عشق فقط خدا

عاقبت عشق زمینی را به عشق آسمانی باختیم

عشق فقط خدا

عاقبت ما کشتی دل را به دریای جنون انداختیم
عاقبت عشق زمینی را به عشق آسمانی باختیم

تا رها گردیم از دلواپسی در آنسوی خط زمان
ما در عرش کبریایی خانه ای از جنس ایمان ساختیم

با تو ام با نی عالم با تو ام ای مهربانم
ای تو خورشید فروزان من شبم شب را بسوزان

کوچکم با قطره بودن راهی ام کن سوی دریا
عاقبت باید رها شد روزی از زندان دنیا

سیر در دنیای معنا بی زمان و بی مکان
وصل در عین جدایی زندگی با جان جان
..زندگی با جان جان

عاشقان در شوق پروازند از این خاکدان
چون که باشد پای یک عشق خدایی در میان...

کانال تلگرام ما
contact
جهت ورود کلیک کنید :)
جست و جو
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
  • ۰
  • ۰
تونل ها راست میگویند ؛ راه است ، حتی از دلِ سنگ!
" آنجا که راه نیست ، خداوند راه را می گشاید... "




بَچـه تــــر از حــــالا ک بــــودیـــــم

میگُفـــــتَن خـــدا نَه مـیـخوره

نَه مـیپوـشه ... نَه مَنـــزِل داره

کــــَـمــی بُزُرگــــــتَر کِ شـــُدیـــــم



دیــــدیــم اِتِـفاقاَ خــــُدا

هَمـــ خــِــــیلی مـیخوره !! همـــ خوب میـپوشِـه!!

هـَمــــ مـَنـــزِل و مَسـکن هَمـــــ داره!!



مــیـخوره: غـَمـ بـَندِگـانَش رو

میـپوشـِه: گـُـناهانشــون رو

مـَنــزِل و مـَسـکَن داره،دَر دِلـ هایِ شـِکَـسته...!


بیایید کمتر خطوط قلبمان را اشغال کنیم

شاید خدا پشت خط باشد ...




خدای من
خدای خوب و مهربان
قلب کوچکم را در میان شکوفه های بهاری درختان گذاشته ام
تا از کبوتران ترانه محبت بیاموزند
خدای من ، من و قلب کوچکم دوست داریم
در آسمان صاف و آبی پرواز کنیم
و دعا کنیم که ما
همه کودکان
دست در دست هم دهیم و قلک های کوچک خودمان را
برای درمان بیماران هدیه کنیم
و از همه بزرگتر های سبز سرزمین سبزمان بخواهیم تا ما را یاری کنند
تا همه از بهار سبز شیرین لذت ببرند

خدایــــــــا کمک کن انقدر با سرعت از کنار زندگی نگذرم که زیبایی هایش را درک نکنم

اَلْحَمْدُ للَّهِ‏ِ عَلى‏ کُلِّ نِعْمَةٍ وَاَسْئَلُ اللَّهَ مِنْ کُلِّ خَیْرٍ

وَ اَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ کُلِّ شَرٍّ وَ اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ مِنْ کُلِّ ذََنْبٍ

ستایش خداى را بر هر نعمتى و از او خواهم هر خیری را

پناه برم به خدا از هر شرى و آمرزش خواهم از خدا از هر گناهى

گرمی هوا مانع از خواب راحت می شود بلند می شوم کناره پنجره می ایستم نسیم خنکی صورتم را نوازش می دهد

دلم برای خدا تنگ شده و می خواهم دل سیر گریه کنم خداوند با نسیمی که از لابه لای موهایم می گذرد دست نوازش و

 رحمت بر سرم می کشد یادم می آید که خداوند به خاطر آفرینش موجودی به نام انسان به خودش بالیده و آفرین گفته

است از روحش به کالبد بی جان دمیده است و.... شاید مثال کوچکی و مقایسه ی عینی کمی ما را به خود آورد و آن

 اینکه اگر شما لباسی از دوستتان به امانت جهت شرکت در مراسمی بگیرید و بر حسب اتفاق لباس لکه گرفته یا پاره

شده ویا هر اتفاق دیگر عکس العمل شما چه خواهد بود؟حتما" به فکر چاره افتاده و یا در صدد خرید لباسی از همان

نوع خواهیدبود ویا هر آنچه به ذهنتان برسد.

حال سئوال اینجاست که چرا ما انسان ها در صدد پس دادن صحیح وسالم روح خدا به خودش بر نمی آئیم تجسم کنید از

 دوستتان چقدر شرمنده می شوید اگر لکه ای بر روی لباسش به او پس دهید؟ هنگام مرگ روحی آکنده از زنگ و

چرک و سیاهی به خدا پس دادن شرمندگی وصف ناپذیری دارد. راستی شما اولین های خود را به یاد دارید؟اولین روز

 مدرسه، اولین موفقیت تحصیلی، اولین موقعیت شغلی و... آیا اولین باری که با خدا صادقانه و به سادگی حرف زدید را

 به یاد دارید منظورم درد دلی و شکوه از وضعیت زندگی و سختی ها و با خدا درمیان گذاشتن نیست منظورم صحبتی

از صمیمیت بی حاجت و خواسته ای از خدا مثل دو دوست صمیمی و قدیمی است.

از خدا و یا خودتان پرسیده اید که چرا خداوند این رحمت خود را شامل حال شما نموده و شما را آفریده است؟ هیچ کار

خدا بی هدف و بی دلیل نیست چه دلیلی برای خدا وجود داشته که من و شما را بیافریند؟

فقط به این فکر کنید که خداوند

شما را با نعمت احساس و کمال خواهی آفریده و راهش را نشانتان داده است.


خداوند رحمت خود را از هیچ کس دریغ نمی نماید و اگر ما را آفریده مشمول رحمتش نموده است.حال ما کجای گردونه

 ی هستی قرار داریم خود بهتر از دیگران علم بر آن داریم. اندکی تامل قبل از خواب به چرایی وجودمان بر روی این

کره ی خاکی و لحظه ای تفکر به مرگ از همه ی ما انسان هایی به یاد ماندنی خواهد ساخت پس چرا با خود اینگونه

رفتار می کنیم؟

چرانمی خواهیم به خود به قبولانیم که با تمامی تلا ش های مثبت و منفی جهت حفظ ظاهرمان روزی باید امانت خدا را

 به خودش برگردانیم ؟قدری بی نقاب با خودمان بوده و به این بیاندیشیم که خدا از دل هایمان آگاه است با خدا معامله ای

 شرافت مندانه داشته باشیم و خود را از این بازار مکاره کنار بکشیم. نسیم بی توقف مرا نوازش می دهد هنوز دلم بی

تاب گریه استخدایا بی خواسته ای از تو دوستت دارم امیدوارم روزی که امانتت را پس می دهم شرمسار نباشم. خداوندا

 مرا پاک بمیران. خدایا مرا از آن دسته از بنده هایت قرار بده که دیگر بنده ها مرگم را به یاد نداشته باشند بلکه زندگی

 ام را به یاد بیاورند.





در سمت توأم
دلم باران
دستم باران
دهانم باران
چشمم باران
روزم را با بندگی تو پا گشا میکنم
هر اذانی که می وزد پنجرها باز می شوند
یاد تو کوران میکند
هر اسم تو را که صدا میزنم
ماه در دهانم هزار تکه می شود
کفش های ماه را به پا کرده ام
دوباره عاضم توأم
تا بوی زلف یار در آبادی من است
هر لب که خنده ای کند از شادی من است
زندگی با توست
زندگــــــــــــــی همین حالاست




خداوندا!

کیست که ساغر محبت از دست تو نوش کرد وحلقه بندگی دیگری در گوش کرد ؟!

کدامین نرگس ، پای نیاز در چشمه تو شست وچشم شیفتگی به تو ندوخت ؟



خدایا!


کدامین کهکشان بر گرد تو گشت و واله وحیران تو نگشت ؟


عزیزا!

کدا مین نیلوفر آبی به عشق تو سر فرود آورد وجاذبه مهر تو دید که به برکه گریخت ؟


معشوقا !

کدامین انسان پیشانی عشق بر خاک ربوبیت تو سائید وشیرینی تو چشید ودل به دیگری سپرد ؟


دلبرا!

کدامین پروانه ، شعله های ملتهب جمال تو دید و به ظلمت پناه برد ؟


رحیما!

کدامین یوسف به عشق رویایی تو آواره نگشت ؟

کدامین یوسف در زیر سر پناه تو به زلیخا پناه داد ؟



شاهدا!

کدامین موسی در کوره طور گداخته شد حضور رقیب تو را دوام آورد ؟



کریما!


کدامین مریم کلامی با تو گفت و لب از صحبت دیگران ننهفت ؟


شور آفرینا!

کدامین محمد در حرا صدای تو شنید ونلرزید ؟

خداوندا!

گیاه به خشکی گرائیده ما را در جوار جویبار جاری خودت قرار ده واز زلال محبت خویش سیرابمان کن


خدایا!

ما که در دل از دنیا ومافیها کنده ایم ودل به غیر تو نسپرده ام ، درونمان را در کوره ود ّ ومهر خویش خالص گردان...


ای حبیب!
از مریضان عیادت کن.
تو طبیبی، مریضان را طبابت کن.
ما ضعیفیم و ناتوانیم؛ ناتوان را حمایت کن.
عشق علی در دل ماست، بیش از این ما را اهل ولایت کن.
غرق گناهیم؛ ما را پاک کن و خاک کن و بی خجالت وارد قیامت کن.




زندگی یه امتحانه که کتابشم قران و معلمش خدا ای کاش درسامونو بخونیم

خدایا ....

خیلی ها دلمو شکستن ؛ دیگه تحمل ندارم !

شب بیا باهم بریم سراغشون ....

من نشونت میدم ؛

تو ببخششون ... !!!



وقتی داری ظرف میشویی ...

دعا کن ...

شُکر کن ...

به خاطر اینکه ظرفهایی رو داری که بشویی ...

یعنی غذایی درکار بوده ،

یعنی کسی رو سیر کردی ،

یعنی با محبت با عشق از یکی دونفر مراقبت کردی ،

یعنی براشون آشپزی کردی , میز چیدی ،

تصور کن ؛ .....

چند میلیون نفر در این لحظه ظرفی برای شستن ندارن ! ! !

یا کسی رو ندارن که براش میز بچینن ! !










عشق یعنی با خدا تنها شدن
آنجا که دلت گرفت ….

و هیچــــکس حرف تو را نفهمیــــد …

و از همه جا و همه کس ناامید شـــدی ….

بدان این یک دعوت است،
از کسی که از رگ گردن به تو نزدیکتر است …

واز همه مــهربان تر و با مـــعرفت تر است…

خـــــــــــــــــــــدا.. .


عشق فقط خدا

نظرات (۳)

  • خرید ملک در استانبول
  • خیلی خوب و عالی بود

  • خرید خانه در ترکیه
  • بسیار زیبا و تاثیر گذار بود
    ممنون از شما

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی