#داستانک_معنوی
🌸داستانهای پیامبر اکرم (ص) : شتر دوانی🌸
مسلمانان به مسابقات اســــ🐴ــب دوانی و شتــ🐫ـــردوانی و تیـ🏹ــراندازی و
امثال اینها خیلی علاقه نشان می دادند،😍
زیرا اسلام تمرین کارهایی را که دانستن و مهارت در
آنها برای سربازان ضرورت دارد سنت کرده است.👌
بعلاوه خود رسول اکرم که رهبر جامعه ی اسلامی بود،
عملا دراین گونه مسابقات شرکت می کرد😊
و این بهترین تشویق مسلمانان خصوصا جوانان برای یادگرفتن فنون سربازی بود.😉
تا وقتی که این سنت معمول بود و پیشوایان اسلام
عملا مسلمانان را در این امور تشویق می کردند،
روح شهامت و شجاعت و سربازی در جامعه اسلام محفوظ بود.😌
رسول اکرم گاهی اسب و گاهی شتر سوار می شد و
شخصا با مسابقه دهندگان مسابقه می داد.👌
رسول اکرم شتــ🐫ـری داشت که به دوندگی معروف بود،
با هر شتری که مسابقه داده بود برنده شده بود.
کم کم این فکـــ💭ـــر در برخی ساده لوحان پیدا شد که
شاید این شتر از آن جهت که به رسول اکرم تعلق دارد از همه جلو می زند.🤔
بنابراین ممکن نیست در دنیا شتری پیدا شود که با این شتر برابری کند.
تا آنکه روزی یک اعرابی بادیه نشین با شترش به مدینه آمد و
مدعی شد حاضرم با شتر پیغمبر مسابقه بدهم.😎
اصحاب پیغمبر با اطمیـــ😌ــنان کامل
برای تمــــ👀ــاشای این مسابقه ی جالب،
مخصوصا از آن جهت که رسول اکرم
شخصا متعهد سواری شتــ🐫ـــر خویش شد، ازشهر بیرون دویدند.
رسول اکرم و اعرابی روانه شدند و از نقطه ای که
قرار بود مسابقه از آنجا شروع شود شتران را
به طرف تماشاچیان به حرکت درآوردند.🐫
هیجان عجیبی در تماشاچیان پیدا شده بود.😉
اما برخلاف انتظار مردم شتر اعرابی شتر پیغمبر را پشت سر گذاشت.😐
آن دسته از مسلمانان که درباره ی شتر پیغمبر عقاید خاصی پیدا کرده بودند،
از این پیشامد بسیار ناراحــ😔ــت شدند؛ خیلی خلاف انتظارشان بود.
قیافه هاشان درهم شد.😣
رسول اکرم به آنها فرمود:
«اینکه ناراحتی ندارد،
شتـــ🐫ـر من از همه ی شتران جلو می افتاد،
به خود بالید و مغرور شد،😯
پیش خود گفت من بالا دست ندارم.🙃
اما سنت الهی است
که روی هر دستی دستی دیگر پیدا شود،☺️
و پس از هر فرازی نشیبی برسد،
و هر غروری درهم شکسته شود».🤗
👌به این ترتیب رسول اکرم،
ضمن بیان حکمتی آموزنده،
آنها را به اشتباهشان واقف ساخت.
📚 وسائل ، ج /2ص 472.
منبع: داستان راستان،شهید مطهری،جلد دوم.
**************************