عشق فقط خدا

عاقبت عشق زمینی را به عشق آسمانی باختیم

عشق فقط خدا

عاقبت ما کشتی دل را به دریای جنون انداختیم
عاقبت عشق زمینی را به عشق آسمانی باختیم

تا رها گردیم از دلواپسی در آنسوی خط زمان
ما در عرش کبریایی خانه ای از جنس ایمان ساختیم

با تو ام با نی عالم با تو ام ای مهربانم
ای تو خورشید فروزان من شبم شب را بسوزان

کوچکم با قطره بودن راهی ام کن سوی دریا
عاقبت باید رها شد روزی از زندان دنیا

سیر در دنیای معنا بی زمان و بی مکان
وصل در عین جدایی زندگی با جان جان
..زندگی با جان جان

عاشقان در شوق پروازند از این خاکدان
چون که باشد پای یک عشق خدایی در میان...

کانال تلگرام ما
contact
جهت ورود کلیک کنید :)
جست و جو
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۴۳۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کانال تلگرامی عشق فقط خدا» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰


#داستانک_معنوی

عشق وافر حضرت ابراهیم علیه السلام به پروردگار


ابراهیم علیه‏السلام در عین آن که عابد، پارسا و شیفته حق بود،

مرد کار و تلاش بود، هرگز براى خود روا نمى‏دانست که بى کار باشد،

بخشى از زندگى او به کشاورزى و دامدارى گذشت، و

در این راستا پیشرفت وسیعى کرد، و صاحب چند گله گوسفند شد.

بعضى از فرشتگان به خدا عرض کردند:

دوستى ابراهیم با تو به خاطر آن همه نعمت‏هاى فراوانى است که به او عطا کرده ‏اى؟

خداوند خواست به آن‏ها نشان دهد که چنین نیست،

بلکه ابراهیم خدا را به حق شناخته است، به جبرئیل فرمود:

در کنار ابراهیم برو و مرا یاد کن

جبرئیل کنار ابراهیم آمد دید او در کنار گوسفندان خود است،

روى تلى ایستاد و با صداى بلند گفت:

سبُّوح قُدُّوس ربُّ الملائِکةِ و الرُّوحِ؛

پاک و منزه است خداى فرشتگان و روح!

ابراهیم تا نام خدا را شنید، آن چنان شور و حالى پیدا کرد و

هیجان زده شد که زبان حالش این بود:

این مطرب از کجاست که بر گفت نام دوست تا جان و جامه نثار دهم در هواى دوست


دل زنده مى‏شود به امید وفاى یار جان رقص مى‏کند به سماع کلام دوست

ابراهیم به اطراف نگریست و شخصى را روى تلى دید نزدش آمد و گفت:

آیا تو بودى که نام دوستم را به زبان آوردى؟

او گفت: آرى.

ابراهیم گفت: بار دیگر از نام دوستم یاد کن،

یک سوم گوسفندانم را به تو خواهم بخشید.

او گفت: سبُّوح قُدُّوس ربُّ الملائِکةِ و الرُّوحِ

ابراهیم علیه‏ السلام با شنیدن این واژه‏ ها که یاد آور خداى یکتا و بى همتا بود،

چنان لذت مى‏برد که قابل توصیف نیست، نزد آن شخص رفت و گفت:

یک بار دیگر نام دوستم را یاد کن

، نصف گوسفندانم را به تو خواهم بخشید.

آن شخص براى بار سوم، واژه‏ هاى فوق را تکرار کرد،

ابراهیم نزد او رفت و گفت: یک بار دیگر از نام دوستم یاد کن،

همه گوسفندانم را به تو خواهم بخشید.

آن شخص، آن واژه‏ ها را تکرار کرد.

ابراهیم گفت: دیگر چیزى ندارم، خودم را به عنوان برده بگیر،

و یک بار دیگر نام دوستم را به زبان آور!

آن شخص نام خدا را به زبان آورد، ابراهیم نزد او رفت و گفت:

اینک من و گوسفندانم را ضبط کن که از آن تو هستم.

در این هنگام جبرئیل خود را معرفى کرد و گفت: من جبرئیلم،

نیازى به دوستى تو ندارم،

به راستى که مراحل دوستى خدا را به آخر رسانده‏ اى،

سزاوار است که خداوند تو را به عنوان خلیل (دوست خالص) خود برگزیند.

 اقتباس از معراج السعادة،ص
491


***************************************


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰


#یک_لحظه_سکوت_قدری_تامل

مقام ابراهیم خلیل الله

❤️* ابراهیم علیه السلام از ستاره و ماه و خورشید دل برید، به خدا رسید.

 ❤️* عموى منحرف را رها کرد، خود براى همه‏ مردم پدر شد.

 ❤️* عمو با او قهر کرد،  امّا خدا به او لطف کرد.

 ❤️*براى خدا کناره‏ گیرى کرد،شهره آفاق شد.

❤️* از خانه بتها فرار کرد، سازنده خانه توحید شد

❤️ * جانش را در راه خدا تسلیم کرد، آتش بر او گلستان شد. «

❤️ * فرزند را براى ذبح آماده کرد جان به سلامت برد و سنّت قربانى در جایگاهش واجب شد.

 ❤️* تا اواخر عمر بى ‏فرزند، ولى راضى بود، در پایان عمر، نبوّت در دودمانش قرار گرفت.

❤️* در خلوت‏ترین مکان‏ها کعبه را ساخت، پرجاذبه ‏ترین مناطق زمین شد.

❤️ * در بیابان، تنهاى تنها فریاد زد، از تمام زمین، لبّیک ‏گو رسید.

❤️ * کودک تشنه‏ ى خود را رها کرد، آب زمزم، براى همیشه جارى شد.

❤️ * یک نفر بود، امروز همه مکتب‏هاى آسمانى، خود را ابراهیمى مى ‏دانند.

❤️ * همه با اودشمنى کردند، خدا او را خلیل خود دانست.

یاد این جمله معروف این روزها افتادم
و شخصیت ابراهیم ع واقعا تفسیر این جمله است

با خدا باش و پادشاهی کن👏👌

هر کس سربلندی می خواهد ،

سربلندی یکسره از آنِ خداست.

سخنان پاکیزه به سوی او بالا می رود ،

و کار شایسته به آن رفعت می بخشد.

و کسانی که با حیله و مکر کارهای بد می کنند ،

عذابی سخت خواهند داشت ،

و نیرنگشان خود تباه می گردد.

سوره فاطر آیه 10


***************************************


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

عشق فقط خدا 8


عاشقانه های من و خدا


عشق فقط خدا


عارف عاشقی را پرسیدند

خدا راچون دوستش داری،

نیازش داری؟

 یا که چون نیازش داری

 دوستش داری ؟

گفت

"چون دارمش بی نیازم"👏💐

عشق فقط خدا

.

💞برای قلبـِ مجنـــونم

     💞بخوان یک

          💞آیه از عشـقت

               💞ســـراسر ســوره ی مِهری

         💞ڪہ نازل گشتـه ای

    💞بر دل ،،،!


عشق فقط خدا


💚مردم گویند

🌹بهشت خواهی یا دوست

💚ای بیخبران

🌹بهشت با دوست نکوست


#ابوسعید_ابوالخیر

#تقدیم_به_ساحت_دوست🌹


عشق فقط خدا


✨🌹در قفس

     ✨"  خیــال تو  "

          ✨تکیــه زنم به انتظار

✨🌹تا که تو بشکنی قفس...

    ✨"پر بکـشم"

        ✨به سوی تو️ ...


       ✨ 🌹 #مولانا‌

عشق فقط خدا


💞گرچه صد بارم
   
   💞برانند از برت

      💞بر نمی‌دارم

        💞سر از خاک درت


💞همچو جان

 💞وصل تو ما را

    💞درخورست

      💞گر چه جان ما

         💞نباشد در خورت



عشق فقط خدا


.
💕ای راز دل
💕شکسته من
  
💕ای مرهم قلب
💕خسته من


💕ای مونس من
💕انیس جانم

💕ای یار و
💕رفیق در نهانم


💕امید منی به
💕هر دو عالم

💕دورم منما
💕زخویش یک دم

***************************************



  • مرتضی زمانی
  • ۱
  • ۰


#داستانک_معنوی

مرد فقیری به شهری وارد شد، هنوز خورشید طلوع نکرده بود

و دروازه شهر باز نشده بود.

پشت در نشست و منتظر شد، ساعتی بعد در را باز کردند،

تا خواست وارد شهر شود،

جمعی او را گرفتند و دست بسته به کاخ پادشاهی بردند،

هر چه التماس کرد که مگر من چه کار کردم، جوابی نشنید


اما در کاخ دید که او را بر تخت سلطنت نشاندند


و همه به تعظیم و اکرام او بر خاستند و پوزش طلبیدند.

چون علت ماجرا را پرسید! گفتند:

«هر سال در چنین روزی، ما پادشاه خویش را این گونه انتخاب می کنیم.»

پادشاه کنونی که مرد فقیربود با خود اندیشید که

داستان پادشاهان پیش را باید جست که چه شدند و کجا رفتند؟

طرح رفاقت با مردی ریخت و آن مرد در عالم محبت به او گفت که:

« در روزهای آخر سال، پادشاه را با کشتی به جزیره ای دور دست می برند که نه در آن جا آبادانی است

و نه ساکنی دارد و آن جا رهایش می کنند.

بعد همگی بر می گردند و شاهی دیگر را انتخاب می کنند.»

محل جزیره را جویا شد و از فردای آن روز داستان زندگی اش دگرگون شد.

به کمک آن مرد، به صورت پنهانی غلامان و کنیزانی خرید

و پول و وسیله در اختیارشان نهاد تا به جزیره روند و آن جا را آباد کنند.

کاخها و باغ ها ساخت.

هرچه مردم نگریستند دیدند که بر خلاف شاهان پیشین
او را به دنیا و تاج و تخت کاری نیست.

چون سال تمام شد روزی وزیران به او گفتند:

«امروز رسمی است که باید برای صید به دریا برویم.»

مرد داستان را فهمید، آماده شد و با شوق به کشتی نشست،

اورا به دریا بردند و در آن جزیره رها کردند و بازگشتند،

غلامان در آن جزیره او را یافتند و با عزت به سلطنتی دیگر بردند!


نکته


امروزکه فرصت ساختن دنیای دیگررا داریم .

تلاش کنیم وفردای زندگی ابدی خود رابسازیم و در جهت کمال خویش قدم برداریم

نه اینکه دلخوش و درگیر با یک جهان موقتی و ناقص باشیم



***************************************


  • مرتضی زمانی
  • ۱
  • ۰


🔻دانشگاه بیرمنگام به تمامی ادعاهای ملحدین مبنی بر تحریف شده بودن قرآن کریم خط بطلان کشید _ کشف قرآنی که مربوط به زمان حضرت رسول صلی الله علیه و آله می باشد و دقیقا منطبق با قرآن امروزی است .


💡دانشگاه بیرمنگام این تیتر را برای نوشتارش انتخاب کرده است :

Birmingham Qur'an manuscript dated among the oldest in the world

ترجمه :نسخه ی خطی قرآن  بیرمنگام قدیمی ترین نسخه ی خطی قرآن در جهان است .


🔹این سایت صراحتا اعلام می کند قرآن دانشگاه بیرمنگام به زمان زندگی خودِ حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) برمیگردد



The result places the leaves close to the time of the Prophet Muhammad

ترجمه :نتیجه[ی تاریخ گذاری رادیو کربن] این است که قدمت این صفحات نزدیک به زمان حضرت محمد(ص) است.    


📕نکته ی قابل توجه این است که در پایان مقاله دقیقا اعلام می شود که قرآن دانشگاه بیرمنگام (قدیمی ترین قرآن جهان که به دوره ی زندگی پیامبراسلام برمی گردد) با قرآن های امروزی منطبق است و این یعنی پایان راه برای مدعیان تحریف شده بودن قرآن عین عبارت مقاله در سایت دانشگاه بیرمنگام :

These portions must have been in a form that is very close to the form of the Qur’an read today, supporting the view that the text has undergone little or no alteration and that it can be dated to a point very close to the time it was believed to be revealed.’

این بخش ها باید به شکلی بسیار نزدیک به شکل قرآنی باشند که امروزه خوانده می شود، این امر از این نگرش که متن قرآن تغییر اندکی داشته (منطور در رسم الخط است )یا هیچ گونه تغییری نداشته، حمایت می کند. [قدمت] این بخش ها می تواند نزدیک به زمانی باشد که انتظار می رفت باشد.


http://www.birmingham.ac.uk/news/latest/2015/07/quran-manuscript-22-07-15.aspx


📚نکته ی جالب این است‌که حتی رسانه های معاند همچون BBC هم باتوجه به اکتشافات اخیر بیرمنگام  اعتراف می کنند قرآن به زمان حضرت رسول برمیگردد و تحریف نشده است .

 " قرآن خطی دانشگاه بیرمنگام در زمان حیات پیامبر اسلام نوشته شده "


http://www.bbc.com/persian/science/2015/07/150722_l47_vid_oldest_quran

🍃🌹:قرآنی در یکی از معتبرترین دانشگاه های انگلستان وجود دارد که قدمت آن به زمان حضرت رسول باز می گردد و به گفته ی محققان محتوای متن آن بامحتوای متن قرآن امروزی مغایرتی ندارد ، این مقاله پاسخی هرچندکوتاه ولی مستحکم به ادعای بی اساس بی دین ها مبنی بر تحریف شده بودن قرآن کریم است .


،ما این قرآن را نازل کرده و ما خود از آن محافظت میکنیم

قرآن کریم سوره حجر آیه 9

موسسه ی علمی پژوهشی باورباران

www.bavarbaran.ir



***************************************



  • مرتضی زمانی
  • ۱
  • ۰


✨ آثار خدمتــ به پدر و مادر ✨


✨🌹✨🌹✨🌹✨

💚√ برتر از جهاد:

【پیامبر اکرم (ص)فرمودند: قسم به خدایی که جانم دردست اوست

هر آینه انس پدر و مادر به تو در یک شبانه روز، از جهاد یک سال بهتر است.】

💚√ نیکی به والدین کفاره گناهان است:


【شخصی نزد حضرت رسول (ص) آمد عرض کرد:

کار زشتی نبوده مگر این‌که من انجام داده‌ام آیا برای من توبه‌ای هست؟

حضرت فرمود: برو به پدر و مادرت نیکی کن تا کفاره گناهانت گردد.】

💚√ نگاه شفقت به پدرو مادر:


【پیامبر(ص)وفرمود: نیست فرزند نیکوکار به پدر و مادرش

مگر این‌که هر گاه از روی رحمت و محبت به والدین خود بنگرد

بهر نظری ثواب یک حج مقبوله برایش می باشد.】

💚√ خشنودی والدین خشنودی خداست:

【پیامبر اکرم (ص) فرمودند:

خشنودی خداوند با خشنودی والدین است و خشم او با خشم ایشان است.】

💚√ دعای ملائکه به نیکی کننده به والدین:

【رسول خدا(ص) فرمود: خدای را دو ملک است که یکی از آن‌ها میگوید

خدایا از هر شری و آفتی نیکی کننده به والدین را نگهدار،

و دیگری میگوید: خدایا هلاک کن عاق والدین ها را به سبب غضب

فرمودند به آن‌ها و البته دعای ملک هم مستجاب است.】

📕 منابع؛

⇦بحار الانوار، ج 74، ص 52
⇦بحار الانوار، ج 74، ص 82
⇦بحار الانوار، ج 74، ص 73.
⇦کنز العمال، ج 16، ص 470.
⇦مستدرک الوسائل کتاب نکاح باب86 ص627


***************************************


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

#داستانک_معنوی

مردی از اولیای الهی، در بیابانی گم شده بود.

پس از ساعتها سردرگمی و تشنگی، بر سر چاه آبی رسید.

وقتی که قصد کرد تا از آب چاه بنوشد.

متوجه شد که ارتفاع آب خیلی پایین است؛

و بدون دلو و طناب نمی توان از آن آب کشید.

هرچه گشت، نتوانست وسیله ای برای آب کشیدن بیابد.

لذا روی تخته سنگی دراز کشید و بی حال افتاد.


پس از لحظاتی، یک گله آهو پدیدار شد و بر سر چاه آمدند.

بلافاصله، آب از چاه بیرون آمد و همه آن حیوانات از آن نوشیدند و رفتند.

با رفتن آنها، آب چاه هم پایین رفت!

آن فرد با دیدن این منظره، دلش شکست و رو به آسمان کرد و گفت:
خدایا! می خواستی با همان چشمی که به آهوهایت نگاه کردی،

به من هم نگاه کنی!

همان لحظه ندا آمد:

ای بنده من، تو چشمت به دنبال دلو و طناب بود،

باید بروی و آن را پیدا کنی.

اما آن زبان بسته ها، امیدی به غیر از من نداشتند،

لذا من هم به آنها آب دادم...

🌹همیشه امیدتان به خدا باشد ....



***************************************


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

بهترین ذکر عالم



شیخ اسماعیل #دولابی (ره)


پنج اصل دین در صلوات وجود دارد:

«اللهم» توحید است!

«صلی علی محمد» نبوت است!

«و آل محمد» یعنی امیرالمومنین علیه‌السلام و اولادش،

این هم امامت است!

توحید را هم که قائل شدیم،

پس معاد را هم قائلیم!

و اگر حق محمد و آل محمد را ادا کردید،

 عدالت است.

قربان این مستحب،

که با آن هر پنج اصل دین را اقرار کردیم.

امام رضا ع

هر کس صلوات بفرستد مانند اینست که


سه ذکر سبحان الله و لا اله الا الله و الله اکبر را با هم گفته است

عجب ذکر با فضیلتی...

ذکری که خدا در قرآن آن را به مومنان توصیه کرده است

ان الله و ملائکه یصلون علی النبی
یا ایها الذین آمنو صلو علیه و صلمو تسلیما

و فرموده است من و ملائکه هم هر روز

به پیامبر رحمت صلوات میفرستیم شما هم این کار رو بکنید...

ذکری که توصیه خود خدا باشد معلوم است چه آثار و برکاتی دارد...

اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم

***************************************


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

عشق فقط خدا 7


عاشقانه های من و خدا


عشق فقط خدا


.

خدایا...

به غریبانه ‌ترین،

       قافیه ‌ی "عشق" قَســــم ...!

         که من از شــعرِ تو را ...

                    از تُـو ...

          تُـو رامی خواهـم ...

عشق فقط خدا


🌹دو عالم را

      🌹به یک بار

            🌹از دلِ تنگ

🌹برون کردیم،

       🌹تا جای

              🌹 تو باشد...




عشق فقط خدا


✨🌹مرا تا جان بود

✨🌹جانان تو باشی

✨🌹ز جان خوش‌تر چه باشد

✨🌹آن تو باشی

✨🌹به هر زخمی مرا

✨🌹مرهم تو سازی

✨🌹به هر دردی مرا

✨🌹درمان تو باشی

#خاقانی


eshgekhodayi@

عشق فقط خدا


💝مهربان معبود من...

💝سر جنگ دارم

💝با هر که گوید،

💝از تو دلرباتر هم

💝در این عالم هست ...



عشق فقط خدا


 ❤️   【میدونی】💚

 ❤️     【هیچ】    💚

❤️   【کسی】    💚

❤️【به غیر تو 】   💚

❤️   【برام】      💚

❤️   【به خدا】  💚

❤️   【خدا
     💚

❤️ 【نمیشه..】   💚

❤️عشق فقط خدا💚



eshgekhodayi@


عشق فقط خدا


همچو خورشید به عالم
نظری ما را بس

نفس گرم ودل
پر شرری ما رابس

گرچه دانم که
میسر نشود روز وصال

درشب هجر
امید سحری ما رابس


اگراز دیده کوته نظران افتادیم
نیست غم
صحبت صاحب نظری مارا بس


#قدسی_مشهدی


کانال عشق فقط خدا

eshgekhodayi@



***************************************


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰


  
🚩سید نعمت الله جزایری در کتابش نقل می کند :


که در یک سال قحطی شد ،


در همان وقت واعظی در مسجد بالای منبر می گفت :


کسی که بخواهد صدقه بدهد ،


هفتاد شیطان ، به دستش می چسبند و نمی گذارند که صدقه بدهد . 

🚩مومنی این سخن را شنید و با تعجب به دوستانش گفت :


صدقه دادن که این حرفها را ندارد ،


من اکنون مقداری گندم در خانه دارم ،


می روم آنرا به مسجد آورده و بین فقراء تقسیم می کنم .
 
🚩با این نیت از جا حرکت کرد و به منزل خود رفت .


وقتی همسرش از قصد او آگاه شد شروع کرد به سرزنش او ، که


در این سال قحطی رعایت زن و بچه خود را نمی کنی ؟


شاید قحطی طولانی شد ، آن وقت ما از گرسنگی بمیریم و . . .


خلاصه بقدری او را ملامت و وسوسه کرد

🚩تا سرانجام مرد مومن دست خالی به مسجد برگشت . 


از او پرسیدند چه شد ؟ دیدی هفتاد شیطان به دستت چسبیدند و نگذاشتند .
 
🚩مرد مومن گفت :


من شیطانها را ندیدم ولی مادرشان را دیدم که نگذاشت این عمل خیر را انجام بدهم  
 
🚩پیامبر فرمود یا علی آیا می دانی که صدقه از میان دستهای مومن خارج نمی شود مگر اینکه هفتاد شیطان به طریق مختلف او را وسوسه می کنند، تا صدقه ندهد. 



***************************************


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

پیر مرد دانایی به نوه اش گفت :

فرزندم تا حالا دانسته ای که

بهشت مجانی است و دوزخ را باید با پول خرید


نوه اش گفت : پدربزرگ چگونه بهشت مجانی است اما

دوزخ رو باید با پول خرید ؟؟؟؟

پیرمرد گفت؟؟؟

پسرم نماز و روزه و کارهای نیک ،

بابتشان هیچ پولی پرداخت نمیکنی و

بهشت مجانی به دست می آید ؛

اما شراب و زنا و قمار و ربا بابتشان پول پرداخت میکنی


پس جهنم را باید با پول خرید

قضاوت با شما؛: کدام بهتر است؛

بهشت ؟؟  (مجانی )

جهنم ؟؟ (پولی)




  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

🔺 سؤال :

حکم نگاه کردن به عکس زن نامحرم برای مردان چیست؟
 
👌 پاسخ:

درصورتی که عکس مبتذل و مستهجن نباشد و نگاه با لذت نباشد و ترس وقوع در گناه هم نباشد در موارد زیر مانعی ندارد :

۱- اگر زن حجاب خود را رعایت کرده باشد

۲- حجابش را رعایت نکرده باشد ولی از زن هایی است که به امربه معروف توجهی نمیکنند

۳- حجابش را رعایت نکرده از زنهای مبتذل هم نیست و مرد او را نمیشناسد


رساله مرجع عالیقدر #سیستانی


***************************************


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

 



لطف بینهایت خدا به گنهکاران و دادن فرصت بازگشت به آنها

 حضرت یونس ـ علیه السلام ـ وقتی که در شکم ماهی بزرگ قرار گرفت در همان جا دل به خدا بست و توبه کرد، خداوند به ماهی فرمان داد، تا یونس را به ساحل دریا ببرد و او را به بیرون دریا بیفکند.


☘یونس هم چون جوجه نوزاد و ضعیف و بی‎بال و پر، از شکم ماهی بزرگ بیرون افکنده شد، به طوری که توان حرکت نداشت.

☘لطف الهی به سراغ او آمد، خداوند در همان ساحل دریا، کدوبُنی رویانید یونس در سایه آن گیاه آرمید و همواره ذکر خدا می‎گفت و کم کم رشد کرد و سلامتی خود را باز یافت.

☘در این هنگام خداوند کرمی فرستاد و ریشه آن درخت کدو را خورد و آن درخت خشک شد.

☘خشک شدن آن درخت برای یونس، بسیار سخت و رنج آور بود و او را محزون نمود. خداوند به او وحی کرد: چرا محزون هستی؟ او عرض کرد: «این درخت برای من سایه تشکیل می‎داد، کرمی را بر آن مسلّط کردی، ریشه‎اش را خورد و خشک گردید.»

☘خداوند فرمود: تو از خشک شدن یک درختی که، نه تو آن را کاشتی و نه به آن آب دادی غمگین شدی،


ولی از نزول عذاب بر صد هزار نفر یا بیشتر محزون نشدی؟


اکنون بدان که اهل نینوا ایمان آورده‎اند و راه تقوی به پیش گرفتند و عذاب از آنها رفع گردید، به سوی آنها برو.

☘و به نقل دیگر: پس از خشک شدن درخت، یونس اظهار ناراحتی و رنج کرد،

 خداوند به او وحی کرد:

ای یونس! دل تو در مورد عذاب صد هزار نفر و بیشتر، نسوخت ولی برای رنج یک ساعت، طاقت خود را از دست دادی.

☘یونس متوجه خطای خود شد و عرض کرد:

«یا رَبِّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ؛ پروردگارا، عفو تو را طالبم، و درخواست بخشش می‎کنم.»


***************************************



  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

عشق فقط خدا 6



عاشقانه های من و خدا


عشق فقط خدا


🍃🌹به نام آن
خــداوندی که نــور است


🍃🌹رحیم است
وکریم است وغفوراست

🍃🌹خدای صبـح و
این شـور و طـراوت

🍃🌹که از لطفش
دل ما در سُرور است

عشق فقط خدا


‌خدایا💕


عشق ❤️😍

شیرین ترین جبر دنیاست 😋📐

وقتی انتخاب بین 🤔

 تو و تو باشد ... 😎🎈



✍مهدیس اسماعیل زاده


عشق فقط خدا


✨هر چه گویی آخری دارد

✨به غیر از حرف عشق،

✨کاین همه گفتند و

✨آخر نیست این افسانه را ...


✨#وحشی_بافقی

عشق فقط خدا


❣ ‏یک جرعه چشاندی  💞🌸

❣به من از عشق تو مستم 💞🌸

❣یک جرعه دیگر بچشان💞🌸

❣    مست ترم کن   💞🌸


عشق فقط خدا


✨🌹ﻧﺼﯿﺤﺖ‌ﮔﻮ ﻣﺮﺍ ﮔﻮﯾﺪ

✨🌹ﮐﻪ ﺑﺮﮐَﻦ ﺩﻝ ﺯ ﻋﺸﻖ ﺍﻭ


✨🌹ﻧﻤﯽ‌ﺩﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﻋﺸﻖ ﺍﻭ

✨🌹ﺭﮔﯽ ﺑﺎ ﺟﺎﻥ ﻣﻦ ﺩﺍﺭﺩ ...

#انوری

عشق فقط خدا


    ✨🌹دم ز مهـــــر تُــو زنـــم،

             ✨🌹تـا ز حیاتـمٖ بـاقیسـت




    ✨🌹وصـف حُسنِ تُو ڪنم،

          ✨🌹تـا ڪه زبـان اسـت مــرا


#سلمــان_سـاوجـی



***************************************



  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

پسر :
پدر چرا بعضیا با #اسلام مخالف هستن؟!

🔹 پدر :

اسلام کهنه‌ست، مال اعراب ۱۴۰۰ سال پیشه و خرافه‌ست پسرم... فقط گفتار نیک، پندار نیک، کردار نیک.

🔸 پسر :

جمله ای که گفتین از کیه؟

🔹 پدر :

#زرتشت گفته.
🔸 پسر :
زرتشت کی هست؟
🔹 پدر :
پیغمبر ایرانیه که ۲۵۰۰ سال پیش زندگی می کرده.

🔸 پسر :
این که خیلی کهنه تره!
🔹 پدر : 😕
🔸 پسر :
پدر، یعنی الان ما باید زرتشتی باشیم؟
🔹 پدر :
آره دیگه، دین عربا ارزونی خودشون، اونا به ایران حمله کردن و به زور ما رو مسلمون کردن.

🔸 پسر :
پس چرا وقتی مغول حمله کرد ما #بودایی نشدیم یا وقتی اسکندر ایران رو فتح کرد #هلنی نشدیم، تازه اگه حمله ی یه مهاجم به یه کشور دیگه مساوی باشه با پذیرفتن دین مهاجمین از سوی مردم اون کشور، چرا وقتی ایرانی ها، رومی ها رو شکست دادن مردم روم زرتشتی نشدن؟!
از این گذشته #اندونزی بزرگترین کشور مسلمونه، عربا که دیگه به اونجا حمله نکردن، پس چه جوریه که همه مسلمونن؟! اونجا که دیگه شمشیری تو کار نبوده!
🔹 پدر : 😕
🔸 پسر :
پدر، این کوروشی که تو این همه ازش تعریف میکنی راستی راستی کبیر بوده؟!
🔹 پدر :
آره پسرم، خیلی بیشتر از اونی که فکرشو میکنی کبیر بوده.

🔸 پسر :
پس چرا هیچ ادیب و دانشمندی یا هیچ شاعری اسمی ازش نبرده؟! مثلا چرا اسمی ازش تو شاهنامه ی فردوسی نیست، یا تو این همه شعر از حافظ و سعدی و مولوی و سنایی و عطار و رودکی و خیلی های دیگه هیچ اثری از این عمو #کوروش نیست؟!
🔹 پدر : 😕
🔸 پسر :
پدر، مگه دیشب اون آقاهه تو ماهواره نمی گفت یه ایرانی اعتقاداتشم باید ایرانی باشه و دین عرب بدرد خودش میخوره؟
🔹 پدر :
آره میگفت، خوبم میگفت.

🔸 پسر :
اما پدر، خود آمریکایی ها و اروپایی ها که ادعا میکنن مسیحی هستن؟
🔹 پدر :
خب که چی؟

🔸 پسر :
پس چرا اونا خودشون پیرو دینی شدن (مسیحیت) که منشأش یه کشور عربیه؟! چرا مسیحیت برای اونا بیگانه نیس، و کلی هم براش تبلیغ میکنن، اما اسلام برای ما باید بیگانه باشه؟!
🔹 پدر : 😕
🔸 پسر : پدر، یه سوال دیگه...
🔹 پدر : نه دیگه کافیه! 😠
             
♦️ امام علی (ع) :
اندکی حقیقت، نابود کننده ی بسیاری از باطل هاست.

  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰


#داستانک_معنوی




عدالت علی(ع) برای عده ای سخت و غیر قابل تحمل بود اما...

 زمان خلافت امام على (ع) در کوفه، زره آن حضرت گم شد. پس از چندى در نزد یک مرد مسیحى پیدا شد.

 على (ع) او را به #محضر قاضى برد و اقامه دعوى کرد که این زره از آن من است،


نه آن را فروخته‏‌ام و نه به کسى بخشیده‏‌ام و اکنون آن را در نزد این مرد یافته‏‌ام.


قاضى به مسیحى گفت: خلیفه ادعاى خود را اظهار کرد، تو چه مى‏‌گویى؟


او گفت: این زره مال خود من است و درعین‌حال گفته مقام خلافت را تکذیب نمى‏‌کنم


(ممکن است خلیفه اشتباه کرده باشد).


قاضى رو کرد به على (ع) و گفت:


تو مدعى هستى و این شخص منکر است، الان شما باید شاهد بر ادعای خود بیاورى.

 على (ع) خندید و فرمود: قاضى راست مى‌‏گوید،


اکنون مى‌‏بایست که من #شاهد بیاورم، ولى من شاهد ندارم.


قاضى روى این اصل که مدعى شاهد ندارد،


به نفع #مسیحى حکم کرد و او هم زره را برداشت و روان شد.

مرد #مسیحى که خود بهتر مى‏‌دانست که زره مال کیست،


پس‌ازآنکه چند گامى پیمود وجدانش #مرتعش شد و برگشت، گفت:


این طرز حکومت و رفتار از نوع رفتارهاى بشر عادى نیست،


از نوع حکومت انبیاست و اقرار کرد که زره از على (علیه‌السلام) است.

 طولى نکشید او را دیدند مسلمان شده و


با شوق و ایمان در زیر #پرچم على (ع) در جنگ نهروان مى‏‌جنگد.

الامام على، صوت العداله الانسانیه، صفحه
۶۳



***************************************


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

عشق فقط خدا 5


عاشقانه های من و خدا


عشق فقط خدا


✨دست بنــِه بر دلــــم
✨🌺از غــم دلبــر مپـرس

✨چشــم من انــدر نگر
✨🌺از مِی و ساغر مپرس

✨عشق چو لشکر کشید
✨🌺عالــم جــــانم گرفت

✨حال من ازعشق پرس
✨🌺ازمنِ مُضطــر مپرس

#مولانا


عشق فقط خدا


🌹کونسیم

🌹مژده وصلی

🌹که از پرواز شوق


🌹غنچهٔ دل

🌹دربرم

🌹تاکوی جانان بشکفد



🌹تاقیامت

🌹درکف خاکی

🌹که نقش پای اوست



❤️دل تپد

❤️آیینه بالد

❤️گل دمد

❤️جان بشکفد


#بیدل_دهلوی



عشق فقط خدا

🌹شراب شوق مینوشم
✨🌹به گرد یار میگردم

🌹سخن مستانه میگویم
✨🌹ولی هشیار می گردم

🌹گهی خندم،گهی گریم
✨🌹گهی افتم،گهی خیزم

🌹مسیحا در دلم پیدا و
✨🌹من بیمارمیگردم

#مولانا

عشق فقط خدا


🎀🔮بغیرِ

   🎀🔮عشق

     🎀🔮آوازِ

       🎀🔮دهل

         🎀🔮بود

           🎀🔮هر

          🎀🔮آوازی

       🎀🔮که

     🎀🔮در

   🎀🔮عالم

🎀🔮شنیدم

#مولانا

عشق فقط خدا

ز تو ای عشـق

دراین دل چه شـررها دارم

یادگار از تو

چه شبـها،چه سـحر ها دارم

کاش دائم دل ما از تو بلرزد

ای عشـق

آن دلی کز تو نلرزد به چه ارزد

ای عشــق




#عماد_خراسانی

عشق فقط خدا


✨🌹گر دل نبود
 
            ✨🌹کجا وطن سازد عشق

✨🌹ور عشق نباشد

            ✨🌹به چه کار آید دل

#ابوسعید_ابوالخیر


***************************************




  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰


#داستانک_معنوی

☘در آیه کهف چنین آمده است: اَم حَسِبتَ اَنَّ اَصحابَ َ🌹الکهفِ وَ الرَّقیمِ کانُوا مِن آیاتِنا عَجَباً؛🌹

🌴آیا گمان کردى داستان اصحاب کهف و رقیم از نشانه‏هاى بزرگ ما است.🌴

در کتاب محاسن برقى از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم چنین نقل شده: سه نفر عابد از خانه خود بیرون آمده و به سیر و سیاحت در کوه ودشت پرداختند، تا به غارى که در بالاى کوه بود رفته و در آن جا به عبادت مشغول شدند، ناگاه (بر اثر طوفان یا...) سنگ بسیار بزرگى از بالاى غار، از کوه جدا شد غلتید و به درگاه غار افتاد به طورى که درِ غار را به طور کامل پوشانید،


آن سه نفر در درون غار تاریک ماندند، آن سنگ به قدرى درِ غار را پوشانید که حتى روزنه‏اى از غار به بیرون به جا نگذاشت، از این رو آن‏ها بر اثر تاریکى، همدیگر را نمى‏دیدند.


☘آن‏ها وقتى که خود را در چنان بن بست هولناکى دیدند، براى نجات خود به گفتگو پرداختند، سرانجام یکى از آن‏ها گفت: هیچ راه نجاتى نیست جز این که اگر عمل خالصى داریم آن را در پیشگاه خداوند شفیع قرار دهیم، ما بر اثر گناه در این‏جا محبوس شده‏ایم، باید با عمل خالص خود را نجات دهیم. این پیشنهاد مورد قبول همه واقع شد.


☘اولى گفت: خدایا! مى‏دانى که من روزى فریفته زن زیبایى شدم، او را دنبال کردم وقتى که بر او مسلط شدم و خواستم با او عمل منافى عفت انجام دهم به یاد آتش دوزخ افتادم و از مقام تو ترسیدم و از آن کار دست برداشتم، خدایا به خاطر این عمل سنگ را از این جا بردار. وقتى که دعاى او تمام شد ناگاه آن سنگ تکانى خورد، و اندکى عقب رفت به طورى که روزنه‏اى به داخل غار پیدا شد.


☘دومى گفت: خدایا! تو مى‏دانى که گروهى کارگر را براى امور کشاورزى اجیر کردم، تا هر روز نیم درهم به هرکدام از آن‏ها بدهم، پس از پایان کار، مزد آن‏ها را دادم، یکى از آن‏ها گفت: من به اندازه دو نفر کار کرده‏ام، سوگند به خدا کمتر از یک درهم نمى‏گیرم، نیم درهم را قبول نکرد و رفت. من با نیم درهم او کشاورزى نمودم، سود فراوانى نصیبم شد، تا روزى آن کارگر آمد و مطالبه نیم درهم خود را نمود، حساب کردم دیدم نیم درهم او براى من ده هزار درهم سود داشته، همه را به او دادم، و او را راضى کردم این کار را از ترس مقام تو انجام دادم، اگر این کار را از من مى‏دانى به خاطر آن، این سنگ را از این جا بردار. در این هنگان ناگاه آن سنگ تکان شدیدى خورد به قدرى عقب رفت که درون غار روشن شد، به طورى که آن‏ها همدیگر را مى‏دیدند، ولى نمى‏توانستند از غار خارج شوند.


☘سومى گفت: خدایا! تو مى‏دانى که روزى پدر و مادرم در خواب بودند، ظرفى پر از شیر براى آن‏ها بردم، ترسیدم که اگر آن ظرف را در آن جا بگذارم، بروم، حشره‏اى داخل آن بیفتد، از طرفى دوست نداشتم آن‏ها را از خواب شیرین بیدار کنم و موجب ناراحتى آن‏ها شوم، از این رو همان جا صبر کردم تا آن‏ها بیدار شدند و از آن شیر نوشیدند، خدایا اگر مى‏دانى که این کار من براى جلب خشنودى تو بوده است، این سنگ را از این جا بردار.

☘وقتى که دعاى او به این جا رسید، آن سنگ تکان شدیدى خورد و به قدرى عقب رفت که آن‏ها به راحتى از میان غار بیرون آمدند و نجات یافتند.

☘سپس پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: مَن صَدَقَ اللهَ نَجَاه؛

☘کسى که به راستى و از روى خلوص با خدا رابطه برقرار کند و بر همین اساس، رفتار نماید رهایى و نجات مى‏یابد.

منبع 👇👇

 قصه‏هاى قرآن به قلم روان‏ - محمد محمدى اشتهاردى‏ رحمه الله علیه


***************************************




  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰


سوال؟

آیا خدا به عبادات ما نیاز دارد که فرمان داده نماز بخوانیم و رو به کعبه بایستیم؟


✅ پاسخ : اگر همه مردم رو به خورشید خانه بسازند چیزی به خورشید اضافه نمی‏شود و اگر همه مردم پشت به خورشید خانه بسازند، چیزی از خورشید کم نمی‏شود.

خورشید نیازی به مردم ندارد که رو به او کنند، این مردم هستند که برای دریافت نور و گرما باید خانه‏ های خود را رو به خورشید بسازند.
 
خداوند به عبادات مردم نیازی ندارد که فرمان داده نماز بخوانند. این مردم هستند که با رو کردن به او از الطاف خاص الهی برخوردار می‏شوند و رشد می‏کنند.

 قرآن کریم می‏فرماید: اگر همه مردم کافر شوند، ذره ‏ای در خداوند اثر ندارد، زیرا او از همه انسان‏ها بی نیاز است.

«ان تکفروا انتم و من فی الارض جیمعا فان الله لغنی حمید.»

(سوره ابراهیم،آیه 8.)

***************************************


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰


#داستانک_معنوی

🕌ماجرای کتیبه شیخ بهایی در ساخت حرم امام رضا(ع)

🔸 #شیخ_بهایی (قدس سره) عالم بزرگ شیعی و مجتهد عصر صفوی، طراح و معمار حرم مطهر #امام_رضا(ع) است. قبل از آن که

ساخت حرم به اتمام برسد، برای جناب شیخ سفر مهمی پیش می‌آید. شیخ سفارشهای لازم را به معماران و مسئولان ساخت حرم کرده،

بسیار سفارش می ‌کنند که کار را متوقف نکنند و ساخت حرم را پیش برده به اتمام برسانند به جز سردر دروازه اصلی حرم. چرا که شیخ

در نظر داشته روی آن #کتیبه ای را که از اشعار خودش بوده نصب نماید.

🔸ولی سفر شیخ به درازا می‌کشد و هنگامی که از سفر باز می گردد، با تعجب بسیار می‌بیند که ساخت حرم به پایان رسیده، سردر اصلی

تمام شده و مردم در حال رفت و آمد به #حرم مقدس هستند. 😳 شیخ با دیدن این صحنه، بسیار ناراحت می‌شود و به معماران اعتراض

می‌کند: «چرا منتظر آمدن من نماندید؟ چرا صبر نکردید؟» مسئول ساخت عرض می‌کند: «ما ‌خواستیم صبر کنیم تا شما بیایید، اما تولیت

حرم نزد ما آمدند و بسیار تأکید کردند که باید ساخت حرم هرچه سریع تر به پایان برسد. هرچه به او گفتیم که باید شیخ بیاید و خود بر

ساخت سردر دروازه نظارت مستقیم داشته باشد، قبول نکردند. وقتی زیاد اصرار کردیم، گفتند: کسی دستور اتمام کار را داده که از شیخ

خیلی بالاتر و بزرگ‌تر است. ما باز هم اصرار کردیم و خواستیم صبر کنیم اما زمان تولیت حرم گفتند: خود آقا علی بن موسی الرضا(ع)

دستور اتمام کار را داده‌اند.»😊

🔸شیخ بهایی(قدس سره) همراه مسئول ساخت پروژه و معماران نزد تولیت حرم می‌روند و توضیح می‌خواهند. تولیت حرم نقل می‌کند:

«چند شب پی در پی امام رضا(ع) به خواب من آمده و فرمودند: «کتیبه شیخ بهایی، به در خانه ما زده نشود، خانه ما هیچ گاه به روی

کسی بسته نمی‌شود و هر کس بخواهد می‌تواند بیاید».

🔸شیخ با شنیدن این حرف، اشک از چشمانش جاری می‌شود😭 و به سمت ضریح می‌رود و ذکر « #یا_ستار_العیوب» بر لبانش جاری

می‌شود. سپس در کنار ضریح آن قدر گریه می‌کند تا از هوش می رود. پس از به هوش آمدن خود چنین تعریف می‌کند: من می‌خواستم

کتیبه‌ای بر سر در ورودی حرم بزنم، با این وصف که افرادی که آمادگی لازم را ندارند نمی‌توانند وارد حرم و حریم مقدس حضرت

رضا(ع) شوند، اما خود آقا نپذیرفتند و در خواب به تولیت آستان از این اقدام ابراز نارضایتی فرمودند.

آری درب خانه اهلبیت(ع) به روی همه، حتی غیر مسلمانان باز است..


(کتاب دلشدگان، نوشته محمد لک علی آبادی)


  • مرتضی زمانی