عشق فقط خدا

عاقبت عشق زمینی را به عشق آسمانی باختیم

عشق فقط خدا

عاقبت ما کشتی دل را به دریای جنون انداختیم
عاقبت عشق زمینی را به عشق آسمانی باختیم

تا رها گردیم از دلواپسی در آنسوی خط زمان
ما در عرش کبریایی خانه ای از جنس ایمان ساختیم

با تو ام با نی عالم با تو ام ای مهربانم
ای تو خورشید فروزان من شبم شب را بسوزان

کوچکم با قطره بودن راهی ام کن سوی دریا
عاقبت باید رها شد روزی از زندان دنیا

سیر در دنیای معنا بی زمان و بی مکان
وصل در عین جدایی زندگی با جان جان
..زندگی با جان جان

عاشقان در شوق پروازند از این خاکدان
چون که باشد پای یک عشق خدایی در میان...

کانال تلگرام ما
contact
جهت ورود کلیک کنید :)
جست و جو
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دلنوشته در مورد خدا» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

عاشقانه های من و خدا


.

از میان همه شغل های جهان ...

عاشقی را برگزیدم ...

که شغلی تمام وقت است ...

کارفرمایی به جز خداوند ندارم ...

و‌همکارم با درخت که می روید ...

و با خورشید که می تابد ...

و با زمین که می گردد....

همه روزها، روز عشق است ...

و‌ نه پنج شنبه ها تعطیلم ...

و نه جمعه ها....

شغلم حقوق ثابتی ندارد...

 بیمه و بازنشستگی هم؛...

اما تا بخواهی مزایا دارد....

و چه مزیتی از آن بالاتر ...

که کارمند کوچکی باشی ...

در سازمانی که خدا اداره اش می کند....

✍عرفان نظر آهاری


🌹منم آن عاشق عشقت

🌹که جز این کار ندارم...


❣ #عاااشقتم_خدا


عشق فقط خدا

  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

عشق فقط خدا 77


عاشقانه های من و خدا


خدا


.
جـــانـان


بــرای عــاشــق تــو شدن


هیچ بــهــانـہ‌ای لازم نیست



هرچــہ باشد،


میان این هـمـہ الـفـبـا

تـنـهـا تــویــی ڪہ

حــرفــــ نداری


«سـپاس خــــدای را
 ڪـہ اول است

و پیش از او اولی نبوده

و آخــر است

 و پس از او اخری نباشد».



#صحیفه‌سجادیه



بقول ناصر پروانی


  ❣️خواستم

    ❣️شعری بگویم

      ❣️با حروفی

        ❣️غیر #عشق

❣️هرچه آمد

  ❣️عین بود

    ❣️و شین بود

      ❣️قاف بود


#عاااشقتم_خدااا😍




عشق فقط خدا

وبلاگ و کانال عشق فقط خدا


www.deniz.blog.ir

eshgekhodayi@


تلگرام - سروش - ایتا - آی گپ



تلگرام عشق فقط خدا

  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

عشق فقط خدا 76


عاشقانه های من و خدا


عشق فقط خدا


تو نامَت عِشق


کلامَت عِشق


تمامِ خُلق و خویَت عِشق

مَنم مَخلوق


مَنم بی تابِ لذّت ها


مَنم جا مانده از این عِشق

تو آن آیینه ای هَستی


که چَشم از روی تو
بَستم...

وَ تو با مِهرِ والایَت

مَرا بَخشیدی و خواندی

برایَم قصّه ای از عِشق...

خُدایا

عِشق یَعنی تو

چه خوشبختَم

تو را دارَم...

مَرا از مَن رَهایَم کُن

خُدایا

دوستَت دارَم...



#حمید_رضا_یگانه


عشق فقط خدا

وبلاگ و کانال عشق فقط خدا


www.deniz.blog.ir

eshgekhodayi@


تلگرام - سروش - ایتا - آی گپ


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

دلنوشته



برای رابطه با دوستان مجازیم حتما به یڪ خط اینترنت📶

و یڪ نرم افزار پیام رسان📲 احتیاج هست


برای دوست های دنیای واقعی به حرف زدن و به زبان آوردن📢


و برای ارتباط با عزیزترین ڪسانم حالات رفتار 😶

و چهره 😞هم ڪفایت میکند تا حس و حال مرا درڪ کنند
.

.

.

اما برای رابطه با تو ای خاص ترین مخاطب من💖

احتیاج به هیچ ڪدام نیست

 تو ڪه از راز نیت های من هم باخبری💕

از درد های ڪه در چهره و رفتار هم نمی نشیند باخبری😇

و نه گوشی📲 و اینترنتی📶 نیاز هست برای یاد ڪردنت

هر جا هر لحظه در ڪنار هر ڪسی باشم می توانم با تو ارتباط بگیرم💕

ارتباط با تویی ڪه از خودم به خودم نزدیڪ تری




🌸إنَّ رَبِّی قَرِیبٌ مُّجِیبٌ


همانا پروردگار من، نزدیک و اجابت‌ کننده است.😊


عشق فقط خدا

عشق فقط خدا

وبلاگ و کانال عشق فقط خدا


www.deniz.blog.ir

eshgekhodayi@


تلگرام - سروش - ایتا - آی گپ
  • مرتضی زمانی
  • ۱
  • ۰

عشق فقط خدا 70

عاشقانه های من و خدا


عشق فقط خدا


🍃🌸تا تو به خاطرِ مَنی، 

🍃🌸کَس نگذشت بر دلم


🍃🌸مثل تو کیست درجهان،

🍃🌸تا زِ تو مِهر بُگسَلَم


🍃🌸حاصل ‌عمر صرف شد،

🍃🌸در طلبِ وصال تو


🍃🌸با همه سعی اگر به خود،

🍃🌸رَه ندهی چه حاصلم



🍃🌸فِکرَت من کجا رسد،

🍃🌸در طلب وصال تو


🌸🍃این همه یاد می‌رود،

🌸🍃وَز تو هنوز غافلم



#سعدی

  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

هواتو کردم


عشق فقط خدا


هواتو کردم...


من حیرون تو این روزا هواتو کردم


دلم میخوادت

میخوام بیام تو آسمون دورت بگردم


هوایی میشم

همون روزا که می بینم هوام و داری

میخوام بدونم

تا کی میخوای ببینی و به روم نیاری


دلمو دست تو دادم


من دلتنگِ احساسی
نمیذاری که تنها شم
تو رو من خیلی حساسی


دلمو دست تو دادم


دلمو آسمونی کن

همیشه مهربون بودی

دوباره مهربونی کن


چه روزا حالم و دیدی چه شبایی که رسیدی

تو صدای دل تنهای منو شنیدی

تو که دردام و میدونی تو که چشمامو میخونی

بده بازم به دل من یه نشونی

دلمو دست تو دادم


من دلتنگِ احساسی
نمیذاری که تنها شم
تو رو من خیلی حساسی


دلمو دست تو دادم


دلمو آسمونی کن
همیشه مهربون بودی
دوباره مهربونی کن



عشق فقط خدا

وبلاگ و کانال عشق فقط خدا


www.deniz.blog.ir

eshgekhodayi@


تلگرام - سروش - ایتا - آی گپ

  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

عشق فقط خدا 69


عاشقانه های من و خدا



عشق فقط خدا




🌸هرکسی یاری دراین کاشانه دارد


💓من تو را



🌸یک هدف از رفتن میخانه دارد


💓من تو را



هرکه را دیدم به فرداهای خود دل داده است


آرزوها در دل دیوانه دارد؛


من تو را




در طواف عاشقی باید بسوزی دم به دم


کعبه ای اینگونه هر پروانه دارد؛


من تو را



🌸عاشق شوریده دل


💓در دفتر شعرش نوشت



🌸هرکسی یک دلبر جانانه دارد 


💓من تو را



مهدی اخوان ثالث


عشق فقط خدا

وبلاگ و کانال عشق فقط خدا


www.deniz.blog.ir

eshgekhodayi@


تلگرام - سروش - ایتا - آی گپ


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

عشق فقط خدا 68

عاشقانه های من و خدا


عشق فقط خدا


من از آن روز 

که در بند توام آزادم


پادشاهم که

 به دست تو اسیر افتادم


همه غم‌های جهان

 هیچ اثر می‌نکند


در من از بس که

 به دیدار عزیزت شادم


خرم آن روز که 

جان می‌رود اندر طلبت


تا بیایند عزیزان 

به مبارک بادم


من که در هیچ مقامی

 نزدم خیمه انس


پیش تو رخت بیفکندم 

و دل بنهادم


دانی از دولت وصلت 

چه طلب دارم هیچ


یاد تو مصلحت خویش

ببرد از یادم


به وفای تو کز آن روز

 که دلبند منی


دل نبستم 

به وفای کس و در نگشادم


سعدی


عشق فقط خدا

وبلاگ و کانال عشق فقط خدا


www.deniz.blog.ir

eshgekhodayi@


تلگرام - سروش - ایتا - آی گپ
  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰


عشق فقط خدا


#شب_قدر

این شب ها راحت باش

خودمانی تر از همه شبها

پیچیده و سختش نکن

آنقدرها هم که سختش میکنند ،

نیست !

این شبها را با خدا رفیق باش

خدا پشت تمام آرزوهای تو ایستاده

حرف هایت را

آرزوهایت را

با زبان خودت ،

بی پرده به او بگو

شاید در " تقدیرت " نوشته باشد

هر چه خودش بخواهد ...

هیچ ترتیبی و آدابی مجوی

هر چه میخواهد دل تنگت بگو...


********************************

پروفایل شب قدر / پروفایل تلگرام شب احیا /  پروفایل زیبا شب قدر

🌸از آیت‌الله بهجت سؤال کردم

که بالأخره شب قدر چه کار کنیم؟

☘ایشان آن شعر معروف را خواندند که

ای خواجه چه جویی

ز شب قدر نشانی

هر شب شب قدر است

اگر قدر بدانی

************************

Image result for ‫شب قدر‬‎


📖 حضرت موسی (علیه السلام) و شب قدر

در حدیثی طولانی از پیامبر اکرم‌ (صلی الله علیه و آله وسلم)


می ‌خوانیم که حضرت موسی‌ (علیه السلام) به خدا عرض کرد

خدایا، مقام قربت را خواهانم.

پاسخ آمد قرب من در بیداری شب قدر است.

عرضه داشت پروردگارا، رحمتت را خواستارم.

پاسخ آمد رحمت من در ترحم بر مساکین در شب قدر است.

گفت خدایا، جواز عبور از صراط می ‌خواهم.


پاسخ آمد رمز عبور از صراط، صدقه در شب قدر است.

عرض کرد خدایا، بهشت و نعمت ‌های آن را می ‌طلبم.

پاسخ آمد دستیابی به آن، در گرو تسبیح گفتن در شب قدر است.

عرضه داشت پروردگارا، خواهان نجات از آتش دوزخم.

پاسخ آمد رمز نجات از دوزخ، استغفار در شب قدر است.

در پایان گفت خدایا، رضای تو را می‌ طلبم.

پاسخ آمد کسی مشمول رضای من است که در شب قدر، نماز بگذارد.

منبع: وسائل الشیعه، جلد 8، صفحه 20


عشق فقط خدا


💚 "خدای" من

💚این شبها

💚در "هوایت"

💚هوایی  شدم

💚"بی آنکه" بدانم

💚بدون "هوایت"

💚"هوایی" نیست.

💚"هوایم" را در تمام

💚"لحظه های"

💚"بی هواییم"

💚داشته باشی.


التماس دعا از همه عزیزان
امشب نه به رسم لیاقت بلکه به رسم رفاقت
این خادم عزیز را هم فراموش نکنید


  • مرتضی زمانی
  • ۱
  • ۰

عشق فقط خدا 58

عاشقانه های من و خدا


عشق فقط خدا


ماه من غصه چرا !

آسمان را بنگر، که هنوز ، بعد صدها شب و روز
مثل آن روز نخست
گرم و آبی و پر از مهر، به ما می‌خندد !

یا زمینی را که دلش از سردی شب‌های خزان
نه شکست و نه گرفت !

بلکه از عاطفه لبریز شد و نفسی از سر امید کشید
و در آغاز بهار ، دشتی از یاس سپید
زیر پاهامان ریخت،

تا بگوید که هنوز ، پر امنیت احساس خداست !


ماه من ، غصه چرا ؟!
تو مرا داری و من هر شب و روز،
آرزویم، همه خوشبختی توست!


ماه من

دل به غم دادن و از یاس سخن گفتن‌ها

کار آنهایی نیست، که خدا را دارند


ماه من !
غم و اندوه، اگر هم روزی، مثل باران بارید
یا دل شیشه‌ای ات، از لب پنجره عشق، زمین خورد و شکست،
با نگاهت به خدا، چتر شادی وا کن
و بگو با دل خود، که خدا هست، خدا هست هنوز!


او همانی ست که در تارترین لحظه شب، راه نورانی امید نشانم می داد .....
او همانی ست که هر لحظه دلش می‌خواهد، همه زندگی‌ام، غرق شادی باشد ....
ماه من غصه اگر هست بگو تا باشد!
معنی خوشبختی،
بودن اندوه است .... !


این همه غصه و غم، این همه شادی و شور
چه بخواهی و چه نه! میوه یک باغند

همه را با هم و با عشق بچین


ولی از یاد مبر :

پشت هر کوه بلند، سبزه‌زاری ست پر از یاد خدا
و در آن باز کسی می‌خواند
که خدا هست ، خدا هست هنوز


عشق فقط خدا


عشق فقط خدا

وبلاگ و کانال عشق فقط خدا


www.deniz.blog.ir

eshgekhodayi@


تلگرام - سروش - ایتا - آی گپ
  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

عشق فقط خدا 57


عاشقانه های من و خدا


عشق فقط خدا


من خدا را دارم



آن خدایی که به قلبم غم داد

خود او باران داد...

زندگی با عطش ثانیه ها میگذرد...

میشود ثانیه را جریان داد


من خدا را دارم...


آن خدایی که به هنگام غمم میگرید

و به هنگام خوشی های دلم میخندد

شعر من باز پر از صحبت بی قافیه گی ست


من خدا را دارم...


اوست هر قافیه و وزن و صدا

اوست جاری به دل ثانیه ها

همه بارانها، همه جریانها، همه تاب و تب دل، تپش ثانیه ها...

پر از صحبت اوست

با دلم میخوانم:


من خدا را دارم



عشق فقط خدا

وبلاگ و کانال عشق فقط خدا


www.deniz.blog.ir

eshgekhodayi@


تلگرام - سروش - ایتا - آی گپ
  • مرتضی زمانی
  • ۱
  • ۰

عشق فقط خدا 52


عاشقانه های من و خدا


عشق فقط خدا


💞یه نفر هست که میدونم
💞میشنوه درد دلامو


💞میگیره دستمو آروم
💞همیشه داره هوامو

💞یه نفر هست که امیدم
💞رو نمیذاره بمیره


💞شب و روز عشق زمین شد
💞تووی این سینه اسیره

💞وقتی دل دادی میفهمی
💞عاشقی دردی قشنگه


💞دور خونه ی عزیزت
💞وقتی میگردی قشنگه

💞نمیذاره پا بذاره
💞روی چشمای تو بارون


💞پشت تو کوهِ میبینی
💞وقتی پر میکشی با اون

💞پر میکشی با اووون
...
...
...

💞یه نفر هست که محاله
💞منو جایی جا بذاره


💞تا ببینه بی قرارم
💞میبینم اون بی قراره

💞من هنوز چیزی نگفتم
💞همه حرفامو میدونه


💞تا بیاد اشک توی چشمام
💞خودشو زود میرسونه


💚وقتی دل دادی میفهمی
💚عاشقی دردی قشنگه


💚دور خونه ی عزیزت
💚وقتی میگردی قشنگه

💚نمیذاره پا بذاره
💚روی چشمای تو بارون


💚پشت تو کوهِ میبینی
💚وقتی پر میکشی با اون

🌸🌸پر میکشی با اووون🌸🌸

....

شعر از #فاطمه_غرار
دختری که با صدای خدا آواز میخواند


وبلاگ و کانال عشق فقط خدا


www.deniz.blog.ir

eshgekhodayi
@


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

عشق فقط خدا 50


عاشقانه های من و خدا


عشق فقط خدا


🍃گاهی خدا را صدا بزن

🌹بی آنکه بخوای از اوگله کنی

🍃بی آنکه بگویی

چرا؟

ای کاش

🌹و بی آنکه نداشتن ها و

نبودن ها را

 به او نسبت بدهی

🍃گاهی خدا را فقط

بخاطر خدا بودنش

صدابزن💚



  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

عشق فقط خدا 31


عاشقانه های من و خدا


عشق فقط خدا



❤️ عهد کردم عاشقانه
سر نهم در پای عشق


زندگی یعنی نشستن
با تو در دنیای عشق

❤️ عشق یعنی با تو بودن
تا ابد، دلدار من


نقش کردم از تو در قاب دلم،
سیمای عشق

عشق فقط خدا

❤️ کانال تلگرامی عشق فقط خدا ❤️

https://telegram.me/eshgekhodayi

تلگرام عشق فقط خدا

  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰


دوستان و همراهان عزیز وبلاگ عشق فقط خدا




از امروز قسمتی با موضوع ( دلنوشته )

رو ایجاد کردم تا متن های خودمونی بین خدا و

بنده هاشو اینجا درج کنم هر دوستی که

دلنوشته ای خوب و تاثیر گذار داشته باشه

میتونه در قسمت تماس با من  برا وبلاگ بفرسته

تا در این قسمت در صورت رضایتش با نام خودش

درج بشه منتظر نظرات و مطالب خوبتان در این زمینه هستم

با تشکر مدیر وبلاگ

مرتضی زمانی

********************


توو اوج درگیری


دستامو میگیری


وقتی حواسم نیست


نزدیکتر از پیرهن


یا از رگ گردن


غیر از تو واسم نیست


وقتی حواسم نیست


من عاشقت شدم ، با تموم قلبم با تموم وجود


احساس من نسبت به تو کم شدنی نبود


دوست داشتنت خدا همیشه واسه من عین عبادته


با تو آرومم و خیالم یک عمر راحته ، با تو

دلم که میلرزه ، میترسه یک لحظه ، بشم فراموشت


اما تو محکمتر میگیری تا آخر ، منو توو آغوشت


نشم فراموشت


من عاشقت شدم ، با تموم قلبم با تموم وجود


احساس من نسبت به تو کم شدنی نبود


دوست داشتنت خدا همیشه واسه من عین عبادته


با تو آرومم و خیالم یک عمر راحته ، با تو...


توو


  بنام آفریننده عشق


تقدیم به زیباترین عشق


خداوندا چنانم توبه ده تا نافرمانیت نکنم و تا زنده و پاینده ام داشتی


نیکی و نکوکارییت را روزان و شبا ن به من الهام فرمای


ای پروردگار جهانیان  خداوندا 


هرگاه با خود  گفتم  مهیا و آماده  باشم  برای نماز و در

پیشگاهت به راز و نیاز پردازم  کسالت بر من غالب شد و  چون به نماز ایستادم

حال نیایش از من ربوده شد آنگاه که به راز و نیاز پرداختم..........


مرا  چه  دردیست  که


 هرگاه  با خود  گفتم  نهاد خود از آلودگیها رفته ام و  درونم  به

سامان آورده ام  و نزدیک  است به مقام  توبه کاران رسم


آزمایشی سخت گریبانگیرم شد

 که پایم بلغزانید و میان من و خدمتگزارییت مانع شد


سرورا


شاید تو مرا از درگاهت رانده  و از خدمتت  دور کرده باشی



یا شاید مرا در زمره سبک شمارندگان حقت یافته و به دور دستم افکنده ای


یا شاید مرا در شماردروغ زنان  دیده و کنارم زده ای


یا شاید مرا  در شمار  نا سپا سا ن  نعمت هایت یافته و  محرومم ساخته ای


یا شاید مرا همدم بیکارگان دیده  و  به ایشانم  وا گذاشتی



یا شاید  دوست  نداشتی که نیایشم شنوی و از درگاهت دورم کرده ای


یا شاید به واسطه بی پروا یی  و گستاخیم کیفر دادی


یا شاید.........
.

.

.

کریما  اگر اینک از من  درگذری بجاست


 که تو از  گناهکاران پیش از من نیز در گذشتی


زیرا که پروردگارا بزرگواری تو برتراز کیفر دادن تقصیرکاران


و من به فضلت امیدوارم و بسویت   گریزان

   و من  انجام  هر  وعده ای   که از  عفو و چشم   پوشی  به

نیک گمانانت  داده ای را خواهانم


به لطف رحمتت ای مهربانترین مهربانان عالم


خدای خوبم


ای مهربانم سلام


مدت هاست آسمانت را با من تقسیم کرده ای


که هر بار که به آن نگاه می کنم


یاد پاکی سرشار وجود تو بیفتم


و سعی کنم هم چون تو پاک باشم


مدت هاست زمینت را با من تقسیم کرده ای


که هر بار که به گردش آن فکر می کنم


یاد کوچک بودن خودم در مقابل تو بیفتم


و آب هایت را که مرا یاد حرف های زلال تو می اندازد


نازنینم من بی تو هیچم


همه چیز تویی و یاد تو


تو به دست های کوچکم نگاه کن و به پیکر نحیفم


مرا یارای ایستادن در برابر هیچ نیست


مگر تو مرا یاری کنی


به امید توست که سر از خاک برمی کشم


و قدم بر خاک می نهم


خدای من راه من بی تو


به بی راهه می کشد مرا دریاب


در قلبم دردی است به ژرفای ابدیت که درمانش تنها تویی


از همه روگردان شده ام


و چه خوش لحظه ایست که همه هستند


و هیچکس کس نیست


و تنها کس تویی


شیرین ترین رویا


در این سرگردانی


هر موجی مرا به صخره ای می سپارد


روح من عاشقانه از آن توست


پس دست هایم را دریاب


دستانی که عمریست به سوی تو گشوده شده


و هرگز خالی از دست های تو نبوده است


گل بی خار صدایم کن


که مست بوی توام و بی تو در ناکجای ذلت اسیر


شنیده ام تو کوچکترین نجواها را هم شنیده ای


پس به فریادم برس


که فریاد من طنین غمگین ترین


آوای مادری است که کودکش را می جوید


و نگاه حیران کودکی است که پناه می جوید


از هرچه مهربانی است که همه از آن توست


دوستت دارم


و شیدایی تو را دستمایه خود کرده ام


بر این دار و ندار کوچک عشق آن چنان بیفزا


که از هرم نفس هایم بسوزم


و باز شیدایی از سر گیرم


تا روزی که از من جز تو هیچ نباشد


دوستت دارم خدام


گفتم:چقدر احساس تنهایی می کنم


گفت:*فانی قریب*


" من که نزدیکم"(بقره/186)

گفتم:تو همیشه نزدیکی من دورم کاش می شد به تو نزدیک شوم


گفت: واذکر ربک فی نفسک تضرعآ وخیفة و


دون الجهر من القول بالغدو و الاصال *


"هر صبح وعصر پروردگارت را


پیش خودت با تضرع و خوف و با صدای آهسته یاد کن"(اعراف/؟؟؟)

نا خواسته گفتم: الهی وربی من لی غیرک


گفت:* الیس الله بکاف عبده*


"خدا برای بنده اش کافیست"(زمر/؟؟)

گفتم در برابر این هنه مهربانیت چه کنم؟


گفت:*یا ایها الذین آمنوا اذکرو الله ذکرآ کثیرآ و


سبحوه بکرة واصیلآ هو الذی یصلی علیکم و


ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمومنین رحیمآ*


"ای مومنین! خدا را زیاد یاد کنید و صبح وشب تسبیحش کنید


او کسی است که خودش و فرشته هایش برشما درود می فرستند


تا شما را از تایکیها به سوی نور بیرون برند


خدا نسبت به مومنین مهربان است."(احزاب/؟-؟)

گفتم:غیر از تو کسی را ندارم


گفت: *نحن اقرب الیه من حبل الورید*


"از رگ گردن به انسان نزدیکترم."(ق/16)


به چی دل خوش کنم ، چی دارم که با اون ثابت کنم دوستت دارم خدا

 گفتی باید نماز بخونی ، واحب کردی من نماز بخونم ، با خودم

می گفتم شاید دارم یه جوری ناچیز از تو تشکر می کنم ،

ولی  فهمیدم نماز رو دادی برای سلامتی خودم ،

ای خدا تو چقدر عاشق بندگانت هستی ،

ای خدای من  چگونه تشکر کنم از تو ، زبانم قاصر است ،

تک تک اذکار که به من یاد دادی به من انرژی مثبت می دهد ،

تو تشکر نمی خواستی ،

تو سلامتی من را می خواستی ،

خدای بزرگ و مهربانم دوستت دارم

اگرچه آن هم با زبان است ولی من به بزرگی و مهربانیت امید دارم



و اینک نامه ای از طرف خدا


امروز صبح که از خواب بیدار شدی، نگاهت می کردم

و امیدوار بودم که با من حرف بزنی حتی برای چندکلمه.....

نظرم را بپرسی یا برای اتفاق خوبی که دیروز در زندگی ات افتاد

از من تشکر کنی.

صبحانه خوردی و حواست به من نبود ( که ماه رمضان است )

سپس متوجه شدم که خیلی مشغولی

مشغول انتخاب لباسی که می خواستی بپوشی

و قراری که با دوستت در دانشگاه داشتی.

وقتی داشتی این طرف و آن طرف می دویدی تا حاضر شوی

فکر می کردم چند دقیقه ای وقت داری که بایستی

و به من بگویی : سلام؛

اما تو خیلی هراسان بودی.....

یک بار مجبور شدی منتظر بشوی و

برای مدت نیم ساعت کاری نداشتی جز آنکه روی یک صندلی بنشینی.

بعد دیدمت که از جا پریدی.....

خیال کردم می خواهی با من صحبت کنی ؛ اما....

...به طرف موبایلت دویدی

به پیامهای دوستانت جواب دادی و ایمیل و فیس بوکت را چک کردی

تا از آخرین اخبار و شایعات با خبر شوی.

تمام روز با صبوری منتظر بودم...

با آن همه کارهای مختلف گمان می کنم

که اصلاً وقت نداشتی بامن حرف بزنی

متوجه شدم قبل از نهار هی دور و برت را نگاه می کنی،

شاید چون خجالت می کشیدی که با من حرف بزنی،

سرت را به سوی من خم نکردی

تو غروب به خانه رفتی و

به نظر می رسید که هنوز خیلی کارها برای انجام دادن داری.

بعد از انجام دادن چند کار، تلویزیون را روشن کردی

شبکه های ماهواره را یکبار بررسی کردی

و در حال خوردن چیپس و تخمه به نظاره نشستی......

نمی دانم شبکه های ماهواره را دوست داری یا نه؟

در آن چیزهای زیادی نشان می دهند

و تو هر روز مدت زیادی از روزت را جلوی آن می گذرانی؛

در حالی که درباره هیچ چیز فکر نمی کنی و فقط از برنامه هایش لذت می بری...

باز هم صبورانه انتظارت را کشیدم

و تودر حالی که تلویزیون را نگاه می کردی ، شام خوردی؛

و باز هم با من صحبت نکردی.

موقع خواب...،

فکر می کنم خیلی خسته بودی....

بعد از آن که به اعضای خانواده ات شب به خیر گفتی

به رختخواب رفتی و فوراً به خواب رفتی.

اشکالی ندارد......

احتمالاً متوجه نشدی که من همیشه در کنارت

و برای کمک به تو آماده ام.

من صبورم، بیش از آنچه تو فکرش را می کنی.

حتی دلم می خواهد یادت بدهم که تو چطور بادیگران صبور باشی.

من آنقدر دوستت دارم که هر روز منتظرت هستم.

منتظر یک سر تکان دادن...

دعا ، فکر ، یا گوشه ای از قلبت که متشکر باشد.

خیلی سخت است که یک مکالمه یک طرفه داشته باشی.

خب ، من باز هم منتظرت هستم؛

سراسر پر از عشق تو...

به امید آنکه شاید امروزکمی هم به من وقت بدهی.

آیا وقت داری که این را برای کس دیگری هم بفرستی؟

اگر نه،عیبی ندارد،می فهمم و هنوز هم دوستت دارم.

روز خوبی داشته باشی...

دوست و دوستدارت : خدا


*************************************


عشق فقط خدا

  • مرتضی زمانی
  • ۱
  • ۰

http://rozup.ir/up/lorpatough/wp-content/photo/instagram/4/%D8%B9%DA%A9%D8%B3%20%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%87%20%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%85%DB%8C%20%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%AF%D8%A7%20%2815%29.jpg


حد مهربونی خدا نسبت به ما بی نهایته.

خدا تنها کسی است که طلب نکرده، می بخشه.


به سراغش نرفته، عطا می کنه، و بی توقع دوست مون داره.


خیلی ها روز و شب شون بی خداست.


اما خدا حواسش به اون ها هم هست.


خورشید ،ماه،شب ،روز، خنده، هوا، روزی، سلامتی و......


هنوز خیلی چیزها برای اون ها هم هست.

خدا مخلوقی را به جرم بی خدایی پس نمی زنه


محروم نمی کنه.نابود نمی کنه.حتی رها هم نمی کنه.

محبت خدا به ما مثل و مانند نداره.


از سمت خداوند هر لحظه «سلام» می رسه به ما.


نفس به نفس


ما چه قدر پاسخ گوی سلام عاشقانه خداییم!!!


امروز تلاش کنیم با هر نفس، در هر عمل، پاسخ گوی سلام خدا باشیم.

هر جا لبخندی هدیه کنیم
دلی شاد کنیم❤️
سلام خدا را پاسخ گفته ایم.



عشق خداست و خداوند عشق است

جایی که عشق باشد
قطعا خداوند
در آنجا حضوری آشکارا دارد.
پس به انسانها
بیشتر و بیشتر عشق بورزید
و هر چه مشتاق تر عاشق آنها باشید.
عشق خود را از طریق خدمت به مردم ابراز نمایید.

عبادت یعنی خدمت به خلق خدا


خداوند به جبرئیل گفت :
آنچه آدمی را سیر می کند نان نیست نور است
و نور تنها نزد من است
نور نه در فانوس است نه در شمع
نه در ستاره و نه در ماه
سفره ای پهن کن و بر آن نور و عشق و هدایت بگذار
و گفت:هر کس بر سر این سفره بنشیند سیر خواهد شد

سفره خدا گسترده شد از این سرجهان تا آن سوی هستی
اما آدمها آمدند و رفتند,,,
از وسط سفره گذشتند و بر نور و عشق و هدایت پا گذاشتند
آدمها گرسنه آمدند و گرسنه رفتند
گاهی فقط گاهی کسی بر سر این سفره نشست
و لقمه ای نور برداشت و جهان از برکت همان لقمه روشن شد .
گاهی فقط گاهی کسی تکه ای عشق برداشت و جهان از همان
لقمه روشن شد .
گاهی فقط گاهی کسی جرعه ای از هدایت نوشید و هر که
 او را دید چنان سرمست شد که تا انتهای بهشت دوید .

سفره خدا پهن است اما دور آن هنوز چه خلوت است.
میکائیل نان قسمت می‌کند. آدم ها چنگ می‌زنند و نانها را از او می‌ربایند.
میکائیل گریه می‌کند و می‌گوید: کاش می‌دانستید،
کاش می‌دانستید که نور از نان بهتر است,,

_ عرفان نظرآهاری

خدا همینجاست کنار من و تو

خدا را که نباید فقط در آسمان ها به دنبالش گشت!

می شود خدا را در همین جا میان آدم ها پیدا کرد...
در دل کسی که امید را به زندگیِ ناامیدی بر می گرداند.

در چشمان کسی که خنده را به جای غم در دل ها می نشاند.

در دستان کسی که از بزرگی و مهربانیش گره از کار خیلی ها گشوده...

و در قلب و روح خیلی ها که قد خوبی هایشان به بلندای آسمان است.

آری...

خدا را می شود همه جا دید و احساس کرد..



وقتی واژه خدا را بر زبان می رانی،

گویی به چیزی دور و دست نیافتنی اشاره می کنی.

و قرنهاست که می گویند « خدا چیزی در آن بالا، در آسمان دور دور است. »

اما وقتی می گویی « عشق » به چیزی اشاره می کنی که به قلب بسیار نزدیک است.

مبلغان همواره کوشیده اند تا ثابت کنند خدا در دور دست هاست،

زیرا اگر خدا در دوردست ها باشد آنان می توانند خود را نماینده و واسطه او معرفی کنند.

وقتی واژه « خدا» را بکار می بری، گویی از یک شخص سخن می گویی.

خدا محدود و معین می شود. اما

« عشق » یک شخص نیست.

یک کیفیت، یک حضور، یک بوی خوش است.

نه بوی خوش یک گل، بلکه بسیار نامحدودتر، بی کران تر و نا متناهی تر.

وقتی می گویی « خدا » به تو احساس ناتوانی دست می دهد: « چه کار کنم؟ »

اما زمانی که پای عشق در میان است می توانی کاری در مورد آن انجام دهی.

طبیعت ذاتی تو عشق ورزیدن است.

  بنابراین آموزش من دور محور « عشق » می چرخد.

من می گویم: « عشق همان خداست. »

داستان کوتاه
جهانگردی به دهکده ای رفت تا

زاهد معروفی را زیارت کند و دید که زاهد

در اتاقی ساده زندگی می کند.

اتاق پر از کتاب بود و

غیر از آن فقط میز و نیمکتی دیده می شد.
جهانگرد پرسید:
 لوازم منزلتان کجاست؟
زاهد گفت:
مال تو کجاست؟
جهانگرد گفت:من اینجا مسافرم.
زاهد گفت: من هم.




وَهُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَیَعْفُو عَنِ السَّیِّئَاتِ وَیَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ
.
او کسی است که توبه را از بندگانش میپذیرد و بدیها را میبخشد،

و آنچه را انجام میدهید میداند.

سوره شورى آیه ۲۵


شمارش نعمتهای خدا خارج از توان بشریت است,

اما گاهی نعمتهایتان را بشمارید, قلب سپاسگذار,

لذت عشق و خوشبختی بیشتری را جذب میکند!


کلیدهای غیب، تنها نزد اوست؛

جز او، کسی آنها را نمی‌داند.

او آنچه را در خشکی و دریاست می‌داند؛

هیچ برگی (از درختی) نمی‌افتد،

مگر اینکه از آن آگاه است؛

و نه هیچ دانه‌ای در تاریکیهای زمین،

و نه هیچ تر و خشکی وجود دارد،

جز اینکه در کتابی آشکار [= در کتاب علم خدا] ثبت است.

سوره انعام ایه 59

زندگی بافتن یک قالیست

نه همان نقش و نگاری که خودت میخواهی

نقشه را اوست که تعیین کرده

تو در این بین فقط می بافی

نقشه را خوب ببین

نکند آخر کار

قالی زندگی ات را نخرند !


محاسبه داشته ها و نداشته ها

یکى، در پیش بزرگى از فقر خود شکایت می‏کرد و سخت مى‏ نالید .
گفت: خواهى که ده هزار درهم داشته باشى و چشم نداشته باشى؟ 


گفت: البته که نه . دو چشم خود را با همه دنیا عوض نمى‏کنم.

گفت: عقلت را با ده هزار درهم، معاوضه مى‏کنى؟
گفت: نه .
گفت: گوش ودست و پاى خود را چطور؟
گفت: هرگز .

گفت: پس هم اکنون خداوند، صدها هزار درهم در دامان تو گذاشته است .
باز شکایت دارى و گله مى‏کنى؟
!بلکه تو حاضر نخواهى بود که حال خویش را با حال بسیارى از
 مردمان عوض کنى و خود را خوش‏تر و
خوش بخت‏ تر از بسیارى از انسان‏هاى اطراف خود مى‏ بینى . 
پس آنچه تو را داده ‏اند، بسى بیش‏تر از آن است که دیگران را داده ‏اند و
تو هنوز شکر این همه را به جاى نیاورده، خواهان نعمت بیش‏ترى هستى!


مردی درحالیکه به قصرها و خانههای زیبا


مینگریست به دوستش گفت:

«وقتی این همه اموال را تقسیم میکردند ما کجا بودیم.»

دوست او دستش را گرفت و به بیمارستان برد و گفت:

«وقتی این بیماریها را تقسیم میکردند ما کجا بودیم!»


به نام خداوند بخشنده مهربان


هنگامى که زمین شدیدا به لرزه درآید، (1)

و زمین بارهاى سنگینش را خارج سازد! (2)

و انسان مى‏گوید: «زمین را چه مى‏شود (که این گونه مى‏لرزد)؟!» (3)

در آن روز زمین تمام خبرهایش را بازگو مى‏کند؛ (4)

چرا که پروردگارت به او وحى کرده است! (5)

در آن روز مردم بصورت گروه‏هاى پراکنده (از قبرها)

خارج مى‏شوند تا اعمالشان به آنها نشان داده شود! (6)

پس هر کس هم وزن ذره‏اى کار خیر انجام دهد آن را مى‏بیند! (7)

و هر کس هم وزن ذره‏اى کار بد کرده آن را مى‏بیند! (8)

(سوره زلزال)

********************************

عشق فقط خدا

  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

بخوان من را

منم پروردگارت ؛ خالقت ازذره ای ناچیز

صدایم کن مرا آموزگار قادر خود را...قلم را علم را من هدیه ات کردم

بخوان من را ، منم معشوق زیبایت منم نزدیک تر از تو به تو اینک صدایم کن

رها کن غیر من را ، سوی من باز آ...منم پروردگار پاک بی همتا

منم زیبا که زیبا بنده ام را دوست میدارم؛ تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو می گوید:

تورا در بیکران دنیای تنهایان رهایت من نخواهم کرد

بساط روزی خود را به من بسپار

رها کن غصه ی یک لقمه نان و آب فردا را...تو راه بندگی طی کن

به من بسپار

عزیزا من خدایی خوب می دانم

تو دعوت کن مرا بر خود به اشکی یا خدایی میهمانم کن

که من چشمان اشک آلوده ات را دوست میدارم...طلب کن خالق خود را

بجو ما را که خواهی یافت که عاشق می شوی بر من و عاشق می شوم بر تو

که وصل عاشق و معشوق هم آهسته می گویم : خدایی عالمی دارد


قسم بر عاشقان پاک با ایمان قسم بر اسبهای خسته در میدان

تو را در بهترین اوقات آوردم .

قسم بر عصر روشن تکیه کن بر من

قسم بر نور هنگامی که عالم را بگیرد نور قسم بر اختران روشن اما دور

رهایت من نخواهم کرد..


بخوان من را

که میگوید که تو خواندن نمی دانی؟

تو بگشا لب

تو غیر از من خدای دیگری داری ؟؟؟؟


رها کن غیر من را آشتی کن با خدای خود

توغیر از من چه می جویی ؟

تو با هر کس به جز با من چه می گویی؟

و تو بی من چه داری .. هیچ ؟

بگو با من چه کم داری عزیزم .. هیچ !!

هزاران کهکشان و کوه و دریا را و خورشید وگیاه و نور و هستی را

برای جلوه ی خود آفریدم من

ولی وقتی تو را من آفریدم بر خودم احسنت می گفتم

تویی زیباتر از خورشید زیبایم تویی والاترین مهمان دنیایم

که دنیایم تو را کم داشت

تو ای محبوب ترین میهمان دنیایم

نمی خوانی چرا من را ؟

مگر آیا کسی هم با خدایش قهر می گردد ؟


هزاران توبه ات را گرچه بشکستی

ببینم من تو را ازدرگهم راندم ؟؟

اگر در روز سختی ات خواندی مرا

اما به روز شادیت یک لحظه هم یادم نمی کردی

بگو با من

به رویت بنده ی من ، هیچ آوردم ؟؟


که می ترساندت از من ؟؟؟

رها کن آن خدای دور آن نامهربان معبود

منم پروردگار مهربانت ؛ خالقت ...

به پیش آور دو دست خالی خود را ... با زبان بسته ات کاری ندارم من

که غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم

غریب این زمین خاکی ام حاجتی داری ؟؟

تو ای از ما

کنون برگشته ای ، اما

کلام آشتی را تو نمی دانی ؟؟

ببینم چشمهای خیست آیا ، گفته ای دارند ؟

بخوان من را بگردان قبله ات را سوی من اینک وضویی کن
.

.

خجالت می کشی از من

بگو ... جز من ، کس دیگر نمی فهمد به نجوایی صدایم کن


بدان آغوش من باز است

برای درک آغوشم

شروع کن ... یک قدم باتو

تمام گام های مانده اش ،با من... 

*************************************************

روزهای تکراری


ﯾﻪ ﺭﻭﺯهاﯾﯽ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﻮﻥ ﻫﺴﺖ،ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺧﺎﺻﯽ ﻧﻤﯽ ﺍﻓﺘﻪ ...

ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯها ﻣﯿﮕﯿﻢ : ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ... ﺧﺴﺘﻪ ﮐﻨﻨﺪﻩ !





ﻭﻟﯽ ﺣﻮﺍﺳﻤﻮﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﻧﺴﺖ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﯼ ﺑﺪى تو همین روزها بیفته؛

که روزى صد بار دعا کنى کاش همون روزها تکرار بشن....




ﺧﺪﺍﯾـــــــــﺎﺍﺍﺍﺍ...

ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮﻫﻤﻪ ﯼ ﺭﻭﺯهاﯼ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ اما بى مصیبت..هزار بار ﺷﮑــــــر 



****************************************************

یکی رفت و ...

یکی موند و ...

یکی از غصه هاش خوند و ...

یکی برد و ...

یکی باخت و ...

یکی با قسمتش ساخت و ...

یکی رنجید ...

یکی بخشید ...

یکی از آبروش ترسید ...

یکی بد شد ...

یکی رد شد ...

یکی پابند مقصد شد ...



تو اما باش!

خدا اینجاست ...!

تو قلب ماست ...!

************************************

از عجایب آفرینش:

ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ؟

ﻫﺮ ﮔﺮﻡ DNA ﺩﺍﺭﺍﯼ ﻇﺮﻓﯿﺖ 455 ﺍﮔﺰﺍﺑﺎﯾﺖ ﺍﺳﺖ .

ﺍﯾﻦ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺍﮔﺰﺍ ﺑﺎﯾﺖ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺑﺎ ﯾﮏ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﮔﯿﮕﺎ ﺑﺎﯾﺖاﺳﺖ .

ﻣﺠﻤﻮﻉ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺍﺩﻩﻫﺎﯼ ﮐﺎﻣﭙﯿﻮﺗﺮﯼ ﺩﺭ ﮐﻞ ﺩﻧﯿﺎ 1.8 ﺯﺗﺎﺑﺎﯾﺖ ﺍﺳﺖ .

ﻫﺮ ﺯﺗﺎﺑﺎﯾﺖ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺑﺎ 1000 ﺍﮔﺰﺍ ﺑﺎﯾﺖ ﺍﺳﺖ . ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎﺳﺖ


ﮐﻪ ﻓﻘﻂ حدود ۳ ﮔﺮﻡ DNA ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﮐﻞ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ


ﺧﻮﺩ ﺫﺧﯿﺮﻩ ﮐﻨﺪ .

ﻣﻘﺪﺍﺭ DNA ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺑﺪﻥ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﺘﺎﺏﻫﺎﯼ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ


ﻣﻮﺳﯿﻘﯽﻫﺎﯼ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺯ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺗﺎﮐﻨﻮﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺫﺧﯿﺮﻩ ﮐﻨﺪ .

ﻫﺮ DNA ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺩﻣﺎﯼ 50 ﺩﺭﺟﻪ ﻓﺎﺭﻧﻬﺎﯾﺖ ﺑﻪ ﻣﺪﺕ 2000 ﺳﺎﻝ ﺩﺍﺩﻩﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ


ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺫﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺩﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺣﺪﻭﺩ ﺻﻔﺮ ﺩﺭﺟﻪ ﻓﺎﺭﻧﻬﺎﯾﺖ


ﮐﺎﻫﺶ ﺩﻫﯿﻢ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺗﺎ 2 ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺳﺎﻝ


ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺩﻩﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺣﻔﻆ ﮐﻨد!

فتبارک الله احسن الخالقین...



 ***************************************


مذاکرات 1+1  من و خدا


۱-خدایا . . .


من لذت گناه را ترک میکنم، . . .


در مقابل تو تحریم لذت مناجات را از من بردار . . .


۲-خدایا . . .


من کسانی که تو دوستشان نداری را ترک میکنم
و درمقابل تو لذت با خود بودن را به من بده . . .


۳-خدایا . . .


من پناهگاه شیطان را ترک میکنم .


و تو در . . . مقابل پناهگاه امن خودت را به من بده. . . .

خدایا . . .


برای شفاف سازی گام اول را من برمیدارم . و


سانتری فیوژهای گناه را که شیطان در وجودم برپا کرده .


یکی یکی و با کمک تو از کار . می اندازم . . .


هسته ی درونی ام را خودت غنی سازی کن . . .


در کنار این که معترفم . . .


 "و ما توفیقی الا بالله"


در عین حال معتقدم . . .

 " آدم شدن حق مسلم ماست "

*************************************

خدا را بیاد بیاور


خدا را به یاد بیاور ، او مدتهاست در انتظار توست که به یادش بیاوری .

زمین جای قشنگی نبود آدمیزاد ها تا زمینی شدند آسمان را فراموش کردند .

دیگر کسی سراغ خدا را نمی گیرد ، دیگر کسی به خدا فکر نمی کند


دیگر کسی برای خدایش وقت نمیگذارد ، خدا را به استدلال های فلسفی وا میگذارند ،


آدم ها یاد گرفتند وجودش را فقط با استدلال عقلی بپذیرند لیکن وجود خدا


ادراک قلبی میخواهد نه استدلال عقلی .

شاید برای همین است که حتی ملا صدرا هم با همه ی استدلال های عقلی اش


آخر رو به سماع آورد حتی بوعلی سینا هم حکمت مشرقی را نگاشت ...

خدا را با قلبت به یاد آور همانگونه که عشق را ...

به قلبت بیاموز و به عقلت که زندگی بدون آن دو بی معناست .


خدا در قلب تو ریشه دوانده بیرون از آن به دنبالش نگرد ...

" خدا را همچو عشق باید بیابی

خدا را چون نفس باید بخواهی

بیـــــا بگذار عـقل را کنــاری

خـــــدا را در دلت باید بدانی "

***************************************

کور واقعی


فقیری به در خانه ی بخیلی آمد و گفت :

شنیده ام که تو بخشی از مال خود را نذر نیازمندان کرده ای

و من در نهایت فقرو تنگدستی ام ... چیزی به کَرمت به من بده ...

بخیل گفت: من نذر کوران کرده بودم !

فقیر گفت: کور واقعی من هستم،زیرا اگر بینا بودم از در خانه ی خداوند

به در خانه ی کسی چون تو نمی آمدم ..!

**************************************

سلام ای خالق من،معبودمن!

چقدرنامه نوشتن برای توسخت است.


نمی دانم ازکجاشروع کنم.آنقدرمشغول این دنیا وآدم

هایش شده ام آنقدرباهمه جزتو حرف زده ام که اکنون نامه نوشتن برای توبه نظرم سخت

می آید.

گاهی ان قدرتوی اینترنت گم میشوم ،توی سایت های مختلف،توی وبلاگ های جورواجور

یادم می رود نمازم قضا شده،شب ازنیمه شب گذشته ومن تو راازیاد برده ام.گاهی آنقدربه

قول خودم مشغول کتاب های درسی ام میشوم که فکرمیکنم،هیچ کتابی به اندازه ی کتاب

های درسی ام اهمیت ندارد حتی قرآن خواندن هم یادم رفته....



خدایا خیلی وقت ها صدای اذانت لابلای صدای ترانه هایی که گوش میدهم گم میشود.اصلا

نمیشنوم.

تاریخچه ی انواع بازیگرای ایرانی وکره ای رامی دانم


ولی هیچ وقت فرصت نکرده ام درمورد

امام زمانم هم تحقیق کنم،یعنی راستش دوست داشته ام ولی خوب دیگه....

خدای من فقط گاهی که توی امتحانات گیرمیکنم تو یادم می افتی،می دانم کاربدی میکنم.

مدتی است که بغض کرده ام، احساس پوچی تمام وجودم راگرفته.دلم کلی هوای تو راکرده

هوای بودن باتو،نفس کشیدن درجایی که حسی ازتو رابه من میدهد.میدانم کلی بدکرده ام،

حق بندگی برای تو راهرگز ادانکرده ام ....

خدایاکمکم کن وقتی صدای اذانت رامیشنوم(وقتی داری من راهم صدامیکنی)


دل بکنم از این

مانیتورلعنتی وبیایم ومثل سهراب وضو بگیرم باتپش پنجره ها بیایم وباتو مناجات کنم.

میدانی خدا دروغ میگویندعصرارتباطات است دنیاشده


عصرجدایی ازتو.انگار این صفحه های

مجازی همه مان را دارند ازتو دورمیکنند...



ولی من تو را می خواهم دارم ذوب میشوم،


خدایابه قول چمران که همیشه می گفت می سوزم

می سوزم می سوزم....

خدایا مرابسوزان،درآتش عشقت خاکسترم کن ونگذار جزتوکسی را وچیزی رابخواهم.

والسلام. 


************************************

... هنوز مشتاقیم!

نیامدی و پنجره از طلوع خالی بود

و حال من، من ِ تنها بگو چه حالی بود

تمام رهگذران از نشانی ات گفتند

خیال دیدن رویت چه خوش خیالی بود

 

نشانه های تو را بی هدف هدر دادم

تمام قصه همین درد بی خیالی بود

سپیده بود و به دنبال نور می گشتم

و عمق فاجعه این ذهن لاابالی بود

 

دمی، نبودی و آهی نماند و این هجران

امان بریده ترین بغض این حوالی بود

هزار و یکصد و اندی بدون خورشیدی

صد البته که نشد این نود چه سالی بود

نمک به زخم تو پاشیده اند فاصله ها

به شب بگو که چه کردی نتیجه عالی بود!

غم و شب و شب و غم پوده شد به قیمت روز

کدام سرّ غریبی در این توالی بود

 

کنار پنجره چشمی به انتظار تو نیست

و گرنه قهر تو اندیشه ی محالی بود

دلت گرفته از این شهر و خوب می دانم

به افتخار تو هر ساله قیل و قالی بود!

 

به رنگ شب شده ایم و هنوز مشتاقیم

تمام دلخوشی این لطف احتمالی بود

که رخ فروزی و گرمی دهی، صفا بخشی

به بام هر که دلش چشمه ی زلالی بود

به خاک مرده بتابی دوباره جان گیرد

اگر برای تو در این خزان مجالی بود

پرندگان مهاجر دوباره برگردند

به کوچه ای که سزایش شکسته بالی بود

هوای تازه در این کوچه ها بیاری باز

ز چهره ها بزدایی اگر ملالی بود

دوام رونق بازار شب شکسته شود

که نقش سکه ی شب فسرده حالی بود


مناجات


ای به وفا نور ، دل تار من

 عزت من ، هستی من یار من

صبح امید من دل خسته ای

 پای دلم را بغمت بسته ای

خاطرم از یاد تو روشن بود

 خاک وجودم زتو گلشن بود

عشق تو روشنگر جان من است

 عفو تو اندر خورشان من است

جان و دلم را به غمت زنده کن

 لطف بر این بنده شرمنده کن

رحم کن ای دوست بر این زاریم

 عفو کن ای یار خطا کاریم

یاد تو شمع شب تار من است

 عین شفای دل زار من است

از گنه ای دوست نجاتم بده

 ز اتش دوزخ تو براتم بده

زاری من ، ناله من ، آه من

 توبه من سوی تو شد راه من

لطف تو اید دست نصیب من است

 عشق تو ای یار طبیب من است

خلوت دل وادی سینای من

 جلوه تو طور تجلای من

هرگز از این در تو مران بنده است

 بنده آواره شرمنده ات

در دو جهان عشق تو یار من است

 لابه بدر گاه تو کار من است

مست زصبهای تو مسکین شده

 عشق تواش یکسره ائیین شده



مناجات عارفان


الهی ای امید این دل زار ...................مرا از شر هر شیی نگهدار

الهی ای چراغ جان انسان...................زهر دردی مرا بنمای درمان

الهی گم شدم گمگشته راه....................زلطفت کن مرا یارت تو آگاه

الهی گرچه عهد خود شکستم................در رحمت بروی خود ببستم

کنون دارم بجان شرمند گی ها.............در این درگه ندارم بندگی ها

چسانی با چنین عبد گنهکار ..............چه سازد این شکسته این تبهکار

بده راهش بلطف و مهرت ای دوست ............گرفتارش مکن بر قهرت ای دوست

نظر کن بر من از ژا فتاده.......................دو دست از بهررحمت بر گشاده

فرخوان این گدایت را زمانی ........زاحسانش بده یارب نشانی

ببین او را که بوده مست عصیان........ببین او را که بسته با تو پیمان

پناهم ده پناه ای داور من ...........نجاتم ده نجات ای یاور من

اگر چه در میانه بی نوایم...........ولی بر درگهت من آشنایم

فقیرم دلغمینم مستمندم ....تهی دستم ضعیفم دردمندم

ترا مسکین طلب دارد به یاری .......ندارد مایه ای جز اشک و زاری

 

 مناجات عارفان --حسین انصاریان


http://ascending.persiangig.com/2010.1%201024x768%20(12).jpg



مـن مثــل ایـن گـداهـا نیستــم !!


ڪـه زنگ تمـام خـانـه هــاے ڪوچـه را مــــے زنــد ،


تـا شایــد یڪــــے در را بـاز ڪنــد .


مـن فقـط درب خانـۀ خودت بست نشستــه ام ..

مهربــان پـروردگــار مـن "


مــــے دانـم حتــــے دست خـالــــے بـازگشتـن از درگــاهت

" بــــے حڪمت " نیست ...



بهار...عشق...جنون!

بی حساب و کتاب!


 

ضرب گرفته بر دلم خاطره ی قشنگ تو

آه که نبض من تویی وای ز آب و رنگ تو

 

حرف ز تفریق مزن عاطفه تقسیم نکن

سهم مرا به دشمنم یکسره تقدیم نکن

 

این تب و این تاب ز من هندسه ی ناب ز تو

منحنی قامت من باقی اسباب ز تو

 

دایره ام به دست تو نقطه ی پرگار منی

حاصل جمع جبری رشته ی افکار منی

 

یکسر این معادله صد گره کور منم

بر الف قامت تو وصله ی ناجور منم

 

اصل تویی وصل تویی چاره ی بن بست تویی

حاصل این معادله هر عددی هست تویی

 

حوصله ات توان من حدّ من آستان تو

خیال کهکشانیم کوکب آسمان تو

 

مدّ مرا جذر مکن جهد مرا هرز نکن

با من دیوانه دگر صحبت اندرز نکن
 






خداپرستان

گهی درد تو درمان می نماید
گهی وصل تو هجران می نماید

دلی کو یافت از وصل تو درمان
همه دشوارش آسان می نماید

مرا گه گه بدردی یاد میکن
که دردت مرهم جان می نماید

بپرس آخر که بی تو چونم ای جان
که جانم بس پریشان می نماید

مرا جور و جفا و رنج و محنت
غمت هر دم دگر سان می نماید

ز جان سیر آمدم بی روی خوبت
جهان بر من چو زندان می نماید

عراقی خود ندارد چشم ورنه
رخت خورشید تابان می نماید


(عراقی)



شعر صائب تبریزی


 این چه حرفی ایست که در عالم بالاست بهشت

هر کجا وقت خوش افتاد همان جاست بهشت

از درون تو بود تیره جهان چون دوزخ

دل اگر تیره نباشد همه دنیاست بهشت

عمر زاهد همه طی شد به تمنای بهشت

او ندانست که در ترک تمناست بهشت

صائب از روی بهشتی صفتان چشم مپوش

که در این آیینه بی پرده هویداست بهشت


****************************************

عشق فقط خدا





  • مرتضی زمانی