درد سنگین , سینه غمگین .. باز هم اشعار ِ عشق
مانده ام انگشت بر لب , روز و شب در کار ِ عشق
عین و شین و قاف را , بالا و پائین کردم و
عاقبت هم در نیاوردم , سَر از اسرار عشق
چشم ظاهربین ما , از چشم ِ دل افتاده پیش
عاشقان را جمله میبیند فقط , بَر دار ِ عشق
معنی عشق حقیقی چیست یا معشوق کیست؟
چشم ِ دل را بازتر کُن , بر در و دیوار ِ عشق
مال و یار و دیگری , بوی مجازی میدهند
در حقیقت هست اینجا نکته ی دشوار عشق
عشق غیر از ذاتِ حق , محکوم در اصل فناست
مطلبی ارزنده شُد حاصل در این گفتار ِ عشق
بیتِ آخر , جمع بندی میکنم مقصود را
نیست لایق عشق را , غیر از خدا دادار ِ عشق
شانس چیست؟
بهترین تعریفی که برا شانس پیدا کردم اینست:
شانس نام مستعار خداست انجا که نمیخواهد امضایش پای داده هایش باشد.
شانس همون کار مثبتی هست، که تو در طبیعت انجام دادی و
طبیعت به تو، یک کارخوب یا یک انرژیمثبت بدهکاره.
و باید به تو، یک سود بده یا یک انرژی مثبت برسونه.
چند راه بازگشت انرژی:
از نظر سنتی:
تو نیکی میکنو در دجله انداز،
که ایزد در بیابانت دهد باز
از نظر قرآن:
هر کس ذرهای بدی و خوبی کند
به او بازمیگردد
از نظر بودا:
قانون 'کارما' یعنی هر چیزی
کار ماست و به ما بر میگرده.
از نظر متافیزیک:
انرژی در طبیعت از بین نمیرود. وقتی انرژیای رها
میکنی حالتش عوض میشه و بر میگرده.
نظم و شعوری در طبیعت حاکمه که قابل انکار نیست.
هیچ کس، حتی کسی که خدارو قبول نداره، نمیتونه مثلاً: جاذبه زمین رو انکار کنه.
مثلا آب در 100درجه میجوشه؛
🔹این شعور در آتیش وآب طبیعت است
🔹مثلا خورشید راس ساعت میاد و راس ساعت میره. چون شعور داره.
پس قانون، نظم و شعوری در طبیعت حاکمه.
طبیعت شعوری داره که
ظالم و دزد و کلاً آدم بد رو قصاص میکنه و آرامش رو از اونها میگیره.
🔹برای همین هیچ ظالم یا دزد یا آدم بد، هرگز درزندگی آرامش نداره.
پس طبیعت شعور داره و میدونه ظالم کیه؟
و چطور باید قصاصش کنه
و کسی که کارهای خوب میکنه رو چطور باید بهش پاداش بده.
🔻 حالا بدون در طبیعت 3چیز وجود دارد:
1♦️انسانها
2♦️ حیوانات
3♦️ اشیاء
هر صدمهای به این 3تا بزنی،
جزو بدهی تو محسوب میشه.
و هر سودی که به این سه تا برسونی،
جزو طلب تو از محسوب میشه.
انسانها :
مثلا اگر کسی دل تورو شکوند و به تو آسیب و زخم زبون زد،
ناراحت نشو عزیزم؛ اون به عالم وجودیک دل شکسته
بدهکاره. اون یه بار دلش میشکنه و آسیب میخوره.
ضمناً چون یکی از آدمهای طبیعت به تو صدمه زده،
طبیعت، به تو، یک لذّت زیاد بدهکاره
تا این خسارتی که خوردی رو جبران کنه.
و در آینده ای که🔸(خودطبیعت زمانشو تشخیصمیده)🔸یک لذت و یک سود
بسیار زیاد بهت میده.
"ان شاءالله هر جا که میری،
یه نفر مثل خودت سر راهت باشه".
ناراحت نشو، وقتی میگم یکی مثل خودت سر راهت باشه. خب...؟
پس سعی کن در طبیعت کار خیر بکنی.
حیوانات
مثلاً: اگر مورچهای را عمداً بکشی،
اگر عمر اون مورچه 7 روز باشه، تو 7روز از عمرت رو بهطبیعت بدهکاری
هفت روز، زودتر میمیری یا به شکل دیگر بدهیات را پس میده.
اشیا
مثلاً: اگر صندلی اتوبوسرو پاره کنی،
به تعداد افرادی که میان میشینن رو صندلی و عذاب میکشن،
به طبیعت بدهکاری و طبیعت ازت این سهم رو میگیره و
زندگیتو لجن مال میکنه.
وقتی آشغال از ماشینت میندازی بیرون
یا حق دیگران رو در رانندگی میخوری
یا تو سفر آشغال غذاتو، میندازی کنار جاده،
به اندازهی هر فردی که میاد اونجا میشینه،
و بخاطر آشغالهایی که توریختی عذاب میکشه،
به طبیعت بدهکاریو طبیعت مثلاً یه بیماری بهت میده و
یکسال تو بیمارستان در حال رنجی.
((هیچ بدهکاری بهطبیعت نمیتونه خوشبخت و با آرامش زندگی کنه))
کسانی که دزدی میکنن یا دل میشکونن یا به هرشکلی به طبیعت
یعنی
1 انسانها
2 حیوانات
3 اشیا
آسیب میزنن،
اونها تا بدهی خودشونو به طبیعت ندن،
هرگز به آرامش نمیرسن.
وقتی کسی حق تورو میخوره
و تورو میرنجونه،
به آرومی بهش توضیح بده که رفتارش زشت بوده و دیگه ناراحت نشو.
واگذارش کن به طبیعت
چون طبیعت، اونو بیچاره میکنه
ضمناً تو بخاطر خسارتی که خوردی، انرژی زیادی از طبیعت طلب داری
که در آینده بهت میرسه و در حسابت ثبت شده.
نگو کی؟
شاید سالها بعد،
طبیعت بهت بده.
فقط بدون پول و طلبت ،
در حسابته و مال توست.
ولی طبیعت چون دارای شعوره
الان صلاح نمیدونه بهت بده.
🔹پس اعتراض نکن
و صبور باش و منتظر شانس خوب و پاداش از خدا باش، نه بنده خدا.
بدون وقتی اتفاق خوبی برات میوفته،
حتما کار خوبی در طبیعت انجام دادی
پس تا میتونی کار خوب انجام بده
تا اصطلاحا شانست خوب بشه.
یعنی عبادت کن و عمل خیر انجام بده.
لبخندبزن و به مردم نیکی کن وخصوصاً همسرت رو نرنجون؛
به خدا اعتمادداشته باش و نگران هیچی نباش
خدا بهترین قاضی و بهترین وکیل است
در این نوشته منظور ازطبیعت
طبیعت بی خدا نیست .
همان عالم وجوده که همه آیت خداست
**********
پــــــــــرﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ :
ﺍﺯ ﺑﺎﺑﺖ ﺯﻳﺒﺎﺗﺮﻳﻦ ﺗﻜـﺮﺍﺭ
ﺍﻳﻦ ﺩﻧﻴﺎ ﻛﻪ ﺑﻴﺪﺍﺭﻳﺴﺖ ،
ﺗﻮ ﺭﺍ ﺳﭙﺎﺳﮕﺰﺍریم...
ﺍﺯ ﺗﻮ ﺗﻘﺎﺿﺎ ﺩﺍﺭیم
ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﻛﻪ ﭼﺸﻢ صورت ﻣﺎ ﺭﺍ به ﺯﻳﺒﺎﻳﻲ ﻫﺎﻳﺖ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩﻱ
ﭼﺸﻢ ﺩﻟﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺑﻨﺪﮔﻴﺖ ﺑﺎﺯ کن...
آمین
*************
گذشته ام از خوشه هاى تکثیر
از گندم زار در مسیر باد
گواه من است پر از سادگى
و بوى نان مى دهم
گذر کرده ى بیابانم و پیوند خورده به
"خالى بى نهایت ِ تو"
تا به اینجا آمده ام ؛
آشناى رعد و طوفانم
و مى خروشد در من
گاه برق بى تابى بر تیره ى دریاى دلم
آسمان ببین ؛ " عبورم را " ...
از کوچه هاى آلاله تا اقاقى
به دریا دل زده و پاى در کوه
نمى هراسم از خطر
نمى هراسم از سفر
از مرداب مى ترسم
از مانده گى
از تکرر تکرار
که به قعر مى برد مرا ...
از تو تا دلم ؛ پل مى زنم براى عبور
" براى نماندن "
و ریسمان دست هایت
جاده اى از جنس ِ نور که مى برد مرا ...
و مى رهاندم تا " تو " ...
و مى نشاندم با " تو "