عشق فقط خدا

عاقبت عشق زمینی را به عشق آسمانی باختیم

عشق فقط خدا

عاقبت ما کشتی دل را به دریای جنون انداختیم
عاقبت عشق زمینی را به عشق آسمانی باختیم

تا رها گردیم از دلواپسی در آنسوی خط زمان
ما در عرش کبریایی خانه ای از جنس ایمان ساختیم

با تو ام با نی عالم با تو ام ای مهربانم
ای تو خورشید فروزان من شبم شب را بسوزان

کوچکم با قطره بودن راهی ام کن سوی دریا
عاقبت باید رها شد روزی از زندان دنیا

سیر در دنیای معنا بی زمان و بی مکان
وصل در عین جدایی زندگی با جان جان
..زندگی با جان جان

عاشقان در شوق پروازند از این خاکدان
چون که باشد پای یک عشق خدایی در میان...

کانال تلگرام ما
contact
جهت ورود کلیک کنید :)
جست و جو
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۲۳۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کانال تلگرام درباره خدا» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰


#عاقبت_بخیران_عالم

💠حتما با تنها قومی که عذاب از آنها برطرف شد آشنا شوید💠

🌱یونس پیامبر ع  پس از آن که سی سال قوم خود را به ایمان دعوت نمود هیچ کدام ایمان نیاوردند مگر دو نفر یکی عابدی بود به نام ملیخا یا تنوخا و دیگری عالمی بود به نام روبیل .

💚حضرت صادق علیه السلام فرمود : خداوند عذاب وعده داده شده را از هیچ امتی بر طرف نکرد مگر قوم یونس ، هر چه آنها را به ایمان و خدا خواند ، نپذیرفتند .
با خود اندیشید که نفرینشان کند ، عابد نیز او را بر این کار ترغیب و تشویق می نمود ، ولی روبیل می گفت : نفرین مکن ؛ زیرا خداوند دعای تو را مستجاب می کند و از طرفی دوست ندارد بندگانش را هلاک نماید .

🌱بالاخره یونس (ع ) گفتار عابد را پذیرفت و قوم خود را نفرین کرد . به او وحی شد در فلان روز و فلان ساعت عذاب نازل می شود .
نزدیک تاریخ عذاب یونس به همراه عابد از شهر خارج شد ولی روبیل در شهر ماند . وقت نزول عذاب فرا رسید ، آثار کیفر ظاهر شد و قوم یونس ناراحت و آشفته شدند ، به دنبال یونس رفته و او را نیافتند .

🌱روبیل به آنان گفت : اینک که یونس نیست به خدا پناه ببرید ، زاری و تضرع کنید شاید بر شما ترحمی فرماید .

پرسیدند : چگونه پناه ببریم ؟ روبیل فکری کرد و گفت :


فرزندان شیر خواره را از مادرانشان جدا کنید ،


حتی بین شتران و بچه هایشان ، گوسفندان و بره هایشان ، گاوها و گوساله هایشان جدایی بیندازید و


در وسط بیابان جمع شوید .

🌱آنگاه اشک ریزان از خدای یونس ،


خدای آسمانها و زمینها و دریاهای پهناور ، طلب عفو و بخشش کنید .


به دستور روبیل عمل کردند .

🌱پیران کهنسال صورت بر خاک گذاشته و اشک ریختند ،


آوای حیوانات و اشک و آه قوم یونس باهم آمیخته ، فریاد ناله و ضجه کودکان در قنداقه و . . .


طولی نکشید رحمت بی انتهای پروردگار بر سر آنها سایه افکند ،


عذاب وعده داده شده برطرف گردید و روی به کوهها نهاد .❤️

🌱پس از سپری شدن موعد عذاب ، یونس به طرف قوم خود بازگشت تا ببیند آنها چگونه هلاک شده اند .


🌱با کمال تعجب مشاهده کرد مردم به طریق عادت زندگی می کنند و مشغول زراعتند .


از یک نفر پرسید قوم یونس چه شدند ؟

🌱آن مرد که یونس را نمی شناخت ، پاسخ داد : او بر قوم خود نفرین کرد ، خداوند نیز تقاضایش را پذیرفت ، عذاب آمد ولی مردم گریه و زاری و تضرع و التماس از خدا کردند او هم بر آنها رحم کرد و عذاب را نازل نفرمود و اینک در جستجوی یونسند تا به خدای او ایمان آورند .

🌱یونس خشمگین شد ، باز از آن محیط دور شد و به طرف دریا رفت . کنار دریا که رسید ، سوار یک کشتی شد که به آن طرف دریا برود ، کشتی حرکت کرد ، به وسط دریا که رسید خداوند یک ماهی بزرگ را ماءمور کرد به طرف کشتی رود ، یونس ابتدا جلو نشسته بود ولی هیکل درشت و غرش ماهی را که دید از ترس به ته کشتی رفت ماهی باز به طرف یونس آمد ، مسافرین گفتند :


در میان ما یک نفر نافرمان است ،


باید قرعه بیندازیم ، به نام هر کس که در آمد او را طعمه همین ماهی قرار دهیم .

🌱قرعه کشیدند و قرعه به نام یونس افتاد و او را در میان دریا انداختند .

ماهی یونس را فرو برد و او خویشتن را سرزنش می کرد .

🌱سه شبانه روز در شکم ماهی بود ، در دل دریاهای تاریک دست به دعا برداشت و خدا را خواند :


پروردگارا ! به جز تو خدایی نیست ، تو منزهی و من از ستمکارانم ،


دعایش را مستجاب کردیم و او را از اندوه نجات دادیم ، این چنین نیز مؤمنین را نجات می دهیم .

🌱ماهی یونس را به ساحل انداخت و چون موهای بدن او ریخته و پوستش نازک شده بود ،


خداوند درخت کدویی برایش در همانجا رویانید تا در سایه آن از حرارت آفتاب محفوظ بماند .


یونس در آن هنگام پیوسته به تسبیح و ذکر خدا مشغول بود

تا آن ناراحتی و نازکی پوستش برطرف شد .

خداوند کرمی را ماءمور کرد ریشه درخت کدو را خورد و آن درخت خشک شد .

🌱یونس از این پیش آمد اندوهگین گردید ، خطاب رسید : برای چه محزونی ، مگر چه شده ؟ عرض کرد :


در سایه این درخت آسوده بودم ، کرمی را ماءمور کردی تا او را بخشکاند !


خداوند فرمود : یونس اندوهگین می شوی برای خشک شدن یک درخت که

آن را خود نکاشته ای و نه آبش داده ای و به آن اهمیت نمی دادی ؛

هنگامی که از سایه اش بی نیاز می شدی .

💚اما تو را اندوه و غم فرا نمی گیرد برای صد هزار مردم بینوا که می خواستی عذاب بر آنها نازل شود ؟


اکنون آنها توبه کرده اند و به سوی آنها برگرد ،


یونس پیش قوم خود بازگشت ، همه او را چون نگین انگشتر در میان گرفته ، ایمان آوردند .

بنازم رحمت بینهایتت را خدای رحمان و رحیم


خدا



✨💚ای که گفتی

      ✨❤️از تو میجویم

            ✨💚نشان عاشقی


✨❤️عاشقی

        ✨💚دلداده داری

             ✨💚جان جانان

                   ✨❤️غم مخور



#یوسف_حمزه


عشق فقط خدا


***************************************



  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

داستانک معنوی


 نمرود با دخترش (رعضه) نشسته بودند و


 منظره آتش انداختن حضرت ابراهیم(علیه السلام) را نگاه می‌کردند.

دختر نمرود بالای بلندی ایستاد تا ماجرا را به خوبی ببیند،


دید که ابراهیم(علیه السلام) در میان آتش است اما در محوطه آتش، گلستانی ایجاد شده است.

دختر نمرود گفت: ای ابراهیم این چه حالی است که آتش تو را نمی‌سوزاند؟

حضرت ابراهیم(علیه السلام) فرمود: زبانی که به ذکر خداوند گویا باشد و


قلبی که معرفت خدا در او باشد آتش در او اثر ندارد.

دختر نمرود گفت: من هم مایل هستم با تو همراه باشم.

حضرت ابراهیم(علیه السلام) فرمود:


بگو لا اله الا الله، ابراهیم خلیل الله و داخل آتش بشو .

دختر نمرود این جملات را گفت و پا در آتش نهاد و


خود را نزد حضرت ابراهیم(علیه السلام) رساند و


در حضورش ایمان آورد و به سلامت به جانب پدرش برگشت.

نمرود با دیدن این منظره تعجب کرد و


در عین حال به خاطر ترس از مملکتش دختر را از راه موعظه و نصیحت نزد خود خواند


ولی حرف نمرود در دختر اثر نکرد و دستور داد او را در میان آفتاب سوزان به چهار میخ بکشند.

خداوند مهربان به جبرییل فرمود: بگیر بنده مرا .

جبرییل رعضه را از آن مهلکه رهانید و نزد حضرت ابراهیم(علیه السلام) آورد.

رعضه در تمام مشقت‌ها با حضرت ابراهیم(علیه السلام) همراه بود تا


آن که حضرت او را به همسری یکی از فرزندانش درآورد و


خدای تعالی فرزندانی به آنها عنایت فرمود که همه بر مسند نبوت و پیامبری قرار گرفتند.


عشق فقط خدا


✨💞 میان سجده ام هرشب

✨ فقط یک ذکر می خوانم

✨💞 تویی روحم تویی جانم

✨ تویی پیدا و پنهانم


✨💞 چنانم کرده ای عاشق❤️
✨ که بی عشق تو ویرانم

✨💞 تویی سرچشمه ی امید
✨ و یأس و درد و درمانم



***************************************


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰





#تلنگر خدا به حضرت ابراهیم بهترین دوست زمینی اش

ابراهیم دیگر #نفرین مکن

در تفسیر آیه شریفه :‏ ‏« وَکَذلِکَ نُرِى إِبرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّماوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِیَکونَ مِنَ المُوقِنِینَ:

و اینگونه ملکوت آسمان‏ها و زمین را به ابراهیم نمایاندیم و براى این که از زمره اهل یقین گردد » .‏

نوشته‏ اند که : خدا وقتى چشم‏ انداز ابراهیم را همه آسمان‏ها و زمین قرار داد ، و


همه ‏#حجاب‏ها را از دیده او برداشت ، و زمین و آنچه در او بود را مشاهده کرد ،


مرد و زنى را ‏در حال #زنا دید ، همان لحظه نفرین کرد ، پس هر دو هلاک شدند ،


سپس دو نفر دیگر را در ‏آن حال دید ، باز نفرین کرد هر دو نابود شدند ،


چون دو نفر دیگر را در آن حال دید و ‏خواست نفرین کند به او #وحى شد :

 # ابراهیم نفرین خود را از بندگان و کنیزان من بردار ،

یقینا من ‏#آمرزنده_و_مهربان، بردبار و جبّارم ،

گناهان بندگانم به من زیان و ضرر نمى‏ رساند ، چنان ‏که طاعتشان به من سود نمى‏ دهد .‏

من با بندگانم یکى از سه کار را انجام مى‏ دهم :


یا #توبه مى‏ کنند و من توبه آنان را مى‏ پذیرم و

‏گناهانشان را مى‏ آمرزم و عیوبشان را مى‏ پوشانم .


یا عذاب را از ایشان باز مى‏ دارم ،

چون ‏مى‏ دانم از #صلب ایشان فرزندانى #مؤمن به وجود مى‏ آید ،

پس با پدران ناسپاسشان مدارا ‏مى‏ کنم تا

مؤمنان از صلب آنان به دنیا آیند ،


وقتى مؤمنان به دنیا آمدند در صورتى که ‏پدرانشان توبه نکرده باشند عذاب

را بر آنان مقرر مى‏ دارم .


و اگر نه این بود و نه آن ، آنچه ‏از عذاب در آخرت براى آنان آماده کرده‏ ام

بزرگ‏تر است از آنچه تو براى آنان مى‏ خواهى .‏

اى ابراهیم ! مرا با بندگان خود واگذار که منم بردبار، دانا، حکیم و جبار ،

به دانایى خود ‏زندگى آنان را تدبیر مى‏ کنم و قضا و قدرم را بر آنان جارى مى‏ سازم .

 (تفسیر برهان : ذیل آیه شریفه ‏‏75 انعام ،

برگرفته از کتاب عبرت آموز / استاد حسین انصاریان

ا........................................................................................ا


ﺧﺪﺍیـا !!!

ﺭﺍﺳﺘﺶ ﻣﻦ ﺁﺩﻣیزﺍﺩﻡ؛

ﮔﺎﻩ ﮔﺎﻫﯽ ﮔﺮ ﮔﻨﺎﻫﯽ میکنم،
 
طغیاﻥ ﻣﭙﻨﺪﺍﺭﺵ
!
💖ﮐﺮیما!!

ﻣﻦ ﮔﻨﻬﮑﺎﺭﻡ ، ﺗﻮ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ !

ﺑﮕﻮ ﺁیا ﺍمید ﺑﺨﺸﺸﻢ بیجاﺳﺖ ؟

ﺧﻮﺩﺕ ﮔﻔﺘﯽ ﺑﺨﻮﺍﻥ ،

ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﻤﺖ ﺍینک ﻣﺮﺍ ﺩﺭیاب .....

ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺟﻮید ﺗﻮ ﺭﺍ؛ ﻧﻮﺭﯼ ﻋﻨﺎیت ﮐﻦ ...

ﺩﻭ ﺩﺳﺖ ﺧﺎﻟﯽ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺭﺣﻤﺘﯽ ﺩیگر ﻋﻄﺎ ﻓﺮﻣﺎ ....




عشق فقط خدا


✨پروردگارٺ باٺومےگوید:


✨بساط روزےخودرابمن بسپار💕

✨رهاڪن

✨غصہ‌ے یڪ لقمہ‌نان و آبِ فردا را

✨ٺو راه بندگےطےڪن❤️

✨ٺورا دربیڪران دنیاے ٺنهایان

✨رهایٺ من نخواهم ڪرد


✨عاشقتم خداا❤️



***************************************



  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

نماز عشق


❤️نحوه خواندن #نماز_شب:❤️

#نماز_عشق
.
نماز شب یازده‌ رکعت است:


چهار تا دو رکعت (مثل نماز صبح) به نیت نماز شب 💕


و یک نماز دو رکعت به نیت نماز شَفْعْ 💕


و یک نماز یک رکعتی به نیت نماز وَتْر 💕
.
#نماز_شب:


💚نیت: دو رکعت نماز شب می‌خوانم قُربة اِلی الله 😊 و مثل نماز صبح خودمون خونده میشه!

(نماز شبی که گفته شد را چهار بار تکرار کنید که مجموعا هشت رکعت نماز شب می شود).

💚در ادامه نماز شَفع است:  نیت: دو رکعت نماز شَفْعْ می خوانم قُربة اِلی الله 😊

در رکعت اول: یکبار سوره حمد + یکبار سوره توحید + یکبار سوره ناس + رکوع + سجده.

در رکعت دوم: یکبار سوره حمد + یکبار سوره توحید + یکبار سوره فلق + قنوت + رکوع + سجده + تشهد + سلام.

💚در آخر، نماز وتر است:

نیت: یک رکعت نماز وَتْر می‌خوانم قُربة اِلی الله 😊

در رکعت اول: یکبار سوره حمد + سه بار سوره توحید + یکبار سوره فلق + یکبار سوره ناس.

در قنوت: خواندن کامل قنوت + در حالیکه دستهایتان در حالت قنوت است، (با انگشتان دست راست یا با تسبیح)

🔸چهل بار بگویید:

(اَللّهُمَّ اغْفِر لِلْمومِنینَ وَ اَلْمومِناتْ وَ اَلْمُسلِمینَ وَ اَلْمُسلِماتْ)


یعنی: «خدایا ببخش جمیع مؤمنین مرد و مؤمنین زن را».

🔸و بعد از آن، هفتاد بار بگویید:

(اَسْتَغْفِرُ اللهَ رَبی وَ اَتُوبُ اِلَیه)

یعنی: «آمرزش می‌طلبم از خدایی که پروردگارم است و بسویش باز می‌گردم».

🔸سپس سیصد مرتبه بگویید (اَلْعَفو) «ببخش».

بعد، رکوع + سجده + تشهد + سلام + (پایان نماز) + تسبیحات فاطمة زهرا (س)


التماس دعا دارم ازتون تو این نمازهای عاشقی

💚وبلاگ و کانال عشق فقط خدا💚


عشق فقط خدا


#عشق_آسمانی

وحی آمد که ای داوود

خانه ای را برای آمدنم پاکیزه ساز!

داوود گفت:

خدایا کدام خانه گنجایش عظمتت را دارد؟

ندا آمد:

خانه ی دلت‼️

گفت:

چگونه آنرا پاک سازم؟

پاسخ شنید:


با عشق به من...
💕
عشق فقط خدا


امام صادق (ع):

#نماز_شب

انسان را خوش سیما😍

خوش اخلاق وخوشبو میکند

و روزى را زیاد💎

بدهى را پرداخت مى نماید🌟

غم و اندوه را از بین میبرد

وچشم را نورانى مى کند💖

(📗ثواب الأعمال)

***************************************


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰


#داستانک_معنوی


 

حضرت عیسی در جستجوی گنج


عیسی علیه السلام با یارانش به سیاحت می رفتند، گذرشان به شهری افتاد.

هنگامی که نزدیک شهر رسیدند گنجی را پیدا کردند. یاران حضرت عیسی گفتند:

یا عیسی! اجازه فرمایید این را جمع آوری کنیم تا از بین نرود.

عیسی فرمود:

شما اینجا بمانید من گنجی را در این شهر سراغ دارم در پی اش می روم.


هنگامی که وارد شهر شد قدم زنان به خانه خرابی رسید، وارد آن خانه شد.


پیرزنی در آن زندگی می کرد.

فرمود:

من امشب میهمان شما هستم، سپس از پیرزن پرسید:

غیر از شما کسی در این خانه هست.

پیرزن پاسخ داد:

آری، پسری دارم که روزها از صحرا خار می کند و در بازار می فروشد و با پول آن زندگی می کنیم.

شب شد. پسر آمد، پیرزن گفت:

امشب میهمان نورانی داریم که آثار بزرگواری از سیمایش نمایان است،

اینک وقت را غنیمت دان و در خدمت او باش و از صحبتهای او استفاده کن!

جوان نزد عیسی آمد، در خدمت حضرت تا پاسی از شب بود.

عیسی از وضع زندگی او پرسید. جوان چگونگی زندگی خویش را به حضرت توضیح داد.

عیسی علیه السلام احساس کرد او جوانی عاقل، هوشیار و دانا است،

می تواند مراحل تکامل را طی کند و به درجه عالی کمال برسد. اما پیداست فکر او به چیز مهمی مشغول است.

حضرت فرمود:

جوان! من می بینم فکر تو به چیزی مشغول است که تو را همواره پریشان ساخته است،

اگر مشکلی داری به من بگو! شاید علاجش کنم. جوان گفت:

آری مشکلی دارم که تنها خداوند می تواند حلش نماید. عیسی اصرار کرد که او گرفتاریش را توضیح دهد.

جوان گفت:

مشکلم این است، روزی از صحرا خار به شهر می آوردم

از کنار کاخ دختر پادشاه رد می شدم ناگاه چشمم بر چهره دختر شاه افتاد.

چنان عاشق او شدم که می دانم چاره ای جز مرگ ندارم.

عیسی فرمود:

جوان! میل داری من وسایل ازدواج تو را تهیه کنم.

جوان نزد مادرش آمد و سخنان مهمان را برایش نقل کرد.

پیرزن گفت:

فرزندم! ظاهر این مرد نشان می دهد آدم دروغگو نیست وعده بدهد و عمل نکند.

برو به دستورش عمل کن حضرت برگشت.

چون صبح شد حضرت فرمود:

برو پیش پادشاه و دخترش را خواستگاری کن هر مطلبی شد به من اطلاع بده!

جوان پیش وزرا و نزدیکان شاه آمد و گفت

من برای خواستگاری دختر شاه آمده ام،

تقاضا دارم عرایض مرا به پیشگاه پادشاه برسانید.

اطرافیان شاه از سخنان جوان خندیدند و از این پیش آمد تعجب کردند

ولی برای این که تفریح بیشتری داشته باشند او را به حضور شاه بردند

جوان در محضر شاه از دخترش خواستگاری کرد پادشاه با تمسخر گفت:

من دخترم را هنگامی به ازدواج تو در می آورم که

برایم فلان مقدار یاقوت و جواهرات بیاوری!

اوصافی را بیان کرد که در خزانه هیچ پادشاهی پیدا نمی شد.

جوان برگشت و ماجرا را برای حضرت عیسی نقل کرد.

عیسی علیه السلام او را به خرابه ای برد که سنگ ریزه و ریگهای فراوان داشت

دعا نمود و نیایش به درگاه خداوندی کرد،

ریزه سنگها به صورت جواهراتی در آمدند که شاه از جوان خواسته بود.

جوان مقداری از آن را برای پادشاه برد هنگامی که شاه و اطرافیان دیدند،

همه از قضیه جوان در حیرت فرو رفتند و گفتند:

جوان خار کن از کجا این جواهر را به دست آورده است و سپس گفتند: این اندازه کافی نیست.

جوان بار دیگر خدمت عیسی رسید و

آنچه را در مجلس شاه گذشته بود خبر داد حضرت فرمود:

برو خرابه به مقدار لازم از آن جواهرات بردار، ببر.

جوان وقتی جواهرات را نزد پادشاه برد شاه متوجه شد این قضیه عادی نیست

جوان را به خلوت خواست و حقیقت ماجرا را از او پرسید.

جوان هم از آغاز ماجرای عشق تا ورود میهمان و گفتگوی او را به شاه عرضه داشت.

شاه فهمید میهمان حضرت عیسی است، گفت:

برو به میهمانت بگو بیاید و دخترم را به ازدواج تو در آورد.

حضرت عیسی تشریف آورد و مراسم ازدواج را انجام داد.

پادشاه یک دست لباس عالی بر تن جوان پوشاند و

دخترش را نیز همراه او به حجله عروسی فرستاد. شب به پایان رسید.

شاه صبحگاه داماد را به حضور خواست و

با او به گفتگو پرداخت متوجه شد او جوان فهمیده و هوشیار و لایقی است و

چون شاه جز دختر فرزند دیگری نداشت،

از این رو جوان را ولیعهد خود نمود

از قضا در شب دوم شاه ناگهان از دنیا رفت و جوان وارث تخت و تاج شاه شد.

روز سوم حضرت عیسی برای خداحافظی پیش جوان رفت.

شاه تازه، از او پذیرایی نمود و گفت:

ای حکیم تو حقی بر گردن من داری که هرگز قابل جبران نیست

ولی برایم پرسشی پیش آمده که اگر جوابم را ندهی این همه نعمت برایم لذت بخش نخواهد بود.

عیسی گفت:

هر چه می خواهی بپرس!

جوان گفت:

شب گذشته این فکر در من شکل گرفت که

تو چنین قدرتی را داری که خارکنی را در مدت دو روز به پادشاهی برسانی.

چرا نسبت به خود کاری را انجام نمی دهی و با این وضع محدود روزگار را می گذرانی؟

فرمود:


کسی که عارف به خدا و نعمت جاوید او است و آگاه به فنا و پستی دنیا است،

هرگز میل به این گونه امورات پست و فانی نخواهد داشت.

و ما را در نزد خداوند و در شناخت و محبت او،

لذتهای روحی است که لذتهای دنیا با آن قابل مقایسه نیست.

سپس عیسی علیه السلام از فنا دنیا و مشکلات آن و

همین طور از نعمتهای آخرت و زندگی جاویدان آن دنیا برای جوان شرح داد.

جوان گفت:

اکنون پرسش دیگری برایم مطرح شد.

چرا آنچه را که ارزشمند است برای خود خواستی و مرا به این گرفتاری بزرگ مبتلا نمودی؟

فرمود:

خواستم میزان عقل و فهم تو را آزمایش کنم،

گذشته از این، مقام برای تو مهیا است اگر آن را واگذاری به درجات بزرگتری نایل خواهی شد و

برای دیگران مایه عبرت و پند خواهی شد.

جوان همان لحظه از تخت به زیر آمد،

لباس شاهان را از تن کند و لباس خارکنی خود را پوشید و

با حضرت عیسی از شهر بیرون آمد.

هنگامی که نزد حواریون آمدند، حضرت فرمود:

این همان گنجی است که در این شهر سراغ داشتم که به خواست خداوند پیدایش کردم.


عشق فقط خدا



***************************************



  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰


#دعاهای_کوتاه_و_ذکرهای_قرآنی

از چیزی نگرانی؟ بگو:

🎀حسبی الله لا اله الا هو علیه توکلت وهو رب العرش العظیم🎀

🎀اندوه و غصه داری بگو

لااله الا الله ولا حول ولا قوه الا بالله🎀

🎀ناراحتی؟ همیشه بگو:

إنما أشکو بثی وحزنی لله🎀

🎀درزندگیت موفق نیستی؟ بگو:

و ما توفیقی إلا بالله علیه توکلت وإلیه أُنیب🎀

🎀خوشحال نیستی؟ همیشه بگو:

حسبی الله ونعم الوکیل🎀

🎀ازدنیاخسته ای؟ بگو:

اللهم اجعل همی الاخره🎀

🎀نمازهایت را به موقع ومداوم نمیخوانی؟ همیشه بگو:

اللهم اجعلنی مقیم الصلاه ومن ذریتی🎀

🎀میخواهی ازدواج کنی؟ بگو:

ربی لاتذرنی فردا وانت خیرالوارثین🎀

🎀تنهایی؟ همیشه بگو:

ربی هب لی من لدنک سلطانا نصیرا🎀

🎀خوشحالی؟ همیشه بگو:

الحمدلله حمدا کثیرا🎀

🎀درکارهایت سختی میبینی؟ بگو:

اللهم یسرلی اموری واشرح لی صدری🎀

🎀دوست داری آرزویت برآورده شود؟همیشه بگو:

استغفرالله واتوب الیه🎀

🎀تودلت ازدست کسی ناراحتی؟بگو:

اللهم اجعلنی من کاظمین الغیظ والعافین عن الناس🎀

🎀میخواهی دایم قرآن بخونی؟بگو:

اللهم اجعل القران ربیع قلبی🎀

🎀خونه ای دربهشت میخواهی؟ بگو:

قل هوالله احد.  الله صمد. لم یلدولم یولد. ولم یکن له کفوا🎀

🎀میخواهی غیبت نکنی؟بگو:

اللهم اجعل کتابی فی علیین واحفظ  لسانی عن العالمین🎀

🎀میخواهی به خوبی واطمینان خاطر زندگیت سپری شود؟بگو:

اللهم إنی أستودعک حیاتی🎀

همیشه باخودتون زمزمه کنید وبرای دوستانتون بفرستید و

ما را هم از #دعای_خیرتون محروم نکنید🙏

💚کانال عشق فقط خدا💚
eshgekhodayi@


عشق فقط خدا


***************************************



  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰


تلنگر


‼️‼️گاهی در توجیه کارها میگیم

#اکثر_مردم همین کار را میکنند...

خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو

ولی نطر خداوند متعال این نیست😳

🔷🔹ولی اگر به کلمه ی "اکثرالناس" در قرآن نگاه بکنیم میبینیم:

❌ اکثر الناس لایعلمون (نمیدانند)
❌ اکثر الناس لایشکرون (شکرگذاری نمیکنند)
❌ اکثر الناس لایومنون (ایمان نمی آورند)


🔷🔹و اگر کلمه ی"أکثرهم" را بنگریم:

❎ أکثرهم فاسقون (فاسق هستند)
❎ أکثرهم یجهلون (جهل می ورزند)
❎ أکثرهم معرضون (روی برگردانند)
❎ أکثرهم لایعقلون (اندیشه نمیکنند)
❎ أکثرهم لایسمعون (نمیشنوند)


🌹🌹"بندگان صالح" از افراد "قلیل و اندک" میباشند که خدای بلند مرتبه فرمود:

✅ دو قلیل من عبادی الشکور
(اندکی از بندگانم سپاسگزارند)
✅ و ما آمن معه الا قلیل
(و همراه او جز عده ای قلیل ایمان نیاوردند)
✅ ثلة من الاولین و قلیل من الآخرین)
(گروه کثیری از امت های نخستین هستند و گروه اندکی از امت آخرین)

❌ "زیاد بودن" معیار حق بودن نیست


حواسمان باشد

♦️یادمان باشد،بر طبق روایات آخرالزمان

عده قلیلی بر دین حق ثابت قدم می مانند و گمراه نمی شوند...

همین دیشب در سریال #مختار_نامه از


۷هزار نفر فقط ۷ نفر با مختار از قصر بیرون اومدن و شهید شدند

عشق فقط خدا


***************************************


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

8 درس خوب بندگی


#داستانک_معنوی

#هشت درس خوب بندگی

روزی شیخی از شاگردش پرسید:

چند وقت است که در ملازمت من هستی؟

شاگرد جواب داد: حدودا سی و سه سال.

شیخ گفت: در این مدت از من چه آموختی؟

شاگرد: هشت مسئله.

شیخ گفت:  مدت زیادی از عمر من با تو گذشت و فقط هشت چیز از من آموختی‌!؟

شاگرد: ای استاد، نمی خواهم دروغ بگویم و فقط همین هشت مسئله را آموخته ام.

استاد: پس بگو تا بشنوم.

شاگرد:

اول


به خلق نگریستم دیدم هر کس محبوبی را دوست دارد و هنگامی که به قبر رفت محبوبش او را ترک نمود.

پس نیکی ها را محبوب خود قرار دادم تا در هنگام ورودم به قبر همراه من باشد.

دوم

به کلام خدا اندیشیدم؛
" وأما من خاف مقام ربه ونهى النفس عن الهوى/ فإن الجنة هی المأوى":

 و اما کسى که از ایستادن در برابر پروردگارش هراسید و نفس خود را از هوس باز داشت، بی گمان بهشت جایگاه اوست.  نازعات: ۴۰

پس با نفس خویش به پیکار برخاستم تا این که بر طاعت خدا ثابت گشتم.

سوم

به این مردم نگاه کردم و دیدم هر کس شئ گران بهایی همراه خویش دارد و با جانش از آن محافظت می کند پس قول خداوند را به یاد آوردم :

" ما عندکم ینفذ و ما عند الله باق ".

 نحل: ۹۶

آنچه پیش شماست، تمام می شود و آنچه پیش خداست، پایدار است.

پس هر گاه شیء گران بهایی به دست آودم، آن را به پیشگاه خدا تقدیم کردم تا خدا حافظ آن باشد.

چهارم

خلق را مشاهده کردم و دیدم هر کس به مال و نسب و مقامش افتخار می کند. سپس این آیه را خواندم :

" إن أکرمکم عند الله أتقاکم ". حجرات: ۱۳
در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست.

پس به تقوای خویش افزودم تا این که نزد خدا ارجمند باشم.

پنجم

خلق را دیدم که هر کس طعنه به دیگری می زند و همدیگر را لعن و نفرین می کنند. و ریشه ی همه ی این ها حسد است سپس قول خداوند را تلاوت کردم:

" نحن قسمنا بینهم معیشتهم فی الحیاة الدنیا ". زخرف: ۳۲
ما [وسایل] معاش آنان را در زندگى دنیا میانشان تقسیم کرده ایم.

پس حسادت را ترک کردم و از مردم پرهیز کردم و دانستم روزی و فضل به دست خداست و بدان راضی گشتم.

ششم

خلق را دیدم که با یکدیگر دشمنی دارند و بر همدیگر ظلم روا می دارند و به جنگ با یکدیگر می پردازند. آن گاه این فرمایش خدا را خواندم :
" إن الشیطان لکم عدو فاتخذوه عدوا ". فاطر: ۶
همانا شیطان دشمن شماست پس او را دشمن گیرید.
پس دشمنی با مردم را کنار گذاشتم و به دشمنی با شیطان پرداختم

هفتم

۷به مخلوقات نگریستم پس دیدم هر کدام در طلب روزی به هر دری می زند و گاه دست به مال حرام نیز می زند و خود را ذلیل نموده است.
و خداوند فرموده :
" وما من دابة فی الأرض إلا على الله رزقها ". هود: ۶
و هیچ جنبنده اى در زمین نیست مگر [این که] روزی اش بر عهده ی خداست.

پس دانستم من نیز یکی از این جنبنده هایم و بدانچه که خداوند برای من مقرر کرده است، راضی گشتم.

هشتم

خلق را دیدم که هر کدام بر مخلوقی مانند خودشان توکل می کنند؛ این به مال و دیگری نان و دگران به صحت و مقام.
و باز این قول خداوند را خواندم:
" ومن یتوکل على الله فهو حسبه ". طلاق: ۳
و هر کس بر خدا توکل کند، او براى وى بس است.

پس توکل بر مخلوقات را کنار گذاشتم و بر توکل به خدا همت گماشتم.


عشق فقط خدا



***************************************



  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰


بهترین #آیه و #تفسیر در مورد #دعا

🔸سوره بقره آیه 186

💟 و هرگاه بندگانم از تو درباره من پرسند بگو: همانا من نزدیکم؛

دعاى نیایشگر را آنگاه که مرا مى‏خواند پاسخ مى‏گویم.

پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان آورند، باشد که به رشد رسند.

✳️تفسیرکوتاه✳️

 🔴برخى افراد از رسول خداص  مى‏پرسیدند: خدا را چگونه بخوانیم⁉️ آیا خدا به ما نزدیک است که او را آهسته بخوانیم و یا اینکه دور است که با فریاد بخوانیم⁉️ این آیه در پاسخ آنان نازل شد.

 قرآن درباره دعا سفارشاتى دارد، از آن جمله:

1️⃣دعا و درخواست باید خالصانه باشد
🌟فادعوا اللّه مخلصین له الدین 🔸غافر14

2️⃣با ترس و امید همراه باشد
🌟وادعوه خوفاً وطمعاً 🔸 اعراف 56

3️⃣ با عشق و رغبت و ترس توأم باشد
🌟یدعوننا رغباً و رهباً 🔸 انبیا 90

4️⃣با تضرّع و در پنهانى صورت بگیرد
🌟ادعوا ربکم تضرعاً و خفیة 🔸 اعراف 55

5️⃣با ندا و خواندنى مخفى همراه باشد
🌟اذ نادى ربّه نداء خفیاً 🔸مریم 53

🔥اگر دعا مستجاب نشد، یا به جهت آن است که ما از خداوند خیر نخواسته‏ایم، و در واقع براى ما شرّ بوده و یا اگر واقعاً خیر بوده، خالصانه و صادقانه از خداوند درخواست نکرده‏ایم و همراه با استمداد از غیر بوده است.

🌸و یا اینکه استجابت درخواست ما، به مصلحت ما نباشد که به فرموده روایات، در این صورت به جاى آن بلایى از ما دور مى‏شود ویا براى آینده ما یا نسل ما ذخیره مى‏شود ویا در آخرت جبران مى‏گردد

🔥 معناى دعا، ترک کسب وکار نیست،


بلکه توکّل به خداوند همراه با تلاش است. لذا در حدیث مى‏خوانیم:


دعاى بیکار مستجاب نمى‏شود.

💚تفسیرنور💚


عشق فقط خدا


***************************************




  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

عشق فقط خدا 12


عاشقانه های من و خدا



عشق فقط خدا


✨🌹من پس از عشق تو
✨🌺برعشق جهان میخندم


✨🌹هرکه آرد سخن دل
✨🌺به زبان میخندم

✨🌹سوخت روزی دلم
✨🌺آنگونه که خاکستر شد

✨🌹پس از آن روز به سوز
✨🌺دگران میخـندم

✨🌹عشق فقط خدا✨🌹

عشق فقط خدا



🌺در بند نیم ز هیچ کس میدانی

🌹در دردِ توام به صد هوس میدانی


🌺گر هستم و گر نیستم آنجا که منم

🌹خالی نیم از تو یک نفس میدانی



#عطار

💚عشق فقط خدا💚

عشق فقط خدا


زندگی مانند دیکته نوشتن است،

مهم نیست چند تا درست نوشته ای

این مردم تو را

با تعداد اشتباهاتت قضاوت می کنند...

عشق فقط خدا


🌹غمش را غیر دل

🌺سر منزلی نیست

🌹ولی آن هم نصیب

🌺هر دلی نیست


🌹کسی عاشق نمی‌بینم

🌺و گر نه،

🌹میان جان و جانان

🌺حایلی نیست...



#فروغی_بسطامی



💜 عشق فقط خدا💜

خدا


✨🌹من کعبه و بتخانه

✨🌺نمی‌دانم و دانم



✨🌹کانجا که تویی،

✨🌺کعبه ارباب دل،

✨🌹آنجاست...



#سلمان_ساوجی



🌹عشق فقط خدا🌹


عشق فقط خدا


💙مرا گردر

    💙تمنای تو آید

          💙 صد بلا بر سر


💙ز سر بیرون

     💙 نخواهم کرد

           💙 هرگز این تمنا را..



#هلالی_جغتایی


عشق فقط خدا


***************************************



  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰


به به چه #روایت امید بخشی😍😍


💥💥 حکمت بلاء برای مسلمانانی که گناه هم دارند 



🌺از امام صادق علیه السلام روایت شده:


✍ #شیعیان ما وقتی گناهانی را مرتکب میشوند،مستحق #عذاب خداوند(درقیامت ) هستند


✍لکن خداوند متعال آنها را 

دچار#مریضی میکند تا اینکه گناهانشان ریخته شود


1⃣ ،یا مالشان را دچار بلاء  میکند


2⃣،یا فرزندشان را دچار بلاء میکند 


3⃣ویا ،قبض روحشان راخیلی سخت میکند


4⃣در حالتی دیگر به او همسایه بد نصیب میکند 


5⃣حتی با یک زن غرغر کننده و


برای زنان با همسر بداخلاق گناهان او را میریزد


✍و حتی تب کردن و زخم و خراش کوچک را


هم کفاره گناهانش میکند


 تا اینکه درروز #قیامت از آنها راضی باشدو


آنها را وارد #بهشت کند😍😍


📙بحار ج65 ص200


عشق فقط خدا


***************************************



  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

💫🌸🍃🌸💫
✨🍃🌹
❤️


✨💞 سخن عشق کجا بود؟

❤️ سخن عشق تویی


✨💞 سخن و حرف و

❤️ حروف و همه ۍ عشق تویی



✨💞 تونباشی ڪہ سخن ها

❤️ همه هستند تهی


✨💞 تو تمام منی و

❤️ عمری و دنیاۍ منی


عشق فقط خدا


✨🌺 سخن عشق من

✨💞 افتاده به هر انجمنی


✨🌺  به همه چه؟

✨💞 توفقط جان من و عشق منی



✨🌺 من فقط حرف تو را

✨💞 درهمه عالم زده ام


✨🌺 هیچ جایی نزدم

✨💞 جز تو و حسنت سخنی




عشق فقط خدا


چقد زیباست شهادت در راه خدا💝💝

باید مبارزه ای رقم زد؛🍃🍃

باید ڪـــــشت!!

🍃مـــــنیت را

🍃تـــــڪبر را

🍃دلـــــبستگے را

🍃غـــــرور را

🍃غـــــفلت را

🍃آرزوهاے دراز را

🍃حـــــسد را

🍃حـــــرص را

🍃تـــــرس را

🍃هـــــوس را

🍃شـــــهوت را

🍃حب دنـــــیا را ...

🍃باید از خود گـــــذشت

🍃باید ڪشت نـــــفس را ...❗️

💖وابستگی به هر چیزی  غیر از خدا را 💖

👌" شــــــــــهادت " درد دارد 💝

دردش ڪشتن لـــــذت هاست ...🌺🌺

باید ڪشته شویم ، تا شـــــهید شویم💝💝

رسیدن به عشق خدایی

این نوع شهید شدن را میخواهد


عشق فقط خدا


✨ چون زعشق او رسد
✨ رنجی بدل دردی بجان

✨ عاشقان را رنج دل
✨ از راحت جان خوشترست



✨ آنچه اندر حقِ عاشق کرد
✨ معشوق اختیار

✨ گر هلاک جان بود
✨ مشتاق را آن خوشترست...

***************************************




  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰


اسامی یاران شیطان 🔥‍

🌻‍ در سفینة البحار آمده است که شیطان یارانی دارد که


برای وسوسه انسان ها به او یاری می رسانند.


این شیاطین در هر موقعیت زمانی و مکانی، در خدمت ابلیس هستند تا او را به اهدافش برسانند.


اسامی آنان از این قرار است:

🔴‍1_ ولهان؛ انسان را در طهارت و نماز وسوسه می کند و به شک می اندازد که این نماز باطل است

🔴‍ 2_هفاف؛ ماموریت دارد که در بیابانها و صحراها انسان را اذیت کند و برای ترسانیدن او را به وهم و خیال اندازد یا به شکل حیوانات گوناگون به نظر انسان درآید

🔴‍ ‍3_ زلنبور؛ موکل بازاری هاست. لغویات و دروغ، قسم دروغ و مدح کردن متاع را نزد آنها زینت می دهد.


🔴‍4_ ثبر؛ در وقتی که مصیبتی به انسان وارد می شود، صورت خراشیدن، سیلی به خود زدن، یقه و لباس پاره کردن را برای انسان پسندیده جلوه می دهد.

🔴‍5_ابیض؛ انبیا را وسوسه می کند - یا ماءمور به خشم در آوردن انسان است و غضب را پیش او موجه جلوه می دهد و به وسیله آن خونها ریخته می شود.


🔴‍6_اعور؛ کارش تحریک شهوات در مردان و زنها است و آنها را به حرکت می آورد! و انسان را وادار به زنا می کند
 (اعور، همان شیطانی است که بر صیصای عابد را وسوسه کرد تا با دختری زنا کند.)

🔴‍ 7_داسم؛ همواره مراقب خانه هاست. وقتی انسان داخل خانه شد و سلام نکرد و نام خدا را بر زبان نیاورد، با او داخل خانه می شود و آن قدر وسوسه می کند تا شر و فتنه ایجاد نماید

🔴‍8_مطرش؛ کار او پراکندن اخبار دروغ یا دروغ هایی است که خود جعل کرده؛ در حالی که حقیقت ندارند.
 
🔴‍9_قنذر؛ او نظارت بر زندگی افراد می کند. هر کس چهل روز در خانه خود طنبور داشته باشد؛ غیرت را از او بر می دارد، به طوری که انسان در برابر ناموس خود بی تفاوت می شود.

🔴‍10_دهار؛ ماءموریت او آزار مؤمنان در خواب است. به طوری که انسان خواب های وحشتناک می بیند، یا در خواب به شکل زنان نامحرم در می آید و انسان را وسوسه می کند تا او را محتلم کند.
 
🔴‍11_قبض؛ وظیفه او تخم گذاری ست. روزی سی عدد تخم می گذارد. ده عدد در مشرق و ده عدد در مغرب و ده عدد زمین، از هر تخمی عده ای از شیاطین و عفریت ها و غول ها و جن بیرون می آیند که تمام آنها دشمن انسان اند.)

🔴‍12_تمریح؛  امام صادق علیه السلام فرمودند: برای ابلیس - در گمراه ساختن افراد - کمک کننده ای به نام (تمریح) وی در آغاز شب بین مغرب و مشرق به وسوسه کردن، وقت مردم را پر می کند.

🔴‍13_قزح؛  ابن کوا از امیرالمؤمنین علیه السلام از قوس و قزح پرسید، حضرت فرمود: قوس قزح مگو؟! زیرا نام شیطان (قزح) است بلکه بگو قوس اله و قوس الرحمن

🔴‍14_زوال؛  مرحوم کلینی از عطیة بن المعزام روایت کرده که وی گفت: در خدمت حضرت صادق علیه السلام بودم و از مردانی که دارای مرض (ابنه) بوده و هستند یاد کردم. حضرت فرمود: (زوال) پسر ابلیس با آنها مشارکت می کند ایشان مبتلا به آن مرض می شوند.

🔴‍15_لاقیس؛ او یکی از دختران شیطان و کارش وادار کردن زنان به هم جنس بازی است او مساحقه را به زنان قوم لوط یاد داد.
 
🔴‍16_متکون؛ شکل خود را تغییر می دهد و خود را به صورت بزرگ و کوچک در می آورد و مردم را گول می زند و این وسیله آنان را وادار به گناه می کند.

🔴‍17_مذهب؛ خود را به صورت های مختلف در می آورد، مگر به صورت پیغمبر و یا وصی او. مردم را با هر وسیله که بتواند گمراه می کند.

🔴‍18_خنزب؛ بین نمازگزار نمازش حایل می شود؛ یعنی توجه قلب را از وی برطرف می کند. در خبر است که: عثمان بن ابی العاص بن بشر در خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله عرض کرد: شیطان بین نماز و قرائت من حایل می شود - یعنی حضور قلب را از من می گیرد - حضرت جواب داد: نامش شیطان (خنزب) است. پس هر زمان از او ترسیدی به خدا پناه ببر.

🔴‍19_مقلاص؛ موکل قمار است. قمار بازها همه به دستور او رفتار می کنند. به وسیله قمار و برد و باخت اختلاف و دشمنی در میان آنان به وجود می آورد.

🔴‍20_طرطبه؛ از دختران آن ملعون می باشد. کار او وادار کردن زنان به زنا است و هم جنس بازی را هم به آنان تلقین می کند.

📚 منبع: سفینة البحار، ج۱، ص ۹۹ و
۱۰۰


***************************************




  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰


آیا چشم زخم واقعیت دارد؟
 👁
اصل چشم زخم از نظر عرفی و نزد بسیاری از مردم، این گونه مطرح است که در بعضی از چشم ها اثر مخصوصی است که وقتی از روی اعجاب به چیزی بنگرند، ممکن است آن را از بین ببرد و یا معیوب کنند و یا بیمار نماید و ...
این مسأله از نظر عقلی امر محالی نیست چه این که، بسیاری از دانشمندان امروز ـ معتقدند که در بعضی از چشم ها نیروی مغناطیسی خاصی نهفته شده که کارایی زیادی دارد.

علامه طباطبایی در المیزان می‌نویسد: چشم زخم نوعی از حسد نفسانی است که هنگام مشاهده چیزی که در نظر شور چشم، زیاد و تعجب انگیز است محقق می‌شود.⇦ (المیزان ج۲۰ ، ص۳۹۳). در قرآن آیه ۵۱ سوره قلم است که به آن اشاره دارد. بهترین راه برای علاج آن توجه به معارف و دستورات اهل بیت ـ علیهم السلام ـ است که شامل:

❶ سه مرتبه بگویید: «ماشاءالله لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم.» ⇦ (بحار الانوار، ج۹۲، ص ۱۲۸)

❷ خواندن آیه ۵۱ سوره قلم: وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ  وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ ⇦ (بحار الانوار، ج۹۲، ص۱۲۸)

❸ دست ها را مقابل صورت بگیرد و سوره حمد و توحید و سوره های معوذتین را بخواند و دست به صورت بکشد.⇦ (بحار الانوار، ج۹۲، ص ۱۲۸)

❹ دعایی که پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ برای امام حسن ـ علیه السلام ـ و امام حسین ـ علیه السلام ـ خواندند و به اصحاب نیز توصیه فرمودند: «اللهم یا ذا السلطان العظیم و المن القدیم و الوجه الکریم ذالکلمات التامات و الدعوات المستجابات عاف فلانا من انفس الجن و اعین الانس.»

📚منبع:
مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

***************************************




  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

داستانک معنوی


#یک_لحظه_سکوت_قدری_تامل

👈کارت بانکیم رو به فروشنده دادم و باخیال راحت منتظر شدم تا کارت بکشه ،

ولى در کمال تعجب ، دستگاه پیام داد :😳

"موجودى کافى نمیباشد ! "امکان نداشت ، خودم میدونستم  که

اقلا سه برابر مبلغى که خرید کردم در کارتم پول دارم،

با بیحوصلگى از فروشنده خواستم که دوباره کارت بکشه و این با پیام آمد:

"رمز نا معتبر است"😒

این بار فروشنده با بیحوصلگى گفت:


آقا لطفا نقداً پرداخت کنید ، پول نقد همراهتون هست؟....


فکر کنم کارتتون رو پیش موبایلتون گذاشتین کلاً سوخته😁

...........

🤔در راه برگشت به خانه مرتب این جمله ى فروشنده در سرم صدا میکرد


"پول نقد همراهتون هست"؟........

🌹خدایا ما در کارت اعمالمان کارهاى بسیارى داریم که به امید آنها هستیم مثلا عبادتهایى که کردیم ،

دستگیرى ها و انفاق هایى که انجام دادیم و ....

😔نکند در روز حساب و کتاب بگویند موجودى کافى نیست ، ما متعجبانه بگوییم :

مگر میشود ؟ این همه اعمالى که فکر میکردیم نیک هستند و انجام دادیم چى شد؟؟؟؟


🔹و بگویند اعمالتان را در کنار چیزهایى قرار دادید که کلاً سوخت و از بین رفت ...

کنار بخل کنار حسد ، کنار  ریا ، کنار بى اعتمادى به خدا ، کنار دنیا دوستى  و .....

🔸نکند از ما بپرسند نقد با خودت چه آورده اى ؟ و ما کیسه مان تهى باشد ، دستمان خالى ....

✅*خدایا از تمام چیزهایى که باعث از بین رفتن اعمال نیکمان میشود به تو پناه میبریم*

***************************************


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

شناسنامه خدا


#شناسنامه_خدا


وا!!😳

این چه حرفیه آقا؟


خدا مگه شناسنامه دارهِ مثِ ما؟🤔


احیانا کارت ملی و گواهی نامه نداره؟!


✅ بله داره خوبشم داره 😍


اما نه مثِ من و شما


شناسنامه خدا، سوره #توحیده


👀 ببینید:


👈 نام: الله [قل هو اللهُ] 


👈 تعداد: یک نفر نامحدود [أحد]


👈 شغل و تحصیلات: بی نیاز [الصمد]


👈 پدر: ندارد [لم یلد]


👈 فرزند: ندارد [و لم یولد]


👈 همسر: ندارد [و لم یکن له کفوا أحد]


❓هیچ می دونستید الآن توی دنیا


➖ بعضیا بُت پرستن؟

➖ بعضیا دختر پرستن؟

➖ بعضیا گاو پرستن؟

➖ بعضیا آتش پرستن؟

➖بعضیا عورت پرستن؟


➖ بعضیا خود پرستن؟

➖ بعضیا آسمان پرستن؟

➖ بعضیا فرشته پرستن؟

➖ بعضیا جِن پرستن؟

➖ بعضیا طاغوت پرستن؟

➖ بعضیا شیطان پرستن؟


📣 بشر در طولِ تاریخ در انتخابِ خدا

دچار اشتباه می شده


گاهی قادر نبود خدای واقعی رو

از خدای تقلبی تشخیص بده


✅ سوره #توحید یا همون #اخلاص


با بیانِ ویژگی های خدای واقعی


ما رو از این مشکل نجات میده...

عشق فقط خدا

***************************************


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰


یک روز فردى یهودى بخدمت رسول خدا ص رسیده و در مقابل آن حضرت ایستاده و به او خیره شد.

رسول خدا ص به او فرمود: چه مى‏خواهى؟ گفت: آیا تو افضلى یا موسى؛ که خداوند با او صحبت کرد و کتاب مقدّس تورات و عصا، و معجزاتى چون شکافته شدن دریا و سایبان ابر بر او نازل فرمود؟! فرمود: براى آدمى تعریف از خود قبیح و ناپسند است، ولى ناگزیر مى‏گویم:

💠وقتى آن خطا از حضرت آدم سرزد با این جملات به سوى خداوند توبه نمود: «خداوندا به حقّ محمّد و آلش به درگاهت التماس مى‏کنم که مرا ببخشى!»، خداوند نیز از خطایش درگذشت.


✨و نوح نبى علیه السّلام وقتى سوار کشتى شد و از غرق شدن ترسید این گونه دعا کرد: «خداوندا به حقّ محمّد و آلش از تو درخواست مى‏کنم مرا از غرق شدن نجات بخشى»،
پس خداوند با عزّت و جلال نیز او را نجات داد.

💠و حضرت ابراهیم وقتى در آتش افتاد گفت: «خدایا به درگاهت التماس مى‏کنم که به حقّ محمّد و آلش مرا نجات دهى» خداوند نیز آتش را بر او سرد و سلامت ساخت.

✨و حضرت موسى چون عصایش را بر زمین انداخت- و با مشاهده آن- در دلش ترس و بیمى یافت این گونه دعا کرد: «بار الها! به حقّ محمّد و آلش به درگاهت التماس مى‏کنم که آسوده خاطرم فرمایى!»، و خداوند متعال نیز فرمود: مترس که همانا تو برترى.

💠اى مرد یهودى! اگر موسى علیه السّلام مرا درک کرده و به من و نبوّتم ایمان نمى‏آورد، ایمان و نبوّت او هیچ سودى برایش نداشت.

✨ اى یهودى! «مهدى» از نسل من است، همو که چون خروج کند؛ عیسى بن مریم به یارى و کمکش نازل شود و پشت سر او نماز بخواند.

خدایا به حق محمد و آل محمد ص عاقبت بخیرمان کن

🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم


📚احتجاج-ترجمه جعفرى ، ج‏1 ، ص 97

***************************************


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰




بخونید و ببینید لطف و مهربانی بینهایت خدا و پیامبرمون رو 👏👌😍


❤️توبه غلام وحشی، قاتل حمزه


یکی از مشکل­ترین و تلخ­ترین حوادث برای رسول خدا(ص)

شهادت فجیع عموی بزرگوارش حضرت حمزه سید الشهداء علیه السلام بود.

قاتل حمزه (وحشی) پس از کشتن حمزه، پهلوی او را درید و

جگرش را به عنوان هدیه برای هند، همسر ابوسفیان برد.

پیامبر با دیدن منظره فجیع شهادت حمزه،

سوگند یاد کرد که به تلافی این جنایت، هفتاد نفر از مشرکان را بکشد؛

ولی بعداً نه تنها چنین #تلافی نکرد،

بلکه همان قاتل را نیز به سوی اسلام دعوت کرد و او را وادار به توبه ساخت.

✅ابن عباس نقل می­کند که پیامبر(ص)شخصی را نزد وحشی قاتل عمویش فرستاد

تا او را به اسلام دعوت کند. وحشی به فرستاده پیامبر(ص) گفت:


به او بگو: تو می­گویی آن که مرتکب قتل یا #شرک یا #زنا شود،

در روز قیامت با ذلّت گرفتار عذابی مضاعف خواهد شد و

من تمام این کارها و #گناهان را مرتکب شده ­ام،


آیا باز هم راه برایم باز است؟


خداوند این آیه را نازل فرمود:

 « مگر آن که توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد.

پس خدا اعمال زشت ایشان را به اعمال نیک تبدیل می­کند.»

وحشی با شنیدن این آیه دوباره به پیامبر(ص) پیغام داد:

#توبه و ایمان و عمل صالح شرطهای بسیار مشکلی است و

من توان آن را ندارم. پس از مدّتی این آیه نازل شد:

« به راستی که خداوند شرک ورزیدن را نخواهد بخشید،

ولی آنچه را کمتر از آن است، برای کسی که بخواهد، خواهد بخشید.»

وحشی در #پیام مجدد خود گفت:

خداوند در این آیه وعده #مغفرت را به کسانی داده است که

خود بخواهد و من نمی­دانم خدا می­خواهد مرا ببخشد یا نه؟

پس از گذشت زمانی آیه ذیل نازل شد:

«بگو ای بندگان من که بر خویش اسراف روا داشته­اید!

از رحمت خداوند نومید نشوید. به راستی که خداوند همه گناهان را می­بخشد.

همانا او آمرزنده و مهربان است.»

وحشی با #شنیدن این آیه گفت:

اکنون آری. آن گاه به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله مشرّف شد،

اسلام آورد و از گذشته خود توبه کرد و

در ادامه زندگی­ اش فداکاریهایی در راه مبارزه با دشمنان اسلام کرد

📚حیاة الصحابه، 140، ج 1، ص 41.

فرقان/ 70.

 نساء/ 48.


***************************************


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰




فضیل بن عیاض، پیش از آن که با شنیدن آیه اى از آیات قرآن توبه کند راهزن بود.

وى در بیابان مرو خیمه زده بود و پلاسى پوشیده و

کلاه پشمین بر سر و تسبیح در گردن افکنده و یاران بسیار داشت، همه دزد و راهزن.

هر مال و جنس دزدیده شده اى که نزد او مى بردند،

میان دوستان راهزن تقسیم مى کرد و بخشى هم خود برمى داشت.

روزى کاروانى بزرگ مى آمد، در مسیر حرکتش آواز دزد شنید.

ثروتمندى در میان کاروان، پولى قابل توجه داشت.

برگرفت و گفت در جایى پنهان کنم تا اگر کاروان را بزنند، این پول برایم بماند.

به بیابان رفت، خیمه اى دید در آن پلاس پوشى نشسته، پول به او سپرد.

فضیل گفت در خیمه رو و در گوشه اى بگذار،

خواجه پول در آنجا نهاد و بازگشت.

چون به کاروان رسید، دزدان راه را بر کاروان بسته و

همه اموال کاروان را به دزدى تصرف کرده بودند.

آن مرد قصد خیمه پلاس پوش کرد.
چون آنجا رسید، دزدان را دید که مال تقسیم مى کردند.
گفت آه، من مال خود را به دزدان سپرده بودم.

خواست باز گردد، فضیل او را بدید و آواز داد که بیا.
چون نزد فضیل آمد، فضیل گفت چه کار دارى؟
گفت جهت امانت آمده ام.
گفت همان جا که نهاده اى بردار.
برفت و برداشت.

یاران فضیل را گفتند ما در این کاروان هیچ زر نیافتیم و تو چندین زر باز مى دهى.


فضیل گفت او به من گمان نیکو برد و

من نیز به خداى تعالى گمان نیکو مى برم.


من گمان او را به راستى تحقق دادم تا باشد که

خداى تعالى گمان من نیز به راستى تحقق دهد.

منابع:

1. تذکرة الاولیا، فریدالدین عطار نیشابوری
2. زیبایی های اخلاق، حسین انصاریان، صفحه 266

***************************************


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

داستانک معنوی


 

🎋گویند جبرئیل امین نزد یوسف پیامبر بود، جوانی از آنجا می گذشت...؛

جبرئیل گفت این جوان را می شناسی؟

🎋این همان کسی است که در نوزادی به پاکی تو شهادت داد و

ماجرای زلیخا به نفع تو تمام شد.

🎋یوسف دستور داد تا آن جوان را پیش او بیاورند و

در حق او احسان فراوان کرد و به او هدایــای بی شماری داد و

دستــور داد هر خواستــه ای دارد برآورده شــود.

🎋در آن حال یوسف متوجه گریه جبرئیل شد و دلیل آن را پرسید؛

🎋جبرئیل گفت: ای یوسف، تو عبد خدا هستی و

در قبال کسی که در زمان نوزادی به پاکی تو شهادت داده چنین نیکی می کنی،

حال به من بگو حال بنده ای که در شبانه روز 5 بار #نماز می خواند و

در آن به پاکی خدا شهادت می دهد

چگونه است و خدا با چنین بنده ای چگونه رفتار می کند .


***************************************


  • مرتضی زمانی