪﺳــــﺖ آﻭﺭﺩﻡ ...

ﮐﻪ راحـــــت ﺍﺯ ﺩﺳﺘــــﺖ ﺑﺪهــــم ...

خـــــــداوند میفرمایند:

ای بندگان من!

در آنچه که به شما امر کردم از من اطاعت کنید

و مصلحت خود را به من نیاموزید،

چون من خودم بهتر از شما

به مصلحت شما عالم هستم

و هرگز در عمل کردن به مصلحت شما

خیانت نمی کنم...

 

"حدیث قدسی به نقل از امیر المومنین"


کار مانیست شناسایی راز گل سرخ

کار ما شاید این است

که در افسون گل سرخ شناور باشیم

 

سهراب سپهری



مُقریی می‌خـواند از روی کـتاب

"مــاؤُکُم غُورا" ز چشمه بندم آب


آب رادرغورها(اعماق زمین) پنهان کنم

چشمه‌ها را خـشک و خـشکستان کنم


آب را در چـشمـه کی آرد دگــر

جزمن بی مثل وبافضل وخطر(بزرگوار)


فلسفی منطقی مستهان(خوار و ذلیل)

می‌گذشت از سوی مکتب آن زمان


چونک بشنید آیت او از ناپسند

گفت آریم آب رامابا کُلند(کُلنگ)


ما به زخم بیل و تیزی تـبر

آب را آریم از پستی زِبَـر


شب بخُفت و دید او یک شیرمرد

زدطبانچه(سیلی)هردو چشمش کورکرد


گفت زین دوچشمهٔ چشم ای شقی(بدبخت)

با تبر نـوری بـرآر ار صـادقی


روز بر جست و دو چشم کور دید

نور فایض از دو چشمَش ناپدید


گر بنالیدی و مُستَغفِــر شدی

نور رفته از کرم ظاهـر شدی


لیک استغفار هم در دست نیست

ذوق توبه نُقل هر سرمَست نیست

"مولوی"



برایم مهم نیست بهشتی باشم یا جهنمی ...


وقتی صاحب هر دو خانه


  خـداوند است !!!!!



آنهایی که دستشان را توی دست خدا می گذارند


دلشان قرص است 


این ساده ترین مشقی است که باید تمرین کنم



آیا اندیشیده ای چقدر تنها خواهی بود ؟

ساعتی؟

روزی؟

ماهی ؟

سـالی ؟

چند هزار سال؟

چند میلیون سال ؟

با خودت فکر کن و بیاندیش

هر قدر که قرار است پس از مرگ

با من تنها باشی ؛ در دنیا با من انس بگیر

اگر لحظه ای ؛ لحظه ای ... و اگر همیشه ؛ همیشه

 

«برگرفته از احادیث قدسی کتاب تنهایی»


هر وقت توی زندگی به یک در بزرگ رسیدی

که قفل بود

اصلا نا امید نشو!!!

چون اگه قرار بود باز نشه بجاش یه دیوار گذاشته بودند



از خـــــــــــــــــــــدا پــــــروا کنید


تا پـَـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــر وا کنید

 

 

“شهید چمران”



خدایا گوشه چشمی از تو کافیست تا

هر رنجی به رحمت..

هر غصه ای به شادی ..


هر بیماری به سلامتی ..

هر گرفتاری به آسایش واسانی ..

هر فراقی به وصل ..

هر قهری به آشتی ..


هر زشتی به زیبایی ..

هر تاریکی به نور ..

هر ناممکنی به معجزه ..


تبدیل شود.

پروردگارا تمام وجود و هستیمان را ،

آرزوهایمان را ،

غرق محبت ونگاه معجزه گرت بفرما



همانا تو را به ترس از خدا سفارش می کنم

که پیوسته در فرمان او باشی و دلت را با یاد خدا زنده کنی

و به ریسمان او چنگ زنی ،

چه وسیله ای مطمئن تر از رابطه تو با خداست ؟

اگر سر رشته آن را در دست گیری...


نهج البلاغه نامه 31



با این که از تو تصویری ندارم

با این که از سکوتت نا امیدم


ولی می دونم اینجایی کنارم

همیشه دل به تقدیر تو میدم


هوا مو داری از نزدیک و از دور

محاله با تو از نفس بی افتم


من از این آدما چیزی نمی خوام

فقط دستام و سمت تو گرفتم


همیشه رو به روت بازنده بودم

واست هر جوری ام نقشه کشیدم


تا رفتن سمت هر راهی بجز تو

دوباره اول جاده رسیدم



وقتی یک مکعب مغناطیسی را در بین انبوهی از براده های

آهن قرار دهید تصویر زیر ایجاد خواهد شد !


سبحان ا...

سبحان ا...

 

منبع: وبلاگ معجزه کلمات


خدایا

نکنه برعکس تـــــــــو از دست من

و از دست این همه بیراهه رفتن های من

خسته شده باشی



گفتم: چشمم، گفت: به راهش می‌دار


گفتم: جگرم، گفت: پر آهش می‌دار


گفتم که: دلم، گفت: چه داری در دل


گفتم: غم تو، گفت: نگاهش می‌دار

 

«شیخ ابوسعید ابوالخیر»



چشمانم را بسته ام

به هـرچه که خواهد شد


او به برگشت بنده اش امیدواراست...

و من به آغوش دوباره اش...


با دلها به سوی خدا رهسپار شدن رساننده تر به مقصد است


تا با خسته کردن جوارح با اعمال...


«امام جواد (ع) »


منبع: الدهره الباهره/۳۹»



دانستن جرم کمی نیست…


وقتی که… 


بدانی و عمل نکنی...


بدانی و بگذری…


بدانی و نادیده بگیری…


بدانی و بشکنی…


************************************


عشق فقط خدا
  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰



خداوند به زنبور عسل وحی کرد که از

 کوههاودرختان وسقفهای رفیع منزل گیرید

وسپس از میوه های شیرین تغذیه کنیدو

 راه پروردگارتان رابا طاعت بپویید،

 آنگاه از درون آنها شربت شیرینی به رنگهای مختلف بیرون آید

 که در آن شفای مردمانست

 دراین کار نیز آیت قدرت خداوند برای متفکران پیداست


خــدایا

تمام زیبایی های دنیایت ،درخشندگی مرواریدهایت

بوی مست کننده ی گل هایت ،آبی بودن آسمانت

ونماز های خیس از اشک هایم

همه به کنار 

میخواهم رازی را با تو بگویم 

"نفسمی خـدا"

واین همان رازیست

که به بخاطرش برایش زندگی میکنم


براستی استاد طبیبان عالم است

همان که وقتی همه پزشکان جوابت کردند ،

 برایت معجزه می کند !

عارفان گویند

نامش الله است

نسخه اش نماز شب

ویزیتش هم دل شکسته

مطبش سحرگاهان رونقی دارد


هر وقت در زندگی‌ات گیری پیش آمد و راه بندان شد،

بدان خدا کرده است؛

زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی

که راهم را بستی؟

هر کس گرفتار است، در واقع گرفتار یار است

(حاج محمد دولابی)

یک حرفی احسان علیخانی زد ٬ خیلی قشنگ بود 

گفت: از مرتضی پاشایی پرسیدم

الان که میدانی بیماریت سرطان بدخیمه ودرمان نداره

زندگیت چه فرقی کرده ؟ 

مرتضی گفت : زندگیم فرقی نکرده ٬

همون کارهایی را میکنم که قبلا میکردم

ولی با شماها یک فرقی دارم ٬

  قدر ثانیه های زندگیم را بیشتر می دونم

و از هر ثانیه بیشتر از شما لذت میبرم .

قدر نگاه مادرم و لبخند پدرم را بیشتر از شماها میدونم .

هر ثانیه از عمرم را با عشق سپری میکنم

چون هر لحظه ممکنه این نفس بره و بر نگرده ٬

چون میدونم دیگه فرصت جبرانی نیست

باید بهترین باشم باید بهترین استفاده را بکنم 

  بیایید بجای اندوه ما هم چنین کنیم

و از زندگی لذت ببریم شاید فردایی نبود 

  فردا خیلی دیر است  همین الان تغییر کن 

همین الان خوب باش

منبع متن :

only-allah.mihanblog.com

 

 

خـــــــــدایا

به آسمانت سوگند

میدانم این دنیا فانیست

آنرا باور دارم ، با این حال

نمی دانم چرا اینقدر از تو دورم

می دانم این دنیا محل گــذر است

اما نمی دانم چــرا از آن دل نمی کنم

میدانم هیچ چیز در عالم لذت با تو بودن را ندارد

ولی نمی دانم چـرا اینقـــــــدر فراموشت کرده ام

می دانــم که بین مــا خــیلی غــــــریب و تنهـــــایی

 امــا  تــــــو هیچ وقت مــا را غــــــــریب و تنهــــــا مگذار


هـــر بار کـه دلــم هـــوای خـــــــدا می کند …

تـنـم می لــرزد …

نــه از خــــــدا … از خــــودم !

که از شــیطــان هـــم شـیطـان تــَـــر شــده ام …

نـگـاهم را مــی دزدم …

مبادا چشــمم در چشـــم خدا گــــیر کند …


هر مصنوعی صانعش را نشان می‎دهد

به هر چیزی نگاه کنی، سازنده‎ی آن را یاد می‎کنی

قالی را می‎بینی، می‎گویی عجب قالی‎بافی داشته است

ساختمان را می‎بینی، می‎گویی عجب معماری داشته است

خودت را چه؟ اگر خودت را هم جلوی آیینه نگاه کنی،

یاد خدا می‎افتی...

 

مرحوم محمداسماعیل دولابی

دلخسته و سینه چاک می‌باید شد

وز هستی خویش پاک می‌باید شد

آن به که به خود پاک شویم اول کار

چون آخر کار خاک می‌باید شد

 

"ابوسعید ابوالخیر"


******************************


عشق فقط خدا


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰


میگفت مرگ مثله این میمونه که

یه جرمی انجام داده باشی و

نیروهای پلیس گیرت بیارن

و لیزر اسلحه هاشون روی سرت باشه

یعنی هرثانیه تمومی...

یعنی نزدیکتر از هرچى!

اما نمیدونست...

اگه جرمی انجام نداده باشی

مرگ

یعنی رفتن تو آغوش خالق مهربونی

که میگه از رگ گردن بهت نزدیک ترم!!



این کتاب که در آن هیچ شکی نیست راهنمای پرهیز کاران است

سوره بقره آیه 2


گوشه ای از عظمت خدا در اعجاز عددی قرآن




دنیا  115 بار آخرت 115 بار

گیاه  26 درخت   26

تابستان گرم  5 زمستان سرد  5

زکات  32  برکت  32

شراب  مستی  6

فقر  13  ثروت  13

فرشته  88  شیطان  88 

بهشت  77  جهنم  77

حیات  71  موت  71

بگو  332  گفتند  332

الرحمن  57  الرحیم  114

الفجار 3  الابرار 6

سختی  12  آسانی  36

مصیبت  75  شکر  75

جهر(آشکار)  16  علانیه(پنهان) 16

صبر  102  شدت  102

سرور  4  حزن  4

حسنات  180  سیئات  180

یوم (روز) 365  بار به تعداد روزهای سال شمسی 

شهر(ماه)  12  باربه تعداد ماههای سال 

الساعت   24  بار 

سجده  34  بار  برابر سجده های 17 رکعت 

نماز شبانه روزی


  و اگر خدا به تو زیانی برساند،

آن را برطرف کننده ای جز او نیست؛

و اگر برای تو خیری بخواهد،

بخشش او را رد کننده ای نیست،

آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد

می رساند؛ و او آمرزنده مهربان است

 

آیه "107"سوره یونس


خداوند با خبر از آشکار و نهان،

قادر متعال از مقابل چشمان من عبور کرده

و من نتوانستم او را در مقابل خود ببینم،ولى پرتو عظمت و قدرت او

در روى صفحه روحم تابید و منعکس گردید! و در نتیجه این انعکاس،

روح را در بهت، تعجّب و حیرت انداخته! من آثار او را

در تمام مخلوقات و موجودات مشاهده نمودم ، در تمام این موجودات

و مخلوقات، حتّى در کوچک ترین آنها، در آن موجوداتى که

هرگز به چشم دیده نمى شوند،

چه قدرت و قوّتى به کار رفته؟

چه عقلى؟

چه کمال غیر قابل وصفى در آنها دیده مى شود؟

 

«طبیعت دان معروف کارل لینه»



حاجتی در دل بی تـابم  داشتم...

به دل گفتم : لیاقت برآورده شدن خواسته ات را نداری

وگرنه از تو حرکت و از خدا برکت

 و خدا  هم برایت برآورده اش میکرد

دل گفت : مگر آنچه را که تا بحال  خدا به تو داده است 

لیاقتش را داشته ای !

و مگر او تا بحال در بذل نعمت هایش

به لیاقت تو نگاه می کرده است ؟!

.... و قسم می خورم که راست می گفت ...

نام "آفتابگردان" که میاد همه را

به "یاد آفتاب" می اندازد،

نام "انسان" که میاد

آیا کسی را به "یاد خدا" می اندازد؟


حاج آقا رحیم ارباب نقل کرده اند:

یک شب من از اتاقم به قصد وضو به صحن مدرسه آمدم

که نماز شب را بخوانم وقتی از اتاق بیرون آمدم دیدم

صدای همهمه ای می آید هر چه نگاه کردم دیدم همه جا

خاموش است ولی از همه جا و درختان و در و دیوار نجوایی

که مانند ذکر بود به گوش می رسید. رفتم وضوخانه

دیدم آن جا هم صدا می آید، تعجب کردم که این

صدای ذکر از کجاست؟ آمدم در ایوان نماز بخوانم

متوجه شدم که مرحوم آخوند کاشی در قنوت  نماز وترشان

ذکر می گویند و گریه می کنند و در و دیوار هم

اذکار را با او تکرار می کنند. من همینطور ایستادم

و به او نگاه کردم تا نماز صبح شد...

فردا نزد ایشان رفتم

و ماجرای دیشب را برای ایشان بازگو نمودم

آخوند فرمودند خودتان شنیدید؟ گفتم بله

فرمودند :خداوند به شما عنایتی کرده است که شنیده ای


ترک هوا بنده را امــــــیر کند و

ارتکاب آن امـــــیر را اسیر کند

چنانکه زلیخا هوی را پیروی کرد

امـــــیر بود اسیر شد

و یوسف هوی را ترک کرد

اسیر بود امــــــیر شد

 

«کشف المحجوب اثر هجویری»

 

خدایا

ما را به جبر هم که شده سر به راه کن   

  خیری ندیده ایم از این اختیار ها


ای داود،

هرکه با من تجارت کند

سودمندترین تجارت کنندگان است

و هرکه دل به دنیا ببندد

و دنیا او را بر زمین افکند

  زیانکارترین زیانکاران است

«کتاب زبور داود نبی»


 در سال قحطی ، صاحبدلی پریشان حال ،

غلامی را دید که بسیار شادمان بود .

پرسید : چطور در چنین وضعیتی شادمانی می کنی ؟!

گفت : من غلام اربابی هستم که چندین گله و رمه دارد

و تا وقتی که برای او کار میکنم روزی مرا می دهد

صاحبدل به خود گفت :

شرم دارم که یک غلام به اربابی با چند گوسفند توکل کرده

و غم به دل راه نمی دهد ؛

و من خدایی دارم که مالک تمام دنیاست

و نگران روزگارم هستم ...!


خـــــدایــا

به من بیاموز چیزی را آرزو کنم که تو دوست دارى و

 آن آرزو را اجابت نمایی که نیک فرجامم نماید...

چیــــزے را آرزو و طلب کنم که مرا به تو نزدیک تر سازد.

به من بیاموز در راه رسیدن به آرزوهایم صبـــور باشـــم و

 تن به قضا و قدر تو بسپـــارم .

بیاموز که برای کسب نیکیها، شکیبایی پیشه کنم....

در راه استجابت دعاهایم، هرگز ناامیـــد نشـــوم و

 هــرگــز در مهر تو تــردیــد نــکنــم.


اما انسان، هنگامی که پروردگارش او را بیازماید

و گرامی داردش و نعمتش بخشد،

می گوید: پروردگارم (چون شایسته و سزاوار بودم)

مرا گرامی داشت،(15)

و اما چون او را بیازماید، پس روزی اش را بر او تنگ گیرد،

گوید: پروردگارم مرا خوار و زبون کرد.(16)

 

"سوره مبارکه فجر"

*******************************

عشق فقط خدا

  • مرتضی زمانی
  • ۱
  • ۰

http://rozup.ir/up/lorpatough/wp-content/photo/instagram/4/%D8%B9%DA%A9%D8%B3%20%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%87%20%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%85%DB%8C%20%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%AF%D8%A7%20%2815%29.jpg


حد مهربونی خدا نسبت به ما بی نهایته.

خدا تنها کسی است که طلب نکرده، می بخشه.


به سراغش نرفته، عطا می کنه، و بی توقع دوست مون داره.


خیلی ها روز و شب شون بی خداست.


اما خدا حواسش به اون ها هم هست.


خورشید ،ماه،شب ،روز، خنده، هوا، روزی، سلامتی و......


هنوز خیلی چیزها برای اون ها هم هست.

خدا مخلوقی را به جرم بی خدایی پس نمی زنه


محروم نمی کنه.نابود نمی کنه.حتی رها هم نمی کنه.

محبت خدا به ما مثل و مانند نداره.


از سمت خداوند هر لحظه «سلام» می رسه به ما.


نفس به نفس


ما چه قدر پاسخ گوی سلام عاشقانه خداییم!!!


امروز تلاش کنیم با هر نفس، در هر عمل، پاسخ گوی سلام خدا باشیم.

هر جا لبخندی هدیه کنیم
دلی شاد کنیم❤️
سلام خدا را پاسخ گفته ایم.



عشق خداست و خداوند عشق است

جایی که عشق باشد
قطعا خداوند
در آنجا حضوری آشکارا دارد.
پس به انسانها
بیشتر و بیشتر عشق بورزید
و هر چه مشتاق تر عاشق آنها باشید.
عشق خود را از طریق خدمت به مردم ابراز نمایید.

عبادت یعنی خدمت به خلق خدا


خداوند به جبرئیل گفت :
آنچه آدمی را سیر می کند نان نیست نور است
و نور تنها نزد من است
نور نه در فانوس است نه در شمع
نه در ستاره و نه در ماه
سفره ای پهن کن و بر آن نور و عشق و هدایت بگذار
و گفت:هر کس بر سر این سفره بنشیند سیر خواهد شد

سفره خدا گسترده شد از این سرجهان تا آن سوی هستی
اما آدمها آمدند و رفتند,,,
از وسط سفره گذشتند و بر نور و عشق و هدایت پا گذاشتند
آدمها گرسنه آمدند و گرسنه رفتند
گاهی فقط گاهی کسی بر سر این سفره نشست
و لقمه ای نور برداشت و جهان از برکت همان لقمه روشن شد .
گاهی فقط گاهی کسی تکه ای عشق برداشت و جهان از همان
لقمه روشن شد .
گاهی فقط گاهی کسی جرعه ای از هدایت نوشید و هر که
 او را دید چنان سرمست شد که تا انتهای بهشت دوید .

سفره خدا پهن است اما دور آن هنوز چه خلوت است.
میکائیل نان قسمت می‌کند. آدم ها چنگ می‌زنند و نانها را از او می‌ربایند.
میکائیل گریه می‌کند و می‌گوید: کاش می‌دانستید،
کاش می‌دانستید که نور از نان بهتر است,,

_ عرفان نظرآهاری

خدا همینجاست کنار من و تو

خدا را که نباید فقط در آسمان ها به دنبالش گشت!

می شود خدا را در همین جا میان آدم ها پیدا کرد...
در دل کسی که امید را به زندگیِ ناامیدی بر می گرداند.

در چشمان کسی که خنده را به جای غم در دل ها می نشاند.

در دستان کسی که از بزرگی و مهربانیش گره از کار خیلی ها گشوده...

و در قلب و روح خیلی ها که قد خوبی هایشان به بلندای آسمان است.

آری...

خدا را می شود همه جا دید و احساس کرد..



وقتی واژه خدا را بر زبان می رانی،

گویی به چیزی دور و دست نیافتنی اشاره می کنی.

و قرنهاست که می گویند « خدا چیزی در آن بالا، در آسمان دور دور است. »

اما وقتی می گویی « عشق » به چیزی اشاره می کنی که به قلب بسیار نزدیک است.

مبلغان همواره کوشیده اند تا ثابت کنند خدا در دور دست هاست،

زیرا اگر خدا در دوردست ها باشد آنان می توانند خود را نماینده و واسطه او معرفی کنند.

وقتی واژه « خدا» را بکار می بری، گویی از یک شخص سخن می گویی.

خدا محدود و معین می شود. اما

« عشق » یک شخص نیست.

یک کیفیت، یک حضور، یک بوی خوش است.

نه بوی خوش یک گل، بلکه بسیار نامحدودتر، بی کران تر و نا متناهی تر.

وقتی می گویی « خدا » به تو احساس ناتوانی دست می دهد: « چه کار کنم؟ »

اما زمانی که پای عشق در میان است می توانی کاری در مورد آن انجام دهی.

طبیعت ذاتی تو عشق ورزیدن است.

  بنابراین آموزش من دور محور « عشق » می چرخد.

من می گویم: « عشق همان خداست. »

داستان کوتاه
جهانگردی به دهکده ای رفت تا

زاهد معروفی را زیارت کند و دید که زاهد

در اتاقی ساده زندگی می کند.

اتاق پر از کتاب بود و

غیر از آن فقط میز و نیمکتی دیده می شد.
جهانگرد پرسید:
 لوازم منزلتان کجاست؟
زاهد گفت:
مال تو کجاست؟
جهانگرد گفت:من اینجا مسافرم.
زاهد گفت: من هم.




وَهُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَیَعْفُو عَنِ السَّیِّئَاتِ وَیَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ
.
او کسی است که توبه را از بندگانش میپذیرد و بدیها را میبخشد،

و آنچه را انجام میدهید میداند.

سوره شورى آیه ۲۵


شمارش نعمتهای خدا خارج از توان بشریت است,

اما گاهی نعمتهایتان را بشمارید, قلب سپاسگذار,

لذت عشق و خوشبختی بیشتری را جذب میکند!


کلیدهای غیب، تنها نزد اوست؛

جز او، کسی آنها را نمی‌داند.

او آنچه را در خشکی و دریاست می‌داند؛

هیچ برگی (از درختی) نمی‌افتد،

مگر اینکه از آن آگاه است؛

و نه هیچ دانه‌ای در تاریکیهای زمین،

و نه هیچ تر و خشکی وجود دارد،

جز اینکه در کتابی آشکار [= در کتاب علم خدا] ثبت است.

سوره انعام ایه 59

زندگی بافتن یک قالیست

نه همان نقش و نگاری که خودت میخواهی

نقشه را اوست که تعیین کرده

تو در این بین فقط می بافی

نقشه را خوب ببین

نکند آخر کار

قالی زندگی ات را نخرند !


محاسبه داشته ها و نداشته ها

یکى، در پیش بزرگى از فقر خود شکایت می‏کرد و سخت مى‏ نالید .
گفت: خواهى که ده هزار درهم داشته باشى و چشم نداشته باشى؟ 


گفت: البته که نه . دو چشم خود را با همه دنیا عوض نمى‏کنم.

گفت: عقلت را با ده هزار درهم، معاوضه مى‏کنى؟
گفت: نه .
گفت: گوش ودست و پاى خود را چطور؟
گفت: هرگز .

گفت: پس هم اکنون خداوند، صدها هزار درهم در دامان تو گذاشته است .
باز شکایت دارى و گله مى‏کنى؟
!بلکه تو حاضر نخواهى بود که حال خویش را با حال بسیارى از
 مردمان عوض کنى و خود را خوش‏تر و
خوش بخت‏ تر از بسیارى از انسان‏هاى اطراف خود مى‏ بینى . 
پس آنچه تو را داده ‏اند، بسى بیش‏تر از آن است که دیگران را داده ‏اند و
تو هنوز شکر این همه را به جاى نیاورده، خواهان نعمت بیش‏ترى هستى!


مردی درحالیکه به قصرها و خانههای زیبا


مینگریست به دوستش گفت:

«وقتی این همه اموال را تقسیم میکردند ما کجا بودیم.»

دوست او دستش را گرفت و به بیمارستان برد و گفت:

«وقتی این بیماریها را تقسیم میکردند ما کجا بودیم!»


به نام خداوند بخشنده مهربان


هنگامى که زمین شدیدا به لرزه درآید، (1)

و زمین بارهاى سنگینش را خارج سازد! (2)

و انسان مى‏گوید: «زمین را چه مى‏شود (که این گونه مى‏لرزد)؟!» (3)

در آن روز زمین تمام خبرهایش را بازگو مى‏کند؛ (4)

چرا که پروردگارت به او وحى کرده است! (5)

در آن روز مردم بصورت گروه‏هاى پراکنده (از قبرها)

خارج مى‏شوند تا اعمالشان به آنها نشان داده شود! (6)

پس هر کس هم وزن ذره‏اى کار خیر انجام دهد آن را مى‏بیند! (7)

و هر کس هم وزن ذره‏اى کار بد کرده آن را مى‏بیند! (8)

(سوره زلزال)

********************************

عشق فقط خدا

  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰



خواهش مسکین کند لطف و عطا را بیشتر

 می‌کشد اهل کرم، ناز گدا را بیشتر


هر چه من آلوده گشتم پرده‌پوشی کرده‌ای

 هر چه من بد کرده‌ام، کردی مدارا بیشتر


من خبر دارم که مشتاق نوای بنده‌ای 

 دوست داری بندگان مبتلا را بیشتر


این منم حالا که پیش روی تو افتاده‌ام 

 خوب‌تر باشد ببینی زیر پا را بیشتر


خودنمایی هم درِ این خانه دارد قیمتی

می خرد اما گدای بی ریا را بیشتر


حضرت فاطمه (ص):

 هر کس عبادتهای خالصانه خود را به سوی پروردگار،

بالا بفرستد،

خداوند هم بهترین مصلحت‏های خود را

به سوی او نازل می‌کند


«هنگامی که سوار بر کشتی شوند،

خدا را با اخلاص می‌خوانند (و غیر او را فراموش

می‌کنند)؛ امّا هنگامی که خدا آنان را به

خشکی رساند و نجات داد، باز مشرک می‌شوند.(سوره عنکبوت) 

یا سریع الرضا…. آب از سرمم گذشت….

دارم غـرق میشم …

دســـــــــتت کــــــــــجاست!!!


خوشا به نیمه شبی با خدا صفا کردن

 زبان حال گشودن زدل دعا کردن


تمام لذّت عالم نمی رسد قدرش

به یک دقیقه مناجات ، با خدا کردن


برای جلب رضای خدا بکوش ای دل

که مشکل است خدا را زخود رضا کردن



حضرت علی (ع)فرمودند:


میان حق و باطل جز چهار انگشت فاصله نیست


از آن حضرت درباره معناى این فرمایش سؤال شد


امام انگشتان خود را به هم چسباند


و آنها را میان گوش و چشم خود گذاشت

و آن گاه فرمودند:


باطل این است که بگویى: شنیدم...

و حق آن است که بگویى: دیدم...

 

نهج البلاغه(صبحی صالح) ص



نگران نباش

خدا می‌داند که چقدر سخت تلاش کرده‌ای

وقتی قلبت مملو از درد است،

وقتی احساس می‌کنی که زندگی‌ات ساکن و زمان در گذر است،

خدا انتظارت را می‌کشد ...

وقتی هیچ اتفاقی نمی‌افتد و تو ناامیدی،

و ناگاه دیدگاه روشنی در مقابلت آشکار شد،

و نوری از امید در دلت جرقه زد،

خدا در گوشت نجوا کرده است …

وقتی اوضاع روبه‌راه می‌شود و

تو چیزی برای شکر کردن داری، خدا تو را بخشیده است …

وقتی که اتفاقات شیرین و دلچسبی رخ داد

خدا به تو لبخند زده است …

به یاد داشته باش هر کجا که هستی و

 هر احساسی که داری، خدا آن را می‌داند …




کلاغ لکه ای بود بر دامن آسمان و وصله ای ناجور

بر لباس هستی

صدایش خراشی بود بر  صورت احساس

با صدایش نه گلی می شکفت و نه لبخندی بر لبی!

کلاغ خودش را دوست نداشتو فکر می کرد در دایره قسمت

نازیبایی ها سهم اوست

  و برای همین بالهایش را بست و دیگر آواز نخواند

   خدا گفت: عزیز من! صدایت ترنمی است

که هر گوشی شنوای آن نیست اما فرشته ها

با صدای تو به وجد می آیند سیاه کوچکم!

بخوان فرشته ها منتظرند. 

  تو سیاهی سیاه چونان مرکب که زیبایی را

از آن می نویسند. اگر تو نباشی

آسمان آبی من چیزی کم خواهد داشت

خودت را از آسمانم دریغ نکن

  بخوان برای من بخوان این منم که دوستت دارم

سیاهیت را و خواندنت را  کلاغ این بار عاشقانه ترین

آوازش را خواند  خدا گوش داد و لذت برد و جهان زیبا شد


به خاطر بسپارید

کشتی نوح را یک غیر حرفه ای ساخت

و کشتی تایتانیک را حرفه ای ها ساختند!

موقعی که با خدایید،

همیشه رنگین کمانی در انتظارتان است


یکی همیشه هست که عاشـق منه

نگام که میکنه پلک نمیزنه...

تنهاست خودش ولی تنهام نمیزاره

دریا که چیزی نیست عجب دلی داره


الهی!

 از من چه آید؟ و از کرد من چه گشاید،

طاعت من به توفیق تو،

 خدمت من به هدایت تو،

توبه ی من به رعایت تو،

شکر من به انعام تو،

  ذکر من به الهام تو،

 

همه تویی

من که ام؟

گر فضل تو نباشد

من برچه ام؟

 

الهی! عمر برباد کردم

و بر تن خود بیداد کردم،

گفتی و فرمان نکردم،

  درماندم و درمان نکردم

 

الهی! اگر یک بار گویی:

بنده ی من، از عرش بگذرد خنده ی من.

 

ای دیرخشم زود آشتی،

آخر در نومیدی مرا بگذاشتی...

 

الهی! همچون بید می لرزم که مبادا به هیچ نیرزم

الهی! به عزت آن نام که تو خوانی

و به حرمت آن صفت که تو چنانی،

 

 دریاب مرا که می توانی...

 

 

 خواجه عبدالله انصاری


زندگی یه امتحانه...

که کتابشم قرآن  و معلمشم خداست

ای کاش بتونیم درسامون را خوب بخونیم


 همیشه شاد باش نه با لبخند ،

بلکه از ته دل

هر گاه غمگین هم شدی... 

ناراحت نباش؟ 

چون خداوند غم را آفرید تا بنده اش به او پناه برد

و چه زیباست پناه بردن به سلطان عالم



تا حالا براتون پیش اومده که بعد نماز بشینی

ببینی خدا چقدر بزرگه...!!!

از خودت شروع میکنی بعد میرسی به جهان

بعدش منظومه شمشی و کهکشان و ...

همینجوری که میری یه جا مخت سوت میکشه

بعد یهو برمیگردی سر جای اول

و میگی:

"خدا جون چقدر بزرگی تو..."


***************************************************


عشق فقط خدا
  • مرتضی زمانی
  • ۱
  • ۰

آدمی به خودی خود نمی افتد

اگر بیفتد از همان سمتی می افتد

که به خدا تکیه نکرده است...


چقــــــــــــــدر زیبا گفته سهراب:

ﺧﺪﺍ ﮔﺮ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮ ﺩﺍﺭﺩ ﺯ ﺭﻭﻱ ﻛﺎﺭ آﺩﻣﻬﺎ ...

ﭼﻪ ﺷﺎﺩﻳﻬﺎ ﺧﻮﺭﺩ ﺑﺮﻫﻢ ...

ﭼﻪ ﺑﺎﺯﻳﻬﺎ ﺷﻮﺩ ﺭﺳﻮﺍ ...

ﻳﻜﻲ ﺧﻨﺪﺩ ﺯ آﺑﺎﺩی ...

ﻳﻜﻲ ﮔﺮﻳﺪ ﺯ ﺑﺮﺑﺎﺩﻱ ...

ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺟﺎﻥ ﻛﻨﺪ ﺷﺎﺩی ...

یکی ﺍﺯ ﺩﻝ ﻛﻨﺪ ﻏﻮﻏﺎ ...

ﭼﻪ ﻛﺎﺫﺏ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺻﺎﺩﻕ ...

ﭼﻪ ﺻﺎﺩﻕ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻛﺎﺫﺏ ...

ﭼﻪ ﻋﺎﺑﺪ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻓﺎﺳﻖ ...

ﭼﻪ ﻓﺎﺳﻖ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻋﺎﺑﺪ ...

ﭼﻪ ﺯﺷﺘﻲ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺭﻧﮕﻴﻦ ...

ﭼﻪ ﺗﻠﺨﻲ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺷﻴﺮﻳﻦ ...

ﭼﻪ ﺑﺎﻻﻫﺎ ﺭﻭﺩ پایین ...

ﭼﻪ ﺍﺳﻔﻠﻬﺎ ﺷﻮﺩ ﻋﻠﻴﺎ ...

ﻋﺠﺐ ﺻﺒﺮﻱ ﺧﺪﺍ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮ ﻧﻤﻴﺪﺍﺭﺩ ! ...


از آن زمان که متوجه عواقب نگرانی شده ام،

اگر همه ثروتم را نیز از دست بدهم

هرگز نگران نخواهم شد؛

آنچه را که می توانم انجام می دهم

و بقیه را به خدا می سپارم

 

جی.سی.بنی


به راستی وقتی توی این عالم

هرکس با همجنس خودش میپره و رفاقت می کنه!

یعنی مشابهت باعث دوستی میشه

پس فکرشو بکن دوستی با خدا چی میشه

بیخود نیست که دوستان خالص حق کراماتی دارند

بیچاره دوستان شیطان...


خدایا

مخم داره سوت میکشه...

الله تویی و ز دلم آگاه تویی  /

درمانده منم دلیل هرراه تویی

  گرمورچه ای دم زند اندر ته چاه  /

آگه زِ دَمِ مورچه و چاه تویی 

 

اگر مردم در عظمت قدرت خدا، و بزرگی او می اندیشیدند،

به راه راست باز می گشتند  اما دلها بیمار و چشمها معیوب است.

آیا به مخلوقات کوچک خدا نمی نگرند؟ 

به مورچه و کوچکی جثه آن بنگرید،

که چگونه لطافت خلقت او با چشم و اندیشه انسان درک نمی شود،

نگاه کنید چگونه روی زمین راه می رود و برای به دست آوردن

روزی خود تلاش می کند؟ دانه ها را به لانه خود منتقل می سازد

و در جایگاه مخصوص نگه می دارد، در فصل گرما

برای زمستان تلاش کرده و به هنگام درون رفتن،

بیرون آمدن را فراموش نمی کند! 

روزی مورچه تضمین گردیده و غذاهای متناسب با طبعش

آفریده شده است.خداوند منان از او غفلت نمیکند،

و پروردگار پاداش دهنده محرومش نمی سازد،

گرچه در دل سنگی سخت وصاف یا در میان صخره ای خشک باشد.

اگر در مجاری خوراک و قسمتهای بالا و پائین دستگاه گوارش

و آنچه در درون شکم او از غضروفهای آویخته به دنده تا شکم

و آنچه در سر اوست از چشم و گوش، اندیشه نمایی،

از آفرینش مورچه دچار شگفتی شده و از وصف او به زحمت خواهی افتاد.

پس بزرگ است خدائی که

مورچه را بر روی دست و پایش بر پا داشت،

و پیکره وجودش را با استحکام نگاه داشت،

در آفرینش آن هیچ قدرتی او را یاری نداد

و هیچ آفریننده ای کمکش نکرد...

 

برگرفته از نهج البلاغه


از ما عمل چندانی نخواسته‌اند ،  مهم‌تر از عمل کردن،

"عمل نکردن" است! 

تقوا یعنی عمل گناه را مرتکب نشدن! 

همه می‌پرسند چه کار کنیم؟ 

من می‌گویم: بگویید چه کار نکنیم!؟ 

و پاسخ این است: 

** گناه نکنید ** 

شاه کلید اصلی رابطه با خدا "گناه نکردن" است...

 

آیت الله بهجت


من رقص دختران هندی را

بیشتر از نماز پدر و مادرم دوست دارم

چون آنها از روی عشـــــق می رقصند

و اینها از روی عــــــــادت نماز می خوانند


"دکتر شریعتی"


 آری تلاش کنیم نمازمان از روی بندگی و

عشق به خودش باشد یک فرصت باشد نه یک تکلیف




حاج محمد اسماعیل دولابی، می‌گویند


پسری در خانه خیلی شلوغ‌کاری کرده بود

همه‌ی اوضاع را به هم ریخته بودوقتی پدر وارد شد،

مادر شکایت او را به پدرش کرد

پدر که خستگی و ناراحتی بیرون را هم داشت،

شلاق را برداشت پسر دید امروز اوضاع خیلی بی‌ریخت است،

همه‌ی درها هم بسته است،

وقتی پدر شلاق را بالا برد، پسر دید کجا فرار کند؟

راه فراری ندارد! خودش را به سینه‌ی پدر چسباند

شلاق هم در دست پدر شل شد و افتاد

شما هم هر وقت دیدید اوضاع بی‌ریخت است

به سوی خدا فرار کنید...

«وَ فِرُّوا إلی الله مِن الله»(۱)

هر کجا متوحش شدید راه فرار به سوی خداست...


عظمت و بزرگی خالق را ببین چه آفریده...

ماهی عجیبی شبیه به ژله

  ماهی شیشه ای سبحان الله !

   او هر چه بخواهد می آفریند ♥•٠·

 خدا بر هر چیزی توانا است...

 

منبع: و خدایی که در این نزدیکیست

http://saeideh-a.blogsky.com/


ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻟﺖ ﮔﺮﻓﺘﻪ ،

ﺧــﺪﺍ به ﻓـﺮﺷﺘـﻪ ﻫﺎﺵ ﻣﯿﮕﻪ : ﻧﮕــﺎﻩ ﮐﻨﯿﺪ

ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﯾﺎﺩﺵ ﺭﻓﺘﻪ ﻣﻦ ﻫﺴﺘــﻢ !!!

ﺧﺪﺍﯾﺎ ؛ ﻣﻦ ﯾﺎﺩﻡ ﻧﺮﻓﺘﻪ که ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ

مـن کـه فقط بـه تـو دلخوشـم

چـگونـه مـیشـه فـرامـوشت کنـم


خــــدا

یعنی سجود قطره بر خاک

خــــدا

یعنی رکوع برگ در باد

خــــدا

یعنی تشهد های باران

همان وقتی که گل را آب می داد

خــــدا

یعنی که یک گل با اجازه

کنار لانه ی پروانه رویید

خــــدا

یعنی برای خاطر گل 

دوباره از دل سنگ چشمه جوشید


زندگی زیباست ،

اما کو چشم زیبابین...

خدا پناه بی پناهانه

اما کی باور میکنه...

*************************************

عشق فقط خدا

  • مرتضی زمانی