عشق فقط خدا

عاقبت عشق زمینی را به عشق آسمانی باختیم

عشق فقط خدا

عاقبت ما کشتی دل را به دریای جنون انداختیم
عاقبت عشق زمینی را به عشق آسمانی باختیم

تا رها گردیم از دلواپسی در آنسوی خط زمان
ما در عرش کبریایی خانه ای از جنس ایمان ساختیم

با تو ام با نی عالم با تو ام ای مهربانم
ای تو خورشید فروزان من شبم شب را بسوزان

کوچکم با قطره بودن راهی ام کن سوی دریا
عاقبت باید رها شد روزی از زندان دنیا

سیر در دنیای معنا بی زمان و بی مکان
وصل در عین جدایی زندگی با جان جان
..زندگی با جان جان

عاشقان در شوق پروازند از این خاکدان
چون که باشد پای یک عشق خدایی در میان...

کانال تلگرام ما
contact
جهت ورود کلیک کنید :)
جست و جو
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۲۲۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عکس نوشته در مورد خدا» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰

عدالت خدا؟

#یک_لحظه_سکوت_قدری_تامل


#تلنگر


#عدالت #خداوند کجاست؟ 



اگر ما باشیم و فقط این دنیا ، با اینهمه کودک کشی و جنایتهای باور نکردنی فقط میتوان گفت ، ناعدالتی موج میزند و تقریبا هیچ چیزش عادلانه به نظر نمیرسد...


✅از خانواده ای که در آن #زندگی میکنیم تا محل جغرافیایی، شرایط فیزیکی، قیافه ، استعداد و ثروت و همه چیز ناعادلانه پخش شده است! 



✅ اما به نظر شما قرار است انسان با دخالت مستقیم #خدا، ظلم نکند؟ مثلا اگر انسان با اختیار خود بمب بیاندازد و خدا به خاطر این کودکان تمام بمب ها را معدوم کند، یا هر شوهری که دست به روی همسرش بلند کند، بلافاصله دستش خشک شود! یا هرکس رابطه نامشروع داشته باشد مثلا سنگی بیوفتد روی سرش ... 


✅ آیا سلب اختیار به طوری که اصلا انسان نتواند به خودش یا دیگران ظلم کند، انسان را از انسان بودنش خارج نمیکند؟ اینکه پولدار به صورت اتوماتیک و ذاتا انفاق کند تا #فقیری نباشد، هنر است؟ اصلا اینجور خدایی که نگذارد انسان کار بد کند و به زور مجبورش کند کار خوب کند ، چه هنری کرده است که انسان را آفریده؟ ملائک که بودند.


✅ یا مثلا اگر همه #قدرتها یکی بود، آیا دستگیری از زیر دست معنا داشت؟ آیا صبر بر مصیبت و خیلی از چیزهایی که عیار انسان را مشخص میکند وجود داشت؟ سنت خدا این است که جوری خدایی کند که #اختیار انسانها از بین نرود! 



✅اگر #آخرتی نباشد و همه چیز همین جا باشد، خدایش عادل نیست... اما اگر آخرتی باشد و بر اساس توانایی ها و رنجها در آنجا #قضاوت شود، خدایش عادل است! و از اینجاست که اصل معاد بعد از پذیرش خدا، یک امر #عقلی و بدیهی است


  • مرتضی زمانی
  • ۲
  • ۰

مقصدتان کجاست؟



به کجا دارم می روم!!!


روزی انیشتین در امریکا با قطار در حال مسافرت بوده که

مامور قطار برای دیدن بلیت سر می رسد،

اما انیشتین هر چه که می گردد بلیت را پیدا نمی کند.

مامور که این وضع را می بیند، می گوید: 


"حضرت استاد! کیست که شما را نشناسد و یا شک کند شما بلیت نگرفته اید.

نیازی به نشان دادن بلیت نیست". 


و از کوپه او دور می شود.

انیشتین سری به نشانه تشکر تکان می دهد.

 مامور بعد از تمام کردن کوپه های دیگر این واگن،

نگاهی به عقب می اندازد و متوجه می شود انیشتین همچنان در حال گشتن است.

برمی گردد و می گوید: 


"پروفسور انیشتین! گفتم که شما را می شناسم و

نیازی به بلیت نیست، چرا باز هم نگرانید؟" 


انیشتین جواب می دهد: 


"این هایی که گفتی خودم هم می دانم، دنبال بلیت هستم ببینم به کجا دارم می روم!!! 


پی نوشت خادم وبلاگ:


همه ما میدانیم که انیشتین علیرغم هوش علمی بالایی که داشت

خیلی حواس پرت هم بود و حتی روزی وقتی میخواست نیمرو درست کند

بعد از مدتی متوجه شده بود که ساعتش را بجای تخم مرغ در تابه انداخته بود

اما اگر بخواهیم متفکرانه به این داستان نگاه کنیم

یک روی نتیجه گیری از این داستان هم این میتواند باشد 


نکند در باد مقام و جایگاه فعلی مان مسیراصلی مان را گم کنیم و

ندانیم از کجا آمده ایم و به کجا خواهیم رفت...


عکس پروفایل خدا




عشق فقط خدا

وبلاگ و کانال عشق فقط خدا


www.deniz.blog.ir

eshgekhodayi@


Image result for ‫بنر تلگرام‬‎


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

اینجا باید دلت نلرزه

داستانک معنوی 


🌸میگویند که دو برادر بودند پس از مرگ پدر یکی جای پدر به زرگری نشسته

دیگری برای اینکه از وسوسه نفس شیطانی در امان بماند

از مردم کناره گرفته و غار نشین گردید.


🌸روزی قافله ای از جلو غار گذشته و چون به شهر برادر میرفتند،

برادر غارنشین غربالی پر از آب کرده به قافله سالار میدهد

تا در شهر به برادرش برساند.


🌸منظورش این بود که از ریاضت و دوری از خلایق به این مقام رسیده که

غربال سوراخ سوراخ را پر از آب میتواند کرد بی آنکه بریزد.


🌸چون قافله سالار به شهر و بازار محل کسب برادر میرسد و

امانتی را می دهد، برادر آن را نخ بسته و از سقف دکان آویزان میکند و

در عوض گلوله آتشی از کوره در آورده میان پنبه گذاشته و

به قافله سالار میدهد تا آن را در جواب به برادرش بدهد.


🌸چون برادر غار نشین برادر کاسب خود را کمتر از خود نمی بیند

عزم دیدارش کرده و به شهر و دکان وی میرود.


🌸در گوشه دکان چشم به برادر داشت و

دید که برادر زرگرش بازوبندی از طلا را

روی بازوی لخت زنی امتحان میکند،‌

دیدن این منظره همان و دگرگون شدن حالت نفسانی همان

و در همین لحظه آبی که در غربال بود از سوراخ غربال رد شده و

از سقف دکان به زمین میریزد.


چون زرگر این را می بیند میگوید:


🌸ای برادر اگر به دکان نشستی و هنگام کسب و کار و

دیدن زنان و لمس آنان آب از غربالت نریخت زاهد میباشی،


وگرنه دور از اجتماع و عدم دسترس،و در معرض گناه نبودن، همه زاهد هستند...👌👌👏👏


چقدر این حکایت برا بعضی مدعیان زهد و ایمان امروز آشناست...


*****************************************


❤️کانال تلگرامی عشق فقط خدا❤️


صوت و کلیپ معنوی در


https://telegram.me/eshgekhodayi



Image result for ‫بنر تلگرام‬‎


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

داستانک معنوی


و باز هم داستانی که این تک بیت شعر را به زیبایی معنی می کند


با خدا باش و پادشاهی کن👏👏


🌸 حضرت موسی (ع) از کنار باغی می گذشتند که مرد جوانی از ایشان برای خوردن سیب به باغ دعوت کردند. حضرت وارد باغ شدند و از عظمت و وسعت و نعمت‌های باغ در حیرت فرو رفتند.


🌸حضرت موسی از چگونگی دست یافتن به این باغ سوال کرد. آن جوان گفت: من زمان مرگ پدرم چیزی نداشتم و پدرم انسان نیکوکار و اهل بخشش بود. زمانی که از دنیا می رفت به من گفت:


پسرم من درست است مال دنیای زیادی از خود باقی نمی‌گذارم

ولی خدای بزرگی دارم که تو را به او و امید و کرمش می‌سپارم.


🌸پدرم از دنیا رفت در حالی که از او به من فقط 5 سکه طلا ارث رسیده بود.

با این 5 سکه در بازار می‌رفتم ، مرد ثروتمندی را دیدم که از مرد فقیری باغی خریده بود که چشمه آن خشک شده بود و ثروتمند به زور می‌خواست باغ را پس بدهد ولی فقیر نداشت. باغ را به 20 سکه خریده بود ولی به 5 سکه پس می‌داد که فقیر هیچ در بساط نداشت.


🌸جلو رفتم و 5 سکه دادم و خریدم تا آبروی آن مرد فقیر را حفظ کنم.

همه مرا مسخره کردند و گفتند: باغی که چشمه آن خشک شده است ، بیابان است.


🌸چون به باغ رسیدم ، دست به دعا برداشتم که خدایا از فضل خود بی‌نیازم کن.

صبح دیدم سنگ بزرگی که در وسط باغ بود، کنار رفته و چشمه‌ای پدید آمده است.


🌸این معجزه در شهر پیچید و آن مرد ثروتمند مرا راضی کرد به 100 سکه که آن باغ را بفروشم.

من فروختم. بعد از چند روز سنگ برگشت و چشمه خشک شد و

آن مرد ثروتمند مجبور شد به 10 سکه آن باغ را به من بفروشد.

من خریدم. 90 سکه داشتم که مالکان باغ‌های مجاور باغ من،

مرا انسان درویش مسلکی دیدند و باغ‌های خود از ترس خشکسالی ، ارزان به من فروختند

و من که لطف خدا را در قبال نیت خیر دیده بودم،

همه را به امید خدا خریدم و بعد از چند روز دوباره چشمه جوشان شد و

این همه باغ به خاطر 5 سکه ارث پدری و توکل پدرم در زمان مرگش به خداست.


🌸ندا آمد ای موسی(ع) به بیابان برو. مردی دید که تا گردن در ماسه خود را پنهان کرده بود، علت را پرسید.


🌸مرد گفت: پدر من ثروتمندترین مرد شهر بود، زمان مرگش من گریه می کردم ،

مشتی بر گردن من کوبید و گفت: فرزند، مرد ثروتمندی چون من گریه نمی‌کند،

حتی خدا هم به تو چیزی ندهد، پدرت آن قدر باقی گذاشته است که 10 نسل کاری نکنید و بخورید.


🌸سالی نکشید همه ثروت من بر باد رفت و اکنون دو سال است حتی لباسی بر تن هم ندارم و

از ترس طلبکاران در ماسه‌های بیابان از شرمم پنهان شده‌ام.

شب‌ها در تاریکی چون حیوانات بیرون می‌روم و شکاری می‌کنم و

روزها برای حفظ بدنم از سرما در ماسه‌ها پنهان می‌شوم.


 ندا آمد ای موسی (ع)


🌸آن جوان صاحب باغ بی‌کرانه، نعمت من برای پدری بود که کار نیک کرد و

بخشش به خاطر من به فقرا نمود و زمان مرگش جز چشم امید به کرم من چیزی در بساط نداشت.


🌸و این‌که می‌بینی، سزای کسی است که ثروت خود را نبخشید و

سهم فقرا را نداد به امید این که فرزندانش بعد او از ثروت او بی‌نیاز شوند.


🌸به آن جوان صاحب باغ بگو،


 پدرت با من معامله کرد و من کسی هستم که

یا با بنده‌ام تجارت نمی کنم و رهایش می کنم


و یا اگر تجارت کنم، چه بخواهد چه نخواهد،

غرق نعمتش می‌کنم،👌👌


🌸حتی هر چه را می‌بخشم او ببخشد،

باز از سیل رحمت و ثروت من نمی‌تواند خود را رها سازد😍😍


🌸و به این جوان هم بگو،


دیگر بر ثروت هیچ‌کس تکیه نکند و

توبه کند و یقین کند جز من کسی نمی‌تواند ببخشد

چنانچه جز من کسی هم نمی‌تواند بگیرد.👌👌


🌸نیز ، بداند اگر توبه نکند،

بادی می‌فرستیم تا ماسه‌ها را از کنار بدن او بردارد،

تا از سرما بمیرد. آن‌گاه قدرت پوشاندن خود را حتی نخواهد داشت.


📚#پندهای_تاریخ جلد۵ 




عشق فقط خدا




❤️کانال تلگرامی عشق فقط خدا❤️


صوت و کلیپ معنوی در


https://telegram.me/eshgekhodayi



Image result for ‫بنر تلگرام‬‎

  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

عشق فقط خدا 79

عاشقانه های من و خدا


عکس پروفایل خدا


‍ ✨🌸


🌸الهی


🌸تو زیباترین یاد در خاطرم،


🌸تو بالاترین سایه ای برسرم.


🌸تو معنای آرامش قلب من،


🌸تو صادق ترین عشق در باورم.


🌸گرفته کمی بغض راه گلو،


🌸و باران اشکی به چشم ترم.


🌸در این آسمان پر از تیرگی،


🌸رحیما نگهدار، بال وپرم.


🌸به طوفان دریای سردرگمی،


🌸خدایا همیشه بمان یاورم.


🌸عاشقتم خدا❤️


.

.

.



❤️کانال تلگرامی عشق فقط خدا❤️


https://telegram.me/eshgekhodayi


Image result for ‫بنر تلگرام‬‎

  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

#داستانک_معنوی


این سوال و جواب میتونه راهگشا و جواب سوال خیلیا باشه👌


شیطان به خدا عرض کرد: من چند فقره بحث و عرض دارم ولی از اظهار او می ترسم خطاب شد مترس و سئوال کن، عرض کرد: 


من اعتراف و اقرار دارم بر اینکه خدای من قادر و عالم و حکیم است در افعال خود. او می دانست قبل از ایجاد من که چه می کنم چرا مرا خلق کرد؟ 


دوم: این که چرا مرا امر کردی بر طاعت و عبادت خود و حال آنکه از اطاعت من نفعی به تو نمی رسید و چیزی بر خدائی تو نمی افزود و از نافرمانی من چیزی از سلطنت و خدائی تو کم نمی شد.


سوم: اینکه من ملتزم به طاعت و معرفت شدم چرا مرا امر کردی به سجده آدم؟ 


چهارم: این که چرا مرا به واسطه سجده نکردن لعنت کردی؟ و حال آنکه سالها بندگی کردم و به محض اینکه گفتم: غیر تو را سجده نمی کنم به من خشم کردی. 


پنجم: اینکه چرا مرا در بهشت راه دادی که آدم را فریب دهم و اغواء کنم.


ششم: اینکه عداوت مرا با آدم می دانستی چرا مرا بر اولادش مسلط گردانیدی؟ 


هفتم: اینکه چرا تا قیامت مهلت دادی؟ 


اگر مرا هلاک کرده بودی همه راحت بودند، این هفت بحث را کرد و یک جواب شنید: 


خطاب شد: ای شیطان،

مرا حکیم می دانی؟ 


شیطان گفت: بله.


خداوند فرمود: پس تمام این بحث های تو بی جا است.


عشق فقط خدا


  • مرتضی زمانی
  • ۱
  • ۰

#داستانک_معنوی


💟 ماجرایی واقعی 


که دکتر راتب نابلسی آنرا روایت میکند : 

گفتند : آنجا که تاکسی ها منتظر مسافر هستند  ، شخصی فقیر  تاکسی را نگه داشت ، راننده به او گفت کجا می روی ؟ 

گفت: به خیابانی که در پایین کوه هست میروم ولی هیچ درهمی (پولی) ندارم تا به تو بدهم ! 

گفت : چشم میبرمت سوارشو...


اورا به آخر خیابان رساند ، وقتی که از ماشینش پیاده شد پسرش به بدرقه اش آمد وسؤال کرد : پدر جان آیا با نان آمده ای ؟ 

گفت : نه والله با نان نیامدم ، و در خود سببش را پنهان کرده بود که هیچ مال و دارایی ندارد که خرج کند و از راننده تاکسی هم شرم کرده بود که پولی به او نداده بود ومسافتی را بدون کرایه طی کرده بود ... ! 

اما راننده تاکسی دوست داشت نیکی خود را تکمیل کند پس کنار کوه پیاده شد وپنج کیسه نان خرید و برایش برد و به او داد ..! 


راننده قسم خورد که فرزندان آن مرد فقیر در چند دقیقه نصف نانها را خوردند از فرط گرسنگی  ! 

بعد از آن راننده برای کسب روزی خود سوار ماشین شد و به طرف شهر به راه افتاد تا مسافران دیگری سوار کند ، 

پس دو نفر گردشگر تاکسی را نگه داشتند  و به او گفتند که ما را به مطار ببر ، پس آنها را به مطار برد آنها دوهزار و پانصد لیر به او دادند در حالیکه کرایه آنجا فقط پانصد لیره بود..

  ( سبحان الله پنج کیسه نان ) 


و او در مطار آنها را پیاده کرد و دو گردشگر دیگر سوار شدند و از او خواستند که آنها را به هتل دمشق برساند  ، آنها به او دویست دلار پول دادند معادل ده هزار لیره 

(اضعافا کثیره )چند برابر پاداش !!


آیا میدانید راننده بعد از آن چکار کرد ؟

بقیه ماجرا شاید قابل تصور نباشد .... و آن نگرشی بیشتر میطلبد از آنچه گذشت ! 


راننده برگشت به خانه آن مرد فقیر در کوه ، و برای آنها هر چه آرزویش را داشتند از میوه و شیرینی وگوشت خرید 

وبه مرد فقیر گفت همه این رزق به سبب تو بود چون من به تو خدمت کردم خالصانه به خاطر رضای خدا ، وبرای این به اینجا برگشتم تا نفس خودم را بر رضای الله و تعلق خاطر به صفت زیبای جلاله اش یعنی الرزاق تربیت کنم و خود را بر صداقت واخلاص در نیتم تربیت کنم .


سبحان الله !! 


🌟 بر نیت های خود روزی میگیرید 

پس از خود اثری برجا بگذارید 

تا طعم زندگی را بچشید .


امام علی ع در یکی از حکمتهای نهج البلاغه فرموده است

هر وقت فقیر شدید بوسیله صدقه با خدا تجارت کنید👌👌عشق فقط خدا


عشق فقط خدا

وبلاگ و کانال عشق فقط خدا


www.deniz.blog.ir

eshgekhodayi@


تلگرام - سروش - ایتا - آی گپ



تلگرام عشق فقط خدا

  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

عاشقانه های من و خدا


.

از میان همه شغل های جهان ...

عاشقی را برگزیدم ...

که شغلی تمام وقت است ...

کارفرمایی به جز خداوند ندارم ...

و‌همکارم با درخت که می روید ...

و با خورشید که می تابد ...

و با زمین که می گردد....

همه روزها، روز عشق است ...

و‌ نه پنج شنبه ها تعطیلم ...

و نه جمعه ها....

شغلم حقوق ثابتی ندارد...

 بیمه و بازنشستگی هم؛...

اما تا بخواهی مزایا دارد....

و چه مزیتی از آن بالاتر ...

که کارمند کوچکی باشی ...

در سازمانی که خدا اداره اش می کند....

✍عرفان نظر آهاری


🌹منم آن عاشق عشقت

🌹که جز این کار ندارم...


❣ #عاااشقتم_خدا


عشق فقط خدا

  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‍‌╭✹•••• 

 🌸‿🌸 ╯

#تلنگر


🌀میخ طویله های اسارت


 عیسی مسیح را دوست می دارم.

مردی جوان که در سی سالگی به خاطر باورهایش به صلیب کشیده شد.

عیسی مسیح را نه گردن زدند نه تیرباران کردند ونه حلق آویز..

با دوتا میخ طویله توی کف دستش

اورا به صلیب کشیدند..

میخ طویله های عیسی مسیح آهنی وقابل لمس بود..

هرکسی می توانست آن ها را ببیند وببیند که چگونه مسیح روی صلیب ذره ذره آب می شود..

؛🌾

دراین کریسمس به میخ طویله های نامرئی فکر می کنم به میخ طویله هایی که کف دست آدمی کوبیده می شود و او را به صلیب می کشد وذره ذره جانش را می گیرد.

مارا میخ طویلۀ باورهایمان به صلیب کشیده است..

ما را میخ طویله های کینه، نفرت، خودخواهی، و میخ طویله های بی تفاوتی به رنج انسان های اطرافمان بیرحمانه مصلوب کرده است.. 

انسان امروز را روابط ظالمانه وقبیله ای، قوانین احمقانه وغیر انسانی ذره ذره نابود می کند..

؛🌾

میخ طویله نامرئی شکل های مختلفی دارد:

به نام عشق کوبیده می شود..

به نام همسر

به نام قوم وقبیله

به نام شرف

به نام آبرو

به نام مذهب

به نام های مختلف

و انسانی که باید رها وآزاد باشد مثل پرنده

مثل هوا

و به دنیا آمده است که سرمست باشد وسرخوش

ذره ذره آب می شود

ذره ذره...

‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‍‌╭✹•••• 

 🌸‿🌸 ╯

ولادت پیامبر بزرگ خدا بر مسلمانان و مسیحیان عزیز و رهروان آن حضرت مبارک



  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

عشق فقط خدا 77


عاشقانه های من و خدا


خدا


.
جـــانـان


بــرای عــاشــق تــو شدن


هیچ بــهــانـہ‌ای لازم نیست



هرچــہ باشد،


میان این هـمـہ الـفـبـا

تـنـهـا تــویــی ڪہ

حــرفــــ نداری


«سـپاس خــــدای را
 ڪـہ اول است

و پیش از او اولی نبوده

و آخــر است

 و پس از او اخری نباشد».



#صحیفه‌سجادیه



بقول ناصر پروانی


  ❣️خواستم

    ❣️شعری بگویم

      ❣️با حروفی

        ❣️غیر #عشق

❣️هرچه آمد

  ❣️عین بود

    ❣️و شین بود

      ❣️قاف بود


#عاااشقتم_خدااا😍




عشق فقط خدا

وبلاگ و کانال عشق فقط خدا


www.deniz.blog.ir

eshgekhodayi@


تلگرام - سروش - ایتا - آی گپ



تلگرام عشق فقط خدا

  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

عشق فقط خدا 76


عاشقانه های من و خدا


عشق فقط خدا


تو نامَت عِشق


کلامَت عِشق


تمامِ خُلق و خویَت عِشق

مَنم مَخلوق


مَنم بی تابِ لذّت ها


مَنم جا مانده از این عِشق

تو آن آیینه ای هَستی


که چَشم از روی تو
بَستم...

وَ تو با مِهرِ والایَت

مَرا بَخشیدی و خواندی

برایَم قصّه ای از عِشق...

خُدایا

عِشق یَعنی تو

چه خوشبختَم

تو را دارَم...

مَرا از مَن رَهایَم کُن

خُدایا

دوستَت دارَم...



#حمید_رضا_یگانه


عشق فقط خدا

وبلاگ و کانال عشق فقط خدا


www.deniz.blog.ir

eshgekhodayi@


تلگرام - سروش - ایتا - آی گپ


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰


🔰 "ذکر بایزید بسطامی"


...نقل است که شیخ شبى از گورستان می آمد.

جوانى از بزرگ‏زادگان بسطام بربط می زد.

چون نزدیک شیخ رسید، شیخ گفت: «لا حول و لا قوّه الّا باللّه».

جوان بربط بر سر شیخ کوفت.

سر بایزید و بربط او هردو بشکست.


شیخ باز زاویه آمد و

على الصّباح بهاى بربط به دست خادم،

با طبقى حلوا پیش آن جوان فرستاد و عذر خواست و گفت:

«او را بگوى که بایزید عذر می خواهد و

می گوید که دیشب آن بربط در سر ما شکستى.

این قراضه را بستان و دیگرى را بخر.

و این حلوا بخور تا غصه شکستگى و تلخى آن از دلت برود».

چون جوان حال چنان دید،

بیامد و در پاى شیخ افتاد و توبه کرد و بسیار بگریست.

و چند جوان دگر نیز همراه با او چنین کردند

به برکت اخلاق شیخ.
؛🌾

مردم را با عمل خود به نیکی ها دعوت کنید👌


📚تذکره الاولیا عطار نیشابوری


عشق فقط خدا

عشق فقط خدا

وبلاگ و کانال عشق فقط خدا


www.deniz.blog.ir

eshgekhodayi@


تلگرام - سروش - ایتا - آی گپ


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

شعر معنوی


شاهکاری از مهدی مختار زاده



🍃باران که شدی مپرس این خانه ی کیست🌺

🍃سقف حرم و مسجد و میخانه یکیست 💝


🍃باران که شدی، پیاله ها را نشمار 🌺

🍃جام و قدح و کاسه و پیمانه یکیست 💝



🍃باران! تو که از پیش خدا می آیی 🌺

🍃توضیح بده عاقل و فرزانه یکیست 💝



🍃بر درگه او چونکه بیفتند به خاک 🌺

🍃شیر و شتر و پلنگ و پروانه یکیست💝


 
🍃با سوره ی دل، اگر خدارا خواندی 🌺

🍃حمد و فلق و نعره ی مستانه یکیست 💝



🍃این بی خردان، خویش خدا می دانند🌺

🍃اینجا سند و قصه و افسانه یکیست 💝



🍃از قدرت حق، هرچه گرفتند به کار 🌺

🍃در خلقت حق، رستم و موریانه یکیست 💝




🍃گر درڪ کنی

          خودتـ خـدا را بینی 💝

🍃درکش نکنی،

      کعبه و بتخانه یکیستـ ـ ـ💝



شاعر گرانقدر مهدی مختار زاده


عشق فقط خدا


عشق فقط خدا

وبلاگ و کانال عشق فقط خدا


www.deniz.blog.ir

eshgekhodayi@


تلگرام - سروش - ایتا - آی گپ
  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

عشق فقط خدا 75


عاشقانه های من و خدا


عشق فقط خدا


نمیخواهم که با سردی،
چو گل خندم ز بیدردی

دلی چون لاله با داغِ
 محبت آشنا خواهم


چنان با جان من ای غم،
 درآمیزی که پنداری

تو از عالَم مرا خواهی،
 من از عالَم تو را خواهم

عاشقتم خدااا



فریدون مشیری


عشق فقط خدا

وبلاگ و کانال عشق فقط خدا


www.deniz.blog.ir

eshgekhodayi@


تلگرام - سروش - ایتا - آی گپ


  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰


🌀تراژدی تردمیل خوشبختی

فرض کن روزی تلفن زنگ میزند. صدایی پرهیجان می گوید، مژدگانی بدهید،

در بانکی که حساب باز کرده بودید، برنده جایزه چند میلیارد تومانی شده اید.

چه احساسی خواهی داشت؟ لذ

و فکر می کنید این احساس چقدر دوام بیاورد؟

دقت کنید که جایزه شما چند میلیارد تومانی است.
احتمالا خواهید گفت از این به بعد میدانم چگونه زندگی کنم و تا آخر عمر شاد خواهم زیست.

تقریبا همه ما به این سوال چنین پاسخی می دهیم


اما این کاملا اشتباه است.

آیا برنده شدن در جوایز بانک ما را سال ها به شادترین انسان تبدیل می کند؟

دن گیلبرت، استاد روانشناسی دانشگاه هاروارد، نظرش منفی است.

پژوهش های متعدد نشان می دهد اثر شادی چنین دستاوردهایی بعد از چند هفته از بین می رود.

بنابراین، فرد چند وقت پس از دریافت جایزه به همان سطح رضایت از زندگی بازخواهد گشت.

به یک داستان واقعی توجه کنید:

یکی مدیر ثروتمند تصمیم گرفت ویلای رویاهایش را بسازد!

تعداد زیادی اتاق، استخر شاهانه، چشم اندازی رشک برانگیز، روف گاردن و .....

چند هفته اول با خوشحالی لبخند می زد.

اما خیلی زود این شادی از بین رفت. بعد از شش ماه ناراحت تر نیز شد.


چه اتفاقی رخ داد؟

او می گفت: دیگر ویلا،رویای او نبود.

در را که بازمی کردم هیچ حسی نسبت به ویلا نداشتم

راستش مانند آپارتمان تک اتاق خوابه دوران دانشجویی ام بود هیچ فرقی نمی کرد.

بدتر این که باید روزی دو بار، هر بار یک یک ساعت مسیری پرترافیک و

طولانی از خانه تا محل کار رفت و آمد می کرد.


این یک داستان استثنایی و فقط برای یک نفر و یک مورد نیست.

می توانید از این قضیه را در زندگی خود و دیگران جستجو کنید.


بگذارید چند مثال دیگر بزنم:


1- تلاش می کنید که دکترا بگیرید

. یک ماه بعد از دفاع پایان نامه تان و در زمانی که همه به شما می گویند

خانم دکتر یا آقای دکتر،

احساس می کنید شادمانی ویژه ای ندارید.

2- سه سال منتظر می مانید تا رییس اداره تان بازنشست شود.

شما جزو کاندیداها هستید،

دل تان مانند سیر و سرکه می جوشد که شما به عنوان کاندیدا انتخاب شوید.

چنین نیز می شود. سپس در یک کش و قوس، رییس اداره تان می شوید.

ماه عسل شغل جدید که تمام می شود، به همان سطح از رضایت سابق باز می گردید.

افرادی که در ثروت شان یا شغلشان تغییر یا پیشرفتی می کنند

از نظر میزان خوشحالی بعد از حدود سه ماه دوباره به همان حالت اولیه برمیگردند.

علم این اثر را تردمیل خوشبختی می نامد؛

یعنی ما سخت تلاش میکنیم، می دویم و میتوانیم چیزهای بیشتر و بهتری را بخریم،

ولی این موارد در حال حاضر ما را خوشحال ترنمی کنند

(کتاب هنر شفاف اندیشیدن).

🌀تجویز راهبردی:
اگر واقعا تراژدی تردمیل خوشبختی صحت داشته باشد،

پس این همه تلاش ما بی فایده است؟ اینکه در جستجوی تحصیلات بالاتر،

خانه بزرگ تر، ماشین بهتر هستیم تاثیری در رضایت ما ندارد؟


به دو تجویز زیر دقت کنید:

1- جستجوی همین اهداف کوچک و بزرگ است که باعث می شود ما به تکاپو بیفتیم و در مسیر این تلاش است که انسان، ساخته می شود، یاد می گیرد و رشد می کند. اگر به این نکته توجه داشته باشیم، آنگاه خواهیم دانست که از چیزهای مادی مانند ماشین، خانه، پست، مدرک، انتظار شادمانی پایدار و بلندمدت نداشته باشیم. هر کدام از این ها بهانه ای است برای پویایی و برای «شدن» و نه «بودن» و «داشتن».

2- اگر اهداف خود را به درستی انتخاب کنید، سطح رضایت شما بالاتر خواهد رفت. اهداف شما اگر در منطقه طلایی شما باشد (نقطه همپوشانی علاقه مندی تان، توانمندی تان و ارزشمندی آن) آنگاه دستیابی به اهداف، سطح رضایت شما را بالاتر خواهد برد. کسی را تصور کنید که ارایه بهترین غذاهای سالم به قشر متوسط و کم درآمد جامعه را هدف خود قرار داده است چون در منطقه طلایی اوست، او هر روز که یک مشتری بیشتر پیدا می کند، یک غذای بیشتر توزیع می کند، لذت می برد و احساس می کند به خدا نزدیک تر شده است. بنابراین نوع هدف در پایداری شادمانی موثر است. اهدافی عمیق، انسانی، شریف انتخاب کنیم که شادمانی اش پایدار باشد.

دکتر مجتبی لشکربلوکی


عشق فقط خدا

عشق فقط خدا

وبلاگ و کانال عشق فقط خدا


www.deniz.blog.ir

eshgekhodayi@


تلگرام - سروش - ایتا - آی گپ
  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰


داستانک معنوی

خدا به موسی گفت:


قحطی خواهد آمد، به قومت بگو آماده شوند !

موسی به قومش گفت و قومش از دیوار خانه ها سوراخ ایجاد کردند که

در هنگام سختی به داد هم برسند که این قحطی بگذرد !

مدتی گذشت اما قحطی نیامد ، موسی پیش خدا رفت و علت را پرسید


 خدا به او فرمود من دیدم که قوم تو به هم رحم کردند !

من چگونه به این قوم رحم نکنم ؟



( به همدیگه رحم کنیم تا خدا هم بهمون رحم کنه )


عشق فقط خدا


عشق فقط خدا

وبلاگ و کانال عشق فقط خدا


www.deniz.blog.ir

eshgekhodayi@


تلگرام - سروش - ایتا - آی گپ
  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰


چهار حمد🌹

      🍃🍂حمد خداوند متعال🍂🍃


 🌸✨ امام علی ؏ ؛


هر کس از پیروان ما هر روز این چهار حمد را بخواند

خداوند او را چهار چیز کرامت فرماید✨


🔶1⃣👈 عمر طبیعی

🔸2⃣👈 مال و فرزند بسیار

🔶3⃣👈 با ایمان از دنیا رفتن

🔸4⃣👈 بی‌حساب داخل بهشت شدن


     
💎بسمِ اَللهِ اَلرَّحمنِِ اَلرَّحیمِ💎

🌸🍃 الحَمدُلِلّهِ اَلّذی عَرَّفََنی نَفسَهُ وَلَم یَترُکنی عُمیانَ اَلقََلب
ِ
🌸🍃 الحَمدُلِلّهِ اَلّذی جَعَلَنی مِن اُمَّةِمُحَمَّدٍ صَلَّی اَللهُ عَلَیهِ وَالِه

🌸🍃 الحَمدُ لِلّهِ اَلَّذی جَعَلَ رِِزقی فی یَدِه وَلَم یَجعَلهُ فی اَیدِی النّاس

🌸🍃 الحَمدُلِلّهِ اَلَّذی سَتَرذنوبی وَ عُیُوبی وَلَم یَفضَحنی بَینَ الخلائق


✨ستایش خدا را که خود را به من شناساند ومرا کوردل نگذاشت.

✨ستایش خدا را که مرا از امت حضرت محمّد صلی الله علیه و آله قرار داد.

✨ستایش خدا را که روزیم را در دست خودش قرار داد و آن را در دست مردم ننهاد

✨ ستایش خدا را که گناهانم وعیوبم را پوشاند ومرا در میان مردم رسوا نکرد.

📚 مفاتیح الجنان ص ۱۰۳۸


عشق فقط خدا

عشق فقط خدا

وبلاگ و کانال عشق فقط خدا


www.deniz.blog.ir

eshgekhodayi@


تلگرام - سروش - ایتا - آی گپ
  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

عشق فقط خدا 73


عاشقانه های من و خدا


عشق فقط خدا


✨ ما در دو جهان
💗 غیر خدا یار نداریم

✨ جـز یاد خدا
💗 هیـچ دگـر کار نداریم



✨ گر یار وفادار
💗 نداریم عجب نیست

✨ ما یار بجز
💗 حضرت غفار نداریم



عشق فقط خدا

وبلاگ و کانال عشق فقط خدا


www.deniz.blog.ir

eshgekhodayi@


تلگرام - سروش - ایتا - آی گپ
  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

دلنوشته



برای رابطه با دوستان مجازیم حتما به یڪ خط اینترنت📶

و یڪ نرم افزار پیام رسان📲 احتیاج هست


برای دوست های دنیای واقعی به حرف زدن و به زبان آوردن📢


و برای ارتباط با عزیزترین ڪسانم حالات رفتار 😶

و چهره 😞هم ڪفایت میکند تا حس و حال مرا درڪ کنند
.

.

.

اما برای رابطه با تو ای خاص ترین مخاطب من💖

احتیاج به هیچ ڪدام نیست

 تو ڪه از راز نیت های من هم باخبری💕

از درد های ڪه در چهره و رفتار هم نمی نشیند باخبری😇

و نه گوشی📲 و اینترنتی📶 نیاز هست برای یاد ڪردنت

هر جا هر لحظه در ڪنار هر ڪسی باشم می توانم با تو ارتباط بگیرم💕

ارتباط با تویی ڪه از خودم به خودم نزدیڪ تری




🌸إنَّ رَبِّی قَرِیبٌ مُّجِیبٌ


همانا پروردگار من، نزدیک و اجابت‌ کننده است.😊


عشق فقط خدا

عشق فقط خدا

وبلاگ و کانال عشق فقط خدا


www.deniz.blog.ir

eshgekhodayi@


تلگرام - سروش - ایتا - آی گپ
  • مرتضی زمانی
  • ۰
  • ۰

عشق فقط خدا 72


عاشقانه های من و خدا


عشق فقط خدا


🌺 گر درد دهد بما 

و گر راحت دوست

🌺 از دوست هر آن چیز
که آید نیکوست



🌺 ما را نبـود نظــــر
بخوبی و بــدی

🌺 مقصود رضای او
خشنودی اوست



عشق فقط خدا

وبلاگ و کانال عشق فقط خدا


www.deniz.blog.ir

eshgekhodayi@


تلگرام - سروش - ایتا - آی گپ


  • مرتضی زمانی